eitaa logo
فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
511 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
187 فایل
پرورش جوانان خداجوی بسیجی، فتح الفتوح امام خمینی است. مقام معظم رهبری یاد مسئول گروه تحقیقاتی فتح الفتوح؛ حاج محمد #صباغیان که انتظار بر شهادت را رسم پرواز می دانست، صلوات.🌷 مدیر گروه @fathol_fotooh نذر صاحب الامر عجل الله فرجه الشریف 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
تاریخ تطبیقی جلسه ۱۵۱.mp3
13.19M
🔹 موضوع: بررسی دوران غیبت‌کبری ( تبارشناسی قوم )
هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
بحث ما در سلسله مباحث تاریخ به بررسی تاریخ در دوران ظهور مغول و اقدامات مغول رسید حدس ما این بود که براساس تعالیمی که در یاساهای مغولی و در نوع سازماندهی شان ونوع اقداماتشان و میزان اطلاعاتشان در مجموع این بود که اصل جریان نشات گرفته از تعالیم یهود بود و چنگیز نمی تواند یک آدم ساده بیابانگرد رشد یافته در یک قبیله دور افتاده در بین بیابان ها باشد.حالا اگر تلاش کردند که اون رو اینگونه معرفی بکنند این در حقیقت پرده افکنی بر یک سلسله واقعیت‌هایی است که اگر اون واقعیت‌ها مورد توجه قرار بگیرد آن ساده انگاری و ساده نگاه کردن به قضایای مغول از بین می‌رود و شاید دسترسی به اون اصل منشا موجب بشود که اون نگاه به یهود نگاه به تزاویر اینها بیشتر روشن بشود و این آیه بیشتر در منظر ذهن جا بیفتد که خداوند متعال این‌ها را به عنوان آتش افروز معرفی می‌کند. هرگاه یک آتش جنگی را افروخته می‌کنند خداوند متعال آن را خاموش می‌کند یعنی آنقدر آتش افروزی آنها و کید و مکرشون در زمینه ایجاد جنگ ها و نبردها قوی هست که دست الهی به میدان می‌آید و آن را خاموش میکند که البته دست الهی همیشه به دست مردان خدا و تربیت یافتگان مکتب الهی است و یا گاهی هم ممکن است به تعارض بین خود همین جریان‌ها باشد. گاهی موارد بین خودشون هست ولی به هر تقدیر خداوند متعال این‌ها را به عنوان یک مجموعه جنگ افروز معرفی می‌کند و اگر تاریخ مغول به خوبی روشن بشه معلوم میشه که در این مقطع از تاریخ هم آنها چگونه آتش افروزی کرده‌اند. دنیا در نظر یهود مانند یک صفحه قمار است. صفحه قماری که مثلا هی مهره می‌اندازند قدیم‌ها در یکی از صحنه‌ها تخته نرد بود، تخته نرد مهره‌هاش هی اضافه می‌شود و بعد در این قمار اون کسی که هی مهره می‌آورد گاهی اوقات تعداد مهره ها به قدری زیاد می شود که حساب مهره‌ها و چینش مهره‌ها و نوع به کارگیری مهره ها از دست مهره انداز بیرون می رود و خوداون مهره ها باعث شکستش می شود. یهود به دنبال سلطه پنهان است پس باید به دنبال مهره گذاری باشه و مهره‌های پنهان و در هر کجا نفوذی بگذارد تا بتواند جریان همه جا را طبق میل خودش همراه سازی با خودش بکند و جهات را بگیرد و خوب هر از چند گاهی به یکباره می‌بیند که این تعداد مهره‌ها داره زیاد می‌شه و داره از دست اون میره. بنابراین اینجا یه حرکتی ایجاد می‌کنه یک جنگ‌هایی ایجاد می‌شه و این در حقیقت بر میگرده به کم شدن اون نقاطی که نیاز به مهره گذاری دارد و یک توانمندی برای مهره های خودش ایجاد میکند. شما ببینید قبل از اینکه مغول بیاید این کار را بکند در حقیقت یک تشتت حاکمیتی ما در زمین داریم یعنی در منطقه عراق عرب شما دولت عباسی‌ها را دارید، در منطقه مصر دولت بازمانده فاطمی‌ها عبیدیان را دارید و در منطقه شرق ایران یعنی آسیای شرقی این طرف در مناطقی مثل سمرقند، بخارا، خوارزم، اطرار تمام این‌ها خوارزمشاهیان حاکم هستند و منطقه شبه قاره هند اون طرف هم قبایل دیگه‌ای حاکم هستند یعنی یک تشتتی هست و فرهنگ های مختلف زمینه پرورش و رشد پیدا میکنند و خوب قسمتی هم اسماعیلی‌ها در قلعه‌ها هستند که جریانات آزاد اینها را ملحدین می‌دانند. وقتی مغول حمله می‌کند خوارزمشاهی‌ها را سرکوب می‌کند و عبیدیان را قسمتی از آنها را سرکوب می‌کند و می‌رود تا قسمت‌هایی از غرب روسیه و گرجستان و ارمنستان و ترکیه و می‌آید عراق عرب و ایران همه این‌ها را می‌گیرد و این تشتت ها از بین میرود. بنابراین وقتی مغول حاکم می‌شود تاثیرگذاری جریان یهود بر مسائل به نظر آنها راحت میشه یعنی خیلی راحت وقتی روی مغول‌ها اثر بگذارند یعنی همه جا اثر گذاشتند، کشتار کردند و خیلی از علما را زدند و نابود کردند پس حرکت‌ مغول بدین گونه است. شیخ صفی نمی تواند آدم عادی باشد و از کسی اثرگیری نکرده ولی ظاهرش این است که یا حنفی است یا... بنابراین در دل حاکمیت مغول سلطان محمد خدابنده بعد از برادرش قازان خان (یک مسلمان شده ) که می خواهد کارهای اسلام را انجام دهد و بعداز سلطان محمد خدابنده ،سلطان ابوسعید می آید و اون کاملا می خواسته اسلامی باشد وزرای او را که بررسی می کنید می بینید وزرا یکی بعد از دیگری خیلی هاشون از صاحبان علم و دانش و فرهنگ و بعد متمایل به اون حقایق اسلام ناب هستند، ولی هنوز جریانات قبیله ای است نکته( پیشنهاد مطالعه): مطالعه تاریخ سیستان که خیلی درس آموز است در اونجا می بینید که این ایل ها و خاندان ها چگونه خودشون را حتی در دوران مغول حفظ کردند ولی عشیره ای باقی مونده و یک قبض و بسطی در حاکمیت داشتند یعنی گاهی یکهو سیستان می رفته به منطقه هرات و مکران و دریا و اینور می آمده به خراسان و بعد هم گاهی یکهو کوچک میشده و می رفته می شده در حد سیستان.