eitaa logo
فلسفه تابع وحی
268 دنبال‌کننده
41 عکس
41 ویدیو
71 فایل
معرفی اندیشه فلسفه تابع وحی (فتوح) ارتباط با مدیر کانال: @yahyaab
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم موضوع اصلی این نظریه پاسخی بدیع به رابطه عقل و وحی (نقل) است. در این خصوص دیدگاه های مختلفی ارائه شده است اما نظریه «فلسفه تابع وحی» بر این مبنا استوار است که عقل می بایست در امتداد وحی و تسلیم و متعبد به آن قرار گیرد. در این صورت کامل ترین روش تعبد و تسلیم عقل به وحی، فهم اجتهادی وحی (تفقه) و سپس عقلانی سازی آن خواهد بود. این نظریه معتقد است فهم متکامل عقل در پرتو آموزه های وحیانی و روایات اهل بیت ع واقع می شود، از این رو عقل می بایست در یک مقام، با روش اجتهادی و مستند به کتاب و سنت، مسائل فلسفی را فهم کند، در مقام بعد آنها را به یک نظام عقلی و فلسفی مبدل سازد و در مرحله سوم برای اثبات آنها استدلال اقامه کند. در اینصورت فلسفه ای که به دست خواهد آمد، به لحاظ شکل گیری محتوایی (ثبوتی) مستند به معارف کتاب و سنت است ولی هم ادبیات عقلی و فلسفی پیدا کرده است و هم واجد استدلال های عقلی و فلسفی است (اثباتی). https://eitaa.com/fotoooh🏠
این نظریه برای نخستین بار در تاریخ 16-8-98 در گروه فلسفه فرهنگستان علوم اسلامی ارائه و نقد و بررسی شد.
🔶عقلانیت مبتنی بر ایمان مبتنی بر مبنای معرفت شناسی مختار (اتخاذ شده از اندیشه مرحوم حسینی ره) عقلانیت انسان در مرتبه بعد از ایمان بوده و متأثر و متفرع بر آن است. بر همین اساس در نظام معرفتی نیز، کلمات وحی جایگاه محوری دارند که دیگر مفاهیم نظری - از جمله تفکر فلسفی- می بایست در پرتو آنها شکل گیرد. بر این اساس فلسفه های الحادی و مادی محصول تفکر فلاسفه ملحد و فلسفه های اسلامی، محصول فلاسفه موحد است و ایمان یا کفر فیلسوف در اندیشه فلسفی و عقلی او، تأثیر سرنوشت ساز دارد. به بیان دیگر، فیلسوف سعی می کند در پرتو عقل عملی خود، نظام اندیشه خود را سامان دهد و ایمان یا کفر خود را در نظام مفاهیم، بسط و امتداد دهد. به عنوان مثال بررسی تأثیر ایمان فلاسفه مسلمان بر دستگاه نظری و عقلانی آنها شاهدی روشن بر مدعای فوق است، تا آنجا که می توان سیر از فلسفه مشاء به فلسفه اشراق و از آن به حکمت متعالیه و عرفان نظری را مبتنی بر مفاهیم ایمانی همچون توحید تحلیل نمود. این سیر عقلانی در حقیقت سیر از کثرت به وحدت را طی کرده است و از اصالت ماهیت که مثار کثرت است به اصالت وجود و حتی وحدت شخصی وجود رسیده است. https://eitaa.com/fotoooh
◻️سعی فلاسفه در اثبات معارف حقه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی ره : «ولى حق مطلب اين است كه بگوئيم بر اين مطلب بسيار تلاش شده است كه جهت بطرف پرستش خدا باشد (حال موفقيت تا چه اندازه بوده است، بحث ديگرى است)! متألهين هم مايل بودند كه الهايت را به معناى اخص داشته باشند، بنابراين آن قواعد را براى اثبات مبدأ و اثبات رسالت، عدالت و ... به كار گرفته‏اند و بر اين مطلب هم بسيار سعى نموده‏اند، باز هم تأكيد مى‏كنم كه اين سعى چه مقدار توانسته است اختيار را اثبات كند تا بر پايه آن رسالت اثبات شود؟! اين سعى چه مقدار توانسته است عدالت را تمام كند تا در پى آن ضرورت رسالت تمام شود؟! اما «سعى» داشته‏اند! نمى‏شود گفت كه سعى نداشته‏اند، سعى كرده‏اند كه با آن مباحث فلسفى معارف حقّه الهى را اثبات كنند، اينكه اصل اين دستگاه محصول جاى ديگرى است، حرفى است جداگانه! ولى ما اين كار آقايان كه سعى داشته‏اند اين دستگاه را در پشت سر اصول اعتقادات بياورند، را نظير كار خودمان در حفظ جهت مى‏دانيم؛ يعنى در حقيقت اينها از جاى ديگرى اعتقاداتى داشته‏اند و خواسته‏اند كه حتماً عقل را لجستيك كنند. گاهى هم بر پايه عقل ايستاده‏اند، بعضى هم بر اين پايه نايستاده‏اند ولكن با آن منطق سعى بر اثبات معارف حقه داشته‏اند.» 📚جلسه دوازدهم نظام فکری https://eitaa.com/fotoooh
