🔻پاسخ به پرسشهای هواداران آقای جلیلی
(پیوستی برای مطلب جلیلی و دومین قمار... )
۹. مگر ما در انتخابات مامور به تکلیف و وظیفهگرایی نبودیم؟ مگر نباید اصلح را انتخاب میکردیم؟
سال۱۳۹۲ که آیتالله مهدوی کنی دعوت کردند انقلابیها و منتقدان غربباوری ائتلاف کنند و فقط یک نفر در صحنه بماند، ستاد جلیلی با استفاده از جملۀ امام خمینی «ما مامور به تکلیف و وظیفهایم نه نتیجه» مفهومپردازی کرد چون جلیلی اصلح است ما نباید به صحنه و نتیجه نگاه کنیم و هر نتیجهای رقم بخورد نباید ائتلاف کنیم (جدا از اینکه میگفتند قطعا پیروزیم و اصلا نیازی به ائتلاف نیست{=در تصاویر پستهای قبلی ادعای کشکبودن نظرسنجی! را ببینید}) و وظیفه رای به جلیلیست (جدا از اینکه به شدت قالیباف را تخریب کردند تا رای نیاورد). اما نتیجه روحانی شد و هشت سال دولت سیاهش و این بدون همین رویکرد ظاهرا وظیفهگرایی ستاد جلیلی محقق نمیشد.
پس از انتخابات هم که یقهشان را میگرفتیم میگفتند خب مامور به وظیفه بودیم! اینش دیگر به ما چه که چی شد!
دوماه از انتخابات نگذشته بود که رهبر انقلاب آیتالله خامنهای در دیدار دانشجویان و ضمن پرسش مکرر ایشان از دوگانهٔ تکلیف و نتیجه برای مقابله با تحریف اندیشۀ امام خمینی به این موضوع پرداختند:
«امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزی را گفت؟! امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، اینهمه سختیها را دنبال کرد برای اینکه نظام اسلامی را برسرکار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟... مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هرچه شد شد؟ نه... این که تصور کنیم تکلیفگرایی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست... تکلیفگرایی هیچ منافاتی ندارد با دنبال نتیجه بودن و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست میآید، چگونه قابل تحقق است؛ برای رسیدن به آن نتیجه، طبق راههای مشروع و میسّر برنامهریزی کند» {ویدئوی کامل سخنان را در تصاویر پیوست ببینید}.
بله ما مامور به وظیفهایم، ولی وظیفه صرفا رأیآوری آنکه که به نظر ما اصلح است نیست، وظیفۀ اصلی آبادانی ایران و موفقیت اسلام است. اگر عدم ائتلاف ما یا رأیمان به کسی که میشود فهمید شانس پیروزی ندارد یا ایجاد دوقطبی منفی میکند، باعث شود کسی بر سرکار آید که دورترین نتیجه از تصور ما برای وظیفۀ اصلیست، یعنی ما به وظیفه عمل نکردهایم. ما خود را گول زدیم که به جلیلی رای میدهیم و با تخریب قالیباف و دیگران جلیلی رای میآورد، ولی در حقیقت مقدمات پیروزی پزشکیان را فراهم کردیم .
@FihMaFih
24.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻پاسخ به پرسشهای هواداران آقای جلیلی
(پیوستی برای مطلب جلیلی و دومین قمار... )
۱۰. اگر کمپین جلیلی با سواستفاده از شهیدرئیسی غیراخلاقی بود، چرا استفاده ستاد قالیباف از سخنان سردار شهید سلیمانی یا سخنان رهبر انقلاب درباره مصادیق نامزد اصلح سواستفاده نبود؟
یکم: خیلی ساده است. سردار شهید خودش گفته به قالیباف رای میدهد، خودش همهجا از قالیباف تعریف کرده، رهبر انقلاب خودش بارها اسم قالیباف را آورده و به عنوان مدیر جهادی و مدیر اجرایی موفق او را ستایش کرده، خودش ویژگیهای نامزد اصلح را بر شمرده و بیش از همه به مدیریت اجرایی قوی اشاره کرده؛ کسی ادعا نکرده، یا قالیباف به زور خود را به سردار و رهبری الصاق نکرده! اما آقای رئیسی هیچگاه نگفت به جلیلی رای بدهید یا میدهم. هیچگاه نگفت مدل جلیلی برای ریاست جمهوری مناسب است و چهبسا مدل او را در ضمن سخنانش نقد هم کرده.
