eitaa logo
دیوان فضل
284 دنبال‌کننده
381 عکس
286 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام فرازی از یک 🔹مبدأ دوران🔹 شب همان شب که سفر مبدأ دوران می‌شد خط به خط باور تقویم، مسلمان می‌شد شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب در شب فتنه، شب فتنه، شب خنجرها باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها مرد، مردی که کمر بسته به پیکار دگر بی‌زره آمده در معرکه یک‌بار دگر تا خودِ صبح، خطر دور و برش می‌‌چرخید تیغِ عریان شده بالای سرش می‌چرخید مرد آن است که تا لحظۀ آخر مانده در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده باده در دستِ سبو بود و نفهمید کسی و محمد خود او بود و نفهمید کسی در شبِ فتنه، شبِ فتنه، شب خنجرها باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها دیگرانی که به هنگامه تمرّد کردند جان پیغمبر خود را سپر خود کردند بگذارید بگویم چه غمی حاصل شد آیۀ ترس برای چه کسی نازل شد بگذارید بگویم خطر عشق مکن «جگر شیر نداری سفر عشق مکن»... باز هم یک نفر از درد به من می‌گوید من زبان بسته‌ام و خواجه سخن می‌گوید: «من که از آتش دل چون خُم مِی در جوشم مُهر بر لب‌ زده، خون می‌خورم و خاموشم» طاقت ‌آوردن این درد نهان آسان نیست شِقشقیّه‌ست و سخن گفتن از آن آسان نیست... دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
دست خدا و نفْسِ پیمبر فقط علی‌ست شمشیر و شیرِ خالقِ اکبر فقط علی‌ست بعد از نبی به امر خداوند ذوالجلال ما را امام و هادی و رهبر فقط علی‌ست دست خدا که با سر انگشت خویشتن خورشید را نمود مسخر فقط علی‌ست بر آن دو تن که هر دو ز خیبر گریختند اعلان کنید فاتح خیبر فقط علی‌ست این نام را مباد به دیگر کسان دهند این حق حیدر است که حیدر فقط علی‌ست مردی که جان به دست، شب جای رسول خفت به بستر فقط علی‌ست ای تشنگان حشر! به حق خدا قسم باور کنید ساقی کوثر فقط علی‌ست مردی که در مهاجر و انصار از نخست گردید با رسول برادر فقط علی‌ست دیوار کعبه سینه گشود از برای او مولود بیت حضرت داور فقط علی‌ست نوزاد بیت و صاحب بیت و امیر بیت مهمان بیت همره مادر فقط علی‌ست آن شیر کبریا که در ایام کودکی از هم درید پیکر اژدر فقط علی‌ست روز احد به رغم تمام فراریان یاری که گشت دور پیمبر فقط علی‌ست از منبر رسول خدا آید این ندا بعد از رسول، صاحب منبر فقط علی‌ست کس را چه زهره تا که شود کفو فاطمه آن کس که شد به فاطمه شوهر فقط علی‌ست ممدوح «انّما» که خدا گفته در کتاب گفتیم و گفته‌اند مکرر فقط علی‌ست در روز حشر پیشروِ ختم انبیا صاحب علَم به عرصۀ محشر فقط علی‌ست شاهی که رَخت کهنه به تن کرد و رَخت نو_ با دست خویش داد به قنبر فقط علی‌ست دست خدا که یک تنه در عرصۀ نبرد بگرفت سر ز عَمْر دلاور فقط علی‌ست در فتح بدر و خیبر و در خندق و احد بالله قسم امیر مظفّر فقط علی‌ست آن بت‌شکن که در حرم خاص کبریا بگذاشت پا به دوش پیمبر فقط علی‌ست «اِلّا علی» ندای خدا بود در اُحد ممدوح این ندای منور فقط علی‌ست فرمود مصطفی که منم شهر علم و بس این شهر علم را که منم، "در" فقط علی‌ست آن کو به کودکی به رسول خدا مدام بوده انیس و مونس و یاور فقط علی‌ست گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علی‌ست آن را که حق نموده مقرر فقط علی‌ست «میثم» امیر خلق و رفیقِ فقیرِ شهر_ در عالم وجود سراسر فقط علی‌ست ✍