روزی رضاخان بی سواد پس از کودتا با همراهان خود قدم می زد. تابلویی به نظرش رسید که روی آن نوشته شده بود پیراهن و زیرشلواری فروخته می شود. به یکی از اطرافیانش گفت: عجب دوره و زمانه ای شده است. ما همه نوع وزیر شنیده بودیم ولی وزیر شلواری نشنیده بودیم!
برگرفته از: مطایبات.
#حکایات_طنزآمیز
#بی_سوادان_و_کم_سوادان
@feyzefeyz