دوم: ستاد و تبلیغات جلیلی در انتخابات ۱۴۰۰ با هرروش اخلاقی و غیراخلاقی که توانست، همانطور که امسال به قالیباف حمله کرد آنسال به رئیسی حمله کرده بود. با همین استدلالهای مشابه: «چرا وقتی رئیس قوه است کارش را ترک کرده و نامزد شده؟» «چرا برنامه جزئی برای همهچیز ندارد»؟ «او انتخاب پدرخواندههای اصولگراست»، «او انتخاب خواص بیبصیرت است»، «او طرفدار برجام است!» و... {برای این دو مورد در پیوستها ویدئوی رئیسی عزیز را ببینید}
سوم: جدا از اینکه جلیلی دعوت مکرر ش.هید رئیسی برای عضویت در کابینه را رد کرد، تیم جلیلی و همپیمانانش در طی این سه سال به انحای مختلف به کابینه رئیسی به ویژه موتور محرک و نقطه قوت اصلی دولت یعنی وزارت خارجه و ش.هید امیرعبداللهیان حمله کردند و برخلاف توصیۀ رهبری مذاکرهکنندگان را حین مذاکره تضعیف کردند. ثابتی (چه در صفحات شخصی چه با استفاده از تریبونهای صداوسیمای تحت فرمان برادر جلیلی) بازیکن مهاجم این حمله بود و در پیاش دیگر یاران جلیلی (جبرائیلی و...). خود جلیلی هم جدا از خطدادن به یاران رسانهای و همپیمانانش در مجلس (نبویان، خضریان و...) علیغم هوشمندی سیاستمدارانهاش در پرهیز از ورود آشکار و هزینهدار، بیکار ننشسته بود (میشود هم به نامۀ افشاشده در روزنامه شرق نگاه کرد هم به روایت رنجبران از امیرعبداللهیان و...)
در چنین شرایطی و با نگاه به سه موردی که گفته شد، مبنا قراردادن کمپین تبلیغاتی جلیلی بر رئیسیِ دوم یا تداوم رئیسی بودن و شروع این تبلیغاتِ زودهنگام دقیقا هفتروز پس از شهادت رئیسی که هنوز مردم ایران در سوگ بودند، یک نمایش وقیحانه و دورویانۀ غیراخلاقی تبلیغاتی بود برای فریب عموم مردم انقلابی که با داغ رئیسی و متاثر از این سوگ بزرگ دنبال جایگزینی مشابه او بودند.
@FihMaFih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از مجله میدان آزادی
🔹فهرست: ۱۰ تصویرگری از بهترین آثار گرافیک عاشورا
در عالم گرافیک و هنرهای تجسمی، تصویرسازی از آن هنرهاییست که ایرانیان در چند دهه اخیر در آن درخشش و پیشرفت شگفتی داشتند؛ این موفقیت، موفقیتی است که به جز حضور استعدادهای بینظیر هنری در ایران به پیشینهی این هنر در تاریخ هنر ایران برمیگردد. نقاشی روایی تصویری در سنت نقاشی مینیاتور ایران همواره حضوری قدرتمند داشته، ریشههای این نقاشی مربوط به پیش از اسلام است و پس از اسلام اوجگیری و قدرتنمایی این هنر را در ایرانزمین میبینیم، با مکتبهای مهمی مثل شیراز، تبریز، هرات، قزوین و اصفهان. این زمینهی تاریخی و هنری، خمیرمایهی بروز استعدادهای قدرتمند و آثار درخشان هنری در تصویرگری و تصویرپردازی ایران به معنای مدرن کلمه شده است.
اما در هنر آیینی نیز درخشش و خلاقیت تصویرگران ایرانی تماشایی است. در ادامه فهرست ده تصویرگری برتر ایرانی از ده هنرمند توانمند با موضوع محرم را برای شما انتخاب کردیم. با نگاهی به این فهرست مروری خواهیم داشت بر بخشی از گنجینه هنری و آثار درخشان دهههای اخیر هنر تصویرگری با موضوع محرم، واقعه کربلا و سوگ حضرت امام حسین علیه السلام.
این ده تصویرگری عاشورایی را اینجا ببینید.
#فهرست_آثار
#مجله_میدان_آزادی
6️⃣5️⃣6️⃣
@azadisqart
🔻قصهٔ دربندشدنِ جنگجوی سپاهِ ماه
(صفحه ۱/۲)
{احتمالا موقت}
▪️مقدمه:
سحر روز نهم است
روز ماه آسمان و زمین، روز سقای کودکان و ساقی سالکان «عباس» فرزند علی (علیهما السلام) که زخم از ستاره بر تنش افزون بود، اما به عهد خود وفا کرد، که دست از جان شست و پای عشق ماند.
یک خبر یا یک قصۀ مهم و کمترشنیدهشده میخواهم برایتان بگویم از ایران و رنجهایش، و از آنچه عباس علیه السلام برای ایران و ایرانیان کرده و میکند. به امید دعای شما برای یک جنگجوی غریب و عزیز و گمنام و عباسفام
دوستانم میدانند سوزن پرگار محرم من از بچگی در هیئت محبان العباس است و پای روضۀ استاد حاج ماشاالله عابدی مرثیهخوانِ کهنسالِ با ادب و پرهیزگار و صاحبنفس
تا مرحوم «حاجآقامرتضی» زنده بود تبرکا چندشب میرفتم آنجا و بعد از ایشان هم اصل «تبرکا» را گذاشتم برای هیئت «آیتالله جاودان»، که گفتند: «چون که گل رفت و گلستان شد خراب | بوی گل را از که جوییم؟ از گلاب» {اختلاف سطح و سلیقه و منظر و مقام وجود دارد ولی ریشه و بیشۀ این سپیدارها یکیست. آیتالله جاودان نوۀ عارف بزرگ تهرانِ قدیم «آقاشیخمرتضی زاهد»یست که پدر حاجآقامرتضی (مرحوم آیتالله آقاعبدلعلی تهرانی) بسیار از او متاثر بود و خود حاجآقامرتضی نمایندۀ کامل و بروز تام تفکر و عرفان او شد}
▪️اصل قصه:
یکی از همین شبهای «تبرکا» به دلیلی با اجبار برایم همراه شد و با اندکی ناخرسندی رفتیم مجلس آقای جاودان، درحالیکه به شدت دلم میخواست محبان باشم. شب عجیبی شد. چون همین قصه را آقای جاودان بدون هیچ مقدمهای در شروع صحبتش گفت. کاش صوتش را ضبط کرده بودم، چون این بخش را صفحاتشان حذف کردند از سخنرانیها، احتمالا به دلایل امنیتی
آقای جاودان آن روز با یک پدر دیدار کرده بود. پدر یک جنگجوی جوان و دلیر، از سربازان و شاگردان سر –دار ش.هید، که هماکنون در زندانهای عراق زیر شکنجۀ مستقیم دولت ایالات متحده است. ایشان داغ بود از آن دیدار و بسیار متاثر. چون این جوان قصۀ عجیبی داشت.
این جوان خاص از بچگی عاشق حضرت عباس است. نام عملیاتیاش «ابوعباس» است. نام پسرش را عباس گذاشته و نام دخترش را امالبنین. پانصدروز پیش آمریکاییها او را میربایند تا زیر شکنجه اعترافی دروغین از او بگیرند که در «تر ور» یک آمریکایی (که گویا آمریکایی نیست و اسرائیلیست!) نقش داشته و از دولت ما هم دستور گرفته تا به این بهانه هیاهو و محکومیتی جدید و عظیم علیه کل ایران در محاکم قضایی بینالمللی و امپراطوریهای رسانهای فراهم کنند.
محمدرضا نوری یا همان ابوعباس پانصد روز است به خاطر ایران و آبرو و امنیتش در عراق شکنجه میشود، در حالیکه میتواند صرفا با قبول ادعای آمریکا علیه ایران خود را از شکنجه و حبس و محکومیت رها کند.
تفاهمنامهای قضایی بین دولتهای ایران و عراق وجود دارد که متهمان هرکشور را مبادله کنند و به کشور مبدأ برگردانند. ش.هید امیرعبداللهیان تا بود از طریق همین تفاهمنامه و موارد دیگر به شدت پیگیر آزادی این ایرانیِ دربند بود؛ حتی فهرست زندانیان طرفین هم نهایی شده بود، اما در لحظه آخر آمریکا گفت همه میتوانند آزاد شوند جز این یکی
ادامه 👇🏽
@FihMaFih
عکسهایی از محمدرضا نوری (ابوعباس)
در کنار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
و فرزند خردسالش امالبنین
@FihMaFih
🔻قصهٔ دربندشدنِ جنگجوی سپاهِ ماه
(صفحه ۲/۲)
ابوعباس با وضعیت جسمی و پزشکی بسیاری بغرنجی که دارد دقیقا در اوج بدترین روزهای شکنجه نامهای از زندان مینویسد به پدرش. این نامه با تأخیر چندماهه به دست پدر میرسد. در نامه از پدر حلالیت طلبیده و تشکر کرده و چند نکته گفته است که نقل به مضمون ولی دقیق -و از دو منبع- برایتان میگویم. او به پدرش مینویسد:
« تو خیلی برای من سرمایهگذاری کردی از بچگی، چقدر برای کلاس شنایم وقت گذاشتی، چقدر مرا کشتی بردی، چقدر پیگیر کلاس جودوی حرفهایم بودی، چقدر برای درس و دانشم هزینه کردی و... اما امروز از زندان بغداد به تو خبر میدهم من پسر خوبی برای این سرمایهگذاریها نبودم، چون هیچکدام از این سرمایهها به کار من نیامد و به درد تو هم نخورد. اما به تو مژده میدهم که یک سرمایهگذاریات برایم ماند، آنهم آن محرّمهای داغِ به تابستان افتاده بود که مرا در کودکی با خود به هیئت محبانالعباس و پای نوحۀ حاجآقاماشاالله عابدی میبردی، همان زمان که مرا وقت سینهزنی روی دوشت میگذاشتی تا مراسم را ببینم و در آن حضور داشته باشم و حتی وقت «شور» و «هرولۀ» هیئت محبان العباس به میانشان میرفتی با من تا آن شور و از خودبیخودشدن را تجربه کنم و سرانجام خودم هم که بزرگتر شدم تنها میان آن سینهزنیها بیایم و برای عزیز فاطمه اشک بریزم و بر سر و سینه بزنم. تنها چیزی که این روزهای سخت مرا زیر این شکنجهها ثابت نگه داشت همین عشق به حضرت عباس و اهل بیت و یاد آن شور و هروله بود. وقتی در تاریکی اتاق شکنجه مرا سهروز از سقف آویزان کرده بودند و نوبتی بر سر و صورتم میزدند، یک مرتبه به یاد هرولهکردنهای خودم در هیئت محبان العباس افتادم و از آن لحظه دردها و زجرهایم کم شد و تحملم بالا رفت. آنها به نیت خورد کردن جسم و روحم مرا میزدند و غافل بودند که من با یاد حال خوش هروله در سوگ امام حسین و یتیمانش جانی دوباره گرفتهام... .»
