#جشنواره_فجر ما تو حوزه کلاس های نقد فیلم، سواد رسانه، فضای مجازی و... رو گذروندیم حالا این شب ها تو فرهنگسرای اندیشه فیلم های جشنواره فجر اکران میشه و یک محفل گفتگو دو ساعته بعد از هر اکران برگزار میشه تا اون فیلم نقد و بررسی بشه به نظرم خیلی کار پر ثمری هست، همینکه آدم نظر اساتید رو درباره این فیلم ها میشنوه خودش میتونه برای هر فیلم دیگه ای نظر داشته باشه فقط نکات فنی فیلم سازی بیان نمیشه بلکه سعی میشه به یک فیلم از تمام زوایا نگاه کرد مثلاً دیشب یکی از اساتیدی که دعوت شده بود متخصص خانواده بود و از این منظر فیلم رو بررسی کرد خوبی این جلسات اینه که نقد و بررسی یک طرفه نیست و تمام کسایی که شرکت کردن میتونن نظر خودشون رو بیان کنن و جواب اساتید رو بشنون انشاءالله سعی میکنم درباره فیلم هایی که اکران شده یک توضیح کوتاه بدم @fazel_khodadadi

#ناتور_دشت داستان فیلم درباره دختر بچه ای شش ساله به نام یسنا بود که تو یکی از روستاهای گلستان گم شده بود یک محیط بان بازنشسته مردم رو سر خط میکنه تا یسنا پیدا بشه اما بعد از چند روز گشتن میفهمن که یسنا گم نشده بلکه دزدیده شده... داستان فیلم واقعا جذاب بود و مخاطب رو جذب میکرد آخر فیلم هم خیلی ها گریه میکردن اما به نظرم اصلا به بنیان خانواده توجهی نشده بود مخصوصا به شخصیت مادر در داستان منتقد های فیلم هم نظرشون این بود که کارگردان یک داستان ۲۰ دقیقه رو با اضافه کردن صحنه های اضافی تبدیل به یک سینمایی کرده و خیلی از جاها داستان ناتموم مونده... اما به‌طور کلی و جدای از بحث های فنی و نقد ها واقعا فیلم قشنگی بود @fazel_khodadadi

#اشک_هور فیلم درباره شهید علی هاشمی بود. بیشتر از اینکه به داستان زندگی شهید پرداخته بشه به داستان پیدا شدن پیکر شهید و حرفایی که پشت سر این شهید زده میشد پرداخته شده بود. خیلی فیلم یکنواختی بود و اصلا اوج خاصی نداشت و آدم یکم خسته میشد. حس میکنم تحقیق خاصی درباره شهید نکرده بودن و فقط داستان تفحص پیکر شهید کِش داده شده بود @fazel_khodadadi

#بازی_خونی فیلم درباره داستانی بود که خیلی بکر و دست نخورده بود و غالب مردم درباره این اتفاق اطلاعات خاصی ندارن قیام مردم آمل علیه چریک فدایی های سربداران تو این فیلم به نمایش در اومده بود اما حیف... خیلی سطحی به این اتفاق تاریخی مردم آمل نگاه شده بود و اصلا نقش مردم توی فیلم به چشم نمیومد اما واقعا فیلم جذاب بود ولی ای کاش بیشتر وقت میذاشتن برا ساخت این فیلم اتفاق به این بزرگی رو حیف کردن @fazel_khodadadi

#پیش_مرگ این فیلم واقعا قشنگ بود داستان رشادت های شهید سعید قهاری خودم هیچ شناختی نسبت به این شهید نداشتم ولی واقعا آدم این داستان رو میبینه تعجب میکنه از این همه شجاعت حتما این فیلم رو ببینید شهید سعید قهاری ❤️ @fazel_khodadadi

بِسْمِ الله الرَّحْمَٰنِ الرَّحيم #اعلام_جلسه جشن میلاد امام عصر (عج) و آیین عمامه گذاری طلاب #سخنران : حضرت آیت الله صديقي #بانوای : حاج منصور ارضی 📅 شنبه ۲۷ بهمن ماه ⏰ ساعت ۱۵ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ا┅═·┄⊰༻💠🌸💠༺⊱┄·═┅ا مکان: ازگل ،خیابان نوبهار جنوبی ،کوچه گلستان شرقی ، حوزه علمیه امام خمینی ره مسجد امام رضا (علیه السلام)

خانه جهادگران انقلاب اسلامی برگزار می نماید: ‌ ‌ یازدهمین مراسم شب خاطره جهادی همزمان با دومین سالگرد جهادگر آسمانی شهید حاج اسماعیل احمدی ‌ زمان: چهارشنبه یکم اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت : ۱۸:۳۰ بعدازظهر ‌ مکان: مجتمع فرهنگی ۱۳ آبان ( بسیج دانشجویی) ‌ #خانه_جهادگران_انقلاب_اسلامی #جبهه_جهادی_منتظران_خورشید #شهید_حاج_اسماعیل_احمدی @hasanemoradi

به شخصه واقعا آرزو دارم تو مراسم تشییع جنازه سید بزرگ مقاومت، آ سِد حسن نصرالله شرکت کنم اما حیف... دستمون کوتاهه😭 آدم یاد این صحبت حضرت امام میفته امام تو سالگرد کشتار حجاج ایرانی فرمودند: "ما در مکه باشیم یا نباشیم دل و روحمان با ابراهیم و در مکه است. دروازه‌های مدینة الرسول را به روی ما ببندند یا بگشایند، رشته محبتمان با پیامبر هرگز پاره و سست‌ نخواهد شد." داستان امروز ما هم همینه دلمون با سیده دوست داریم پشت تابوت سید سرمون رو بندازیم پایین و گریه کنیم ما هم می‌خوایم تو این تشییع که عزت جبهه مقاومته شرکت کنیم سیدی که تو چشماش حاج قاسم، ابومهدی، حاج رضوان، جهاد، سید محسن، سید ذوالفقار، حاج عبدالقادر و... نقش بسته شده بود خلاصه که قلبمون کنار سید بین جمعیت عزادار ضاحیه گیر کرده راستی!!! آقا سید سلام مارو به ابی عبدالله برسون یادته وقتی خبر شهادتت اومد چه روضه ای با بچه‌هامون گرفتیم مردیم... وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا @fazel_khodadadi

دو خواسته دارم از رفقایی که به تشییع سیدحسن رفته اند. 🌷بچه هایی را دیدم که پول قرض کردند با کلی مشکلات که خودشان را برسانند کنار تابوتی که روی شانه های لبنان میخرامد تا بهشت. نشد که همراهشان باشم. حقیقتش اصلا برای همین خجالت میکشیدم لب بگشایم و سخنی بگویم. فقط چند خواهش دارم 🌷اگر تا قتلگاه سید رسیدید کمی خاک برای من هم بیاورید، آنجا همان نقطه ای است که هشتاد تن بمبهای آمریکایی ریخته شد که او را بکشند، اما نتوانستند، او نمرد. شهید شد. یعنی زنده ماند. مثل همیشه لبخند زنان از زیر گرد و خاک بیرون آمد، دستی به سر جوانهای غیرتی و شجاع حزب الله کشید بعد به قلبهایشان بشارت پیروزی داد، به قلبهای همه رزمندگان از غزه تا کرانه از حماس تا انصارالله. حالا آرام و با صلابت ، روی دوش لبنان صلای پیروزی سر میدهد. 🌷پیروزی اصلا مگر چیست جز برخاستن انسانهایی که یدخلون فی دین الله افواجا که در مقابل تمدن و عقلانیت و فرهنگ و دار و ندار غرب میایستند. مقابل غرب کودک کش. غرب جنایت کار. پیروزی مگر چیست جز شکستن اراده شیطان با همه داشته هایش با نظام حقوقی بین المللی اش، با ابزار کشتارش، با همه دستگاه های امنیتی اش، با دانشگاه ها و علومش، با تمام نظام ارزشی دروغینش. پیروزی مگر چیست جز بلند کردن پیکر دو سید شهید روی دست مردمی که مدتها بود عادت کرده بودند به نگاه کردن به زمین و فراموش کردن آسمان. حالا وقتی تشییع این دو پیکر را تا آسمان، تمام نقصها و گناهانشان میریزد مثل برگ خزان به قول امام معصوم ع، و حالا این تویی که یخرجهم من الظلمات الی النور. این تویی مظهر ولایت الله. 🌷دشمن از تشییعت میترسد برای همین. چون بنا است یک تنه وسط بیایی. از تشییعت میترسند چون میدانند دست از سرشان بر نمیداری. کربلا را دیده اند، تجربه خونی که از زیر سنگها میجوشد را دارند. برای همین از مزارت هم میترسند. مزار تو بهشتی است که تجری من تحتها الانهار. یعنی میجوشد جریانهای جوانان مومن مجاهد از کنار آن و حالا حالا ها خون تو کار دارد با همه هیبت شیطان بسط یافته و تمدن شده. 🌷آی رفقایی که خودتان را با هزار زحمت رساندید به تشییع، یک خواسته دیگر هم دارم و تمام. بچه ها! شما را به خدا پشت تابوت سید یاد قلب و چشمهای سیدعلی خامنه ای هم باشید. من هیچ وقت یاد ندارم چنین جمله ای را جایی بگوید، جز اینجا که گفت همه عزادارند اما "بخصوص بنده، به جد عزادارم" به یادش باشید، یقین دارم اینگونه قلب سیدشهید بیشتر آرام میگیرد. خیال کنید ندای یا فتیان بنی هاشم را پاسخ داده اید، آمده اید پیکر علی اکبر س یا اباالفضل س را از بین هلهله دشمن تشییع کنید، اما یادتان باشد چشم شهید روی شانه هایتان هنوز نگران است نگران امامش. نگران دستورات او. سنگینی بار این دستورات بر شانه ما کمتر از سنگینی تابوت سید شهید نیست. زمان جنگ نرم افزاری و فکری است. و انتقام حقیقی از دشمن با برتری نرم افزاری بر دشمن شدنی است. یادتان هست بعد از شهادت حاج قاسم همین را گفت به عنوان اساس انتقام؟ حالا هم قبل از تشییع سیدحسن دوباره همین را فریاد زد. زیر تابوت سید حواستان به سیدعلی مظلوم باشد. @ali_mahdiyan