🔶ضرورت تولی عقل به ولایت الهی حقیقت دین، ولایت خداوند متعال است که می بایست بر همه حقایق عالم جاری و ساری گردد، عقل نظری انسان نیز این قاعده مستثنا نیست و می بایست تحت ولایت الهی قرار گیرد. رشد و تکامل و شکوفایی عقل نیز در پرتو ولایت واقع می شود، همچون دیگر قوای انسان که از طریق رشد و هدایت آنها منحصر در ولایت خداوند است. اعراض از این ولایت موجب ورود به ولایت طاغوت و قدم نهادن به عرصه ظلماتی است که موجب می گردد که عملکرد عقل نظری، صبغه جهل پیدا کند. https://eitaa.com/fotoooh
🔶 تحقق حجیت، با تولی عقل به ولایت الهی «حجیت» از پیوند میان دو فاعل معنا پیدا می کند، لذا مفهومی است که بر دو عنصر و مولفه استوار است؛ یک عنصر درونی که همان «عقل» است و یک عنصر بیرونی که «ولایت» است. حذف هریک از این عناصر، جریان حجیت را مختلف می سازد. لذا در روایات از این دو، به حجت ظاهری و باطنی تعبیر شده است. «إِنَّ لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً، وَ حُجَّةً بَاطِنَةً، فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ، وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ.» كافي (ط - دار الحديث)، ج‏1، ص: 35 به بیان دیگر یک حجت از طرف خداوند بر عباد است که جریان ولایت و خلافت حضرت حق است و یک حجت از طرف عباد به سوی خداوند که عقل است. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «حُجَّةُ اللَّهِ‏ عَلَى الْعِبَادِ النَّبِيُّ، وَ الْحُجَّةُ فِيمَا بَيْنَ الْعِبَادِ وَ بَيْنَ اللَّهِ‏ الْعَقْلُ». كافي (ط - دار الحديث)، ج‏1، ص: 57 📚جزوه درآمدی بر فلسفه تابع وحی 🏠https://eitaa.com/fotoooh
🔶 رشد، تکامل و شکوفایی عقل در تولی به ولایت عقل تنها در پرتو ولایت الهی رشد و تکامل پیدا می کند و ذخایر فطری خود را شکوفا می سازد. در پرتو ولایت خدای متعال از طریق انبیاء و اوصیای الهی (ع) عقل، ادراکات کامل تری پیدا می کند و به مراتب والاتری نائل می گردد. از این رو اینچنین نیست که عقل صرفاً تعبد پیدا کند بی آنکه درک و فهم آن کامل تر شود بلکه حقیقتاً رشد، تکامل و شکوفایی عقل پدید می آید. در اینصورت هرچند در تولی عقل به ولایت، افق های جدیدی پیش روی او گشوده شده است و به معرفت بالاتری رسیده است اما عقل می تواند به مسیر طی شده نگاهی دوباره انداخته و آن مسیر را با ادبیات غیر نقلی و تعبدی نیز بازگو کند. 🏠https://eitaa.com/fotoooh
◻️ استاد مفیدی: «به نظر می‌رسد این جمله که «الواجبات الشرعیه الطاف فی الواجبات العقلیه» چند معنا دارد که یکی از آنها همین است که واجبات شرعی کاری می‌کنند که عقل را به سوی حقایق می‌برند؛ یعنی می‌گویند این کار را بکن چون من کسر و انکسار مصالح و مفاسد کرده‌ام و بعد عقل می‌گوید حالا که راه را نشان دادی، من هم می‌روم [و کم‌کم می‌فهمد].» 🏠https://eitaa.com/fotoooh
◻️استاد محمدتقی سبحانی: «اگرچه عقل، حجت نهایی و درونی است و هم در حجت بودن معقولاتش و هم در اثبات حجیتش نیازمند غیر نیست، اما در عین حال امام، به عنوان حجت ظاهری در شناخت عقل و رشد و تکامل آن سهیم است. وحی یا حجت ظاهری به عنوان معلم و هادی در کنار عقل قرار می‌گیرد و عقل را متوجه و بیدار می‌کند و کیفیت استدلال را به عقل نشان می‌دهد. اگرچه پس از این مرحله، فهم، متعلق به خود عقل است، اما اگر هدایت و تذکر حجت ظاهری نباشد عقل به این کشف نمی رسد و حجت تمام نمی شود. گذشته از این، عقل محدودیت هایی دارد و مواردی از حقایق عالم را کشف نمی کند بنابراین به تعلیم وحی توجه کرده پس از تایید آن، افق های جدیدی بر عقل گشوده می‌شود. از این رو وجود حجت ظاهری در کنار حجت باطنی(عقل) ضرورت می‌یابد. عقل در پرتو دستگیری و هدایت وحی تکامل می‌یابد و درجات کامل تری پیدا می‌کند که در نتیجه از فهم و کشف بالاتری هم برخوردار خواهد بود.» 📚 جزوه کتاب العقل و الجهل اصول کافی 🏠https://eitaa.com/fotoooh
Tohid-27 971117.mp3
11.77M
بحث درباره کبریای الهی و بهره گیری از روایات در مباحث توحیدی در تطبیق با مباحث فلسفی- استاد مفیدی