امیدوارم روایت آیتالله جاودان هم از این ماجرا منتشر شود.
آقای جاودان آنشب با حال منقلب و لطیفش از همۀ حاضران مجلس درخواست کرد برای ایران هم که شده، همه برای آزادی و نجات این جوان رشید دعا کنند، چون آزادشدنش به معجزه میماند. و درخواست کردند این خبر به دیگران هم برسد که مخصوصا شب و روز تاسوعا برای این عاشق و دانشآموز مکتب وفا و شهامت حضرت عباس به طور ویژه دعا کنند.
اما جدا از واقعیات این قصه که برای ما حامل غصه و همدلی و آگاهیست، حکمتهایی نیز در این قصه وجود دارد: که کدام تفکر و کدام تربیت و منش در این پنجاه سال همواره از ایران و مرز و عزتش دفاع کرده؛
و اصلا کدام تفکر و تربیت و اعتقاد میتواند اینچنین برای ایران در برابر دشمن بیرحم و جلاد تاب بیاورد!
برای ایران و انسان هم که شده، قدر این مکتب و این شخصیت عظیم سراسر تاریخ انسانیت حضرت ابوالفضائل عباس بن علی علی السلام را بدانیم و برای گشایش همۀ بندها و گرهها از جمله آزادی ابوعباسِ دلیر به بالهای بلند حضرتش بیاویزیم.
@FihMaFih
44.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽بیتو در این بادیه کج رفتهاند...
این گنجینهٔ عشق و اندوه و حماسه را امشب از گنجهٔ شخصیام بیرون آوردم
تقدیم به عاشورا و عاشوراییان
از شاعر عاشق و فروتن، جاودانیاد #محمدرضا_آقاسی
@FihMaFih
پ.ن: مرحوم آقاسی در عمر کوتاهش تا سالهای متمادی در صداوسیما ممنوعالتصویر بود. تا جایی که یادم است هیچگاه برای شعرخوانی در دیدار شاعران با رهبری هم دعوت نشده، دستکم از وقتی این دیدار رسانهای شد. دیدار با رئیس جمهور و قدر دیدن از وزیر و وکیل و ... هم که بماند. و این دلایل مختلفی داشته، از مخالفت رئیس وقت حوزه هنری (زم) گرفته تا ظاهربینی و قبیلهگرایی و تحجر بعضی مسئولان و متنفذان وقت. بالاخره از یک زمانی در صداوسیما دعوت شد. ولی بین همهٔ دعوتها این ویدئو باز استثناست. دعوت او برای یک ضبط استدیویی (احتمالا اوایل دهه هشتاد و در اواخر عمرش) که او با خیال راحت چند شعر عاشوراییاش را هرجور دوست دارد و مدل خودش است بخواند. مخصوصاً که بعد با این تصویربرداری و تدوین خاص و نو (در آن زمان) و ترکیب با این موسیقی خاص غربی (از پیتر گابریل) کار منتشر شود. نمیدانم چه کسانی پشت این دعوت و این برنامه بودند، اگر میدانید بگویید، هرکه بودند انشاالله بهرهمند از رحمت بیکران خداوند مهربان باشند، که یک ضبط باکیفیت و آبرومند از این شاعر بزرگ برای مردم ایران به یادگار گذاشتند.
البته که آنچه آقاسی را آقاسی کرده ضبط و تدوین و موسیقی و رسانه و دعوت و ارتباط با نهادها نبود -که امروز اینها به طرز بینهایتی در اختیار بعضی شاعران ذینفوذ هست و باز اتفاقی نمیافتد- حتی نوع فرم ابداعیاش که بارها توسط مقلدانش تقلید شد و باز به جایی نرسید هم راز اصلی نبود، آنچه آقاسی را آقاسی کرد همان صداقت و اخلاص و حال واقعی شاعرانه و عاشقانه و عشق شدید ابدیاش به اهل بیت علیهمالسلام و مکتبشان بود که در دلسوزی برای محرومان جامعه و در هواداری بیمزد و منت مکتب خمینی و خامنهای خود را نشان میداد.
پن۲: همانطور که گفتم این ویدئو را از گنجهٔ شخصی بیرون آوردم. چندپاره بود و خودم بهزور سرهمش کردم. امیدوارم نسخهٔ با کیفیت و کاملش نیز روزی منتشر شود.
@FihMaFih
فرزندِ قدس در آغوش ایران به شهادت رسید.
آخرالزمان است و کائنات کشش شکیبایی و بیخیالی آدمیان را ندارد. راهی نداریم مگر بیرون آمدن از وهم و دیدن واقعیات. فرصت آزمون و خطایی نیست، لااقل ده سال است که فرصت آزمون و خطایی نیست. چارهای نداریم مگر اینکه اول از خواب خرگوشی بیدار شویم و دوم با قدرت به میدان واقعیات بیاییم. قوانین و نوامیس ازلی و ابدی الهی، بزرگتر و حتمیتر از آنند که منتظر بافتهها و پنداشتههای شوخی و اشتباه ما بمانند.
@FihMaFih
🔻خونی که میخواهد بیدارمان کند
▪️یک
استعمار خوب بلد است جنایت کند، قهرمان و فرماندهٔ میدان ایران را در عراق میکشد و قهرمان و فرماندهٔ میدان فلسطین را در ایران. ستارهٔ هر کشوری را هنگام مهمانشدن در کشور برادرش میکشد. اینطوری جدا از حذف قهرمانان، بین برادران نیز اختلاف و بدبینی و سوظن ایجاد میکند. و ترس و تهدید برای آیندگان: به مهمانی و همراهی با برادرت مرو!
استعمار و تروریسم دولتی خوب بلد است نقشه بکشد، با یک عملیات هم پرچم قدرت و ایستادگی فلسطین را هدف قرار داد هم مرز امنیت و عزت ایران را. هم به ایران ضربه زد هم به معاهدهٔ نانوشتهٔ پسا وعدهٔ صادق ظاهراً پایبند ماند (و ضربهٔ خود را بدون ترور مقامات ایران زد). اسماعیل هنیه هرزمان و هرجای عالم کشته میشد اینقدر برای اسرائیل فایده نداشت که در ایران و پس از مراسم تحلیف رئیسجمهورش.
حالا هم در جهان اسلام عجمی و عربی و شیعه و سنی میتوانند به هم بد نگاه کنند -حالآنکه بیش از هر زمانی خونشان به هم آمیخته- هم در داخل ایران اصولگرا و اصلاحطلب و منتقد و مستقر -حالآنکه بیش از هر زمانی سرنوشتشان به هم بسته-. مخصوصاً با انبوه کامنتها و شبهتحلیلهایی که با هدایت آنها و به اسم خود ما به گوش ما میرسد.
استعمار دقیق حمله میکند، اول جسمهایمان را نشانه میگیرد، بعد فکرهایمان را. اول قهرمانمان را میکشد، بعد ما را نسبت به دوستانمان و خودمان بدبین میکند، بعد از ما مسئولیتزدایی میکند و به مرور حتی از تصور و خاطرات و سیمای قهرمانمان هم قهرمانزدایی. چنانکه همواره از جنایت خودش هم جنایتزدایی و قطعیتزدایی کرده.
پس استعمار خوب کارش را بلد است،
اما سوال اینجاست: آیا ما هم خوب کارمان را بلدیم؟!
حداقل از نظر مهندسی معکوس میتوانیم امروز و فردا و فرداها کارمان را درست انجام بدهیم؟
میتوانیم در معنویترین و انسانیترین تشییع شهید روزگار خود شرکت کنیم ؟ میتوانیم در این تشییع به صورت هم پنجه نکشیم؟ میتوانیم اهمیت و عظمت این سوگ را درک کنیم؟ میتوانیم ضمن سوگواری پشت کشور خود را خالی نکنیم؟ میتوانیم کمی به مسئولیتها و کوتاهیهای فردی و قبیلهای خودمان هم فکر کنیم؟
در انتخاباتهای ۹۲ و ۹۶ نشان دادیم حواسمان پرت است
در دوران استقرار دولت شهیدان رئیسی و امیرعبداللهیان هم نشان دادیم حواسمان پرت است
در انتخابات اخیر هم به همین نحو
در بسیاری از اختلافاتمان هم مثل اختلافات شیعی و سنی و... به همین نحو
اما آیا امروز و با پاشیده شدن خون این شهید عزیز به صورت خوابآلودمان همچنان هم از حواسپرتی و خوابآلودگی بیرون نمیآییم؟ همچنان قصد درس گرفتن از گذشته و لحظهای تردید در حقانیت خود نداریم؟!
▪️دو
تشییع فردا با همه تشییعهای مهم پیش از خود متفاوت است، چون هم الهیست هم انسانی، باید گفت: یکی از الهیترین و انسانیترین تشییعهای تاریخ معاصر
چرا انسانی ؟
چون تشییع پیکر مردی است که همه آزادگان جهان اقرار داشتند پرچم مقاومت انسان در برابر ماشین کشتار جمعی و نسلکشی اسرائیل است. بزرگترین جنایت روزگار با چهلهزار شهید امروز توسط اسرائیل انجام میشود و یکی از مهمترین نمادهای مقاومت در برابر این سیاهی و تباهی اسماعیل هنیه بود. این است که بسیاری از کسانی که در جهان مخالف جمهوری اسلامی و حتی مخالف اسلام هستند هم امروز سوگوار این شهید انسانیتاند. پس خوشا شرافت تاریخی هرکه در این آزمون عظیم انسانی شرکت کند
چرا الهی؟
آنچه به نظر میرسد این است: فردا تعداد جنود فرشتگان و ارواح شهیدانی که در تشییع پیکر شهید اسماعیل هنیه شرکت میکنند کمتر نیست. همه شهیدان غزه و همه ارواح مقدس و وجودات معنوی و علوی به واسطهٔ آن لالهٔ پرپر و مظلومی که بر او نماز گزارده میشود و آن سرو کهنسال و نورانی که بر شهیدان نماز میگذارد فردا در این مراسم تشییع شرکت خواهند کرد. پس خوشا سعادت معنوی هرکه در این آیین بزرگ آسمانی شرکت کند
چه آنکه در تهران است و با پیکرش شرکت میکند و چه آنکه در شهر دیگری است یا به هر عذری با قلبش سوگواری میکند یا با قلمش اعلان همدلی و همراهی
به امید خدای مهربان
و به امید خدای منتقم
@FihMaFih
🔻قیامتهای تو
یک به یک از راه میآید قیامتهای تو
تا درخشد آفتاب استقامتهای تو
سوختی در صبح هر تشییع و پس برخاستی
ای قیامت خم، کنار اوج قامتهای تو
سوختی همچون خلیل و عالمی را ساختی
چیست ای انسان از این آتش روایتهای تو؟
یک به یک با تیغ میآیند اسماعیلهات
تا بسنجد کردگارت اوج طاقتهای تو
بینهایت رنج داری، بینهایت صبر هم
کی نهایت میپذیرد بینهایتهای تو
کیستی ای کوهِ بشکوهی که هر ابر رفیع
سر فرودآورده در پیش رشادتهای تو؟
کیستی ای کوهِ پولادین که هرگز کم نکرد
هیچ طوفان بلایی از صلابتهای تو؟
تو، دماوندی مگر؟ کاینگونه با داغ درون
برف آرامش نشسته بر حرارتهای تو
آبشاری در پس این کوه پنهان گشته است
ای صلابتهات، کتمانِ لطافتهای تو
دستهایت را بریدند و نیفتادی ز پا
ای علمدار وطن! آه از جراحتهای تو
با شهادتهای یاران میشوی از نو شهید
ای شگفتا رونقِ فصل شهادتهای تو
گرچه رزم مرتضیگونت زبانزد گشته، هست
صبر زینبوارِ تو اوج کرامتهای تو
فکر در ره ماند و خم شد پشت عقلِ مدعی
از خیالِ بردنِ بار امانتهای تو
شرممان بادا که تاوان جهالتهای ماست
هر زمان افزوده دنیا بر مصیبتهای تو
وای بر ما کز پس این رستخیز لالهها
ناتوان باشیم از فهم اشارتهای تو
وای اگر از خون فرزند تو آسان بگذریم
وای اگر بسیارتر گردد مرارتهای تو
عهد میبندیم از خون شهیدان نگذریم
با همان درسی که داریم از شهامتهای تو
خاصه این خونی که داغ از شعلههای غربت است
غربتی سرشار، از جنس رسالتهای تو
///
تکیه بر کوه است ما را، پایمان بر جاده است
تا که دلگرمیم با نور بشارتهای تو
///
صور اسرافیل بود این یا که رعد آسمان ؟!
یک به یک از راه میآید قیامتهای تو ...
حسن صنوبری
▪️رئیسی عزیز که شهید شد، این اولین شعری بود که نوشتم، نه خطاب به رئیسی، بلکه به بهانه داغش -و داغهای مشابه- خطاب به رهبر فرزانهٔ ایران. اما هم به دلیل موضوعش هم به دلیل اینکه دوست داشتم شعر کاملتر شود منتشر نکردم.
از دیروز دیدم این شعر دوباره روایت خود را در درونم آغاز کرده و انگار شعر برای همین امروز است. لذا با اینکه فرصت نکردم حتی یک بیت را اضافه کنم یا تغییر بدهم به احترام این داغ ارجمند و این نماز باشکوه تقدیم شما.
پن: در پیوست سه تصویر ثبت شده از سه تشییع تاریخی و عظیم هر سه با نماز باشکوه رهبر ایران، اولی تشییع امروز شهید اسماعیل هنیهٔ عزیز، دومی تشییع رئیسی شهیدمان، و سومی همان تشییعی که سال ۱۳۹۸ هر دو شهید تشییع اول و دوم جزو نمازگزاران و همراهان نزدیک رهبر بودند: تشییع سردار سلیمانی.
@FihMaFih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻موشک اول
پیش از اینکه هر موشک مادی و فیزیکی به انتقام خون شهید هنیهٔ مظلوم و عزیز به خاک اسرائیل و جسم صهیونیستها شلیک شود، امشب یک موشک عظیم معنایی و متافیزیکی از سوی حماس به نقشههای عملیاتی اسرائیل و ذهن صهیونیستها شلیک شد، و آن انتخاب قهرمان دلیر و محبوب ملت فلسطین یحیی سنوار به جانشینی هنیه و ریاست دفتر سیاسی حماس بود.
این شجاعانهترین، هوشمندانهترین و کنشمندانهترین انتخاب ممکن برای مقاومت ملت فلسطین بود. دستکم طبق مطالعه ظواهر باید بگوییم سنوار از هنیه برای اسرائیل تلختر و هولناکتر است.
همچنین باید گفت اعضای حماس با این انتخاب پیشینی عجیب شهید هنیه در واپسین ساعات عمرش (در دیدار با رهبر انقلاب) را محقق و تعبیر کردند:
اذا غاب سید قام سید!
پ.ن: در این فیلم قدیمی بخشی از صحبتهای سنوار درمورد قهرمان ملی ایرانیان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را میبینید، وقتی سردار سلیمانی به شهادت نرسیده بود و مدام از سوی رسانههای عربهای صهیونیست متهم به دخالت در فلسطین میشد.
@FihMaFih