eitaa logo
دیوان فضل
269 دنبال‌کننده
324 عکس
250 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
2.75M
جریان کامل شهادت حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام بانفس: محمد اسماعیل فضل الهی
هدایت شده از دیوان فضل
1.53M
سینه زنی : شهادت حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام بانفس(حاج محمد اسماعیل فضل الهی) مشهد مقدس __زمینه_______
علیه‌السلام 🔹لحظۀ فردا شدن🔹 آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست مست مدام شیشۀ می در بغل شکست یک بیت ناب خواند که نرخ عسل شکست فرزند آن بزرگ که پشت جمل شکست پروانۀ رها شده از پیرهن شده‌ست او بی‌قرار لحظۀ فردا شدن شده‌ست بر لب گلایه داشت که افتادم از نفس بی‌تاب و بی‌قرار، سراسیمه چون جرس سهم من از بهار فقط دیدن است و بس؟ بگذار تا رها شوم از بند این قفس جز دست خط یار به دستم بهانه نیست خطی که کوفی است ولی کوفیانه نیست گویی سپرده‌اند به یعقوب، جامه را پر کرد از آن معطر یکریز، شامه را می‌خواند از نگاه ترش آن چکامه را هفت آسمان قریب به مضمون نامه را این چند سطر را ننوشتم، گریستم باشد برای آن لحظاتی که نیستم آورده است نامه برایت، کبوترم اینک کبوترم به فدایت، برادرم دلواپسم برای تو ای نیم دیگرم جز پاره‌های دل چه دلیلی بیاورم آهنگ واژه‌ها دل از او برد ناگهان برگشت چند صفحه به ماقبل داستان یادش به خیر، دست کریمانه‌ای که داشت سر می‌گذاشتیم به آن شانه‌ای که داشت یک شهر بود در صف پیمانه‌ای که داشت همواره باز بود درِ خانه‌ای که داشت هرچند خانه بود برایش صف مصاف جز او کدام امام زره بسته در طواف اینک دلم به یاد برادر گرفته است شاعر از او بخوان که دلم پر گرفته است آن شعر را که قیمتِ دیگر گرفته است شعری که چشم حضرت مادر گرفته است «از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد وآن تشت را ز خون جگر باغ لاله کرد» اینک برو که در دل تنگت قرار نیست خورشید هم چنان که تویی آشکار نیست راهی برای لشکر شب جز فرار نیست پس چیست ابروانت اگر ذوالفقار نیست؟ مبهوت گام‌هاش، مقدس‌ترین ذوات می‌رفت و رفتنش متشابه به محکمات بغض عمو درون گلو بی‌صدا شکست باران سنگ بود و سبو بی‌صدا شکست او سنگ خورد سنگ، عمو بی‌صدا شکست در ازدحام هلهله او... بی‌صدا شکست این شعر ادامه داشت اگر گریه می‌گذاشت... 📝 https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی 🌐
3.02M
روضهٔ حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام بانفس محمد اسماعیل فضل الهی
بی‌زره رفت به میدان که بگوید حسن است ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است... دست‌خطی حسنی داشت که ثابت می‌کرد سیزده سال، به دنبال حسینی شدن است! جان سرِ دست گرفت و به دل میدان برد خواست با عشق بگوید که عمو، جانِ من است ناگهان از همه سو نعره کشیدند که آی... تیرها! پر بگشایید که او هم حسن است نه فرات و نه زمین، هیچ کسی درک نکرد راز این تشنه که آمادهٔ دریا شدن است... 📝 https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
رکاب از پا عقب مانده چه کراری، عجب گامی بلرزان تیغ خود را تا بلرزد ازرق شامی پیاپی چون جمل دشمن تو را سر می‌دهد ناله دوباره دهر می‌بیند حسن را سیزده ساله دو نیم از برق تیغت شد جیوشُ الإنسِ و الجِنَّه که جدت بود یا قاسم قَسیمُ النارِ و الجَنَّه به برق تیغ بُرّانت نشان کن هرچه جوشن را بدین رأیت که می‌بینم درآور کفر دشمن را شباهت تا به آنجایی که در رزم تو سرتاسر فلک فریاد می‌دارد علی اکبر...علی اکبر به بازو نامه‌ای داری اگر ضرب تو سنگین است بگو باز از لب تشنه که طعم مرگ شیرین است کسی از خیمه سمت تو به حال اضطراب آمد چنان شد قامتت آخر که پایت تا رکاب آمد ✍ 📝 https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
قابل توجه اهالی منطقه بلوارمیثاق((بزرگترین اجتماع عزاداران حسینی))بمدت ۵شب«خانوادگی» باروضه ونوحه خوانی =استادحاج محمد اسماعیل فضل الهی
گُلِ پژمرده پژمردن ندارد ز پا افتاده پا خوردن ندارد مرا بگذار عمو برگرد خیمه تن پاشیده كه بردن ندارد بیا شوق مرا ضرب المثل كن تمام ظرفهایم را عسل كن برای آنكه از دستت نریزم مرا آهسته آهسته بغل كن لبم بوی پدر دارد عمو جان سرم شوق سفر دارد عمو جان تمام سنگ ها بر صورتم خورد یتیمی دردسر دارد عمو جان علی اکبر لطیفیان دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
2.85M
یا قاسم ابن الحسن سینه زنی :سنتی وسنگین بانفس: محمد اسماعیل فضل الهی
پا می‌کشم برخاک، آخر نا ندارم باید که برخیزم توانش را ندارم یک یک تمام دنده‌هایم را شکستند آنقدر تا خوردم که دیگر جا ندارم روی تن من دو قبیله جنگ کردند پس حق بده دستی ندارم، پا ندارم نام حسن را بردم و هی سنگ خوردم یک صورت سالم اگر حالا ندارم ناله زدم اما دهانم را گرفتند هم‌صحبتی جز سُم مرکب‌ها ندارم هرقدر که می‌شد برایت قد کشیدم تا که نگویی خوش قد و بالا ندارم می‌خواستم دیگر به تو بابا بگویم می‌خواستم لب وا کنم اما ندارم! ** دیگر جوانان بنی هاشم نداری ای بی کس من، اکبر و قاسم نداری ✍ https://eitaa.com/fazlll دیوان اشعار مذهبی محمد اسماعیل فضل الهی
1.55M
سینه زنی :: قاسم ابن الحسن علیه السلام ((لشگر۷۷)) با اجرای محمد اسماعیل فضل الهی
شب هفتم👇👇👇👇