💠آیا شخصیتهای سفید یا سیاه، مقوّان؟
🔹یکی از حرفایی که در فضای #فیلمنامهنویسی زیاد میشنویم، اینه که همیشه شخصیت جذاب یعنی شخصیت خاکستری که هم رذائلی داره و هم فضائلی، و دعوا انداختن بین جنبهٔ شیطانیش با الٰهیشه که باعث جذابیت شخصیت میشه
🔹این ادعا از اون تابوهای بیخوده، گاندولف از قسمت دوم بعد تبدیل به شخصیتی #معصوم میشه و به شدت هم جذابه؛ یعنی هیچ اشتباهی نمیکنه، اما بازم به عنوان «پیرِ خردمند» و «جادوگر» مورد توجه ویژهٔ مخاطباست
🔹در قسمت اول هم که هنوز به گاندولف سفید تبدیل نشده و خاکستریه، اشتباه نمیکنه و تنها نقصش اینه که یه مقدار از اون هیولای زیرزمینی (شیطانی از مورگوث که آتشینه) میترسه، که دیگه چون مجبوره دلو به دریا میزنه و بازم کنش ضعیفی رو مرتکب نمیشه
🔹از اون طرف، وولدمورت شخصیت تماما سیاهیه و هیچ جنبهٔ مثبتی در فیلمای هری پاتر نداره؛ اما بازم به عنوان شخصیت #منفی ماجرا خوب جا میافته و واقعا برای ما حس تنفر میسازه. هیچ رگهای از خوبی نداره، اما قطب شرّ ماجراست و حسابیم ترسناک و نچسبه
🔹این دو تا نمونهٔ واضحه که برای ساختن شخصیت جذاب، الزاما نباید #شخصیت_خاکستری باشه. حالا کشمکش در چی باشه پس؟ در مبارزهٔ نور و تاریکی، نه اینکه نورو خرابش کنی و به جون خودش بندازی!
🔹این یکی از ایرادای مهم در داستاننویسیه که در کشور ما هم وجود داره؛ امیدوارم نویسندههای عزیز گول حرفای ترجمهای و دست چندم رو نخورن و با ساختن شخصیتهای سفید و جذاب، الگوی مناسبی رو برای مخاطب بسازن. البته شخصیت خاکستری رو بعداً بازش میکنم بحث داره
🖌️فیلموسوفی نقد عمیق فیلم
@Filmosophy