✔️ این مرقومه حقیر ناظر به نگاه تلفیقی #پدیدار_شناختی به #فرهنگ_ایرانی_اسلامی است که هر جا این تلفیق تاریخی را انکار یا نادیده گرفتیم گویا دچار چالش و شکاف و حتی بحران در حوزه های فرهنگی و امنیتی و.. شدیم.
در دوره سلجوقی که عرفان خراسانی اوج معماری و در قرن هشتم حافظ را داریم که میان اسلامیت و ایرانیت چالشی نبود و سهروردی و شیخ اشراق در حال سنتز اسلامیت و ایرانیت بودند؛ از عرفان و فلسفه بوعلی و عناصر ایران قبل از اسلام و حتی اولین داستان نویس ایرانی در موضوع #حکمت ذوقی در مقابل حکمت بحثی سهروردی است و قبل او احمد و ابوحامد غزالی که به نثر سلیس فارسی می نوشتند و همینطور مولانا و حافظ و سعدی چالشی بین اسلامیت و ایرانیت نداشتند. اما از دوره قاجاره به این سو تا رضاخان و مقابله با مناسک دینی و #روحانیت آغاز شد و خصوصا #قانون_حجاب بعد #انقلاب برای شهروند ایرانی که در طول تاریخ #حجاب داشت چه بسا پاسخی و واکنشی ناخودآگاه بود به #کشف_حجاب اجباری پهلوی اول بود. تفسیر غلط از #فرهنگ_ایرانی منجر به مقابله با میراث ایرانی و یا کم جلوه دادن آن و حتی تبدیل به بحران کردن آن شد از تخت جمشید تا شجریان.
ما در شعر کلاسیک و نو از ابتهاج و شهریار تا نیما و سپهری و فروغ و شاملو و اخوان این سنتز را داریم گر چه مثلا سپهری حتی از فرم #غربی هم در این تلفیق استفاده کرده و ما سه گانه ایرانی_اسلامی_غربی را با او می بینیم؛ در نهایت اینکه این لایه های هویتی در حافظه جمعی و تاریخی و زیستی و #اجتماعی ما خودآگاه و ناخودآگاه حضور دارند و تجلیات خود را نیز دارند، مورد پسند ما باشند یا نباشند و اینکه دست نامرئی #فرهنگ کار خود را می کند یا ما هم در این #برساخت دخیل باشیم قابل تامل است.
#دکتر_رحیمی_سجّاسی
#یادنگار
✍ داود رحیمی سجّاسی
💡فکرنگار
@fekrnegar_dr