eitaa logo
دیوان فضل
284 دنبال‌کننده
381 عکس
286 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
روضهٔ اي میهمان بی بدن ای سر خوش آمدي از بزم این جماعت مهمان‌کش آمدي دیریست وا نگشته به این دِیْر پای غیر تو آمدی که با تو شوم عاقبت بخیر در کسوت مسیح به مهمانی آمدي وقتی به دِیْر راهب نصرانی آمدی تو قصد کرده‌ای همه دنیای من شوی ترسا شدم كه حضرت عیسای من شوی بي پيكر آمدي سر و جانم فداي تو اي سر! بگو چگونه نهم سر به پاي تو اي سيب سرخ! آمده‌اي تا ببويمت بگذار با گلابِ نگاهم بشويمت اين دِیْر كربلا شده قرباني‌ات شوم قربان زخم گوشه‌ي پيشاني‌ات شوم دامن مكش ز دستم، دستم به دامنت رأست چنين شده‌ست، چه كردند با تنت از وضع نامرتب رگ‌هاي گردنت پيداست بد جدا شده رأس تو از تنت "زخم لبت" گمان كنم اين زخم، كهنه نيست اين خرده چوب‌ها كه نشسته به لب ز چيست؟! ✍
روضه‌ی مرا دِیری‌ست روشن‌تر ز کعبه اَمان این‌جاست، ایمن‌تر ز کعبه من اینجا در میان معبدِ خود چه می‌بینم ز لطفِ سرمدِ خود چه خورشیدی، عجب مهمانِ خوبی طلوعش را نمی‌بیند غروبی چه آقایی، چه مولایی، چه شاهی تو ای سر! کیستی اینقدر ماهی؟ به تو می‌آید از ابرار باشی ز نسل عترتِ اطهار باشی تو شاید ای سر! عیسای مسیحی مُشبَّک از چه مانند ضریحی؟! چرا پیشانیِ تو سنگ خورده چرا این روی ماهت چنگ خورده چرا دندان و لب‌هایت شکسته مگر بر صورتت نیزه نشسته بیا ای سر، تو را چون گُل ببویم گلاب آرَم، ز خون رویت بشویم بگو ای سر، مگر مادر نداری؟! بمیرم من، مگر خواهر نداری؟! شنیدم با همین لعلِ پُر از خون تو می‌گفتی که هستم ماهِ گردون بگو یکبارِ دیگر یک کلامی جوابم را بده، گفتم سلامی ** سلام ای راهبِ دلخستۀ ما سلام ای از ازل دلبستۀ ما نه عیسایم، نه موسایم، نه نوحم نه خورشیدم، نه مهتابم، نه روحم حسینم من، شهید کربلایم گلِ پیغبر و خیرالنسایم هزاران عیسی و موسی غلامم مسلمانانِ عالم را امامم مسلمانان مرا دعوت نمودند به رویم نیزه و خنجر گشودند مرا از اسب، پائینم کشاندند به روی پیکرم، مرکب دواندند بسی بر حنجرم، خنجر کشیدند مرا لب‌تشنه آخر سر بریدند سرم بازیچه شد در دستِ اعدا تنور و نیزه و حالا در اینجا تو حالا میزبانِ هل اَتایی شَوی اینک به راهِ ما فدایی شهادت دِه به یکتایی، خدا را بخوان نامِ نبی و مرتضا را خدا خوانده تو را از اهل ایمان نوشته نام تو جزءِ شهیدان ✍