#زبیر #تاثیر_نفوس
💠 خطر مدیریت منفی بر انسان از ناحیه دیگران
🔻 عبداللّه پسر زبیر، فرد شرّی بود. [به خاطر] کینهای که از اهل بیت (علیهم السّلام) داشت، یک نوع تأثیر فرهنگی را در پدر شروع و خوب در او رخنه کرد، پدرش نیز دنبال کار را گرفت تا اینکه جنگ جمل را به پا کردند و مردم را برای جنگ گسیل داشتند. عایشه خالهی عبداللّه بود، یعنی زبیر شوهرخواهر عایشه و داماد ابوبکر بود.
🔸 وقتی که دو لشکر باهم روبرو شدند، امیرالمؤمنین علیه السّلام مکرر به دنبال زبیر فرستادند تا آمد. حضرت به او فرمودند: زبیر یک جمله به یادت میآورم. یادت هست در مدینه، وقتی که تو با رسول خدا (ص) میرفتی، من رسیدم، پیغمبرخدا (ص) مرا که دیدند خندان شدند و تو گفتی که یا رسول اللّه! علی خوب است، امّا تبختر دارد. پیامبر فرمودند: خاموش باش زبیر! وقتی سگهای حوأب بر تو پارس کنند، دربارهی او ظلم خواهی کرد. این منطقهای که گذراندید و سگها پارس کردند، منطقهی حوأب است.
🔹 زبیر به یکباره به خاطر آورد، و [با اینکه] جنگ را برپا کرده، بنی امیه را گرد هم جمع نموده و دشمن را مقابل امیرالمؤمنین (علیه السّلام) قرار داده بود، امّا خود دیگر نتوانست. از جنگ جمل کنار کشید و اسبش را برداشته و رفت و بعد هم کشته شد.
🔸 [هرچند زبیر] در ظاهر با امیرالمؤمنین علیه السّلام همراه بود، ولی یک مدیریت منفی از زاویهی پسرش عبداللّه بر روی او بود. این خطرهایی است که ممکن است در آینده برای هر کدام از ما پیش آید.
سند ۸۵۹
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔘 @nasery_ir