eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
3.1هزار دنبال‌کننده
37 عکس
36 ویدیو
32 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ از شام رسیده زائر کوی توام برخیز و ببین که زنده از بوی توام از طفل سه ساله ات مپرس از خواهر تا حشر خجالت زده روی توام (سید محمد رستگار) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ مپرس از من چرا از پا فتادم که از داغ تو در صحرا فتادم چو می خوردم ز دشمن تازیانه به یاد مادرم زهرا فتادم (سید هاشم وفایی) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ دلم از درد و داغ اندوهگین بود گل سرخم در آغوش زمین بود گذشت از داغ تو یک اربعین لیک برای من هزاران اربعین بود (محمود تاری) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ ز داغ لاله ها زینب غمین است پریشان موی زین العابدین است دوباره کربلا شد عرصه ی غم شهیدان خدا را اربعین است (محمود تاری) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ سفر کردم به دنبال سر تو سپر بودم برای دختر تو چهل منزل کتک خوردم برادر به جرم این که بودم خواهر تو (غلامرضا سازگار) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ حسینم وا حسین گفت و شنودم زیارت نامه ام جسم کبودم چه در زندان چه در ویرانۀ شام دعا می خواندم و یاد تو بودم غلامرضا سازگار ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ برای هر بلا آماده بودم چو کوهی روی پا استاده بودم اگر قرآن نمی خواندی برایم کنار نیزه ات جان داده بودم غلامرضا سازگار ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت نخلی که حسین روز عاشورا کاشت از اشک عزای اربعین ریشه گرفت (سید رضا موید)  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ بین قافله ات چه سوز و آهی دارد این خواهر تو عجب سپاهی دارد احوال سه ساله را اگر می پرسی در کنج خرابه بارگاهی دارد (محمود ژولیده) ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ دلِ خون، ‌حالِ خسته، اشکِ جاری غریبی، بی پناهی، بی قراری اسارت، آه غربت، روی نیلی چهل روز و هزاران یادگاری ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ نگاه ابری اش دارد زمینه شده دلتنگ مهتاب مدینه پس از یک اربعین، سر باز کرده کنار عقلمه بغض سکینه ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ نوای ناله و غم ها رقیه گرفته کاروان دم: یا رقیه رسیده اربعین بی قراری همه برگشته اند اما رقیه ... ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ غریبی، بی‌کسی، منزل به منزل خبر دارد ز حالم چوب محمل چهل روز است در سوز و گدازم فقط خاکستری جا مانده از دل ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ چه بارانی دو چشم آسمان است چه طوفانی دل این کاروان است کنار قبر سالار شهیدان همه جمعند و زینب روضه ‌خوان است  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ شبیه آتش است این اشک خاموش که می‌ بارد ز چشمان عزاپوش رباب است این که با لالایی خود کنار خیمه‌ ها رفته ست از هوش (یوسف رحیمی)  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ دوبیتی ورباعی های اربعین برادر جان ببین اقبال زینب تو رفتی وشکستند بال زینب برادر از سفربر گشته ام من بیا اکنون به استقبال زینب  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ مپرس ازمن چه بگذشت این چهل روز گذشت اما غمت سنگین چهل روز چهل روز ازتو دوری شدچهل سال خدا داند که شدچندین چهل روز  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ پرستار یتیمان تو بودم مگر دیدی کنم درکارسستی؟ چراپس روی نیزه تاکه چشمت به چشمان من افتاد دیده بستی?  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ اگر شب رفته زینب روز برگشت به همراه دلی پر سوز برگشت اگر چه قد خمیده پیر تر شد ولیکن عاقبت پیروز بر گشت  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ میان کوچه ها و از سر بام یهودی ها به ما دادند دشنام به پای نیزه ها رقصیدند ای وای برادرجان، اَمان از شام از شام  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ در این دل خاطرات نا تمام است اگر چه غصه ام از شهر شام است ز رنج و غصه های من نپرسید بگویید قبر محبوبم کدام است  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ برادر قلب زینب ریز ریز است غمم ازشام و از چشمان هیز است نفس بند آمد آندم تا شنیدم میان شامیان حرف از کنیز است  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ گلی گم کرده ام درجستجویم میان خاک ها دنبال اویم به اشک دیده آبش داده ام تا ز خاک آید برون و من ببویم  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ گلی گم کرده ام گیرم سراغش همانکه شد خزان گل های باغش گل من یار دیرینم حسین است شدم آواره از درد قراقش  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ اگر چه کربلا جولان شرّ بود اگر چه آتش اینجا شعله ور بود اگر اینجا تو را از من گرفتند ولی شام از همه جانسوز تر بود  ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ ای برادرجان به قربانت شوم من فداییِ عزیزانت شوم این گمان هرگزنمیکردم حسین برمزارت فاتحه خوانت شوم (علی اکبراسفندیار) ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
به نام نامی‌ات عرش معلیٰ عطرآگین است همان ذکری که با ما از دم روز نخستین است صدایی هم اگر باشد در عالم، «یاحسین» ماست تویی عشقِ حقیقیِ جهان، باقی دروغین است چنان داغ محرم‌ها نشسته در دل تقویم... هنوز از ماتم تو سینه‌ی تاریخ سنگین است یقین دارم که سرگرم گناهانش نخواهد شد کسی که قبل هیئت با کتیبه گرم تزئین است قسم به شوری اشک تمام گریه‌کن‌هایت برایت جان سپردن در بساط روضه، شیرین است خلیل الله را پیراهنت از شعله‌ها رد کرد یکی از معجزات دستبافِ مادرت این است سَرایت پادشاهان جهان را روی خاک انداخت نشستن گوشه‌ی این صحن، آمالِ سلاطین است من‌ از تعظیم پایین‌پای این شش‌‌گوشه فهمیدم که بالا می‌رود در محضرت هرکس که پایین است غذای نذری‌ِ تو فقر ما را ریشه‌کَن کرده هر آنکَس که به نانَت لب نزد در اصل مسکین است دهانِ خاکی‌اش از عطر سیبِ صحن تو پر شد پدر هنگام بیماری به تربت سخت خوش‌بین است فقط تو قتلگاهت را عبادتگاه خود کردی چُنین محرابِ خونین در کدامین رسم و آئین است؟!.. ✍ ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
روایت می‏گوید: صورت نازنین امام حسن (علیه السلام) خیلی زیبا بوده است. گاهی که می‏خواست از منزل بیرون برود، مردم جمع می‏شدند و محو تماشای امام حسن (علیه السلام) می‏شدند. راه بسته می‏شد و حضرت ناچار می‏شد که برگردد. حالا صورت به این نازنینی، من جگرم برای امام حسین (علیه السلام) سوخته که وقتی برادر را در قبر می‏گذاشت، چه حالی پیدا کرد؟ جمله‏ای را فرمود که کاشفیت از آن سوز باطن دارد. فرمود: برادر! من بعد تو هیچ وقت عطر نمی‏زنم. این جمله بسیار کاشف از سوز دل امام حسین (علیه السلام) است؛ ولی یک کاشفی بزرگتر از این در کربلا گفته شدم آن جا که بالای سر قمر بنی‏هاشم آمد، نفرمود دیگر عطر نمی‏زنم؛ فرمود: الآن انکسر ظهری و قلت حیاتی؛ کمر شکست و تدبیر و توانم به پایان رسید. بهر آن لب تشنه دریا خون گریست - دیده صحرا دل هامون گریست چشم ثارالله همچون چشم مشک - ریخت اشک و ریخت اشک و ریخت اشک کی به خون آغشته چشمی باز کن - یک برادر گوی و خواب ناز کن جمع کردم از زمین هست تو را - هم علم هم مشک و هم دست تو را بی تو ای سرو روان در خیمه گاه - آب آب تشنگان شد آه آه عضو عضوم راست در هر انجمن - ناله عباس من عباس من تا تو را از تیغ کین افتاد دست - ماند پایم از ره و پشتم شکست https://eitaa.com/fatemi8
18.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صورتم رو به کربلا میکنم . . . از ته دل تورو صدا میکنم :)🫀
ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است این تاول است در کف پا یا جواهر است راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است دل‌های شست‌وشو شده و پاک، بی‌شمار چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش در این مسیر سفرهٔ افطار حاضر است وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود پاگیر جاده می‌شود آن دل که عابر است آن دل که می‌گریزد از جبر روزگار در جستجوی ردّ قدم‌های جابر است... ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
سلام ای مصدر نور محبت - سلام ای شعر پرشور محبت سلام ای دلربای دلربایان - به دل‏هایی تو مشهور محبت سلام ای بحر امواج عنایت - بیا یا بن الحسن جانم فدایت همه ما آرزوی ما این است که حتی اگر شده در خواب و رؤیا خدمت امام زمانمان برسیم. دست ادب به سینه بگذاریم و سلامی عرض کنیم و جوابی بشنویم... مردم، کریم اهل بیت، امام حسن (علیه السلام) را می‏دیدند. جلو می‏آمدند و سلام عرض می‏کردند؛ اما چه سلامی! به جای سلام با کمال وقاحت و بی‏شرمی، از روی سرزنش به امام معصوم از خطا و لغزش می‏گفتند: یا مذل المؤمنین، یعنی ای کسی که مایه خواری مؤمنان هستی!... آن یکی می‏گفت با من این چنین - السلام یا مذل المؤمنین روی منبر دور، دور خصم بود - ناسزا گفتن به حیدر رسم بود انعکاس جلوه طاها منم - وارث خون دل زهرا منم امام حسین (علیه السلام) بعد از شهادت امام حسین ۱۱(علیه السلام) در پشت و دوش آن حضرت، اثر پینه‏هایی را یافتند. از امام سجاد (علیه السلام) درباره آن پرسیدند. فرمود: اثر کوله بارهایی است که امام حسن (علیه السلام) شب‏ها به دوش می‏گرفت و برای ایتام غذا و خوراکی می‏رساند عرض می‏کنم عجب امام مهربانی! چه امام رئوفی! اما در عوض این مردم چگونه این لطف و مهربانی را جواب دادند؟ همین قدر بگویم که به اسبان نعل تازه بستند و همان پشتی را که شب‏ها صدقات را برای فقرا حمل می‏کرد، زیر سم ستوران شکستند... آن که می‏خواندش رسول عالمین - این حسین از من بود من از حسین آن که مصباح الهدایش خوانده حق - معنی قالو بلایش خوانده حق تشنه لب کشتند اولاد بتول - سر بریدند از تن سبط رسول در کنار ساحل آب فرات - قطعه قطعه گشته کشتی نجات ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
از احکام جهاد این است که اگر سر کافری را هم بریدند، سر را از محل معرکه به مکان دیگری نقل ندهند؛ ولی بمیرم برای آن آقایی که برای رساندن سر او به ابن زیاد به هم مباحات می‏کردند؛ سر او را گاهی در شام و گاهی کوفه، گاهی در تنور خولی و گاهی در مجلس یزید، در طشت طلا، گاهی آویزان بر سر دروازه شام، گاهی مرفوع بر سر نیزه، گاهی در دیر راهب و گاهی بر درخت آویزان، گاهی در طبق نزد ابن زیاد، گاه بر سر دست‏ها، گاهی هم در صندوق پاسبانان... از شهری به شهر دیگر می‏گرداندند. تن چو یعقوب از غم اکبر زمین‏گیر بلا شد - سر چو یوسف بر سر بازار حسنش مشتهر شد نسخ کرده محنت ایوب را جسم جریحش - قصه یحیی ز سر شد غصه‏اش محو از نظر شد با گلوی خشک تن، شد غمگسار تشنه کامان - همره اطفان گریان، سر روان با چشم تر شد بر بلاهای زمینی جسم پاکش گشت حائل - سر به روی نی بلاهای سماوی را سپر شد ✔️از احکام جبهه و جهاد این است که گر کاف از بزرگان قبیله خود باشد و بین قوم و قبیله‏اش دارای احترام، نباید هتک حرمت او را انجام داد؛ چنانچه حضرت امیر (علیه السلام) وقتی عمروبن عبدود را به درک واصل کرد، متعرض زره او که بسیار قیمتی و أعلا بود، نشد. شخصی پرسید: چرا زره او را نبردید؟ فرمود: او بزرگ قوم خویش است. نخواستم هتک حرمتش کنم. امام حسین (علیه السلام) هم پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است، امام امت است، سرور جوانان اهل بهشت است؛ اما حتی پیراهن او را هم به تن مبارکش نگذاشتند و به طمع انگشتر، انگشت او را هم بریدند... یادگاری برم از غربت تو - مشتی از خاک که بود تربت تو خاک و خونی که بین این مشت است - ز چه در آن شکسته انگشت است https://eitaa.com/fatemi8/1614
