eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
4هزار دنبال‌کننده
69 عکس
66 ویدیو
36 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
ساقی از خمّ ولایم بچشان باده که امشب به تولای علی مست شوم، بی خبر از هست شوم، عاشق یکدست شوم، سر بکشم، پر بکشم، حلقه‌ی اقبال زنم، از قفس خاکی تن بال زنم، لب به سخن باز کنم، خوانم و پرواز کنم، گویم و اعجاز کنم، بر دو جهان ناز کنم، مدح علی بر همه آغاز کنم، هان منم و عشق امیرم، به همین عشق اسیرم، که کشد سوی غدیرم، روم و دامن دلدار بگیرم، نگهی افکند آنگونه که صد بار شوم زنده و صد بار بمیرم، چه غدیری، چه امیری، چه بشیری، چه مه و مهر منیری، چه قیامی، چه پیامی، چه امامی، چه مقامی، همه جا بحر عنایت، همه جا نور ولایت، شده از خالق معبود روایت، که بُوَد عید ولایت، ملک و حور و پری، ارض و سما، کوه و چمن، دشت و دمن، ریگ و حجر، نخل و شجر، جنّ و بشر، یکسره کوشند مگر تا شنوند، از دو لب ختم رُسل، فخر سُبل، هادی کل، مدح علی شیر خدا را :: جبرئیل آمده از سوی خداوند تعالی، به رخش نور تجلی، به لبش حکم تولّی، که الا ختم رسالت، گهر بحر جلالت، نبی اُمّی خاتم، پدر عالم و آدم، صلوات از سوی حق بر تو بر آل تو هر دم، به علی باش مبلّغ، به تو امر از طرف خالق سرمد شده، بلّغ، برسان حکم خدا را، وَ بگو گفته‌ی ما را، که خدا یار تو باشد، اگر امروز زبان را نگشایی و تولای علی را به خلایق ننمایی و دل اهل ولا را نربایی، به خدایی که تو را داده چنین قدر و جلالت، به تو و حیدر و آلت، همه ابلاغ تو باطل شود از بدو رسالت، بگشا لعل لب و بانگ به عالم بزن و سیطره‌ی کفر و دو رویی همه بر هم بزن از شیر خدا دم بزن اینک بچشان بر همگان جام ولا را :: چو شنید این سخن از پیک خدا خواجه‌ی عالم، شرف دوده‌ی آدم، نبی پاک و مکرم، همه توحید مجسم، لب جانبخش مسیحایی او غنچه صفت باز شد از هم، که الا ای همه حجاج، زن و مرد، ز پیر و ز جوان، خُرد و کلان، باز بگیرید عنان، کز طرف ذات خدای دو جهان آمده فرمان، که بگویم به شما آنچه شده وحی به من از سوی خلّاق زمن، خلق در آن برکه شده جمع، چو پروانه که بر دور و بر شمع، بفرمود نبی تا ز جهاز شتران گشت به پا منبر و چشم همه بر قامت پیغمبر و بگذاشت نبی پای بر آن منبر و فرمود بسی حمد و ثنای احد داور و پس خواند یکی خطبه‌ی غرّای ز هر نقص مبرا، به نوایی که بسی بود دل آرا، به ندایی که زن و مرد شنیدند ز لعل لبش آن طُرفه ندا را :: سخن ختم رسل بُرد ز سر هوش زن و مرد، سراپا همگان گوش، به جز نطق محمد همه خاموش، الا ای همه را بار ولایت به سر دوش، مبادا شود این قصه فراموش، که ناگاه نگاه نبی افتاد به رخسار علی، حجت حیّ ازلی، شیر خداوند جلی، آن به خداوند ولی، فارس میدان یلی، خواند ورا بر روی منبر به کنارش به چنان عزّ و وقارش، صلوات همه‌ی خلق نثارش، نگه ختم رسل سوی علی، شیفته‌ی روی علی، گشته ثناگوی علی، آی همه امت احمد بشتابید و بیایید و ببینید، همه دست علی را به سر دست محمد، دو لب خویش گشوده، دل یک خلق ربوده، که هر آنکس که منم رهبر و مولاش، بُوَد تا ابدالدهر علی رهبر و مولاش، علی سرور و آقاش، علی حصن حصین است، علی سرّ مبین است، علی یاور دین است، علی یار و معین است، علی فخر زمان است، علی میر سماوات و زمین است، علی حبل متین است، امام است و امین است، همین است و همین است، علی رهبر و مولاست شما را :: علی صوم و صلات است، علی حج و زکات است، علی صبر و ثبات است، علی خضر حیات است، علی نیت و تکبیر، علی حمد و رکوع است، وَ قیام است و قعود است، علی حج و علی کعبه، علی مروه، علی سعی و علی رکن و مطاف است و طواف است، علی اول اسلام، علی آخر اسلام، علی محور اسلام، علی رهبر اسلام، علی سرور اسلام، علی یاور اسلام، علی ردّ و قبول است، علی بحر عقول است، علی جان رسول است، علی زوج بتول است، علی عرش و علی فرش، وَ علی مهر و علی ماه، وَ علی آدم و نوح است، وَ خلیل است و کلیم است و مسیح است، علی یوسف و یعقوب و سلیمان و علی یونس و خضر است، علی فاتح بدر و اُحد و خیبر و احزاب، علی اصل خطاب است، ثواب است و عِقاب است، ظهور است و حجاب است، به ربّی که کریم است و رحیم است و ودود است و غفور است و حلیم است و عظیم است، خدا مثل علی شیر ندارد، دو جهان مثل علی میر ندارد، نتوان یافت همانند علی گر چه بگردید همه ارض و سما را ⬇️
بر زلف یار تا که گره خورد کار ما ما را خرید احمد عالی‌تبار ما پس رفت بر جهاز شتر شهریار ما سنجید با ولایت حیدر عیار ما ذی الحجه شد به یُمن ولایت بهار ما می‌گفت مصطفی سخن از جانب خداست بعد از من این علی به جهان شاه و مقتداست هرکس جدا شود ز علی، از خدا جداست هان! گوش کن کلام محمد چه آشناست یادآوری عهد الست و قرار ما در گفتن پیام خدا اهتمام کرد پس پیروی ز غیر علی را حرام کرد تا روز حشر بر همه حجت تمام کرد عالم به احترام محمد قیام کرد راضی شد از حبیب خودش کردگار ما دست خدا و بانی ایجاد، مرتضی بر انبیا مربی و استاد، مرتضی تنها خوشی این دل ناشاد، مرتضی چون وعده‌ی "یمت یرنی" داد مرتضی با شوق مرگ می‌گذرد روزگار ما آن سروری که یکه یل کارزار بود هرشب برای جمع یتیمان قرار بود لطفش به جن و انس و ملک بی‌شمار بود نعلین شاه هر دو جهان وصله‌دار بود عالم فدای وصله‌ی نعلین یار ما از صحن او که هم دل و هم اختیار برد زائر برای سرمه‌ی چشمش غبار برد با یک امید آمده بود و هزار برد هرکس ز خانه‌ی پدری یادگار برد انگشتری "دُرّ نجف" یادگار ما :: ریزه‌خوران اشرف اولاد آدمیم هرجا رویم تحت عنایات پرچمیم مدیون روضه‌ایم، اگر شاد با غمیم بعد از غدیر چشم به راه محرمیم گریه برای خون خدا اعتبار ما روح عبادت از تن کعبه جدا شده رفته حسین و سعی و صفا بی صفا شده خون خدا مسافر دشت بلا شده با اهل بیت راهی کرب و بلا شده برده‌ست فکر غارت خیمه قرار ما 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
خبر دهید دوباره به تشنگان غدیر رسیده بر سر این چشمه، کاروان غدیر هنوز از سر گلدسته‌های عشق وشرف به‌گوش می‌رسد از آسمان، اذان غدیر به شوق تشنه‌لبانِ ولایتش جاری‌ست ز چشمه‌سارِ ولا چشمه‌ی روان غدیر هماره در دل تاریخِ روشنِ اسلام روان چو کوثر جاری‌ست، داستان غدیر گواه روز ظهور ولایت مولاست اگر که باز شود در جزا زبان غدیر علی نه گل، که گلستانی از ولایت بود قسم به زحمت بی حد باغبان غدیر به غیر بوذر و سلمان و چند یار دگر که سرفراز برون شد ز امتحان غدیر سه روز تابش خورشید دیدنی شده بود چقدر رنگ طرب داشت آسمان غدیر امین وحی ستاده به صورت انسان به احترام ولایت در آستان غدیر خوشا کسی که به دستش رسید هدیه‌ی دوست ولایت علوی بود ارمغان غدیر ز آفتاب قیامت به دل هراسش نیست فتاد بر سر هرکس، که سایبان غدیر سعادت ابدی می‌دهد «وفایی» را اگر قبول کنندش ز شاعران غدیر ✍ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
خیالش باز، شعری بر لبم بی اختیار آورد که اوصاف علی طبع مرا این‌گونه بار آورد کلاف شعر دارم، سال‌ها کارم غزل‌بافی‌ست دراین بازار آشفته، علی تحسین کند کافی‌ست نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی... نوشتم شمس...، دیدم گنبدش زیباتر از آن است نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم صد و ده بار امشب قل هوالله احد خواندم من از شوقش زمین خوردم، ولی مولا بلندم کرد همیشه یاعلی گفتم، علی از جا بلندم کرد سَر و سِرّ مرا با او، کسی جز او نمی‌داند علی نادیده می‌بیند، علی ننوشته می‌خواند چه بهتر ازهمین اول بگویم حرف آخر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را :: کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی... گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی.... ...به چشم حاجیان شور تماشا می‌رسید آن‌روز کنار برکه‌ای دریا به دریا می‌رسید آن‌روز نگاه نافذ احمد، زمین را در تصرف داشت زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت نفس‌ها حبس شد...، در سینه‌ها خوف و رجا افتاد بدون همهمه زنگ شتر‌ها از صدا افتاد زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود همه باخویش می‌گفتند: آیا حج آخر بود؟! نبی فرمود: بسم الله، ای ارض و سما بشنو! گواهی باش ای تاریخ! پیغام مرا بشنو دوباره صحبت از اسرار خلقت می‌کنم آری ولی این مرتبه اتمام حجّت می‌کنم آری تفاوت در میان حق و باطل چیست، معلوم است؟ بدون این خبر اسلام کامل نیست، مفهوم است؟ نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم! نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم! نبی همدوش مولا آسمان‌ها را هوایی کرد خدا از شاهکار آفرینش رونمایی کرد نبی فریاد زد، بر عالم و آدم مسلم شد علیّ بن ابی طالب، ولیُ الله اعظم شد برای خاتم پیغمبران جز او نگینی نیست شهادت می‌دهم جز او امیرالمؤمنینی نیست شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول؟ طواف مرتضی کردید آری ((حَجُّکم مقبول)) الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی‌ها الهی که بسوزد پنبه‌ی در گوش بعضی‌ها پیمبر گفت: آری انتظار آمد به سر دیگر ازین دنیای فانی بسته‌ام بار سفر دیگر وصیت می‌کنم هرکس که من مولای او هستم بداند این علی هارون و من موسای او هستم که عُقبی بی علی فانی و دنیا باعلی باقی غدیر خم به جوش آمد...، الا یا ایها الساقی! امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین، حیدر عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین، حیدر علی غایب، علی حاضر، هُوالاوّل هُوَالآخِر علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن هُوَالظاهر ((اَشدّاء علی الکفار)) قَتّال العرب... یعنی... جهان از شوکتش فریاد زد: یاللعجب، یعنی... ...خدا وقت تماشایش، دلِ بی طاقتی دارد خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت؟ علی بی تاج و مسند نیز بر دل‌ها حکومت داشت برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است دلِ مسکین به‌دست‌آوردنش فتح الفتوحات است میان جنگ هم شمشیر او چون تیغِ جراحی‌ست اگر خون ریخت، درمان کرد، اعجازش یداللهی ست عوالم را ببین، آتش علی، دریا علی گفته که حتی دشمنش در وصف او ((لولا علی)) گفته... علی هرگز نمی‌بندد به روی هیچ کس دَر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را ✍ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620