سال ۶۱، تیرماه، ماه رمضان بود. من و خانجون طبقهی پایین بودیم. خانجون برایشان افطاری میگذاشت و بچهها خودشان میآمدند و میبردند بالا و سفره میانداختند. کارشان که تمام میشد، دایم صدای شوخی و خندهشان میآمد. سربهسر هم میگذاشتند و آنقدر بگو و بخند میکردند که شک میکردیم اینها همان بچههای یک ساعت قبل باشند. بعد خودشان رختخوابها را از راه پشتبام میکشیدند و میبردند روی بام و زیر آسمان میخوابیدند. گاهی سحری میرفتند بیرون؛ به هوای کلهپاچه. اگر برای نماز صبح مسجد نمیرفتند، نزدیک سحر صدای صوت دعا و قرآن سعید میآمد. گوش میکردیم و لذت میبردیم. بقیهی بچهها پشت سرش میایستادند و نمازشان را جماعت میخواندند.
مهمان امشب #سفره_افطار ما شهید #غیاثوند شادی روحش صلوات.🌷
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔔 شماره جدید نشریه #خط_حزبالله منتشر شد:
💢 #اطلاعنگاشت: شش گفتار مهم دربارهی #ولایت
❇️ #سخن_هفته: رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان نظام، بار دیگر نسبت به #معضل_بزرگ_اقتصاد کشور هشدار دادند: سِرُم #نفت
♨️ #برش_دیدار: از صدا و سیما #گلهمندم
🔰#خاطرات_رهبری: روایت رهبر انقلاب از روز #فتح_خرمشهر
✴️ #پرسشوپاسخ: در مواجهه با #دشمن چه کاری باید انجام داد؟
@khattehezbollah
عملیات رمضان، بچهها پشت خاکریز زمینگیر شده بودند. پنجاه ـ شصت نفر در انتهای سمت راست خاکریز نمیتوانستند سرشان را بالا بیاورند. با ماشین رفتم جلو تا آخر خاکریز، یک نفر که بغل دستم بود گفت «دیگه تکون نخور، اگه ماشین رو تکون بدی، سوراخ سوراخش میکنن.» روبهرو را نگاه کردم. چند تانک عراقی داشتند به خاکریزمان نزدیک میشدند. فاصلهشان هر لحظه کمتر میشد. اولین تانک به سی ـ چهل متریمان رسیده بود. نفسم بند آمده بود. احساس میکردیم چند دقیقهی دیگر اسیرمان میکنند. بدنم سُست شده بود. با رنگ پریده منتظر رسیدن عراقیها بودم. با ناامیدی سرم را به طرف انتهای خاکریز چرخاندم. یکهو دیدم یک نفر، سوار بر یک موتور تریل قرمز رنگ با سرعت زیاد، گرد و خاککنان به طرفمان میآيد. حاجاحمد بود. از موتور پایین پرید و آرپیجی را از دست آرپیجیزن گرفت و رفت آنطرف خاکریز؛ روبهروی تانکها نشانه رفت، چند ثانیه بعد گلوله آرپیجی روی برجک، اولین تانک در حال حرکت نشست. تانک در دم آتش گرفت و دودش پیچید توی آسمان منطقه. بعد حاجاحمد با فریادهای بلند به نیروها گفت که شروع کنند. بچهها شروع کردند. حاجاحمد سوار موتور شد و رفت تا بقیه جاها را سامان بدهد.
مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید حاج #احمد_کاظمی
شادی روحش و هدیه به شهدای عملیات رمضان
#صلوات.🌷
هدایت شده از اخبار تهران20:20
♦️ رهبر انقلاب، امشب: زمینه را برای روی کارآمدن دولت جوان و حزباللهی فراهم کنید
🔹️ آن چیزی که ما از شما بچههای دانشجو انتظار داریم این است که خودجوش و خودکار باشید؛ مثل دوران طاغوت که ما هم واقعاً خودجوش کار میکردیم، منتظر این نباشید که شما را وارد کار کنند.
🔹 آن روز کسی بالاسر ما نبود؛ گاهی اعلامیهای از امام میآمد و خونی در رگهای ما جاری میشد. موانع هم زیاد بود؛ کتک بود، زندان بود، گرسنگی بود و موانع پولی بود.
🔹 جوانان هم امروز اینجوری باید حرکت کنند. اگر شما امروز اینجور عمل کنید، توطئههای نرم دشمن که مهمترینش فلج کردن نسل جوان است، خنثی میشود.
🔹 اگر شما جوانان اینجوری پیش بروید و زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزباللهی فراهم کنید، غصههای شما تمام میشود و این غصهها فقط مخصوص شما نیست. ۹۸/۳/۱
🎴 #اخبار_2030
http://eitaa.com/joinchat/2853175299Cb2c5125cdc
هدایت شده از فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
#شبهای_جمعه هر کسی شهدا را یاد کند شهدا او را نزد اباعبدالله یاد خواهند کرد.
شهید #زین_الدين
به ياد حاج محمد #صباغیان که هر شب جمعه این پیام را میفرستاد و شهدا صلوات.🌷
هدایت شده از فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
Kumayl-halawaji.mp3
30.32M
دعای #کمیل به یاد شهدا
شادی روح شهدا صلوات.🌷
@fatholfotooh
اگر خرمشهر آزاد شد ، اگر ایران به اشغال بعثی ها درنیامد و اگر امروز ما ، هنوز هستیم و نفس می کشیم و زندگی را تجربه می کنیم ، مدیون مردان و زنانی هستیم که در سخت ترین سال های این سرزمین ، جنگیدند ، به اسارت رفتند ، زخم خوردند و کشته شدند.
یاد همه شهیدان بخیر، یاد فرماندهان نام آور
صیاد شیرازی، حسن باقری. مهدی باکری، مهدی زین الدين، ابراهیم همت، احمد متوسليان، جهان آرا
مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید سید محمد #جهان_آرا
شادی روح همه شهدای ایران برای خرمشهر در دوره مقاومت و آزادسازی #صلوات.🌷
#تصاویری از دوره #مقاومت خرمشهر👇
https://www.asriran.com/fa/news/116448/99-
#تصاویر خرمشهر در #آزادسازی👇
https://www.mizanonline.com/fa/news/177141/
#تصاویر خرمشهر #۳۶_سال_بعد از آزادی👇
https://www.google.com/amp/s/www.mashreghnews.ir/amp/858531/