eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
2.9هزار دنبال‌کننده
484 عکس
39 ویدیو
2 فایل
مدرسه‌ی شیعی وتر | روایت نهضت امت @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
پیاده‌روی قاصر اربعین اگر از خانه روی جاده‌ی عتبه باشد، هر آن چه مؤید پیاده‌روی کامل اربعین است، مؤید این پیاده‌روی قاصر است؛ این یعنی نه پیاده‌روی جامانده‌ها است و نه بدعت است...
جانمایه‌ی تعظیم شعائر در مناسک بیاده‌ی اربعین نه تجمع که توحد است؛ و هم‌این است که با این حجم از تحشد این قدر تهی از تزاحم است...
دل‌خوری این فل‌سفه‌خوان‌های مدرن از مناسک بیاده‌ی اربعین را می‌فهمم و گاوگیجه‌ی دیگر روشن‌فکرهای مستفرنگ آکادمی را؛ آکادمی ایرانی توان آن را ندارد که خواص را تا سر کوچه‌شان پیاده ببرد که رسد به بردن عوام به فرسنگ‌ها آن سوتر...
نگرانی آکادمی ایرانی از بدعت در اسلام به چه می‌ماند؟ نگرانی از سیاه‌مستی در سردآب می‌کده...
ساده‌ترین دلیل ادامه‌ی پیاده‌روی کامل از خانه، از عتبه‌ی حسینیه به عتبه‌ی علویه آن است، که ترویج ره‌یافت امی پیاده از خانه نباید به تضعیف بازه‌ی کلیدی نجف-کربلاء منجر شود...
فردای اربعین تا نزدیک عمود هزار هنوز زائر می‌آید؛ عراقی، ایرانی، پاکستانی، زن، مرد، کودک؛ عجیب‌ترین‌ها اما پیرمردها و پیرزن‌های روی صندلی چرخ‌دارند که صبورانه به عتبه‌بوسی حضرت سیدالشهداء می‌روند...
موکب مرتبی است و هنوز در فردای اربعین به زائرها خدمت می‌کند. آب می‌خورم و شربت عسل تعارف می‌کند؛ طرف ایرانی و حتا طهرانی است. می‌پرسم: این موکب که جا است؟ می‌گوید: مصاف. می‌خندم. می‌گویم: سلامم را برسانید. جای حرف بیش‌تر نیست. پیاده‌روی اربعین بازه‌ی آتش‌بس درون بیت شیعی است...
موکب را جمع می‌کنند و آن کودک عراقی فرصتی یافته است تا با نمادهای بصری موکب بازی کند. نماد شم‌شیر ذوالفقار را برداشته است و با آن قمه می‌زند. چالش خوانش شیعه‌ی مصطفوی و شیعه‌ی صفوی هم‌این نقطه‌زن بودن و خودزن بودن اولی و دومی در عهد غیبت با پیشینه‌ی شیعه است...
دعوت عموم سنی‌ها و خصوص صوفی‌ها به پیاده‌روی به طرف حرم علوی بسی سهل‌تر از دعوت آن‌ها به پیاده‌روی به طرف حرم حسینی است؛ این دلیل ساده‌یی است که شریان‌های پیاده‌ی اربعین که از کازان روسیه تا اسلام‌بول ترکیه و حتا حیدرآباد هند به طرف کربلاء می‌کشیم تا نجف باید ادامه داشته باشد...
قدری مانده به ظهر به موکب قدس می‌رسم. هم‌آن جا زیر نماد فلسطین/کلید دراز می‌شوم. می‌خواهم تا نخوابم و آبم را برای وضو مصرف نکنم اما چشم‌هایم می‌رود. بیدار که می‌شوم و اذان که می‌گویند کسی با بی‌سیم و سبد در دست از آن پشت می‌آید؛ با آب خنک و میوه‌‌ی تازه...
روی آن پل عده‌یی رو به حرم ایستاده‌اند و زیارت اربعین می‌خوانند. از کنارشان رد می‌شوم و به طرف نجف سرازیر می‌شوم. یک لحظه می‌ایستم و بر می‌گردم و مناره‌های حرم را می‌جویم. می‌گویم: راستی، یک نفر به شما پیام داد: به‌دردنخور نیستم. و این زبان حال ام‌سال همه‌ی ما بود...
آکادمی ایرانی حتا اگر پا به اربعین نهاده است باز تماشاگر و موکب‌نشین بوده است و نه پیاده‌رو و هم‌راه...