#اطلاعیه
بنابر پیگیری های دوستان از محل صدور کارت پارکینگ احتمال می رود از یک اردیبهشت قرارداد جدید وجود داشته و کارت پارکینگ ها دوباره صادر شود .
💠کانال حوزه علمیه فیضیه و دارالشفا قم 💠
@Feyziyeh_Daroshafa
✅ بسم الله الرحمن الرحیم
قابل توجه طلاب و فضلای محترم مدرسه عالی فیضیه و دارالشفاء
عزیزانی که نیاز به مشاوره دارند برای گرفتن وقت مشاوره به معاونت تهذیب مدرسه مراجعه یا به آیدی زیر پیام بدهند
@Smss48. ✅
14030129-033.mp3
11.51M
صوت درس اخلاق - جلسه پانزدهم - 1403/1/29
استاد معظم آیت الله مصطفوی دام عزه
💠کانال حوزه علمیه فیضیه و دارالشفا قم 💠
@Feyziyeh_Daroshafa
✨مشاوره فیضیه و دارالشفا✨
امام محمدباقرعلیهالسلام:
اِستَشِرْ فی اَمرِكَ الّذینَ یَخشَونَ اللهَ
در امورتان با افراد خداشناس مشورت کن
💠 برنامه حضور اساتید مشاور:
👤 استاد رهامی
🗓 شنبه ها
⏰ بعد از نماز ظهر و عضر
👤 استاد فرجی
🗓 شنبه ها
⏰ بعد نماز مغرب و عشا
👤 استاد صانعی
🗓 ۱ شنبه ها و ۴ شنبه ها
⏰ ۲ ساعت قبل از اذان مغرب و عشا
👤 استاد فرهادی
🗓 ۴ شنبه ها
⏰ بعد از نماز ظهر و عصر
جهت اطلاعات بیشتر و اخذ نوبت:
📞 @m_javan
کانال مدرسه فیضیه و دارالشفا
@Feyziyeh_Daroshafa
طلاب محترم،
✨ در مسیر دانش و معرفت، گاهی نیاز است تا با یک همدم دلسوز و آگاه، قدمهایمان را استوارتر برداریم. مشاوره، تنها برای زمانهای چالشبرانگیز نیست، بلکه چراغی است برای روشنایی بخشیدن به مسیر پیشرفت و تعالی هر یک از ما.
🔹 مشاوره، فرصتی برای:
- شناخت دقیقتر تواناییها و استعدادهای خود
- بهینهسازی مدیریت زمان و انرژی
- تقویت مهارتهای ارتباطی و میانفردی
- راهکار برای افزایش اعتماد به نفس
- بهبود مهارتهای تصمیمگیری
- داشتن نگاهی امیدوارانه به آینده
- یافتن راهکارهای مواجهه با مشکلات
- ایجاد توازن بین زندگی علمی و شخصی
- دستیابی به خودشناسی عمیقتر
- تقویت مهارتهای رهبری و مدیریتی
- دستیابی عملکرد بهتر در مسیر زندگی
🔸 ما در کنار شما هستیم تا با مشاورانی متخصص و متعهد، در هر گام از این مسیر، حمایتتان کنیم.
💠 با آرزوی موفقیت برای شما طلاب
مشاوره مدرسه فیضیه و دالشفا.
💠کانال حوزه علمیه فیضیه و دارالشفا قم 💠
@Feyziyeh_Daroshafa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 کلام پایانی سردار رادان در اجتماع حرم مطهر
#حجاب
💠کانال حوزه علمیه فیضیه و دارالشفا قم 💠
@Feyziyeh_Daroshafa
مرحوم آیت الله ممدوحی
ما در مدرسهٔ حجّتیه خیلی صدمه خوردیم، فوقالعاده! وضعیّت مدرسه یک جوری بود که الآن من فکر میکنم که ما راستیراستی چرا نمردیم یا مثلاً چهطور شد که ما از آنجا سالم دررفتیم؟!
مدرسه صاحب نداشت. مرحوم آقای حجّت که به رحمت خدا رفته بود، پسری داشت که صلاحیت برای تولیت مدرسه نداشت. مراجع آن وقت هم مدرسه را رها کرده بودند. سیمهای برقش همه خراب بود، آب نداشت، در زمستان آبِ کاسه در داخل حجره تا ته یخ زده بود، یعنی حجرهٔ ما مثل فریزر بود، واقعاً میگویم، درهای حجره وضعیّتی نداشت، پا که میگذاشتیم روی زیلو، پاهایمان یخ میکرد، دستهای ما از سرما ورم میکرد. تنها خدمتی که حوزه به ما آن وقت میکرد، اوّل عرض کنم که، آخرهای آذر یا اوایل دی پنج مَن زغال میخریدند میریختند پشت درِ حجره که این برای زمستانتان. خلاصه مصیبتی بود.
مدرسهٔ حجّتیه خیلی بزرگ است، شاید مثلاً دو سه هکتار است. دستشویی مدرسهٔ حجّتیه هم آن طرفِ مدرسه بود و ما هم این ضلع مدرسه بودیم. کسی که میخواست تا دستشویی برود و بیاید، بیست دقیقه طول میکشید تا بخواهد برود آنجا یک آفتابه بردارد، از آنجا بیاورد لب حوض، با آب پر کند و با خود ببرد. بعد، حوضش هم پر از این کرمریزهها بود. اصلاً نمیشد. من هم چشمم تراخم گرفت در آنجا، که دو سه دفعه هم رفتیم تهران پشت چشم ما را تراشیدند، عمل کردم. یک دفعه هم تو مطبّ دکتر ضعف کردم، نمیتوانستیم وضو بگیریم.
میرفتیم خدمت آقای زنجانی، آقای زنجانی متصدّی مدرسه شده بود، آیةالله سید احمد زنجانی، پدر بزرگوار آیةالله حاج آقا موسی. خُب ایشان هم بسیار مرد شایسته و محتاطی بودند. گفتیم: آقا، ما شبها که مطالعه میکنیم، چراغی که روشن است کشش ندارد برای مطالعه کردن. گفتند که: کسی نیست که پول بدهد شما یک مقوّا ببرید بندازید روی لامپ؟! ما این کار را هم کردیم. رفتیم گفتیم: آقا، ما این کار را هم کردیم، فایده ندارد. اینقدر التماس کردیم تا اجازه دادند لامپ ٦٠ را تبدیل بکنیم به لامپ ١٠٠ و مشغول مطالعه میشدیم. این وضع این مدرسه بود.
یک رخشورخانهای داشت که شما شاید از چند متریاش رد میشدی بوی رخشورخانه آدم را اذیّت میکرد. آن وقت مجبور بودند طلبهها بروند آنجا. یک آبِ حوضی داشت معلوم نبود مضاف [است] یا مطلق؛ آن وقت لباسها را آنجا میشستند، بعد بوی گند میداد.
آن سال هم سالی برفی بود. خیلی برف میآمد. مدرسهٔ حجّتیه آب انبارش بیستوسه پلّه میخورد میرفت پایین. ما هم اجازه گرفته بودیم که با آبِ آبانبار وضو بگیریم. آقای زنجانی گفت: به شرطی که شما بروید یک آفتابه آب از آبانبار بیاورید بیرون، لب باغچه وضو بگیرید! خب ما هم گاهی از اوقات آب خوردنمان هم همان بود. با همان هم غذا میپختیم. یک کوزهای دستمان بود، یک آفتابه هم دست دیگرمان، برویم پایین بیستوسهتا پلّه. چراغ هم نداشت. شبِ تاریک برف که میآمد، این برفها، کسی نبود این برفها را پارو کند. یخ میکرد قلمبه قلمبه. اینجوری شب تاریک بیستوسه پلّه غرق یخ، میخواست ما برویم، یک دستمان کوزه، یک دستمان آفتابه، که برویم آب بیاوریم بالا! من یادم هست آن وقت آمدند به ما گفتند که: کوهنوردها قلّهٔ فلانجا را فتح کردند. گفتم: خدا پدرت را بیامرزد، بگو اگر راست میگویی بیا از این پلّهها برو پایین. وضعیّت اینجور بود.
..ما در منزلمان دو نفر مستخدم داشتیم. خلاصه خیلی راحت زندگی میکردیم. ولی من این زندگی را رها کرده بودم و طلبگی را انتخاب کرده بودم.
..شبهای جمعه حاج آقا حسین فاطمی بود، از شاگردهای مرحوم آقا میرزا آقا جواد [ملکی] تبریزی بود، درس اخلاق داشت شبهای جمعه. ما میرفتیم آنجا. ایشان درس اخلاق برای طلبهها میگفت. بعد بالای منبر میگفت: آقا تو طلبهای؟ تو بطلهای! تو چه کار میکنی؟ با آن وضعمان گریه میکردیم!
..من یادم است در مدرسه حجتیه که ما ساکن بودیم مدرسه حجتیه دو طبقه هست اگر شب بعد از نماز مغرب و عشا کسی میان این راهرو کفشش صدا میداد یا بلند حرف میزد تا ته سالن که میرسید در چند تا از حجرهها باز شده بود اعتراض میکردند؛ آقا شب تحصیلی است، چه خبره؟! تو مدرسه حجتیهای که در آن زمان شاید صدها، بلکه شاید پانصد طلبه داشت صدای کمترینی نمیآمد.
کتابخانه آنوقت، چهار از شب رفته، باز بود و کتاب گیر طلبهها نمیآمد. بعد مثلاً طلبه مکاسب میخواند دور تا دورش حاشیه بود، حاشیه آخوند بود، حاشیه آشیخ محمد حسین بود، مکاسب میخواند و تمام حواشی دورش را، کفایه میخواندند تمام حواشی کفایه را هم مطالعه میکردند پیش مطالعه میکردند. من در فقه با هم مباحثهیمان پیش مباحثه میکردیم یعنی درسی را که هنوز نرفته بودیم مباحثه میکردیم. طلبه هیچ همّی نداشت الاّ اینکه درست بخواند.
نقل از مجله «حاشیه» ش۱۳
🔷🔷کارگاه آموزش بستن عمامه🔷🔷
(دوره مقدماتی)
🔴آموزش مراحل مقدماتی و تا کردن پارچه
🔴آموزش بستن عمامه به صورت ساده
🔴کارگاه در سه جلسه آموزشی برگذار می شود .
🔻ثبت نام از طریق آیدی @Yaalimadad12145
🔹زمان : ساعت ۲۱:۰۰
۱۶_۱۸_۲۰ اردیبهشت
🔹مکان : متعاقبا اعلام میشود .
💠کانال حوزه فیضیه و دارالشفا قم💠
@Feyziyeh_Daroshafa
14030205-034.mp3
11.74M
صوت اخلاق - جلسه شانزدهم - 1403/2/5
درس اخلاق استاد معظم آیت الله مصطفوی دام عزه
💠کانال حوزه علمیه فیضیه و دارالشفا قم💠
@Feyziyeh_Daroshafa
🚨برسد به دست کسانی که شُکر نمی کنند
🔸️به در خانه استادم حضرت آیت الله شیخ حسین حلی رحمه الله علیه رفتم،در زدم و خود ایشان در را باز کرد فرمود برویم داخل اتاق، وارد اتاق شدم دیدم کاغذهای پاره پاره جلویش گذاشته و مطالعه می کند.
ایشان یک چشمش نمی دید با یک چشم مطالعه می کرد، عرض کردم آقا این کاغذهای پاره چیست؟
فرمود: ما وقتی درس آقای نایینی و آقاضیاء می رفتیم، پول که نداشتیم یک دفترچه بخریم، این کاغذهای پاره پاره را از کوچه ها برمی داشتم، اصل مطالب را یادداشت می کردم جمع کردم میان یک کیسه ای گذاشتم و دانه دانه می خوانم و درس می گویم.
📚منبع:عمرم چگونه گذشت( حضرت آیت الله شیخ علی آزاد قزوینی)صفحه۲۲۰
لینک کانال قصص العلما
💠حوزه علمیه فیضیه و دارالشفا قم💠
@Feyziyeh_Daroshafa
🔻__ مراسم زیارت آل یاسین __🔻
🔴قابل توجه طلاب و فضلای محترم مدرسه عالی فیضیه و دارالشفاء
🔻انشالله#هر_هفته_چهارشنبه مراسم زیارت #آل_یاسین در مدرس شماره چهار مدرسه دارالشفاء برقرار میباشد.
🔻همچنین #صبحانه مهمان سفره کریمانه حضرت بقیه الله عج الله تعالی فرجه الشریف خواهیم بود.
معاونت تهذیب مدرسه فیضیه و دارالشفاء
💠حوزه علمیه فیضیه و دارالشفا قم💠
@Feyziyeh_Daroshafa
🖤 إِنَّـا لِلَّٰـهِ وَ إِنَّـا إِلَيْـهِ رَاجِعُـون
🔹سلام و احترام خدمت طلاب گرانقدر
باخبر شدیم والد گرامی طلبه عزیز آقای عبدالحمید نوروزی دار فانی را وداع گفتند
ضمن عرض تسلیت خدمت ایشان و خانواده محترمشان ، از خداوند منان صبر جزیل برایشان مسئلت می طلبیم
انشاالله روح مرحوم مغفور حاج علی اکبر نوروزی با مولایش علی ابن ابیطالب ع محشور باد. 🙏
🔸از شما طلاب عزیز درخواست میکنیم در صورت امکان امشب قرائت نماز لیلة الدفن برای مرحوم مغفور (#علی_اکبر ابن #محمدحسین) و صدقه فراموش نشود
که در روایات فضیلت بسیاری برای خواننده این نماز و همچنین میت ذکر شده است
باتشکر فراوان
اجرکم عندالله جزاکم الله خیرا
یازهــرا
💠حوزه علمیه فیضیه و دارالشفا قم💠
@Feyziyeh_Daroshafa
🌺 گلبانگ اخلاق در حوزههای علمیه
رضا بابایی
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصـول دعا در ره جـانـانه نهـادیم
🔹 طلابی که مانند من در دهه شصت وارد حوزه علمیه قم شدهاند، میدانند که در آن سالها حوزه حالوهوایی دیگر داشت. سالهای جنگ بود و فصل شهادت و اعزامهای رزمی - تبلیغی و مجالس یادبود برای شهدای جنگ.
🔸 درس اخلاق و برنامههای معنوی هنوز مغلوب دروس میان رشتهای و جنبی و نیز دهها مؤسسه و پژوهشگاه و نهاد نشده بود. فقه و اصول و علوم عقلی و تفسیر، مهمترین درسهای حوزه بودند. اخلاق و درس اخلاق دل میربود، و معنویتْ همحجره طلاب بود.
🔹 چندین درس اخلاق در حوزه برگزار میشد که مهمترین و اقبالیافتهترین آنها درس اخلاق آیة الله حسین مظاهری در مسجد اعظم بود. شبهای جمعه صحن مسجد سرشار از طلبههای جوان و میانسال و نیز پیران حوزه میشد. سپس چشمها به سوی چهره مهربان و با صلابت استاد میرفت تا با صدای گرم و گیرای خود روح و روان آنان را بنوازد و غبار دنیا از جان شیفتگان علوم دینی بسترد.
🔸 وقتی استاد بر منبر مینشست همه به احترام او برمیخاستند، اما چندین بار درس اخلاق با این درخواست استاد آغاز شد که «تقاضا دارم وقتی من میآیم کسی از جای خود برنخیزد. برای من سخت است. بیم آن دارم احترام شما نفس مرا اغوا کند.»
🔹 من آن سالها را نیک به یاد دارم و از تاثیر آن درسها و مواعظ آگاهم. یکدستی سیاسی و علمی و گفتمانی در میان طلاب به قدری بود که دیدارها خوشایند، و هم نشینیها گرم و مهربان، و دوستی ها پایدار بود. آن روزها سیاست به بهانههای مختلف ما را چند پاره نکرده بود. اگر کسی را با سیاستهای جاری در کشور سرناسازگاری بود، حرمتش حراج نمیشد و سرمایهاش به هدر نمیرفت. هنوز سیاست جای اخلاق و معنویت را نگرفته بود؛ و از همین رو اخلاقگویان و اخلاقمداران و اخلاقدوستان حرمت و آوازهای بیش از سیاستپیشگان داشتند.
🔹 سخنان ساده و بیریای مرحوم آیة الله شیخ علیپناه اشتهاردی در آن درس شبانگاهی چنان بر دلها مینشست که صاحبدلان را در قبض و بسطی رؤیاگونه فرو میبرد. بیان گرم و شیرین آن مجتهد خوشنام و دوستداشتنی و زاهد، اخلاق را برتر از علم مینشاند و معنویت را بالاتر از هر آمال و آرزویی.
🔸 می گفت: امروز نتیجه دیروز است و فردا نتیجه امروز. اگر دیروز را از دست دادهاید امروز را مغتنم بشمارید تا فردا حسرت دیروز را نخورید.
🔹 میگفت: طلبه نباید آنقدر زاهد باشد که خانوادهاش را به زحمت بیندازد، و نباید آنقدر مرفه و دارا باشد که کسی از دیدن او به یاد خدا نیفتد.
🔸 میگفت: اگر مردم طلبهای را دیدند و یاد هر چیزی افتادند غیر از خدا و معنویت، آن طلبه باید برود سراغ همان چیزی که مردم از او ميفهمند [و طلبگی را رها کند]. مردم با دیدن ما باید یاد خدا و آخرت و معنویت بیفتند. اگر روزی به جایی رسیدیم که مردم را به یاد چیزهای دیگر انداختیم باید برویم سراغ همان چیزها.
🔹 میگفت: اگر هم میخواهید به مردم خدمت کنید، آنها را به یاد خدا بیندازید. نجات دادن مردم از دست دشمن درونی مهمتر از نجات آنها از دشمن بیرونی است.
🔸 در یکی از همان جلسات شبهای جمعه، آیة الله مظاهری سخنی به اين مضمون گفت: استاد ما آیة الله بروجردی هرچه داشت از نخواستن بود. او نخواست اما به دست آورد. ما میخواهیم و به دست نمیآوریم. بله همیشه خواستن توانستن نیست، گاهی نخواستن توانستن است. روحانی اگر میخواهد که جایی در دلها داشته باشد، نباید دنبال جایی در دلها باشد. مقلب القلوب خداست.
🔹 و نیر به یاد دارم که درباره اخلاص فرمود: فرق مهم و اساسی میان من و شما در علم و جایگاه حوزوی یا اجتماعی ما نیست. فرق اصلی میان آدمها اخلاصشان است. پس هیچ وقت به مال و علم و جایگاه کسی غبطه نخورید. غبطه خوردن ارزش دارد؛ آن را بگذارید برای امور مهم، مانند اخلاص و تقوا.
🔸 آری آن روزها و سالها سخن از این بود که حوزه موثر و خدمتگزار حوزه اخلاقی است، و برای اخلاقی بودن و اخلاقی ماندن هیچ عاملی مهمتر از توجه به خدا و معنویت نیست.
رضا بابایی، كتاب «مرزبان اخلاق».
@bazmeghodsian
14030212-035.mp3
10.69M
صوت درس اخلاق استاد معظم آیت الله مصطفوی دام عزه - جلسه هفدهم - 1403/2/12
💠حوزه علمیه فیضیه و دارالشفا قم💠
@Feyziyeh_Daroshafa
طلاب و فضلای فیضیه و دارالشفا
🔷🔷کارگاه آموزش بستن عمامه🔷🔷 (دوره مقدماتی) 🔴آموزش مراحل مقدماتی و تا کردن پارچ
#اطلاعیه
کارگاه آموزش بستن عمامه (دوره مقدماتی )
قابل توجه طلاب محترمی که در کارگاه ثبت نام کرده اند .
کارگاه راس ساعت ۹ الی ۱۰ در مدرس ساحلی فیضیه برگزار می شود .
💠 مدرسه عالی فیضیه و دارالشفا قم💠
@Feyziyeh_Daroshafa