4_321432367430369610.mp3
9.14M
#مناجات_با_خدا
#زمزمه
من آمدم ای خدا! درد خود دوا کنم
رُخصت بده در زنم، هی خدا خدا کنم
ماه من، شاه من، مهربان اله من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
::
شرمندهٔ رحمت و نعمت الهیام
عصیان شده موجبِ آه و روسیاهیام
گشته اشکم روان، بر رُخ سیاه من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
::
گرچه از این بندهات، جز خطا ندیدهای
روی گناهان من، پردهها کشیدهای
آبرویم نبر، چون توئی پناه من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
::
ذکر زبانم بُوَد، یا علیّ و یا عظیم
بنما هدایت مرا، بر صراط مستقیم
عاصیم، نادمم، اشک من گواه من
جان مولا علی، بگذر از گناه من
شاعر: #ولی_الله_کلامی_زنجانی
باصدای مرحوم: #محمدعلی_کریمخانی
#ورود_به_کربلا
#زمزمه۱۶
داره قرار از
دله عقیله میره
ایشالا خیمه هایی که زدی آتیش نگیره
ایشالا هیچکس ،
غصه ی یار نگیره
ایشالا هیچ پای برهنه ای به خار نگیره
ایشالا عصر دهم
ذبح نکنن برادرمو
ایشالا عصر دهم
به هم نریزن این حرمو
ایشالا عصر دهم
نریزن اشک مادرمو عزیز زهرا
حرمت ، حرم بمونه تا به ابد
تو خیام ، بیدار نشه کسی با لگد
بند دوم
عباس که اومد،
بهش بگو علمدار
برا دل رباب ، یه چند تا مشک ، اضافه بردار
کمون به دستی ،
یه کمی اون طرف تر
نگاشو دوخته به سپیدیه گلوی اصغر
ایشالا عصر دهم
عمود خیمه دست نخوره
ایشالا عصر دهم
کسی سر تو رو نبُره
ایشالا عصر دهم
شمر نیست اونی که دستِ پره ، عزیز زینب
عزیزم ، دلشوره داره خواهر تو
می میرم ، رو نیزه ها بره سر تو
#ناصر_دودانگه
#حضرت_قاسم_زمزمه
#زمزمه۱۶
خواستم بمونی
ولی خودت نزاشتی
پیش بابات حسن به روم نیار، زره نداشتی
علی زره داشت
خرد شده مثل شیشه
تو که بدون جوشنی ، ببین تنت چی میشه
ولی تو ریز نشدی
کشیده تر شده تن تو
ولی تو ریز نشدی
زحمت نداره بردن تو
ولی تو ریز نشدی
فرق داره نیزه خوردن تو عزیز خیمه
زدنت ، توام به خون نشسته شدی
زدنت ، یه استخون شکسته شدی ...
بند دو
ای شاخ شمشاد
برات رمق نزاشتن
با خون روسرت ، روی موهات حنا گذاشتن
غریت همینه
آره همینه تقدیر
تو رو با سنگ ازم گرفتنت باباتو با تیر
تقدیر نوشته برات
خونی بگیرمت به بغل
تقدیر نوشته برات
رو نی بری به ماه عسل
تقدیر نوشته برات
شکسته جون بدی به اجل عزیز خیمه
روی خاک ، مثل عسل شده بدنت
قربون ، نفس نفس نفس زدنت
#ناصر_دودانگه
#حضرت_قاسم_زمزمه
#زمزمه۱۶
داماد خیمه
میری و حِرزِت میشه اِنیکاد خیمه
به احترام رفتنت ایستاده خیمه
داماد خیمه
جای حسن پشت سرت من اشک میریزم
پیراهن بختت شده کفن عزیزم
زیباییِ صورتتو نقاب میگیرم
نمیرسه پات به رکاب (برات بمیرم) ۳
میخ و دری نیست
اینجا هنوز که هیزمِ شعلهوری نیست
از لگد و فشار در هم خبری نیست
میخ و دری نیست
چرا غم عالم روی دلم نشسته؟
داره میاد صدای استخونْ شکسته
پهلوی مادرم شکست، شد قد خمیده
چطور شکستنت شدی (قامت کشیده؟!) ۳
بریم از اینجا
توو بغلم میون این محشر و غوغا
بیا با هم گریه کنیم برای فردا
بریم از اینجا
تو روی نی میری عروست پای نیزهت
کی این جوری ماهِ عسل میره توو غربت
حقّشه نُقل بپاشن از توو آسمونا
شما رو سنگ میزنن از (رو پشت بوما) ۳
#عبدالله_باقری
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب ششم محرم
🎙سبک: همه جا کربلا
قصد میدان کند قاسم مه جبین
دیده گریان بود در پی اش شاه دین
ای عمو ای عمو...
نوجوان حرم ای گل یاسمن
می بری جان من ای یتیم حسن
سوی میدان روی بی کلاه وزره
بر دلم اینچنین قاسم آذر مزن
ای عمو ای عمو...
نگهت می کند مادر خونجگر
سینه و سر زند بهر تو ای پسر
عمه ات می کند قاسمش را دعا
با دلی خون کند قامتت را نظر
ای عمو ای عمو...
گفت من قاسمم رو به قوم دغا
پسرمجتبی نوه ی مرتضی
پدر من حسن بوده شیر جمل
آمدم تا کشم خصم خون خدا
ای عمو ای عمو...
جنگ خوبی نمود آن گل نازنین
لیک با ضربه ای گشت نقش زمین
ای عمو جان بیا رس به فریاد من
زیر نعل ستور شدم از روی زین
ای عمو ای عمو...
سوی میدان دوید شهدا را امیر
گر تواند دهد مددی بچه شیر
تا رسیدی عمو بر سر قاسمش
جان ز کف داده بود آن مه بی نظیر
ای عمو ای عمو...
#اسماعیل تقوایی
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب ششم محرم
آماده گشتم ای جان جانان
اذنم بده تا روم به میدان
طاقت ندارم دوری اکبر
خواهم سر آید این درد هجران
مظلوم عمو جان...
من از سبوی عشق تو مستم
ای بعد بابا تمام هستم
شوق شهادت بین در وجودم
دل دیگر از این دنیا گسستم
مظلوم عمو جان...
زینب بپوشان روی چو ماهش
یوسف در آمد از قعر چاهش
او می درخشد چون ماه تابان
حیران بماند دشمن سپاهش
مظلوم عمو جان...
حالا که پا در میدان گذاری
بر تن چرا تو زره نداری
ای بچه شیرِ شیر جمل تو
شیرت حلالت،با این سواری
مظلوم عمو جان...
#اسماعیل تقوایی
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#زمزمه #تک_ضرب
▪️نوحه شب ششم محرم
🎙سبک: نسیمی جانفزا میآید...
نوجوانی چو ماه تابان
بهر کسب رضای جانان
در آغوش عمو می گرید
از حسین خواهد اذن میدان
واویلا واویلا واویلا...
چو قاسم کس چنین شیدا نیست
زره اندازه اش پیدا نیست
عجب جنگاوری راهی شد
به میدان همچو او زیبا نیست
واویلا واویلا واویلا...
به ضرب کین ز اسبش افتاد
در آندم زد به ناله فریاد
عمو جانم برس بر دادم
غزالت شد اسیر صیاد
واویلا واویلا واویلا...
عمو آمد بر ِجانانش
دگر در تن نبودش جانش
گل باغ حسن پرپر شد
عجین باخون رخ تابانش
واویلا واویلا واویلا...
بمیرم زاده ی پیغمبر
چسان بردش حرم آن پیکر
نهادش جسم پاک قاسم
کنار پاره پاره اکبر
واویلا واویلا واویلا...
#اسماعیل تقوایی
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#زمزمه #تک_ضرب
▪️زمزمه و نوحه شب ششم محرم
🎙سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من
صدای یا عماه، ز تو شنیدم من
ز خیمه تا میدان،زود دویدم من
چو آمدم دیدم،پیکر تو مانده
زیر سم اسبها، دیر رسیدم من
وای عمو جانم...
ای گل زیبایم، به خون تپیدی تو
زیر سم اسبها، چه قد کشیدی تو
به زیر ابر خون،روی چو ماهت رفت
عشق عمویت را، به جان خریدی تو
وای عمو جانم...
به خیمه ها مادر، شده عزادارت
چه سان برم خیمه، تن چنین زارت
بعد علی اکبر،امید من بودی
ولی خدا گشته کنون خریدارت
وای عمو جانم...
امانت بابا، به دست من بودی
کنار اکبر تو، چه خوب آسودی
شهادتت قاسم، بوَد گوارایت
به نوجوانان تو، همیشه مقصودی
وای عمو جانم...
#اسماعیل تقوایی
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#دم #زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب ششم محرم
🎙سبک حاج اکبر ناظم
در خیمه ها قاسم چو دیده میشد
احلی من العسل شنیده میشد
زاده ی کریم است
در سحر نسیم است
سرتا به پا مثل حسن شد
در کربلا گل پیراهن شد
حسین حسین حسین حسین جان...
شاگرد سقا پر ز عطر و بو شد
با ازرق شامی چو روبرو شد
چهره اش منجلی
رجز خواند چون علی
گفتا منم یا ایها الناس
ابن الحسن شاگرد عباس
حسین حسین حسین حسین جان...
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شب ششم محرم
🎙سبک: جوانان بنی هاشم بیایید
عمو من قاسم کرببلایم
براه اکبر لیلا فدایم
عموجانم عموجانم عمو جان
به خاک و خون فتادم ای عموجان
سرم دادم به یادت ای عموجان
وصیت کرده بابای غریبم
به خاک سر نهادم ای عموجان
عموجانم عموجانم عمو جان
ز جنت آمده زهرای اطهر
برایم آب آورده ز کوثر
به یادت من نمینوشم از این آب
گشته در کربلا گردیده پرپر
عموجانم عموجانم عمو جان
✍ مرتضی محمودپور
زمزمه حضرت علی اکبر علیه السلام
جوون رشیدم خمیدی خمیدم
ببین تا کنارت با زانو رسیدم
منم مثله یعقوب تویی یوسف من
با جسم تو گرگا چه ها که نکردن
شکاف سر تو علی بود و کوفه
ولی زخم پهلوت منو برد تو کوچه
درست مثل کوچه سر راتو بستن
چه بد دسته جمعی تنت رو شکستن
چقدر زخم کاری نشسته تو جسمت
چقدر تیر و نیزه شکسته تو جسمت
۲
بزن دست و پایی برا دلخوشی ام
با این حال و روزت داری می کشی ام
بهم ریخته نظم تنت تو بیابون
داره می ره از تو یه رودخانه ی خون
شکسته شکسته بریده بریده
همه جای صحرا تن تو پاشیده
شده پاره پاره کتاب تن تو
همه پا گذاشتن رو قاب تن تو
چشاتو می بندن با دستای لرزون
پاشو عمه ات رو ببر از تو میدون
#زمزمه
#حسن_کردی
هدایت شده از شب تاسوعا
#زمزمه_حضرت_عباس_ع
مگه قول ندادی می ری آب میاری
مگه قول ندادی که تنهام نذاری
پاشو آبرویم پاشو لشکر من
بدون تو غم ها میریزه سر من
پاشو که نباشی جسور میشه دشمن
بدون تو غرق غرور میشه دشمن
کی بعد از تو داره هوا خواهر تو
جلو او می بندن رو نیزه سر تو
۲
هنوز رو لب تو رد بنده مشکه
یه چشم تو خونو یه چشمت پر اشکه
فدای سرت که نشد آب بیاری
تنت آب شده از غم و بی قراری
چقد سخته بی دست ز رو اسب بیافتی
جلو چشم دشمن یه آخم نگفتی
هزارتا پره تیر میبینم تو جسمت
باقی مونده عباس فقط از تو اسمت
۳
پاشو ای علمدار غرورم شکسته
ببین مادر من کنارت نشسته
یه لشکر جری شد با افتادن تو
دارم جون می دم من با جون دادن تو
پاشو که براتو حرم بی قراره
رقیه پس از تو النگو نداره
چه جور رفته تاراج قد و قامت تو
چه بد جور شکسته شده هیبت تو
#حسن_کردی
#زمزمه