eitaa logo
محمد مهدی فاطمی صدر
2.6هزار دنبال‌کننده
349 عکس
27 ویدیو
2 فایل
روایت، نهضت، امت | مدرسه‌ی وتر @mahdi_vvatr
مشاهده در ایتا
دانلود
عراقی‌ها خاموشی زده‌اند و‌ حمید در تاریکی خیمه برای جمعی که تازه از ایران به عراق و بغ‌داد و طربیل رسیده‌اند یک دوره‌ی فشرده‌‌ی شناخت اردن را می‌گوید؛ زیرساخت هر حرکت در حلقه‌های میانی واقعی رسیدن به حجت است...
می‌گوید: در درگیری‌های گوهردشت و فردیس و محمدآباد و مشکین‌آباد و ستارخان بوده‌ام. می‌گویم: آن طرف، به ما سنگ می‌زدی؟ می‌گوید: سنگ می‌زدم. و اکنون یک سال از غائله‌ی ژینا گذشته و نگذشته پشت مرز اردن پی درگیری با اسرائیل آمده است...
دم غروب باز جمعیت جوان‌های عشائر یزله‌کنان به سینه‌ی مرز کوبیدند اما پشت صف نیروی ضدشورش متوقف ماندند. به گمانم دهانه‌ی رسمی پایانه‌ی مرزی طربیل را باید رها کنند و برای شکستن مرز عراق و اردن باید در عرض حصار مرزی در پهنای بی‌آبان‌ صفر مرز گسترش بیابند...
در خیمه‌ی جوان‌های منطقه‌ی سیددخیل ناصریه نشسته بودیم و شعر می‌خواندند و هوسه می‌کردند و حتا برای ما ایرانی‌ها شعری گفتند. بعد گفتند شما هم شعری بخوانید. شعر نداشتیم؛ ناگزیر شعر سپیدی که سال‌ها پیش به عربی برای قدس گفته بودم را خواندم و خوب، معلوم بود که هوسه از آن در نمی‌آمد...
صدا آشنا بود اما از طرف رفقای ایرانی حاضر در خیمه بر سر سفره‌ی شام نبود. ریز شدم. سرود سلام فرمان‌ده زنگ گوشی یکی از خادمان موکب امام موسای کاظم در پشت مرز طربیل بود‌...
سال‌ها پیش حضرت ره‌بر مسلح کردن کرانه‌ی باختری را پیش روی ما نهادند. با این همه در طربیل، پشت مرز اردن در عراق می‌فهمیم که تنها مسیر زمینی دست‌رسی به کرانه‌ی باختری طی این سال‌ها عبورناپذیر فرض شده است و کار جدی روی آن در پاره‌ی اردن انجام نشده است...
عراق عرصه‌ی عریضی است که به ما می‌آموزد عقل حزبی با جامعه چه می‌کند...
آن فرمان‌ده نظامی به طربیل آمده بود و در خیمه‌ با حاج ابوطالب السعیدی، جانشین کتائب حزب‌الله، و دیگر شیوخ عشائر نشسته بود. اذان مغرب را که گفتند آن فرمان‌ده با خدم و حشمش بلند شد و سوار شدند و به جاده زدند. حاج ابوطالب اما بیرون آمد و کسی به او عبائی داد و پیش‌نماز ایستاد...
ابتنای عقل حزبی بر اجماع است و نه اجتهاد...
گزارش‌های دست اول به زبان پارسی از مرز عراق و اردن در طربیا را در این کانال در محیط ایتا ببینید: https://eitaa.com/al_harkah
اگر می‌خواهیم اما نمی‌توانیم تا بغ‌داد و تا طربیل بیاییم چه کنیم؟ تاریخ عراق و تاریخ اردن و تاریخ فلسطین را بخوانیم. پس آن گاه؟ عربی فصیح بیاموزیم و اگر آموخته‌ییم لهجه‌ی عراقی بیاموزیم و اگر آموخته‌ییم، لهجه‌ی اردنی...
