#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
موسیقی عُشّاق، دفش فرق ندارد
دلداده که حُزن و شعفش فرق ندارد
دل، تُنگ بلوریست پُر از عشق به سادات
یک دایره که هر طرفش فرق ندارد
آن طاقچهای که وسطش حک شده زهرا
با عرش خدا قوسِ رَفَش فرق ندارد
در حِصن علی هر که درآمد..، در امان است
این ساختمان، سقف و کفش فرق ندارد
مقصود لب ما نمی از کوثر مولاست...
این تیر، خدایی هدفش فرق ندارد؟!
دنبال علیهاست دل در به در ما
پس خاک بقیع و نجفش فرق ندارد
قنداقهی سجّاد در آغوش حسین است
دیدیم که دُر با صدفش فرق ندارد
در عالم ذر، مِهر تو در قلب من افتاد
ای حضرت سجّادهنشین! خانهات آباد
تفسیر کند حُسن تو تجلیل شدن را
تشریح کند اشک تو تنزیل شدن را
الفاظ خداوند، عبارات صحیفهست
دادند به تو قدرت تمثیل شدن را
در زنگ کلاسِ کلماتت همه هستند...
یعنی تو ببین عاشق تحصیل شدن را!
گهوارهی چوبیِ تو معراجِ پَر ماست
بخشید به ما فرصت جبریل شدن را
تشخیص تو و چهرهی بابات محال است...
آموختی آئینهی این ایل شدن را
شهزادهی ایران! همه مدیون تو هستیم
این حِس شعفآورِ فامیل شدن را
تقدیر زمستانی ما با تو بهاریست
تقویم گره زد به تو تحویل شدن را
غمناک شدن با تو بعید است همیشه
هر روز کنارت شبِ عید است همیشه
عشق تو به سلمان اگر اِحراز نمیشد
این قصهی عاشقشدن آغاز نمیشد
از چهره اگر پرده نیانداخته بودی
شخصیت عُشّاق تو ابراز نمیشد
گر مادر ایرانیتان لطف نمیکرد
اهل عجم اینقدر سرافراز نمیشد
در پنجرهی چشم تو دیدیم خدا را...
هر منظرهای این همه دلباز نمیشد
صحن پُر خاک تو مرا عرشنشین کرد
بی تو پَر من لایق پرواز نمیشد
موسای کلیمی و عصایت کلمات است
بی نُطق تو در معرکه اعجاز نمیشد
آهنگ کلام تو پُر از شور حسینیست
آن نغمه جز این حنجره همساز نمیشد
از نطق پر از منطقات افکار بهم ریخت
با خطبهی تو لشکر کفار بهم ریخت
ما جیرهخورِ سفرهی پُر بار تو هستیم
پس تا اَبَدُ الدَّهر بدهکار تو هستیم
مانند عموجانْ حسنت دست به خِیری
شرمندهی این شیوهی رفتار تو هستیم
از خانهیمان عطر ابوحمزه بلند است
ما پرسهزنان در دل گلزار تو هستیم
تمثال تو در قاب دعا جای گرفته
هر ثانیه مشتاق به دیدار تو هستیم
ای چارمین خطکشِ توحید خداوند!
عمریست که ما بندهی معیار تو هستیم
اقرار به حَقّانیتت کُفر اگر بود
منصور تو هستیم..، سرِ دار تو هستیم
آن رازِ پُر از رمز مصیباتِ عظیمی
مابینِ کُتُب، در پیِ اسرار تو هستیم
ناموس تو را در دل انظار کشاندند...
ما لطمهزن روضهی بازار تو هستیم
وای از صف طولانی دروازهی ساعات
ای کاش نفهمیم چه آمد سر سادات!...
✍ #بردیا_محمدی
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi222/6620
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
#دهه_فجر #سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
از افق تابید ماه مرحمت
بر همه شد باز باب مغفرت
آمده دریای بخشایش به جوش
تا در این دریا بشویندت، بکوش
خیز و راهی جانب یزدان بجوی
با سرشک توبه، جان و دل بشوی
قُرب حق جوی و قِرابت را نگر
در دعا کوش و اجابت را نگر
چون که این ماهی عطاگستر بُوَد
ماه شعبان، ماه پیغمبر بُوَد
ماه غفران خواستن از هر خطاست
ماه جبران کردن بُگْذشتههاست
ماهِ پشت پای بر دنیا زدن
دست خود در شاخهی طوبی زدن
ماه رفتن بر سر خوان حسین
دست افکندن به دامان حسین
ماه تقوا و تقدّس یافتن
حکم آزادی چو فطرس یافتن
ماه مُحرم در حریم دل شدن
بندهی کوی ابوفاضل شدن
ماه مولانا علی بن الحسین
انس بستن با علی بن الحسین
ماه پرچمهای نصر افراشتن
جشن میلاد سه مولا داشتن
ماه میلاد سه مرد روزگار
در دبستان خِرد، آموزگار
ماه میلاد سه روح انقلاب
فُلک هستی را سه نوح انقلاب
ماه میلاد سه خوش رفتار عشق
دلبر و دل داده و بیمار عشق
ماه میلاد سه نور عالمین
سیّد سجّاد و عبّاس و حسین
هر سه مست از بادهی "قالوا بلا"
هر سه جانباز قیام کربلا
از پیِ سرکوبی کاخ فساد
هر سه را تا پای جان، عزم جهاد
با اسارت، با شهادت، هر چه هست
باید آخر داد دشمن را شکست
گر شدندی یا اسیر و یا شهید
عاقبت کندند بنیاد یزید
در ره قرآن، ابوالفضل و حسین
از شهادت خوش ادا کردند دیْن
آن که بر پایش سعادت بوسه زد
بندبندش را شهادت بوسه زد
