امروز حاج آقای صفیپور مدیر حوزه علمیه اندیکا مهمون ما بودن
خیلی جالبه آمار طلبه ها تو دل این کوه و دشت و صحرا خیلی بالاست
مثلاً سال پیش از همین روستای لَلَر پنج نفر طلبه شده بودن
خداییش روحانی هایی که اینجا هستن از جون و دل برای این مردم کار میکنن
نتیجه اش هم همین میشه
از همچین جاهای دور افتاده ای میان و سرباز امام زمان میشن...
@fazel_khodadadi
خونه آقای رحیمی بودیم
عکس روی دیوار توجه همه رو جلب کرد
مرحوم شیخ محمدباقر رحیمی
جالب بود
شیخ محمدباقر جزو اهالی روستای لَلَر بوده و زمان نوجوانی از لَلَر برای درس طلبگی پیاده تا دزفول میرفته و بر میگشته
بعد ها هم از اینجا به قم میره و حدود شش سال پیش از دنیا میره
مردم اینجا خیلی متدین هستن
یکی از دلایلش اینه که پای انگلیسی ها به روستای لَلَر باز نشده بود
مردم اینجا هم ارتباط خاصی با مسجدسلیمان نداشتن و همه کارهاشون رو توی دزفول انجام میدادن
مردم اینجا ارادت خاصی به شیخ انصاری و شیخ جعفر شوشتری دارن
همین چیزها باعث شده که مردم اینجا خیلی متدین باشن
خدا انگلیسی هارو لعنت کنه
چه بلا هایی که سر قوم بختیاری نیاوردن...
@fazel_khodadadi
آقای رئیسی درباره یکی از بزرگان روستا تعریف میکرد
حاجی آزاد لَلَری
حاجی آزاد حدود ۱۲۰ سال پیش از اینجا به قصد زیارت خونه خدا پیاده راه میفته
از رفتن حاجی آزاد زمان زیادی میگذره و مردم روستا خیال میکنن که حاجی آزاد از دنیا رفته
حتی برای حاجی آزاد مراسم فاتحه خونی هم برگزار میکنن
اما بعد از دو سال حاجی آزاد به روستا برمیگرده
حاجی آزاد از اینجا پیاده تا مکه و مدینه رفته بوده و از اونجا تا کربلا برای زیارت امام حسین
بزرگای دیگه هم بودن اینجا که تا کربلا پیاده رفتن
مثلاً آقا شمس الدین که از بزرگان روستاست پدرش از اینجا تا کربلا پیاده رفته و برگشته
@fazel_khodadadi
توی خونه ها که میرم درباره انتخابات هم بحث میشه
اینجا اکثراً به آقای جلیلی رای داده ان
ولی همه با یه حسرتی میگن
خدا آقای رئیسی رو بیامرزه
این مردم خوب میفهمن که سید ابراهیم چه مردی بود
بودجه اندیکا رو ۲۰ برابر کرد
چقدر آب به روستا ها رسوند
چقدر خونه های مردم رو بازسازی کرد
چقدر جاده آسفالت کرد
همین روستایی که من الان توش هستم ۸ ماهه جاده اش آسفالت شده
.
این عکس برای روستای سرشط هست
یادمه زمانی که اندیکا زلزله اومد ما با هایلوکس به زور اومدیم اینجا
انقد جاده بد بود دل و روده مون میومد تو دهنمون
هیچکس فکر نمیکرد آقای رئیسی پاشو همچین جایی بزاره
ولی خب مرد خدا بود
هیچ چیز براش مهم نبود
فقط به دنبال درد مردم بود
بعد ها میفهمیم چه کسی رو از دست دادیم
سید ابراهیم 💔😭
@fazel_khodadadi
بچههای روستایی که پارسال پیششون بودم دائم پیام میدن بیا اینجا
دم بختیاری ها گرم خیلی مهمون نوازن
خدارو شکر روستای قبلی یعنی شهرک شهید اسدپور دیگه امام جماعت دائم داره
یکی از خود طلبه های اندیکا اونجا ساکن شده و داره خدمت میکنه
منم دوست داشتم برم اونجا یه سر بزنم ولی فعلا ...
@fazel_khodadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روستای لَلَر چون بالای کوهه خیلی آب و هوای بهتری نسبت به مرکز اندیکا داره
من خودم انقد گرمایی هستم که بعضی از شب ها تو حجره بچه ها از دستم شاکی میشن و میگن یخ زدیم
درسته اینجا بازم گرمه ولی خداروشکر بهتره
وقتی با خود اندیکا مقایسه میکنم خیالم راحت میشه😁
@fazel_khodadadi
اینجا یک زمین خاکی خیلی خوب داره برا فوتبال
منم میرم اونجا و با بچه ها هم صحبت میشم
آخر سر هم مسابقه میزاریم و به بچه ها جایزه میدم
خیلی حال میکنن
@fazel_khodadadi
27.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رحمت واسعه ات دست مرا میگیرد
نوکرت از در این خانه رود میمیرد ...
مارو از در این خونه دور ننداز😭
تا آخر عمر این صدای سینه زنی تو گوشمون باشه
تا آخر عمر در این خونه نوکری کنیم
اون دنیا دلمون به همین چیزا خوشه
الحمدلله که تو دارم اباعبدالله 💔
@fazel_khodadadi
طبق گفته اهالی روستا اینجا سه تا مسجد داشته
یعنی سه گوشه روستا یک مسجد بوده
الان یک زمینی هست که میگن این جایگاه قدیمی ترین مسجد روستاست یعنی برای ۲۰۰ سال پیش
@fazel_khodadadi
#سفرنامه_تبلیغی
۲.
اهالی روستا اطلاعات خیلی خوبی دارن
مثلاً یکی از اهالی چندتا از کتاب های حضرت آقا رو خونده مثل آفتاب در مصاف،دشمن شناسی،ولایت و امامت و...
جالبه حدود هفت هشت نفر از بزرگان روستا یک ساعت قبل از اذان میان داخل مسجد میشینن و هم صحبت میشیم
شنیده بودم بختیاری ها خیلی احساسی هستن
دیشب آخر منبر درباره آقای رئیسی صحبت کردم و وصلش کردم به حضرت عبدالله بن حسن
بزرگان روستا به همدیگه نگاه میکردن و میگفتن راست میگه
اشک تو چشم چندتاشون جمع شده بود
موقع عزاداری هم ماشاءالله سنگ تموم گذاشتن
خیلی خوب سینه میزنن
الحمدلله مشکل سیستم صوت مسجد هم حل شد
با کمک اهالی و دهیاری یک دستگاه کرایه کردیم برا مراسمات مسجد و دسته عزاداری
@fazel_khodadadi
#سفرنامه_تبلیغی
۳.
همین الان داشتیم قبل از نماز با جوونای روستا فوتبال بازی میکردیم
اونم پابرهنه😁
خیس عرق شدم
همه گفتن باید آخرش یک عکس دسته جمعی بگیریم
وسط فوتبال گوشی یکی از بچه ها زنگ زد
مثل اینکه خرس یکی از اهالی روستا رو بالای کوه زخمی کرده بوده
هیچی مارو ول کردن و همه رفتن به سمت کوه
انشاءالله که اتفاق خاصی نیفتاده باشه
اینجا قد و هیکل مارو میبینن میگن تو واقعا لُری زدی رو دست ما
منم سفت دست میدم دیگه خیلی حساب میبرن😁
@fazel_khodadadi
امشب یه سری از بچه هامون که روستا به روستا میرن و پرده خونی انجام میدن اومدن اینجا و برنامه شون رو اجرا کردن
آقا سید وحید خداییش خیلی خوب اجرا میکنه
همه هم میخ کوب نگاه میکنن
@fazel_khodadadi
آسمان لَلَر😍
اینجا وقتی شب میشه و نگاه به آسمون میندازی حتما باید چند لحظه خیره بشی به این زیبایی خداوند
واقعا آدم از عظمت خدا و آفریده هاش دهنش وا میمونه
خیلی قشنگه
@fazel_khodadadi
#سفرنامه_تبلیغی
۴.
