💠 #حکايت:
وقتى جنید بغدادی شب به نماز مشغول شد. گوید هر چند جهد كردم، نفس در يك سجده با من موافقت نكرد و هيچ #تفكر نيز نتوانستم كرد.
دل تنگ شدم. خواستم كه از خانه بيرون آيم. چون در بگشادم، جوانى را ديدم گليمى پوشيده و بر در سراى سر در گليم كشيده. چون مرا ديد، گفت: «تا اين ساعت در انتظار تو بودم».
گفتم: «پس تو بودهاى كه مرا بىقرار كردى؟».
گفت: «آرى. مسئله مرا جواب ده: چه گويى در نفس(اماره) كه آیا #درد او را داروىی باشد؟».
گفتم: «باشد، چون مخالفت هواى خود كند».
چون اين بگفتم، به گريبان فرونگريست و گفت: «اى نفس! چندين بار همين جواب از من شنيدى، اكنون از جنيد بشنو». برخاست و برفت و ندانستم كه از كجا آمده بود و به كجا شد؟
📚 #تذكرة_الأولياء، ص۳۷۵
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat