#امام_زمان_عج
#غزه_سوخته_در_حصر
مددی ای پسر فاطمه، وقت مدد است
حال و روز دل شعله ور عشاق، بد است
چند روز است که قوتِ همه ی ما آه است
دیدنِ کودک افتاده زمین، جانکاه است
گرگ غاصب، زده بر صورت هر طفلی چنگ
آه مظلوم بلند است و دل ظالم سنگ
کودکی بر اثر ترس، تنش می لرزد
چشم هایش شده خیره، بدنش می لرزد
مادری روی زمین در بغلش فرزندی است
آخرین بار به زحمت به لبش لبخندی است
کودکی آب ننوشید و به دستش نان ماند
آسمانی شد و پر زد، بدنش بی جان ماند
صاحب العصری و این عصر، دلت را خون کرد
غزه ی سوخته در حصر، دلت را خون کرد
همه ی واقعه ها می گذرد در نظرت
دل ما سوخته مثل جگر شعله ورت
شام طفلان هراسان چه زمان سر گردد؟!
تو اراده بنما تا که ورق برگردد
ای که ویران گر هر ظلم و فسادی هستی
تو یداللهی و مافوق ایادی هستی
چشم داریم همه بر تبرت ابراهیم
گوش بر امر ولی در صف حزب اللهیم
عزم ما در صف پیکار شبیه صخره است
بر مریدان ابالفضل، شهادت فخر است
بکش از قبضه ی خود تیغ دو سر را بیرون
قطع کن ریشه ی تاریک یهود و صهیون
آخرین ناجی و مونس، به رقیه برگرد
پسر حضرت نرجس، به رقیه برگرد
#محمد_جواد_شیرازی https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی مشهدالرضا علیه السلام
#اَین_منتقم
🔰 اجتماع هیات های مردمی مشهد مقدس
🔸 حق و باطل به هم تراز شده؛ پای #صهیون به خیمه باز شده
کربلا جاری است ای مردم! #روضه تکراری است ای مردم
طفل مظلوم آه گریه نکن؛ کودک بی پناه گریه نکن
ای تن راه راه جرمت چیست؟ طفلک بی گناه جرمت چیست؟
خون دل خورده ای گریه نکن؛ ما مگر مرده ایم گریه نکن
باز هم #کربلا فلسطین است! هر که بی غیرت است بی دین است!
🔹 با مداحی حاج امیر کرمانشاهی
📆 فردا جمعه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۸
📌 مشهد مقدس، میدان فلسطین
#طوفان_الاقصی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
#حضرت_عبدالعظیم علیهالسلام
#چارپاره
🔹عطر سیب🔹
صبح صادق که میدمد دل من
سر خوش از بادۀ حضور شود
از تماشای جلوهزار پگاه
مثل آیینه غرق نور شود
نغمۀ آسمانی توحید
میشود در فضا طنینانداز
میپرد باز پلک دل که: خدا
کرده درهای آسمان را باز
میوزد از مناره عطر اذان
سمتِ این بارگاه نورانی
دل من با فرشتگان خدا
میپرد در فضای روحانی
به نماز ایستاده مُلک و مَلَک
اقتدا میکنم به حضرت او
جانم از شوق دوست سرشار است
دلم از گرمی محبّت او
آسمان و زمین به وقت قنوت
با من «أمّن یجیب» میخواند
فارغ از خویش و فارغ از عالم
دل من از حبیب میخواند
بیشتر از همیشه صحن و رواق
از شمیم حبیب سرشار است
حرمش بوی کربلا دارد
بسکه از عطر سیب سرشار است
رنگ و بوی حسین را دارد
فطرت پاک او اگر حسنیست
از فروزنده گوهرش پیداست
که تبار عقیق او یمنیست...
در مدارش به گردش آوردهست
آفتاب وِلا سه اختر را
قدر او، حُرمت دگر بخشید
«حمزه» و «طاهر» و «مطهّر» را
از سه خورشید، نور میگیرد
حرم با شکوه این وادی
حجّت هشتم و امام نهم
وز عنایات حضرت هادی
طائر پر شکستۀ دل من
شده عمری کبوتر حرمش
مهرش از جان ما مبادا دور
وز دل ما جدا مباد غمش
📝 #محمدعلی_مجاهدی
🌐https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
عشقِ گندمگونِ عالم! یا أباٱلمهدی (عج) سلام
مجتبایِ ثانیِ حق! حضرت ِ عالیجناب
یازده بار است باران از نگاهم میچکد
کاش میدادی همین امشب سلامم را جواب
در خیالم باز هم پر میکشم تا مرقدت
مرحمت کن باز اسمم را بیاور در حساب
یک حسن (ع) کنج بقیع و یک حسن (ع) در سامرا
هر چه حاجت داشتم آوردم و شد مستجاب!
“شاعر: مرضیه عاطفی”
❆❆❆
عاشقا، مستانگى از سر بگير
ساقى از ره مىرسد ساغر بگير
مرغ دل را از قفس آزاد كن
با پرستوهاى عاشق پر بگير
پر بزن تا كوىِ يارِ مَه لقا
جا به بامِ خانه دلبر بگير
گر چو من بشكسته بالى غم مخور
با ولاى يار بال و پر بگير
جشن ميلاد امام عسگرى
آمده عيدى ز پيغمبر بگير
هر چه مىخواهد دلت از يُمن او
از يَدِ پر قدرت حيدر بگير
طالب عفوى اگر با يا حسن
دامن محبوبه داور بگير
شيعه مىنازد به نام عسگرى
يا اباالمهدى امام عسگرى
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
شعر مدح امام حسن عسکری
ای که در مَحبس گیسوی تو شب زندانیست
کار خورشید، به فرمان تو نور افشانیست
سامرا نه! که جهان سیطره قدرت توست
ای که در عرش تو را مرتبه سلطانیست
تا که تکمــیل شود فیض ربیع الاوّل
موعد جلوه نمائیت، ربیع الثّانیست
خضر را پیر غلامیّ تو فخری ابدیست
در حریمی که سلیمان، شرفش دربانیست
هر کسی چشم دلش باز شود میبیند
شغل داوود نبی نزد تو مِدْحت خوانیست
پسرت حضرت مهدیست اگر رَبّ الأرض
کلّ حالات و صفات پدرش، ربّانیست
تو به قدری حسن بن علی اَستی که چو ما
حال آیینه هم آشفتهتر از حیرانیست
دل ندادن به تو از سختترین مشکلها
دل سپردن به تو، برعکس، پر از آسانیست
میشود بی سر و سامان تو باشم گر چه
هر که را دیدم، دنبال سر و سامانیست
سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد
همچنانی که مرا روزی سرگردانیست
خیس اشک، از غم دنیا بشود چشمانش
هر کسی آرزویش دیدن سامرّا نیست
اربعین هر که مشرّف به حریمت شد گفت:
صف زوّار ضریحت چه قَدر طولانیست
فاطمه، بانی رفتن به بهشت است او را
آن که اندازهی خشتی، حَرَمت را بانیست
«سائلِ» رحمت بی منّت و بیپایانت
چشم در راه تو در آن نفس پایانیست
“شاعر: محمّد قاسمی”
رباعی ولادت امام حسن عسکری
ابن نقی و وصی احمد آمد
ارکان علوم و سر سرمد آمد
از لطف خدا هشت ربیع الثانی
زیبا گل گلزار محمد آمد
“شاعر: طالع”
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
ره باز کنید، دلبری آمده است
بر شیعه امام دیگری آمده است
در مطلع هشتم ربیع الثانی
میلاد امام عسگری آمده است
“شاعر: قاسم نعمتی”
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
❆❆❆
ای حسن نام و حسن ذات و صفات
جن و انس بر تو ملک عسکر مات
هر چه گویم به مدیح تو کم است
جز که خوانم مدیحت صلوات
“شاعر: سید رضا موید”
❆❆❆
تا نغمه شادی از دل باغ شنفت
گل بان فس بهار خندید و شکفت
میلاد امام عسکری را به همه
با یک صلوات تهنیت باید گفت
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
آیینه حسن ایزدی آمده است
گنجینه علم احمدی آمده است
یک غنچه ز گلزار امام هادی
با عطر گل محمدی آمده است
“شاعر: سید هاشم وفایی”
❆❆❆
تمثال دیگری ز علی باز زاده شد
ماهی نصیب و قسمت این خانواده شد
وا شد ز آسمان درِ رحمت به سمت خاک
وقتی به دستهای پدر، طفل داده شد
“شاعر: محسن بلنج”
دوبیتی ولادت امام حسن عسکری
خورشید سپهر رهبری پیدا شد
احیا گر فقه جعفری پیدا شد
تبریک به مهدی که به عالم امشب
رخسار امام عسکری پیدا شد
“شاعر: سید رضا موید”
❆❆❆
خورشید به بر ستاره دارد امشب
افروخته ماه پاره دارد امشب
حسن است امام عسگری پا تا سر
زهرا حسن دوباره دارد امشب
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
گفتند شکوه حیدری را نگرید
آئینه حسن و دلبری را نگرید
گفتم کـه شکوه در کدام آینه اسـت؟
گفتند امام عسکری را نگرید
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
❆❆❆
میلاد حسن جلوه ایمان آمد
آیینه ناب روح قرآن آمد
تمثیل زلال نبض آفاق جمیل
بر پیکر فصل عاشقی جان آمد
❆❆❆
میلاد امام عسگری شمس الضحی
او نغمه لطف حق میان دو سرا
هم عطر پدر دارد و ا نفا س سحر
هم نور محمّد وعلی و هم زهرا
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
تا سامرا ز فیض وجودش صفا گرفت
حتی بهشت هم شرف از سامرا گرفت
می داد بوی فاطمه قنداقه اش عجیب
عطری عجیب عرش خدا را فرا گرفت
“شاعر: محسن بلنج”
شعر کودکانه ولادت امام حسن عسکری
این جهان ندید مثل روی تو
از گل و گلاب هم تو برتری
ای امام ما ای ولی ما
پاک و بی ریا مثل گوهری
ای صدای حق پس خدا تو را
بر جهانیان داده سروری
هستم ای امام! من محب تو
مانده بر دلم مهر عسکری (ع)
“شاعر: مهدی وحیدی صدر”
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
صحنه درس عشق بازیها
بین گهوارهای مجسم شد
بین دریای پر تلاطم عشق
چه بگویم که صبر دل کم شد
دل عالم شد آب تا اینکه
لحظه بوسهای فراهم شد
با شکوه صدای این دو لب
طپش سینهها منظم شد
از صفای همین محبتها
رشته دین به عشق محکم شد
بهر تبریک این ولادتها
حضرت رب عشق ملزم شد
صله بر دوستان این آقا
دوری از آتش جهنم شد
او که باشد امیر انس و جان
سومین نسل حضرت سلطان
من که هستم؟ ز سائلان حرم
او که باشد؟ خدای جود و کرم
نازم او را که نازدار خداست
ناز او را به جان و دل بخرم
از گدایان سامرا بودن
آبرویم شده چو تاج سرم…
قاسم نعمتی
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
امام عسکری، آقا، امیر، مولانا
دو دست خالی ما را بگیر، مولانا
گدای نیمه شب، بین این گذر هستم
بیا و توشه بده بر حقیر مولانا
نگاه روشن خود را ز ما دریغ مکن
منم به دام نگاهت اسیر مولانا
به نفس سرکش و طغیان گرم نگاهی کن
دعا نما که شوم سر به زیر مولانا
بصیرتی بده آقا که راه کج نروم
تویی تو آینه یا بصیر مولانا
به کوری همه دشمنان، خدای کریم
نوشته نام تو را از غدیر مولانا
تویی که چشمه ناب معارفی آقا
کمال سیر و سلوک هر عارفی آقا…
جواد پرچمی
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را
نگاهی باز میگیرد سر راه نگاهم را
کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را
که برگردانده امشب سوی دیگر قبلهگاهم را
من امشب حاجی این قبله این قبلهنما هستم
من امشب بنده مولای «سر من رئا» هستم
درون سینهام انگار شور دیگری دارم
به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم
به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم
شرابی ناب از انگورهای عسکری دارم
من امشب عشق را تکرار در تکرار میخوانم
حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم
وزیده از پگاه شهر پیغمبر نسیمی که
رسیده سالهایی قبل همراه شمیمی که
تمام شهر را پر کرد آن فیض عظیمی که
خبر داده است باز از جلوه دست کریمی که
همان خلق و همان خو در جمالش منجلی باشد
و مثل آن حسن آرام جان یک علی باشد
نگاهت چون مسیحاییست که بر مردهها جان است
که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است
و یا ابریست که در آسمان هم حکم باران است
بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است
تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی
صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟
رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید
حریمت کعبه آمال، قبرت قبله امید
گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه میخواهید
دخیل عشق بندید از همان جا بر در خورشید
اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد
کسی چون عسکری را هم گدای سامرا دارد
میایی و برای مهدیات دلداده میسازی
هزاران عاشق در دام عشق افتاده میسازی
ز اشک دیده چشم انتظاران جاده میسازی
برای امر غیبت شیعه را آماده میسازی
میان پرده اسرار خدا را بی صدا گفتی
برای شیعیانت «افضل الاعمال» را گفتی
تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست
زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست
به جز درد فراق مهدیات آقا ملالی نیست
یقینا در کنار ماست امشب جاش خالی نیست
دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان
دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان
اجازه میدهی امشب تو را ابن الرضا گویم؟
صفای مرقد شش گوشه ات را کربلا گویم
غریب سامرا از غربت یک آشنا گویم
برایت قصه یک مادر و یک کوچه را گویم
از آن ابری زیر ظلمتش پوشاند ماهش را
از آن مادر که در آن کوچهها گم کرد راهش را
محمد بیابانی
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
❆❆❆
شیعیان مژده که از پرده برون یار آمد
عسکرى پورنقى مظهر دادار آمد
گشت از کان کرم گوهر پاکى ظاهر
ز صدف آن دُر تابنده به بازار آمد
شد تولد ز سلیل آن مه تابنده حق
سامره از قدمش جنت الانهار آمد
بهر مولود حسن پورنقى از دل عرش
تهنیت باد ز خلاق، جهاندار آمد
با صفات احدى کرد تجلى به جهان
نور چشم على و احمد مختار آمد
نام نیکوش حسن، خوى حسن، روى حسن
باب مهدى زمان کاشف الاسرار آمد
حامى دین محمد (ص) متولد گردید
عسکرى فخر زمن سرور و سالار آمد
فخر ملک دوسرا جان و دل اهل ولا
خسرو هادى عشر رحمت غفار آمد
گشت از مقدم وى باغ ولایت خرم
چون که از گلشن دین آن گل بى خار آمد
خواست حق رحمت خود را برساند بر خلق
صورتى ساخت که با سیرت دادار آمد
نور او نور خدا بود به عالم تابید
روى او شمع هُدى بود شب تار آمد
خُلق غفارى از او خُوى رحیمى ظاهر
مظهر ذات خدا آن گل گلزار آمد
“شاعر: قاضى نظام”
❆❆❆
←https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
هدایت شده از °•○☆فضل الهی☆○•°
روز حق حسن نبی بازوی حیدر دارد
آنچه خوبان همه دارند فزونتر دارد
اهل معنی ولی ذوالمننش میخوانند
اختران جمله مه انجمنش میخوانند
عارفان واقف سر و علنش میخوانند
پای تا سر همه حسن حسنش میخوانند
سرو قد ماه جبین گلرخ و شیرین دهن است
حسن است این حسن است این حسن است این حسن است
دیده را فیض ملاقات حق از دیدارش
مهر افتاده به خاک قدم زوارش
همه دم ذکر خدا بر لب گوهر بارش
همه جا سامره با یاد گل رخسارش
ملک پهناور هستی به قدومش گلشن
دیده حضرت هادی به جمالش روشن
ای دل اهل ولا زائر سامرایت
کعبه خلق جهان روی جهانآرایت
حَسَن و حُسن ز پا تا سر و سر تا پایت
فرش از بال ملائک حرم زیبایت
ای همه خلق جهان سائل لطف و کرمت
شود آیا که برم سجده به خاک حرمت
کیستی تو پسر فاطمه زهرایی
نبوی خلق و علی خوی و حسن سیمایی
جلوه سیزدهم یازدهم مولایی
حسن عسکری و گوهر ده دریایی
مکتبت بندگی و دوستیات هم عهدی است
پدرت هادی و فرزند عزیزیت مهدی است
من کیام؟ بنده آلوده دربار توام
گنهام کرده گرفتار و گرفتار توام
با دو دست تهی خویش خریدار توام
چه کنم تو گل من هستی و من خار توام
دوست دارم که به جز دوست خطابم نکنی
بپذیری و بخوانی و جوابم نکنی
نگهی بر من و بر دیده گریانم کن
نظری بر دل و بر حال پریشانم کن
غرق عصیانم، غرق یَم غفرانم کن
بلکه با خاک درت پاک ز عصیانم کن
هرکهام هر چه بدم میثم این درگاهم
ذاکرم ذاکر اولاد رسولاللهام
غلامرضا سازگار
شعر ولادت امام حسن عسکری (ع)
آنقدر آمدند و گرفتارتان شدند
خاک شما شدند و هوادارتان شدند
زیباترین اهالی دنیای عشق هم
یوسف شدند و گرمی بازارتان شدند
لطف شماست این که تمامی انبیا
بالاتفاق سائل دربارتان شدند
آنها که پای منت چشم کریمتان
بیسر شدند تازه بدهکارتان شدند
این بالهایی که زیر بت عشق سوختند
خاک تبرک در و دیوارتان شدند
نفرین به آنکه مهر تو را سرسری گرفت
یا آن که حاجت از حرم دیگری گرفت
ای جلوه خدایی بی انتها حسن
خورشید روشن سحر سامرا حسن
بی تو عبودیت به خدا بتپرستی است
نور خدا مکمل توحید ما حسن
امشب عروج زخمی بال مرا ببر
تا سامرا، مدینه، نجف، کربلا؛ حسن
در بین خانواده زهرای مرضیه
باید شوند تمام علی زادهها؛ حسن
زنجیره محبت زهراست دین من
با یک حسین و چار علی و دو تا حسن
سوگند میخوریم خدا لشکری نداشت
روی زمین اگر حسن عسکری نداشت
آن که مرا فقیر حرم میکند تویی
یک التماس پشت درم میکند تویی
آن که در این زمانه بی اعتبارها
با یک سلام معتبرم میکند تویی
آن که برای پر زدن سامراییام
هر شب دعا برای پرم میکند تویی
آن که مرا برای خودش خانه خودش
با یک نگاه، در به درم میکند تویی
آن که تو را همیشه صدا میکند منم
آن که مرا همیشه کرم میکند تویی
شکرخدا گدای امام حسن شدم
خاکیترین کبوتر باغ حسن شدم
تو کیستی که سائل تو جبرئیل شد
دسته فرشته پای ضریحت دخیل شد
تو کیستی که جدّ نجیب پیمبرت
مهر تو را به سینه گرفت و خلیل شد
تو کیستی که حضرت موسی عصا به دست
ذکر تو را گرفت اگر مرد نیل شد
اصلی که پا گرفت بدون تو فرع فرع
فرعی که پا گرفت کنارت اصیل شد
تنها خدا به خانه تو آفتاب داد
بعدا تمام زندگیات نذر ایل شد…
علی اکبر لطیفیان
❆❆❆
← شعر ولادت امام حسن عسکری (ع) →
باز گیتی روشن آمد از جمال عسکری
ماه گردون شد خجل پیش هلال عسکری
موکب اجلال او چون شد پدید از گرد راه
محور آمد هر جلالی در جلال عسکری
هادی دین میبرد دست دعا پیش خدا
چشم حق بینش چو میبیند جمال عسکری
من چه گویم در مقام و حسن این کودک که هست
منطق پیر خرد مات از کمال عسکری
تا تقرب بر خدا جویند خلق نُه فلک
روبد هر یک با مژه گرد نعال عسکری
عصمت زهرا عیان از چهره زیبای او
خصلت حیدر ببینی در خصال عسکری
رشک کوثر بُرد از لعل لب جانبخش او
ماه گردیده خجل از خط و خال عسکری
