eitaa logo
محمدفاضل خدادادی
333 دنبال‌کننده
647 عکس
180 ویدیو
6 فایل
خاطرات یک طلبه انتقادی ، پیشنهادی: @Mfazel313
مشاهده در ایتا
دانلود
در انتخابات ریاست جمهوری سال های 96 و 1400 به نفع کنار رفت این متن رو سال 1396 در قدر شناسی از حاج باقر نوشتم 🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🍃🌹 امروز کاری کرد کارستان... او در یکی از بزنگاهها خوش درخشید و عرصه را برای خدمتگذاری دیگر فراهم کرد. حاج باقر مرد این میدونه. فرق حاج باقر و فرماندهان جبهه و جنگ که منصبی رو قبول میکنند با دیگران این است که اون ها به توصیه مولایشان علی(ع) حکومت رو میخوان برای اینکه مظلومی به حقش برسد و ظلم ظالم دفع شود. و این از عجایب این دور وزمانه است که متاسفانه فرمانده هان جنگ ومدیران حماسه های خون وشهادت ومردانگی این کشور رو متهم به نظامی گری میکنند که این اوج نامردی است. فرماند هانی که درامر و نهی شان خدا را حاضر و ناظر میدیدند. در استفاده ازحداقل های جبهه دیگران را بر خود ترجیح میدادند. فرماندهانی که شب عملیات جلوتر از نیروهایشان به دل دشمن میزدند. اون ها وقت هدایت نیرو ها از "برو" استفاده نمیکردند خود جلو دار بودند ونیروهاشون را با "بیا" خطاب میکردند. اون ها برای خود چیزی طلب نمیکردند و خدا طلب بودند. . همون باکری که گفت خون برادر من که ازدیگرشهدا رنگین تر نیست اگر پیکر سایر شهدا از جزیره مجنون عقب آمد برادر من هم می آید و حمید ماند تا قیام مولایش. حاج باقر هم امتحان داده این معرکه است. او برادرش را برسایرین ترجیح نداد وقت رفتن به مصاف دشمن در فقط برای لحظاتی به نیابت از پدر قد وبالای دردانه مادرش را بر انداز کرد او خودش گفت: من هم فرمانده لشگر بودم و دوست داشتم برادرم را در بغل بگیرم ولی نمی توانستم و سزاوار نبود باید با همه خداحافظی می کردم که به خاطر شرایط خط امکانش نبود نمی دانم بگویم تلخ، شیرین، چه بگویم این برادرم (حسن) اینقدر مرا نگاه کرد که من او را یک لحظه در آغوش بگیرم ولی برایم خدا شاهده اصلا به خاطر بچه هایی که آنجا بودند و من فرمانده لشگرشان بودم، امکانش نبود. امروز نقل این روایت ها بیشتر شبیه افسانه سرایی است. امروز فرمانده هان"بخوانیدمدیران" با برادران خود اینگونه رفتار میکنند. اون فرمانده هان"بخوانید مدیران" این مجسمه های اخلاص و مردانگی را متهم به نظامی گری میکنند و نداشته را به رخ میکشند. برادر که چه عرض کنم آبا و اجدادشون رو دورسفره بیت المال جمع میکنند وسهمشون رو از بیت المال میلیاردی عطا میکنند وبا کمال وقاحت پز میدهند که این درایت وشایسته سالاری بود. اما حاشا که مردان دامان خود را آلوده کنند. آخر قصه حاج باقر و رفتار با برادرش خوش است بخوانید روایت را: "حسن" شب عملیات کربلای 4 با به آب زد و شهید شد و مدتی از پیکرش خبری نبود. به من اطلاع دادند که جنازه برادر شما پیدا شده است من رفتم و گفتم حداقل آن موقع که نشد همدیگر را ببینیم حالا شهید شده جنازه اش را ببینم رفتم معراج شهدای اهواز ، دیدم حدود دویست تا سیصد نفر از خانواده های شهدا آنجا جمع شده اند همه منتظر جنازه های شهدای خودشان هستند به همه گفتند این آقای است حالا شما تصور کنید جنازه برادرم را آوردند بیرون و همه آرزوی من این بود که یکبار او را ببوسم ولی وقتی دیدم آن خانواده های شهیدی که جنازه ای ندارند و من را نگاه می کنند نتوانستم برای آخرین بار...» برادر حاج باقر کجاست وبرادر"بخوانید مدیران" این جرثومه های فساد کجا هستند. برادر حاج باقر کجاست واونها کجا هستند. چه کسی عزت داره .. عزت و ذلت دست خداست واگر همه ی عالم جمع شوند نمیتونند جلوی عزت خدا داده رو بگیرند. عزت "حاج باقر" هدیه خداست به این فرمانده سالهای سربلندی این مملکت. پس باید گفت: حاج باقر: عزت زیاد خاک پای همه مردان غیوردفاع مقدس 🍃🌹 🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel