رفع فیلترینگ نام تجاری رباط نکردن در محیط رایان است؛ تجزیهطلبی از حکومت اسلامی و پذیرش سبیل کفار حربی...
در فقرهی شبکههای ماهوارهیی درست مانند حمل سلاح، مؤمنین مکتبی دستشان را خالی کردند اما حریف با دست پر در محیط رایان و عیان ایران برابر آنها صف کشیده است...
خط استحسان کاش آن قدر شجاعت داشته باشد که خروج خود از خط اجتهاد و وا دادن به طاغوتهای ریز و درشت را با ارجاع به متنی شرعی چون منشور روحانیت توجیه نکند؛ صریح بگوید که پی عرفیسازی حکمرانی است و از اسلامطلبی به ابطالطلبی رسیده است...
قدس اگر با رزمایش موشکی آزاد بشود با شعار دادن زیر چادر ایرانیها در عرفات هم آزاد خواهد شد...
داستان بسی پیشتر از برنامه است، چه رسد به کارنامه. دشوارهی ریشهیی آن است که با کدام ایده و با کدام بینه برنامه نوشتهیید و کارنامه ساختهیید؟ یا چه...
عمق راهبردی یعنی هماین که جریان مرتدی که کف خیابانهای پایتخت طلبههای مدافع شریعت محمدی را به قتل صبر میکشت اکنون در رسانهی ملی پشت میز کارشناس انتخابات به اقامهی حجاب شرعی پنجه میکشد...
ابطالطلب سکولار ایرانی اسلامطلب نیست، حتا اگر دانشآموختهی آکادمیهای دوزیست الاهیات بوده باشد. اسلامطلبها در چشم ابطالطلبها افراططلبند؛ تکیهیکلام افراطی که آشنا است...
آخوند پروانهیی شرمنده است که به مکتبیها میماند و هماین است که برای ماندن به سکولارها گفتار شک را برگزیده است و هنری فرای تردید ندارد، تا برسد به کفر...
دوقطبی راست|چپ و اصولگرا|اصلاحطلب و میانهرو|تندرو و این آخری برنامه|کارنامه همه کمابیش به یک پایه سرکاریند. دوقطبی این انتخابات و هر انتخابات در ایران اسلامی به نظر دوقطبی مکتبی|سکولار و متأله|مستفرنگ و سرخ|صورتی است...
اگر برای کنش مطلوب معطل رأی آوردن در انتخاباتید، شما کارمند جمهوری اسلامی استید و نه رزمندهی انقلاب اسلامی...
نامزدهای انتخابات همه کمابیش گفتمان خود را به شریعت منتسب میدارند. با این همه گفتار شرعی همهی ایشان کمابیش لکنت دارد، اگر نگوییم که یکچند نفر از آنها گفتارشان عرفی پادشرعی است...