گلشن جاوید گردد هر زمین شورهزار
چون ببیند موکب فرخنده فال عسکری
دانش سرشار او تا کرد تفسیر کتاب
عالمی سیراب گردید از زلال عسکری
ثابت
❆❆❆
آسمان در طلوع یک خورشید
میکند روزهای خود تمدید
این چه نوریست در افق پیدا
این چه نوریست نور عشق و امید
در سحر جلوهاش که میگوید
نور او فاطمیست بیتردید
در میان سکوت سرد حجاز
گوش دل یک صدای ناز شنید
خبری آمد از سرادق عرش
گل بریزید فاطمه خندید
پدرش دور خانه میگردد
بر لبش إن یکاد یا توحید
چشم در چشم کودکش دائم
مینماید خدای خود تمحید
تا که دستی برد به گیسویش
هر چه دلداده را کند تهدید
دیدگان «حدیث» روشن شد
تا که نور جمال او را دید
جبرئیل آمد و تبرک کرد
بال خود را به صورتش مالید
مثل گردونه زمین و زمان
با ملائک به دور او چرخید
او که باشد امیر انس و جان
سومین نسل حضرت سلطان
قامت عشق کاملاً خم شد
ساغر و جام و باده در هم شد
انبیاء صف کشیده مستانه
در تحیر تمام عالم شد
هر چه میشد ز عاشقی رو کرد
جلوه کاملش در آن دم شد
دیوان فضل
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این دختر فلسطینی رو ببینید
یک قهرمان تمام عیار 👌
چه روحیه بالایی داره که ما بهش غبطه می خوریم😔
کجای دنیا می تونین از این قهرمانان تربیت کنین جز اسلام
(البته مسلمان انقلابی، نه ....)
#طوفان_الاقصی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
امام حسن عسکری علیهالسلام
مسمط
مسیح عترت
بر او سلام که شایستۀ سلام است او
که از سلالۀ ابن الرضا، بِنام است او
که هاشمی نسب و فاطمی مرام است او
که یادگار برومند ده امام است او
به شهر سامره مصداق فیض عام است او
به نور و جلوۀ رخسار ماه او، صلوات
جمال گلشن توحید را تبسم اوست
مسیح عترت اطهار را تجسم اوست
کلیم با شجر طور در تکلم، اوست
که دومین حسن، ابن الرضای سوم اوست
ز حادثات جهان، جانپناه مردم اوست
به هرکه راه برد در پناه او، صلوات
خدای خوانده به حُسن جمال خود، حَسنش
ستارۀ سحری، خوشهچين انجمنش
شفای دیدۀ یعقوب، بوی پیرهنش
که دیده ماه فلک، گل بریزد از دهنش؟
شمیم وحی خدا میتراود از سخنش
به عطر و رایحۀ دلبخواه او، صلوات
ستارگان همه شب شمع محفلش هستند
فرشتگان به ادب در مقابلش هستند
موالیان خداجوی سائلش هستند
معاشران همه محو فضائلش هستند
به آیه آیۀ قرآن که در دلش هستند
شدهست سورۀ قرآن گواه او، صلوات
نگاه او، به گل تازه چیده میماند
شمیم او، به گلاب چکیده میماند
لبش، به غنچۀ شبنم ندیده میماند
قدش، به سرو ز نور آفریده میماند
دلش به پاکی صبح و سپیده میماند
به سجدۀ سحر و صبحگاه او صلوات
امام گفت که یکرنگ باش و یکرو باش
برای سنجش اعمال خود ترازو باش
برای خدمت و ایثار دست و بازو باش
مباش در پی شهرت ولی خداجو باش
همیشه یاد خدا و عنایت او باش
به اوج و منزلت دیدگاه او، صلوات
کسی که مهر و محبت مرام مهدی اوست
کسی که قسط و عدالت پیام مهدی اوست
کسی که فتح و ظفر در قیام مهدی اوست
کسی که ختم امامت به نام مهدی اوست
سلامت دو جهان، در سلام مهدی اوست
به جذبههای بدیع نگاه او، صلوات
محمدجواد غفورزاده
https://eitaa.com/fazlll
دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
ایران مسجد الاقصی رافتح میکند👇
دوبیت: ازمحمد اسماعیل فضل الهی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
صهیون که بگیرد مدد شیطان را
زود است ببیند غضب ایران را
همراه تمام مسلمین دنیا
سازیم دوباره غزهٔ ویران را