eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
4هزار دنبال‌کننده
69 عکس
66 ویدیو
36 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
آغاز روضه بود که شاعر وضو گرفت بعد از وضو برای نوشتن اجازه خواست با اشک‌وآه رو به ضریحت نشست و بعد در باب شعر از تو مضامین تازه خواست شعرش، هوای پرزدنش،گریه کردنش حال و هوای سوم شعبان گرفته بود با دست رو به سوی مدینه اشاره کرد شهری که بعد از آمدنت جان گرفته بود کوتاه بود دستش از آن سرو سربلند در خطی از مدینه که تا کربلا کشید شاید هزار بار فقط مرد و زنده شد در ذهن نیمه‌جان خودش تا تو را کشید آن گاه دل شکسته و آرام و سر به زیر آمد کنار خانه‌تان، خانه‌ی علی با احترام روی دو زانو نشست و دید طفلی که سر گذاشته بر شانه‌ی علی دارد به روی فاطمه لبخند می‌زند دارد تمام هستی این خانه می‌شود با او فضای خانه پر از عطر زندگی‌ست با او هوای شهر صمیمانه می‌شود شاعر غزل نوشت ولی چارپاره شد با لرزشی مداوم و رنگی پریده‌تر لکنت گرفت با ضربانی که تند شد نام حسین بر لبش آمد بریده‌تر بارانِ السلام علیکْ ایّها الشهید نَم نَم تمام خانه‌ی او را فرا گرفت یک یا علی نوشت و خودش را به او سپرد در لرزشی که شانه‌ی او را فرا گرفت بی شک حسن تمام وجودش حسینی است وقتی حسین محو تماشای زینب است این روزها به شادی او شاد می‌شود اما همیشه در غم فردای زینب است من فکر می‌کنم که خداوند ذوالجلال او را عصای پیری حیدر گذاشته عرش خداست دوش پیمبر وَ این پسر پا روی شانه‌های پیمبر گذاشته خورشید و ماه دور سرش چرخ می‌زنند یعنی که کهکشان شده آواره‌ی حسین جایی که جبرئیل پرش را گشوده است فطرس دخیل بسته به گهواره‌ی حسین :: بادی وزید و پنجره‌ها بازتر شدند پایان روضه وقت اجابت رسیده بود یعنی غروب روز دهم بر فراز نی پیغمبری به مزد رسالت رسیده بود ✍️ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
تو را این‌گونه می‌نامند مولای تلاطم‌ها و نامت غرش آبی آوای تلاطم‌ها تو را این‌گونه می‌فهمند مجذوبان كه اربابی و نامت مونس هموارهٔ شب‌های بی‌خوابی تو را پیغمبر بی‌سرترین پیغام می‌دانند تو را بنیان‌گذار اصلی اسلام می‌دانند و تو تكثیر حق در جان هفتاد و دو پیغمبر كه پیغام تو را بردند از لاهوت آن‌سوتر تو میلادت شروع جنبش خونین آزادی‌ست تو میلادت برای عاشقان غم، عارفان شادی‌ست... تو را بر محملی از دل، از آن بالا فرستادند تمام آسمان و اهل آن در پایت افتادند... تو را كه مصطفی همواره از جبریل می‌پرسید علی در قاب چشم فاطمه هرشب تو را می‌دید برایت قبل از آنی كه بیایی گریه می‌كردند برای تو شهید كربلایی گریه می‌كردند... زمین می‌ماند و تو ظهر شورانگیز عاشورا و یک روز حماسی و غرورانگیز عاشورا به پیش بادها استاده‌ای، ای روح طوفانی نگاه تو عمیق و ساده چون آیات قرآنی خدا را هرچه با اثبات خود اثبات می‌كردی تمام عقل‌ها و روح‌ها را مات می‌كردی كنون من مانده‌ام بین سرود و مرثیه حیران منم یک لحظه زیر آفتاب و لحظه‌ای باران... قلم از عشق تو آقا زیارت‌نامه می‌خواند و فطرس در جوار تو برایت نامه می‌خواند یكی از نامه‌ها خیس است همراهش سلام ماست و تو با مهربانی می‌نویسی این غلام ماست ✍️ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
عالم چراغانی شده از نور امشب دنیای محزون می‌شود مسرور امشب نزدیک شد بر جان ما دور خوشی‌ها ناراحتی از جمع ما شد دور امشب درهای توبه باز خواهد شد به عالم گیرم که شیطان می‌شود رنجور امشب باید حیات خویش را از سر بگیریم وقتی منادی می‌دمد در صور امشب هر دل می‌یابد مژده‌ی پیغمبری را هر خلوتی هم می‌شود چون طور امشب میلاد آب و آینه، میلاد نور است یعنی بساط عاشقی شد جور امشب در آسمان‌ها حاملان عرش اعلی سرمی‌دهند این نغمه را با شور امشب؛ ماه ظهور چند خورشید است این ماه از ابتدا تا انتها عید است این ماه :: جان‌ودل شیعه پی جام حسین است وقتی سر آغاز غزل نام حسین است مانند آب از تشنگان رفع عطش کرد آرام‌ِ دل نام دل‌آرام حسین است هر قاعده خورده به‌هم از لطف آقا آزاد، یعنی آن که در دام حسین است مکتوب شد در زمره‌ی خوبان عالم هر نام که در بین خدّام حسین است ایمان ما کفر است در روز قيامت معيار اگر آن روز اسلام حسین است مرغ سعادت می‌نشیند روی بامش هرکس کبوتروار بر بام حسین است تا که پر قنداقه‌اش در آسمان‌هاست عرش‌ِ خدا هرشب در احرام حسین است زیباست دنیا با حسین و با اباالفضل شد ذکر لب‌ها یاحسین و یااباالفضل :: ای باعث آرامش احوال ارباب با تو همیشه خوب می‌شد حال ارباب آسایشی در عمق جانش نقش می‌بست هر بار می‌رفتی به استقبال ارباب دیدی که از روز ولادت نقش بسته بر روی دیوار دلت تمثال ارباب تثبیت کردی با ادب جای خودت را در سینه‌ی از عشق مالامال ارباب "اِرکَب بِنَفسی اَنتَ یاعَبّاس" یعنی شأن تو والا بود در اقوال ارباب فانی شدی در او و هرجایی که می‌رفت سایه به سایه آمدی دنبال ارباب ای "کاشف‌الکرب" حسین و خاندانش ماه قبیله، ای عموی آل ارباب در بین اهل‌آسمان فخر زمینی آرام جان‌ و قلب زین‌العابدینی ✍️ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
آن شب که باغ، حال و هوای دعا گرفت هر شاخه‌ای قنوت برای خدا گرفت شعر علیل و واژهٔ بی‌اشتهای آن با اشک‌های شوق تشرّف شفا گرفت در گرگ و میش صبح، در انبوه خیر و شر دل بیدلانه حالت خوف و رجا گرفت اما پس از طلوع فراگیرِ آفتاب بی‌اختیار دامن مهر تو را گرفت مهر تو شرح روشن اشراق ناب بود خورشید با تبسم تو روشنا گرفت عالم قرار بود پس از تو شود خراب مهرت قدم نهاد که عالم بقا گرفت با فطرت اویس، دل آمد به سوی تو از عطر مصطفای وجودت صفا گرفت باغ از شکوفه هر سحر احرام شوق بست اذن طواف در حرم کربلا گرفت بی‌شک سراغ رایحهٔ گیسوی تو را حافظ هزار بار ز باد صبا گرفت با شوق تو مشارقِ الهام جلوه کرد با عطر تو عوالمِ ایجاد پا گرفت دیدم چگونه شاهد بزم شهود شد آن عاشقی که رخصت «یا لیتنا» گرفت :: از داغ تو که در دل افلاک جا گرفت آدم به ناله آمد و خاتم عزا گرفت فیض عظیم با «وَ فَدَیْناهُ» موج زد این جام را خلیل به لطف شما گرفت حتی پیامبر به پیامت امید داشت آن روز که تو را به سر شانه‌ها گرفت عُمّان درست گفت: خدا در دم نخست وقتی که امتحان ز همه اولیا گرفت قلب تو بیشتر ز همه درد و داغ خواست جانِ تو بهتر از همه جام بلا گرفت ای دم به دم حماسه! ببخشا که شعر من از حد گذشت و حال و هوای رثا گرفت در حیرتم «کمیت» چگونه میان شعر از دشمنان خون خدا خون‌بها گرفت؟! «آنان که در مقام رضا آرمیده‌اند» دیدند «دعبل» از چه امامی قبا گرفت من درخور عطای شما نیستم ولی باید دهان شاعرتان را طلا گرفت وقتی خروش کرد که «باز این چه شورش است» آری، چه شورشی که جهان را فرا گرفت ✍️ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
از افق تابید ماه مرحمت بر همه شد باز باب مغفرت آمده دریای بخشایش به جوش تا در این دریا بشویندت، بکوش خیز و راهی جانب یزدان بجوی با سرشک توبه، جان و دل بشوی قُرب حق جوی و قِرابت را نگر در دعا کوش و اجابت را نگر چون که این ماهی عطاگستر بُوَد ماه شعبان، ماه پیغمبر بُوَد ماه غفران خواستن از هر خطاست ماه جبران کردن بُگْذشته‌‌هاست ماهِ پشت پای بر دنیا زدن دست خود در شاخه‌ی طوبی زدن ماه رفتن بر سر خوان حسین دست افکندن به دامان حسین ماه تقوا و تقدّس یافتن حکم آزادی چو فطرس یافتن ماه مُحرم در حریم دل شدن بنده‌ی کوی ابوفاضل شدن ماه مولانا علی بن الحسین انس بستن با علی بن الحسین ماه پرچم‌های نصر افراشتن جشن میلاد سه مولا داشتن ماه میلاد سه مرد روزگار در دبستان خِرد، آموزگار ماه میلاد سه روح انقلاب فُلک هستی را سه نوح انقلاب ماه میلاد سه خوش رفتار عشق دلبر و دل داده و بیمار عشق ماه میلاد سه نور عالمین سیّد سجّاد و عبّاس و حسین هر سه مست از باده‌ی "قالوا بلا" هر سه جانباز قیام کربلا از پیِ سرکوبی کاخ فساد هر سه را تا پای جان، عزم جهاد با اسارت، با شهادت، هر چه هست باید آخر داد دشمن را شکست گر شدندی یا اسیر و یا شهید عاقبت کندند بنیاد یزید در ره قرآن، ابوالفضل و حسین از شهادت خوش ادا کردند دیْن آن که بر پایش سعادت بوسه زد بندبندش را شهادت بوسه زد وز پی آنان پی احیای دین شد اسارت، سهم زین العابدین تا نماند دِیْنِ دین در گردنش گردنش را بست در غُل، دشمنش آن که او را هر نفس معراج بود از عبودیّت به فرقش تاج بود در نیایش باز فتح باب کرد تشنگان فیض را سیراب کرد در مصاف کربلا بیمار شد آن توان‌بخش جهان، تب‌دار شد آتش تب شعله زد بر پیکرش وز عطش می‌سوخت جان اطهرش آن خلیلِ عصرِ عاشورای عشق سوخته در آتش سودای عشق با بیانش کوفه را محکوم کرد حقّ خود را بر جهان معلوم کرد آن سکوت مرگ را در هم شکست پرده‌ی اوهام را از هم گسست خطبه‌ها در مسجد و بزم شراب خوانْد و برْانگیخت مردم را ز خواب خلق را آگاه کرد از مکتبش گاه گاهی او و گاهی زینبش :: در مسیر آن خدایی انقلاب ملّت ما راه او کرد انتخاب مرد آزادی ز نسل آن امام داشت بر دوشش لوای این قیام خلق را عشق حسینی زنده کرد مُلک را عزم خمینی زنده کرد آن که چون دریا برآوردی خروش تا صدای ظالمان سازد خموش از خدا خواهد "مؤید" هر زمان تا برآید سربلند از هر امتحان ✍مرحوم 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
قدم رنجه نمودی بر زمین ای ماه عالم تاب قدم بر چشم نوکرها نهادی حضرت ارباب سلام ای رحمت بی حدِّ حق در عالم دنیا سلام ای شافع مخلوق حق در عالم عُقبی سلام ای مقصد هر آنچه محجوب است در عالم سلام ای مبداء هر آنچه‌ که خوب است در عالم سلام ای مونس مادر، سلام ای ماه پیغمبر سلام ای مهربانْ بابا، سلام ای مهربانْ همسر سلام ای خلقتت فصل نوین عشق بازی‌ها وَ اِی مضمون اشعار بلند و نغمه‌سازی‌ها سلام ای جاودانِ رحمت و امید، ای باران سلام ای ماه روشن‌بخش راه ما گنهکاران به دنیا آمدی، دنیا از این پس با شما خوب است و هرکس با شما باشد، برای خلق محبوب است به دنیا آمدی، دنیا پس از این شور می‌گیرد و تازه خلقت عالم به خود منظور می‌گیرد غلامت هرکسی شد غیر تو سلطان نخواهدخواست به ناکس رو نخواهد زد، ز هرکس نان نخواهدخواست ندیدیمت؛ ولی آنگونه شیداییم، مجنون‌وار که می‌آییم می‌آییم‌ می‌آییم، مجنون وار، که می‌آییم دور مرقدت پروانه می‌گردیم که ذوبِ در تو و فارغ ز هر بیگانه می‌گردیم الا یا ایّها الاَرباب! این درمانده را دریاب منِ از دوستانِ خوبِ خود جامانده‌ی بی‌تاب در آغوشم بگیر آنگونه که جُون و بُریرت را که عمری گفته‌ام با خاندانم ذکر خِیرت را ✍ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620