ی هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده‌هاست جای من هم در میان هیئت جامانده‌هاست دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم "از حرم جا مانده‌ای " هم صحبت جامانده‌هاست یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین گوشه‌ی صحن و سرایت، حسرت جامانده‌هاست کربلا روزیِ هر کس شد گوارای وجود آرزو ماندن به دل هم، قسمت جامانده‌هاست در خیالم بارها شش‌گوشه را بوسیده‌ام عشق‌بازی با تو کارِ خلوتِ جامانده‌هاست گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد مثل شمعی سوختیم؛ این عادت جامانده‌هاست من یقین دارم به او اجر زیارت می‌دهند هرکسی روز جزا در کسوت جامانده‌هاست بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس نوبتی هم باشد آقا! نوبت جامانده‌هاست دست‌مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد این هم آقای غریب! از غربت جامانده‌هاست تکیه‌ها را شعبه‌ای از کربلا خواهیم کرد تکیه‌ها چشم انتظار همت جامانده‌هاست مادرت حتماً به هر جامانده‌ای سر می‌زند این تمام دلخوشی و لذت جامانده‌هاست حال و روزم را رقیه خوب می‌فهمد حسین! حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده‌هاست "صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری " خواندن از طفل سه ساله، سنت جامانده‌هاست :: طفلِ از روی شتر افتاده را سیلی زدند از حرم جامانده‌ای را بی هوا سیلی زدند ✍ ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
ی مثلِ هرسال، دل، پُر از داغ است باز هم پای مَرکَبَم لنگ است اینکه ، تکراری ست! آن که است، دلتنگ است! شعرها گفته‌اند در دوری همه‌ی شاعرانِ جامانده! مطمئنم ولی سه ساله‌ی تو همه‌شان را یکی یکی خوانده! دختری که زبانزد است به عشق... حُبُّها نور، فی قلوبِ الناس گرچه بی دست شد عمویش...، آه! رَفَعَ الله رایتُ العباس خواستم درد و دل کنم...، اما چه کنم؟ روضه پیش می‌آید! این چه سِرّی‌ست در غمت، که به دلِ غافل، به خویش می‌آید! هرچه را خواستم به من دادی هرچه را غیر ! آقا هر یک بهانه پیش آمد هر نیست پر بها ! آقا جان زهرا بگو چگونه دگر نوکری را به تو نشان بدهم؟ نکند سال‌ها گذر کند و کربلا را ندیده، جان بدهم! ✍ ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
🩸عدّه‌ای می‌آیند که بدن‌هایشان را در راه زیارت حرم مطهر سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» به سختی و مشقّت می‌اندازند … در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله خبر شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام را به حضرت‌ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها داد، آن بانوی مکرّمه فرمود: 📋 یا أبَتاه! ومَن یَنوحُ علیه و یَبکي علی مُصیبتِه و یُقیمُ عزائَه و یَحزُنُ علی رَزیّتِه و بَلواه؟ ▪️ای پدرجان! در آن زمان چه کسی بر او گریه و زاری می‌کند؟ چه کسی در مصیبت او به ماتم نشسته و عزاداری می‌کند؟ 🥀 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 📋اِعلَمي یا فاطمةُ، أنّ اللهَ تعالی یُنشِئُ شیعةً کِراماً طاهرینَ مُطهَّرینَ مِن أمّةِ أبیکِ وشیعةِ بعلِکِ یُقیمونَ عزائَه و یَسهَرونَ لیلَهم في مراثیه و تَذکّرِ مصیبتِه ▪️ای فاطمه جان! بدان خدای متعال، شیعیان پاک و پاک‌نژادی را از امّت پدر و پیروان همسرت علی علیه‌السلام خلق می‌کند که بر حسین تو اقامه عزاء می‌کنند؛شب‌ها بیدار می‌مانند و به عزاداری و مرثیه‌سرایی مشغول می‌شوند؛ 📋 و یَترُکونَ البَیعَ والشِّریٰ عِندَ إقامةِ عزائِه لا یَشغُلُهم عن ذکرِ مراثیه شاغلٌ ولا یمنَعُهم مانعٌ في کلِّ وقتٍ و زمانٍ ▪️در وقت اقامه عزاء، خرید و فروش را کنار می‌گذارند؛هیچ امر دیگری آنان را مشغول از عزاداری نمی‌کند؛ هیچ کس نمی‌تواند مانع ایشان از برپایی عزا شود. 📋 و یُنفِقونَ أموالَهُم و یُتعِبونَ أرواحَهُم وأبدانَهم لِزیارةِ قَبرِه 👈 آن‌ها اموال‌شان را در این راه خرج می‌کنند و بدن‌ها و جان‌هایشان را در راه زیارت قبر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام به سختی و مشق‍ّت می‌اندازند. 📚 بحرالمصائب ج۱ ص۳۷۲ 📚 تظلّم الزهرا سلام‌الله‌علیها،ص۷۴ ✍ آواره‌ی عشقیم و غمِ خانه نداریم بلبل صفتیم و هوس لانه نداریم آنقدر خُمار گل خوشبوی حسینیم کز شدّت مستی غم میخانه نداریم در عشق چنان سوخته بال و پرمان که دیگر خبر از ناله‌ی پروانه نداریم آنقدر ز خود بی‌خود و غرقابه‌ی عشقیم کز فرط جنون کار به دیوانه نداریم تا کشته ی تیغ سر ابروی حسینیم ما میل به اعجاز مسیحانه نداریم تا کرب و بلا قبلهٔ مردان خداجوست دیگر هوس کعبه و بتخانه نداریم قلّاده به گردن بنمائیم که پُستی والاتر از این منصب شاهانه نداریم بگذار به مجنونی ما جمله بخندند ما واهمه از طعنه‌ی بیگانه نداریم 🍃🌹🍃 @fatemi222