حالا فقط چندساعت تا ملاقات دوباره ما و شما بعد از این چهارماه لعنتی مانده. تا آمدن شما بر سر شانه‌ها. در آن تابوت زرد رنگ. با آن عمامه سیاه خاک‌آلود نشسته بر آن؛ که خود روضه‌ای است مفصل. همه منتظر اند آقای نصرالله. همه به بیروت رفته‌اند. همه میخواهند به چشم خود ببینند که شما واقعا می‌روید. واقعا دفن می‌شوید. رفتن شما باورناکردنی است. هنوز کسی باورنکرده. یهود اهل خرافه‌ است. میگویند آقای نصرالله نرفته و برنامه فردا، جشن بزرگ پیروزی حزب‌اللّه است و قرار است که سید باز در صفحه مانیتورها ظاهر شود و دنیا را غافلگیر کند و دوباره رجز بخواند. کاش حق با یهود بود آقای نصرالله. کاش خرافه‌ها حقیقت داشت. مدفن تو اما آماده شده. مشتی از خاک بیت‌المقدس و پنجه‌ای از تربت کربلا در آن ریخته‌اند. و عبای آقا شاید که روی سینه‌ات کشیده شود. هزارهزار مرد سیاه‌پوش برای تشییع‌ات می‌آیند و زنان نقل و گلبرگ روی تابوت‌ات می‌ریزند. پیکرت میگویند که هیچ زخم‌ ندارد. حتی یکی. شهید بی‌زخم. و نوامیس‌ات، فردا چشم و چراغ بیروت‌اند. و عزیزکرده جماعت. وسایل شخصی‌ و لباس‌هایت، هیچ به غارت نمی‌رود. شما میفهمید که چه می‌خواهم بگویم آقای نصرالله. شما اهل روضه بودید و رقیق‌القلب. امروز سلام ما را هم به آن شهید پرزخم برسانید و بگویید که هنوز «إنا علی العهد». به امید ملاقاتی زود. نه تو بر شانه ما؛ که شانه به شانه هم در میدانی دوباره. @fazel_khodadadi

اینم از اجرای گروه سرود حوزه علمیه امام خمینی ۲، روز تشییع شهید سید حسن نصرالله بیروت . لبنان مرز فلسطین اشغالی ماشاءالله... @fazel_khodadadi