روستا دو تا بخش داره یک بخش روستا نسبت به بخش دیگه تو ارتفاع بالاتری قرار داره و نزدیک به کوه هست
الحمدلله دیروز بعداز ظهر خونه هایی که از روز اول بهشون سر میزدن تو بالا دست روستا تموم شدن و به همه شون کتیبه دادم تا برای ماه محرم داخل خانه نصب کنن
خونه هایی هم که شرایطش رو داشتن میرفتم تا اسم امام حسین تو اون خونه برده بشه
خدایی همه مشتاق هستن
الحمدلله
انشاءالله از امروز میرم سراغ خونه های پایین دست روستا
اینجا حدودا ۹۰۰ نفر جمعیت داره و الحمدلله همه امام حسینی و سینه زن
@fazel_khodadadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماشاءالله به این سینه زنا
حدود نیم ساعت سینه زنی داشتیم
با سه تا مداح
الحمدلله مردم اینجا پاکار امام حسین هستن
حتی اونایی که سن بالایی دارن
همه میان تو این حلقه سینه زنی
کوچیک و بزرگ
فرقی نداره
مهم اینه که همه نوکر یک نفر هستن
ابی عبدالله...
@fazel_khodadadi
جمعیت ارباب وفا نگسلد از هم
دیشب بعد از مراسم پرده خوانی و عزاداری آقای فارسی و عبدالحسین و سید وحید و کلباسی مهمون ما بودن توی روستا
قرار بود برن تاراز
اما چون جاده یکم بد مسیره و شب بود شب اینجا موندن تا امروز صبح برن به سمت تاراز
آقا مسعود زحمت کشیدن غذای محلی اینجا یعنی آب ترشی برامون درست کردن
واقعا خوشمزه بود
ما هم با بچه ها رفتیم روی بالا پشت بوم بخوابیم
آقا مسعود میگفت خطرناکه عقرب هست ولی ما رفتیم و هیچ اتفاقی هم نیفتاد
خونه آقا مسعود آخرین خونه روستاست و روی دامنه کوه
کل روستا از اینجا معلومه
خداییش این مردم خیلی مهمون نوازن
آدم شرمنده میشه
@fazel_khodadadi
مبلغی که سال پیش به این روستا اومده بود علی آقای طهماسوند از رفقای خوب خودمون بود
از ملا شمس الدین خیلی تعریف میکرد
منم از روز اولی که اومدم اینجا دنبال این بودم که یک سر به ملا بزنم
ولی خب برادر ملا به رحمت خدا رفته بود و ملا درگیر مراسم فاتحه خونی توی دزفول بود
امروز صبح متوجه شدم برگشته و رفتم به منزلشون
تقریباً همه بزرگان روستا هم اونجا جمع بودن تا به ملا تسلیت بگن
من اول چندتا آیه قرآن خوندم
بعد حدیثی که میگه پیامبر و امیرالمومنین هنگام مرگ حاضر میشن رو خوندم که امیرالمومنین میگه انا علی بن ابی طالب الذی کنت تحبه
اشک تو چشمای ملا حلقه زد و خیلی خیلی خوشحال شد
@fazel_khodadadi
امروز ظهر یکی از بچه های شهرک شهید اسدپور ، روستایی که سال پیش رفته بودم تبلیغ اومده بود دیدنم
جا خوردم
فکر نمیکردم یک نفر از اونجا بیاد دیدن من
دو ساعت راهه
خدایی بچه های شهرک شهید اسدپور خیلی مرام دارن
چقدر به من زنگ و پیام دادن که بیا اینجا
آقا کیوان تازه دیپلم گرفته و الحمدلله داره استخدام سپاه میشه
@fazel_khodadadi
جالبه
اکثر خونه ها کتیبه هارو با گچ و یا میخ روی دیوار میزنن تا برای همیشه اسم امام حسین روی دیوار خونه باشه
وقتی کتیبه هارو میدم میبوسنش و به سر و صورت هاشون میکشن
آروم زیر لب میگن یاحسین و صلوات میفرستن
@fazel_khodadadi