🔶 ضرورت حفظ هویت ایرانی اسلامی
🔸 هویت نه خواستی بر هوس است که یکی بخواهد و آن دیگری طلب نکند، بلکه هویت ضرورتی حیاتی است برای تمام بشر چرا که حافظ حیات آنان است.
🔸 همانگونه که نفس کشیدن، خوردن و آشامیدن حافظ حیات و تداومبخش آن است، احساس تعلق به گروهی و عدم تعلق به غیر آرامشی برمیانگیزند که ناشی از اطمینان به حمایت آن گروه در مقابل تهدیدات غیر است.
🔸 تهدیداتی است که حیات انسان را هدف قرار داده است، طبیعتاً مقابله با آن لذت بخش است. از این روی داشتن هویت همان لذتی را برمیانگیزد که لذتهای دیگر ارضای غرایز بشری است که همه برای حفظ حیات در کارند.
🔸 یکی از جنبههای هویتی یک ملت، معماری و شهرسازی آنان است که باید توجه ویژهای به این موضوع شود، هم مسئولین شهری و هم طراحان معماری و شهرسازی که متاسفانه امروز بی توجه به این موضوع درحال حل شدن در فرهنگ غالب جهانی هستند. که جز خیانت چیز دیگری نیست.
👌قابل توجه اعضامحترمی که قصدساخت یامرمت منزل مسکونی خود را دارند.درسیربیخیالی مسئولین حداقل خودمون به فکرباشیم.
#سبک_زندگی
#هویت_ایرانی_اسلامی
#معماری
@fatemiyonlalejin
فاطمیون لالجین
🔶 ضرورت حفظ هویت ایرانی اسلامی 🔸 هویت نه خواستی بر هوس است که یکی بخواهد و آن دیگری طلب نکند، بلکه
معماری معاصر و اعتیاد دو طرفه!
سلام و درود خدا بر حکیم وارسته، مرحوم آیت الله حائری شیرازی که چنین میفرمود:
"اینطور نیست که فقط هروئینیها معتاد باشند. ما هم مثل معتادی هستیم که هروئین او «حبّ دنیا» است. یکی معتاد به قدرت است، یکی معتاد به ریاست است، یکی معتاد به اسم است، یکی معتاد به شهرت است. انسان وقتی معتاد اسم و شهرت شد، وقتی از او تعریف میکنی، کِیف میکند! نشئه میشود! مثل اینکه مواد به او رسیده است. وقتی هم که از او تعریف نمیکنی، مثل این است که مواد به او نرسیده و خمار است. اینها همهاش اعتیاد است".
خب ربط این جملات حکیمانه به معماری امروز ما چیست؟ تا قبل از ورود مدرنیسم به ایران، یکی از مهمترین قواعدی که در معماری ما (به ویژه در معماری ابنیه مسکونی) رعایت میشد قاعده درونگرایی بود. یعنی سیما و نمای خانه رو به درون بود و معمولاً همه پنجرهها و بازشوها به یک حیاط مرکزی که در دل خانه وجود داشت باز میشدند. این قاعده هم با شرایط جغرافیایی ما تطبیق داشت و هم با فرهنگ و اعتقادات ما؛ زیرا خانههای درونگرا هم انعطاف پذیری بیشتری متناسب با تغییرات فصلی و آب و هوایی دارند و هم تطبیق بیشتری با موضوع حفظ حریم و مرزبندی با محیط بیرون دارند.
اما بعد از ورود مدرنیسم به ایران، خانههای درونگرا به تدریج جای خود را به خانههای برونگرا دادند که نه با شرایط اقلیمی ما تطبیق دارند و نه با فرهنگ و اعتقادات ما.
برخلاف خانههای سنتی، نمای خانههای برونگرا رو به معبر و خیابان است و همین موضوع سبب شده تا نمای خانه تبدیل شود به دستمایهای برای اعتیاد دو طرفه (هم اعتیاد مالک و هم اعتیاد معمار).
اعتیاد مالک از آن جهت که اگر تموّل اقتصادی داشته باشد سعی میکند مکنت مالی خود را در نمای خانهاش جلوهگر سازد؛ دقیقاً شبیه به اتفاقی که این روزها در نمای خانههای لاکچری در برخی محلات مرفه شاهد هستیم.
اعتیاد معمار نیز از آن جهت که آنگاه که محصول کارش با نماهای برونگرا در معرض دید عموم جامعه (و نه فقط مالک خانه) قرار بگیرد سعی میکند به هر طریق ممکن، طرحش جلوهگری بیشتری داشته باشد که چنین غایتی در وجوه مختلف طرح (از هندسه و فرم گرفته تا مصالح و رنگ و ...) تاثیر میگذارد.
نتیجه چه میشود؟ آنگاه که همه یا اغلب قریب به اتفاق معماران به دنبال این جلوهگری و یونیک بودن باشند، شهرهای هزار پاره و پر از اغتشاش بروز مییابد (دقیقاً شبیه به وضعیت امروزشهرهای ما، که رگه هایی ازآن رادر #لالجین هم میتوانیدمشاهده نمائید)؛ شهرهایی که در آن، هر کس با طرحش به دنبال شاخص شدن است و در چنین شهری، نمای ساختمان به ابزاری برای تفرعن و تفاخر تبدیل میشود. تفاخری که محصول اعتیاد دو طرفه است: هم اعتیاد مالک خانه به تعریف دیگران از سیما و منظر خانهاش و هم اعتیاد معمار به تمجید دیگران از یونیک بودن و شاخص بودن طرحش.
پی نوشت: رحمت خدا بر عارف واصل، مرحوم آیت الله بهجت که به فرزندشان تاکید داشتند که پدرت یک طلبه معمولی بیشتر نیست و به او فرموده بود راضی نیستم دربارهام سخنی بگویی یا در فکر تبلیغ و جذب کسی باشی، رساله را هم به کسی نده!
تا جایی که هفت بار رساله ایشان بدون ذکر نامشان منتشر شد و اجازه نمی دادند تا اسمشان روی رساله بیاید! وقتی هم که با اصرار زیاد راضی شدند، فقط اجازه دادند چنین نوشته شود: «العبد، محمدتقی بهجت».
یافتن ربط منطقی پی نوشت با این یادداشت با خود شما.
#سبک_زندگی
#هویت_ایرانی_اسلامی
#معماری
#تربیت_محیطی
@fatemiyonlalejin