هدایت شده از اشعار آیینی امام هشت
#اشعار_مناجاتی
#شبهای_قدر
شعر شب قدر -(امشب شب قدر و به لب اقرار دارم من)
امشب شب قدر و به لب اقرار دارم من
از معصیتها یک دل بیمار دارم من
پروندهای آلوده از کردار دارم من
در پیشگاه حضرت استغفار دارم من
از بندهای گمراه، امشب دستگیری کن
آقا به اشک چشم زینب دستگیری کن
پایین گرفتم پیش تو روی سیاهم را
گم کرده بودم در کویر خشک راهم را
شرمندهام تکرار کردم اشتباهم را
چشم انتظارم، پرده پوشی کن گناهم را
این شرمساری حاصل یک عمر عصیان است
ارحمنی ای رب کریم، حالم پریشان است
از هر که امشب آمده غم بیشتر دارم
زیرا شب قدر است و اشکی مختصر دارم
گرد و غبار معصیت را روی سر دارم
از کارهایم من خودم بهتر خبر دارم
اندازهی یک عمر از من معصیت دیدی
لب وا نکرده، هر چه کردم را تو بخشیدی
این بزم را با مغفرت امشب مجلل کن
فعل بدِ من را به خوبیها مبدل کن
کار مرا هم دست اربابم مُحَوَل کن
روز قیامت لحظهای من را معطل کن
شاید بیاید آنکه باید از نجف آید
بهر شفاعت باز شاه لوکشف آید
من را ببخشا جان آن آقا که مظلوم است
آن شیر مردی که ز حق خویش محروم است
دلتنگیِ زهرا ز رویش آه، معلوم است
یک امشبی که میهمان امکلثوم است...
...گاهی خدا را زیر لب تنها صدا میزد
گاهی میان اشک، زهرا را صدا میزد
شاعر: #رضا_باقریان
شناسه مطلب :40916
اعلام نظر در مورد این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/40916/
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w
لینک در ایتا 👇👇👇
eitaa.ir/emam8com
لینک در سروش 👇👇👇
sapp.ir/emam8com
مرجع تخصصی اشعار مذهبی و سبک های مداحی👇👇👇
www.emam8.com
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
#اشعار_مناجاتی
#مناجات_با_خدا
من حر توبه کار حسینم، مرا ببخش با صدایی میثم مطیعی -(چندی ست از مسیر الهی جدا شدم)
چندی ست از مسیر الهی جدا شدم
از آن وجود لایتناهی جدا شدم
اقرار می کنم به خطاکاری خودم
اقرار می کنم به خطاکاری خودم
در دام معصیت، به گرفتاری خودم
ای پادشاه، لایق لطفت نبوده ام
رویم سیاه، لایق لطفت نبوده ام
دست مرا بگیر، پشیمانم از گناه
اکنون اگر چه دیر، پشیمانم از گناه
مگذار با حرام حلالم عوض شود
فرصت بده کنار تو حالم عوض شود
شرمنده است؛ غرق گناه است بنده ات
اما هنوز چشم به راه است بنده ات
شب های قدر آمده؛ غرق نیایش است
گریه کن حسین سزاوار بخشش است
آن آدمم که توبه به حق حسین کرد
یک دشت را پر آب به اشک دو عین کرد
من حر توبه کار حسینم، مرا ببخش
اکنون که بی قرار حسینم، مرا ببخش
امشب به یاد کرب و بلا گریه می کنم
در سوگ سیدالشهدا گریه می کنم
آن کشته که به روی لبش خیزران نشست
داغش به جان یک یک پیغمبران نشست
برخاست ناله ای که دل سنگ آب کرد
هر کس که ظلم کرد به او بی حساب کرد
آتش فرا گرفته سراسر خیام را
سوزانده جان عشق علیه السلام را
در دست باد چارقد کیست؟! ای دریغ...
فریاد یا علی مدد کیست؟! ای دریغ...
شاعر: #محمد_شکری_فرد