وز پی آنان پی احیای دین
شد اسارت، سهم زین العابدین
تا نماند دِیْنِ دین در گردنش
گردنش را بست در غُل، دشمنش
آن که او را هر نفس معراج بود
از عبودیّت به فرقش تاج بود
در نیایش باز فتح باب کرد
تشنگان فیض را سیراب کرد
در مصاف کربلا بیمار شد
آن توانبخش جهان، تبدار شد
آتش تب شعله زد بر پیکرش
وز عطش میسوخت جان اطهرش
آن خلیلِ عصرِ عاشورای عشق
سوخته در آتش سودای عشق
با بیانش کوفه را محکوم کرد
حقّ خود را بر جهان معلوم کرد
آن سکوت مرگ را در هم شکست
پردهی اوهام را از هم گسست
خطبهها در مسجد و بزم شراب
خوانْد و برْانگیخت مردم را ز خواب
خلق را آگاه کرد از مکتبش
گاه گاهی او و گاهی زینبش
::
در مسیر آن خدایی انقلاب
ملّت ما راه او کرد انتخاب
مرد آزادی ز نسل آن امام
داشت بر دوشش لوای این قیام
خلق را عشق حسینی زنده کرد
مُلک را عزم خمینی زنده کرد
آن که چون دریا برآوردی خروش
تا صدای ظالمان سازد خموش
از خدا خواهد "مؤید" هر زمان
تا برآید سربلند از هر امتحان
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi222/6620
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
فوج ملائک بربشر، تعظیم کردند
شادی دل را بین هم، تقسیم کردند
رو بر بهشت و کوثر و تسنیم کردند
زیباترین گُل را به گُل تقدیم کردند
امشب حسین بن علی دردانه دارد
زیباترین گُل را دراین گلخانه دارد
دارد چه جلوه، جلوهی توحید خلقت
در روز میلادش به خود بالید خلقت
مثل شکوفه بر رُخش خندید خلقت
زیباترین لحظهها را دید خلقت
آیا فرشته یا که آدم، خلق کردند؟!
محبوب خلّاق دوعالم، خلق کردند
وقت شکفتن سجدهی او دیدنی بود
ذکرخدا از غنچهای بشنیدنی بود
عطرش بهشتی بود و بس بوئیدنی بود
گلبوسه از رخسارهی او چیدنی بود
وقتی پدر دل را به او پیوند میزد
آهسته بر روی پسر لبخند میزد
دربندگی، او جان و قلبی حق طلب داشت
در پای محراب دعا سوز و تعب داشت
بر زینت سجدهگذاران او لقب داشت
از نسل زهرا بود و از حیدر نسب داشت
محراب او طور عبادت نام دارد
او با خدایش خاطری آرام دارد
ایمان فروغی از رخ تابان او بود
تقوا گُلی از گلشن ایمان او بود
اخلاص، مثل چشمهای در جان او بود
آزادگی یک لاله از بستان اوبود
دیباچهی اوصاف او زرّین کلام است
او مظهر ایثار و ایمان و قیام است
عشق و امید و معرفت، آئینهی اوست
علم الهی از ازل در سینهی اوست
ایمان و تقوا گوهر گنجینهی اوست
شورآفرینی پیشهی دیرینهی اوست
بعد قیام کربلا شوری به پا کرد
با خطبهی خود شام را کربوبلا کرد
کی میتوان از وصف او در انجمن گفت؟!
باید فرزدق بود و از مدحش سخن گفت
او با همه از کربلا، از سوختن گفت
از لالههای بی سر و گلگون بدن گفت
تنها اشاره بر حسین آباد، کافیست
بس کن «وفایی» در شب میلاد، کافیست
✍️ #سیدهاشم_وفایی
📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi222/6620
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق
درسها یاد گرفتیم از این منبر عشق
کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق
عشق با عاشق دلدادهی تو همزاد است
عشق در آینهی مکتب ما ”سجاد” است
مرد شبهای مناجات، علی بن حسین
ای برآوردهی حاجات، علی بن حسین
نوهی مادر سادات، علی بن حسین
ذکر ما درهمه اوقات، علی بن حسین
ای به قربان تو و سفرهی با اکرامت
خورده بر سر در قلب همهی ما نامت
شده شب شیفتهی طرز دعاخوانی تو
اثر خوف خدا هست به پیشانی تو
و زمین تشنهلبِ گونهی بارانی تو
عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو
ای مسیحای همه! هُرم تبت را عشق است
پسر بانوی ایران، نسبت را عشق است
تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری
زینت سجده! به سجاده ارادت داری
به روی شانهی خود شال سیادت داری
گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری
مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا
ورنه اندازهی حیدر تو دلیری آقا
قسمتت بود پیامآور قرآن باشی
دور از معرکه و ورطهی میدان باشی
با صحیفه همهی عمر رجزخوان باشی
سالها گریه کن داغ شهیدان باشی
کربلا بود ولی شام امانت را بُرد
خندههای سر بازار دلت را آزرد
✍️ #محمدحسن_بیات_لو
📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت
https://eitaa.com/fatemi222/6620