با حمید و محمد رضا و‌ سید علی نشسته‌ییم و تا پیش از بالا آمدن آف‌تاب می‌خوانیم و می‌نویسیم. سرش را از در خیمه داخل می‌آورد: شباب، اکو فیکم گصاب؟ علی می‌پرسد: چه گفت؟ می‌گویم: قصاب می‌خواهد. دی‌روز شیوخ عشائر حامی مقاومت با دو خودروی باری پر از گوسفند به طربیل آمدند...
حجي قاسم اکنون در جمهور مقاومت در عراق یک خط‌کش است؛ و فرمان‌دهان جبهه‌ی مقاومت از سرخ‌حصار طهران تا جادریه‌ی بغ‌داد تا ضاحیه‌ی لبنان را با او قد می‌کنند...
שמע ישראל...
من روی نقشه دیدم اما رفقای حاضر در طربیل هواپیمای شناسایی نیروی هوایی سلطنتی اردن را روی صفر مرز عراق و اردن دیده بودند که بالای سر ما پرسه می‌زد...
تازه به طربیل آمده است. می‌گوید: برویم کف جاده‌ی مرزی بخوابیم تا مرز بسته شود. می‌گویم: آن وقت ضمان تمام خسارت دیرکرد آن بارها بر گردن تو است. می‌گویم: این جا حجت شرعی می‌خواهد، و اگر بود می‌توان مرز را بست یا مرز را شکست یا حتا آدم‌ها را بست و شکست...
طربیل مرز عراق از حجاز از شام است؛ مرز طربیل سه‌راه عراق و حجاز و شام است...
تنف تو را می‌خواند...
حضور ایران در سه‌راهی عراق و حجاز و شام ترس‌ناک است. این دلیل ساده‌ی آن است که وجود نیروهای امی ایرانی‌ها پشت مرز طربیل انکار می‌شود...
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طوفان بلاحدود، لفتح طریق القدس؛ به روایت محمد مهدی فاطمی صدر؛ ۳۰ مهر ۱۴۰۲؛ صفر مرز عراق و اردن، نقطه‌ی چاووش طربیل...
کافی است تعامل نهادهای ایرانی کف عراق را دیده باشید تا تشتت عراقی‌ها و ناتوانی نسبی آن‌ها از کار کردن با یک‌دیگر برای‌تان عجیب نباشد...
پیرمرد بغ‌دادی می‌پرسد: وین خیمتکم؟ می‌خندم: احنا مشردین. به خیمه‌هایی که در آن پخش شده‌ییم اشاره می‌کنم: های سوریا، های اردن، های لبنان. پیش از اذان مغرب اما گویا داریم به خیمه‌‌ی ایرانی‌ها می‌رویم؛ فلسطین...
رفقای رسانه‌ی کتائب حزب‌الله می‌گویند: مؤسسه‌ی اوج هم وارد منطقه‌ی طربیل شده است. با تجربه‌یی که در ایران و سوریه از آن‌ها داریم، پیدا کردن‌شان در عراق هم چندان دش‌وار نیست؛ می‌یابیم‌شان و هم‌آنند. مسئول‌شان اما من را با حمید اشتباه می‌گیرد. می‌پرسد: مرصاد؟ می‌گویم: وتر...
پس از نماز مغرب و عشاء سوسوی سرخ‌آبی در افق غرب طربیل دیده می‌شود. اردنی‌ها انگار پشت مرزشان با عراق نیروی نظامی پیاده کرده‌اند و آرایش داده‌اند. کسرالحدود اکنون تهدید معتبر است...
فائده‌ی کشاندن نیروهای امنیتی و نظامی اردن به مرز شرقی آن با عراق در طربیل آن است که به هم‌آن میزان مرزهای غربی اردن با فلسطین اشغالی روی جاده‌ی بیت‌المقدس از این نیروها خالی می‌شود، و شکستن مرزهای اردن با کرانه‌ی باختری رود اردن آسان‌تر می‌شود...