eitaa logo
دیوان فضل
284 دنبال‌کننده
381 عکس
286 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دهان شیرین به قول قال صادق می‌شود گاهی حدیثت نقل استادان حاذق می‌شود گاهی برای روشنی بخشی به دنیا هستی اما حیف که ابری سد راه صبح صادق می‌شود گاهی هوای بین گیسویت تنفس‌گاه خوش‌بوییست اگر هر حزب بادی هم موافق می‌شود گاهی رییس مذهبی و هادی راه و بنی آدم سزاوارخلایق هرچه لایق می‌شود گاهی تنور نان این خانه محب‌ات را نسوزاند که از نان محبت نار عاشق می‌شود گاهی همیشه سفره‌ی روضه کنار منبرت پهن است که از روضه دلی با دین مطابق می‌شود گاهی اگر در چنگ دشمن جانمازت مانده طوری نیست متاع قیمتی اقبال سارق می‌شود گاهی مسیر روضه‌ات از معبر کوچه گذر کرده در و دیوار هم‌رنگ شقایق می‌شود گاهی اگر حتی نسوزد مادری پشت در از هیزم نصیب از احتراق بیت هق‌هق می‌شود گاهی زغالی سرخ و میخی گر گرفته باز هم‌دست‌اند در چوبی اگر آیینه‌ی دق می‌شود گاهی https://eitaa.com/fazlll
؛ ؛ حرم لبخنده، آرومه، عزیزه ،دست و دل بازه حرم سنگ صبوره، مهربونه، مَحرم رازه یه موقع سفره‌ی عقده، یه وقت درمون بیمارا یه وقت آغوشه واسه چشمای خیس عزادارا نداآید که مهمانم رضاجانم رضاجانم یه چشمه اشکِ شوقه تو دل هر تکه آیینه جواب نامه‌ی توی ضریحه، بال آمینه حرم همراه آدم، تو هجوم روزای سخته اذونِ اولِ تو گوش نوزادای خوشبخته برای غربت زائر، حرم گرمای یه خونه‌اس برای بال زخم یه کبوتر مرهمه، لونه‌اس حرم اعجاز چایی واسه‌ی یه شونه‌ی خسته‌اس یقینه واسه‌ اون که کرده کل عمرشو دست‌دست نسیم دل‌بخوا‌هِ دور فواره‌اس سر ظهرا دل شاد‌ یه بچه‌اس واسه رو هم‌چیدن مُهرا یه نقشه توی برگ اول ادعیه‌هامونه برای نوجوونا نقشه‌ی یه گنج پنهونه صدای شوق نقاره‌اس، صدای گرم امیده خراسانه جواز رفت و آمدهای خورشیده طناب دست یه معلوله که خدا پاش وایساده دل یه پنجره‌اس که می‌شنوه با اینکه فولاده یه امضای عزیزه که قد یه دنیا می‌ارزه حرم برگ برات کربلای یه کشاورزه تسلای دلِ دلگیریه که با خودش قهره سلام اول صبح خیابونای یه شهره پناه بی ‌کسی‌های یه همسایه‌‌اس که غمگینه نمی‌شناسن حرم رو عنکبوتا غصه‌مون اینه ✍ دیوان فضل
کرمان در آرزوی شهادت بهترین راه است؛ آری بهترین پایان چه فرقی می‌کند بغداد باشد یا همین کرمان چه بر من آمده امشب که خواب از خاطرم رفته تورق می‌کنم تاریخ را در دفتر انسان همیشه ظلم بوده، شمر بوده، کربلا بوده همیشه بوده در تاریخ ردّ پای خون‌خواران بیا حق را بگو و حنجرت را نذر راهش کن بیا تا حق بگیرد باز در اندیشه‌ات جریان خیابان را اگر دیدی که سرخ‌ از خون یاران‌ست شبیه کوه باش و باش مردی در دل میدان مقاوم باش در راه و بسوزان ناامیدی را خدا را یاد کن در لحظه‌های سختی و هجران «شهادت هست» یعنی آسمان بر ما نظر دارد «شهادت هست» یعنی باز برکت، باز هم باران «شهادت هست» پس ما زنده‌تر خواهیم شد آری «شهادت هست» تا غم‌های این دنیا شود جبران شهادت راه خود را تا تو پیدا می‌کند آخر چه فرقی می‌کند بغداد باشی یا همین کرمان ✍ https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 گل داد وقتی شاخه تمرین کرد نام‌ات را باران به خود پوشاند لحنی از کلام‌ات را دنیا پر از فهم جدیدی از شنیدن شد بلبل که اجرا کرد ضربآهنگ گام‌ات را خوش‌بو شد و در خود نگنجید و وزید آخر آری نسیم احساس کرد عطر مشام‌ات را آب از تو معنای طراوت را گرفت و رفت تا در زمین جاری کند جان سلام‌ات را کوه از خدا آغوش دل‌خواه حرا را خواست ورنه خدا می‌ساخت بالاتر مقام‌ات را دل در دل پیله رهایی را نمی‌دانست پروانه شد پیدا کند درک پیام‌ات را وقتی محمد(ص) در اذان گفتیم پس باید الگو بگیریم از قعودت تا قیام‌ات را دنیای ما حتما پر از لبخند خواهد شد آدم اگر مشق خودش سازد مرام‌ات را هربار می‌گویی علی (ع)خورشید می‌تابد هر روز می‌تابی به ما مهر مدام‌ات را گفتی اگر با یاعلی از گور برخیزد انسان علاجی دارد اندوه قیامت را 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی