گزارشی از درس گفتارهای «نسبت اراده و معرفت» که عمدتاً به بحث «اراده و فاعلیت» پرداخته شد. این جلسات در سال 1396 در فرهنگستان علوم اسلامی برگزار شد:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرکب بودن انسان از وجدان و آزادی- شیخ علی صفایی
این جلسات یک دوره آموزشی مستدل در تفاوت سه رویکرد فلسفه و عرفان و منظر وحی پیرامون هستی شناسی و انسان شناسی و از جمله تفاوت مبنای علیت و فاعلیت است. لینک صوت جلسات: radio.isca.ac.ir/genre/درسگفتارها/درسگفتار-سرشت-جهان-و-سرنوشت-انسان؛-از-م/ لینک تصویر جلسات: https://www.aparat.com/v/W8xem?playlist=214295
اراده و معرفت- جلسه 3.docx
27.2K
دیدگاه امامیه در تحلیل از «اراده» مبتنی بر معارف اهل بیت (ع)
اراده و معرفت- جلسه 3.pdf
431.9K
دیدگاه امامیه در تحلیل از «اراده» مبتنی بر معارف اهل بیت (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جریان اراده در معرفت- استاد میرباقری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عدم تولید منطق توسط اصالت وجود- استاد میرباقری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عقلانیت جدید مبتنی بر دین- استاد میرباقری
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
🔺لینک پرونده فلسفه (در حال تکمیل)🔻
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
◀️ موضوع نکتههای پایانیِ پرونده فلسفه: محاسن و خلأهای حکمت صدرایی
⬇️⬇️
هدایت شده از معارف
161012_0615.mp3
45.85M
🎙 صوت نشست علمی برگزار شده با حضور استاد محترم حجتالاسلام والمسلمین سبحانی
با موضوع : بررسی امتدادمندی فلسفه اسلامی
✅ پیشنهاد دانلود
#علمی_پژوهشی
#نشست_علمی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
#حجت_الاسلام_سبحانی
#مرکز_تخصصی_فلسفه_اسلامی
@mt_falsafeh
🎙🎙🎙🎙🎙🎙🎙🎙
https://eitaa.com/joinchat/729677891Cc0cea1ba96
هدایت شده از علی محمدی
#مناظرهعلمی
➖موضوع: حسن و قبح عقلی
➖با حضور اساتید: حجج اسلام برنجکار و واسطی
➖زمان مناظره: اردیبهشت ۱۴۰۰
➖مکان مناظره: مرکز تحقیقات اسلامی، تحت اشراف آیت الله اشرفی شاهرودی(زیدعزه)
🔹استماع دو بخش این جلسه مناظره، به پژوهشگران عرصه کلام و فلسفه اسلامی، پیشنهاد میشود.
👇👇👇
@monir_ol_din
هدایت شده از علی محمدی
4_5794063173254384132.mp3
38.96M
🔊مناظره
#بخشاول
🔹موضوع: حسن و قبح عقلی
🔹با حضور: حجج اسلام برنجکار و واسطی
🔸موضوعات:
➖معنای حسن و قبح عقلی نزد اشاعره و وجه اتحاد فلاسفه با اشاعره
➖حسن و قبح عقلی نزد علامه طباطبایی
➖تبعات نظریه اعتباریات علامه در اخلاقیات
@monir_ol_din
فلسفه تابع وحی
🔊مناظره #بخشاول 🔹موضوع: حسن و قبح عقلی 🔹با حضور: حجج اسلام برنجکار و واسطی 🔸موضوعات: ➖معنای حسن
مناظره خوبی است پیرامون تفاوت دیدگاه متکلمین و حکما در تحلیل از حسن و قبح و خصوصاً نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره)
استاد برنجکار، نگاه تاریخی و تطبیقی خوبی نسبت به دیدگاه اشاعره، فلاسفه و متکلمین امامیه دارند و تاکید می کنند که دیدگاه فلاسفه با اشاعره هیچ تفاوتی ندارد، در مقابل استاد واسطی سعی می کنند خوانشی جدید از نظریه اعتباریات داشته باشند که با ضروری، ثابت و برهانی بودن اخلاق سازگار افتد که به نظر می رسد دیدگاه ایشان همان نظریه مرحوم استاد مصباح در فلسفه اخلاق است که سعی دارد اعتباریات را بر ضرورت های وجودی و واقعی سوار کند تا آن را از اسب سرکش نسبیت نجات دهد.
اما این نظریه با دو اشکال اساسی روبرو می شود، اولاً نمی توان آن را به فلاسفه و مرحوم علامه طباطبایی (ره) نسبت داد، بلکه نظریه جدیدی خواهد بود. ثانیاً ابتنای اعتباریات بر ضرورت علّی، به مشکل بزرگتر «جبر» مبتلا می شود که اخلاق و حسن و قبح را از اساس نفی می کند و این یعنی درآمدن از چاله و افتادن در چاه!
هدایت شده از امتداد حکمت و فلسفه
حسن_و_قبح_از_منظر_کلام_و_فلسفه_12_اساتید_برنجکار،_واسطی_14000202[1].mp3
40.66M
🔊مناظره
#جلسهدوم
🔹موضوع: حسن و قبح عقلی
🔹با حضور: حجج اسلام برنجکار و واسطی
🔸موضوعات:
➖معنای حسن و قبح عقلی نزد اشاعره و وجه اتحاد فلاسفه با اشاعره
➖حسن و قبح عقلی نزد علامه طباطبایی
➖تبعات نظریه اعتباریات علامه در اخلاقیات
@monir_ol_din
فلسفه تابع وحی
🔊مناظره #جلسهدوم 🔹موضوع: حسن و قبح عقلی 🔹با حضور: حجج اسلام برنجکار و واسطی 🔸موضوعات: ➖معنای حس
استاد واسطی سعی دارد یک ضرورت واقعی میان فعل اخلاقی و کمال نهایی اثبات کند و اعتبار باید اخلاقی را «انتزاع» از این نسبت واقعی بداند. چنانچه گذشت این نظریه همان دیدگاه فلسفه اخلاق استاد مصباح است که ارزش اخلاقی را به ضرورت بالقیاس الی کمال نهایی (قرب به خداوند) می دانند.
اشکال استاد برنجکار این است که اگر این ضرورت یک امر واقعی و نفس الامری است، یعنی خود موضوع فی حد ذاته دارای ضرورت اخلاقی و ارزشی است (ولو در یک مصداق مثل حسن عدل)، این همان دیدگاه متکلمان است که شهید صدر به بهترین وجه آن را بیان کرده است. در اینصورت «اعتبار» بی معنا است؛ اگر ضرورت اخلاقی، وجود دارد، دیگر اعتبار من چه کاره است؟ این ضرورت، را من درک می کنم یا حداکثر انتزاع می کنم و نه اعتبار. درحالیکه مرحوم علامه طباطبایی ره اعتبار را اعطاء حدشیء لشیء معنا می کند مثلاً انسان یک حد ضرورت تکوینی را در نسبت نفس و قوای خودش می یابد و آن را در نسبت فاعل و فعل (مثلاً آب خوردن که نسبت ضروری نیست) قرار می دهد، اما اگر این ضرورت وجود داشته باشد، دیگر اعتبار به چه معناست؟
اشکال دیگر این است که ضرورت تکوینی علیتی، منجر به جبر می شود که این بحث پرونده مستقلی دارد.
هدایت شده از احمد فربهی
دنبالکردن آثار اهلبیت
مرحوم خواجه، «تعلیم معقولات» را یکی از فوائد بعثت میداند(تجریدالاعتقاد،ص211)، در عینحال، آنرا بر پیامبران الهی واجب نمیداند(نقدالمحصل، ص53) چون خودِ عقل میتواند آنها را دریافت کند، اما ملاصدرا میگوید؛ «این همه اختلاف در بین فلاسفه، نشان میدهد انسانها در معقولات هم نیازمند هدایتهای وحیانیاند»، «اگر کسی در مدرسه نبوت و ولایت تحصیل نکند، گرفتار تحیر میشود».
ملاصدرا خودش هم حقیقتا یک وحیمحور بود او میگوید، پس از سالها اشتغال فلسفی، وقتی به قرآن رجوع کردم، دیدم اگرچه معلومات فراوانی دارم، اما از علوم حقیقی محرومام، همان علومی که، «لا يُعلَمُ حقيقتُها إلا بتعليم اللّه و لا- ينكشف إلا بنور النبوّة و الولاية»(ملاصدرا، تفسیر، ج1، ص24)، از این رو یقین کردم که باید در آیات و روایات تدبر کنم(همان)، پس در خود، احساس اضطرار کرده و عنایت الهی شامل حالم شد(همان)
ایشان مکرر تأکید میکند که فلسفه را باید از مشکات نبوت و ولایت گرفت.
من اگرچه در این باور که، «علوم فلسفی و انسانی را میتوان از مشکات نبوت و ولایت گرفت، و ما نیازمند به اینکار هستیم»، مدیون بزرگانی چون شیخ، خواجه و ملاصدرا هستم، اما سخنان امام هادی علیهالسلام در زیارت جامعه، اولین الهامبخش برای من بود، «وَ جَعَلَنِي مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثَارَكُمْ وَ يَسْلُكُ سَبِيلَكُمْ وَ يَهْتَدِي بِهُدَاكُم»(زیارت جامعه) زیرا آغاز طلبگیام، با خواندن زیارت جامعه بود.
خدا را شاکرم که مرا با اسم هادیاش هدایت کرد و از آغاز بر در خانهی اهل کرامت برد.
https://eitaa.com/farbehi
فلسفه تابع وحی
🔊مناظره #جلسهدوم 🔹موضوع: حسن و قبح عقلی 🔹با حضور: حجج اسلام برنجکار و واسطی 🔸موضوعات: ➖معنای حس
🔶رابطه ضرورت علیت و اراده
استاد واسطی در پاسخ به تنافی ضرورت علیتی و اراده آزاد می فرمایند: اینکه انسان در کدام مسیر ضروری علیتی قرار گیرد به اراده خودش است و این همان مفاد روایت است که حضرت فرمود: اراده انسان، مخلوق است به خلق تقدیری و نه تکوینی، یعنی قرارگرفتن در زنجیره ضروری علیتی به اراده انسان صورت می گیرد.
در جواب می توان چنین گفت:
ابتدائاً اینکه: گویا پذیرفته اند که « ضرورت » علیتی با اراده آزاد سازگار نیست و هیچ تفاوتی با «جبر» نمی کند و این یک گامِ رو پیش است، اما انتخاب مسیرهای ضروری به اراده انسان واقع می شود.
جواب اصلی اینکه، سوال را می بریم روی همان اراده ای که مسیرها را انتخاب می کند، آیا در سلسله علیت قرار دارد یا خیر؟ تخصیص اراده از تحت قانون علیت پاسخ بعض متکلمین به این سوال است که جواب فلاسفه مبنی بر «عدم امکان تخصیص قاعده عقلی» را در پی دارد. همچنین اگر مناط احتیاج به علت را امکان دانستید، آن اراده هم ممکن الوجود است حتماً علتی سابق بر آن بوده که وقتی پدید آمده، این معلول (اراده) نیز ضرورتاً صادر می شود. بنابراین همان اراده ای که قرار است سرنوشت و مسیر علیتی را مشخص کند خودش داخل در سلسله ضروری علیتی است و این یعنی جبر...!
نکته پایانی اینکه بسیاری از بزرگان برای پاسخ به این اشکال ساده از مفاهیم دیگری وام می گیرند که از محل بحث خارج می شود، به عنوان مثال حضرت امام در رساله طلب و اراده وقتی همه پاسخ ها را ناکافی می دانند، سعی می کنند با فاعلیت بالتجلی مشکل را حل کنند. در اینجا نیز استاد واسطی از یک مفهوم روایی استفاده می فرمایند درحالیکه سوال اصلی نسبت ضرورت علیتی با اراده است.
مقاله اخلاق بر محور ولایت امام.docx
83.2K
مقاله منتشر نشده «اخلاق بر محور ولایت امام»
فلسفه تابع وحی
دنبالکردن آثار اهلبیت مرحوم خواجه، «تعلیم معقولات» را یکی از فوائد بعثت میداند(تجریدالاعتقاد،ص21
اگر فلسفه نیازمند هدایت وحیانی است، در فلسفه موجود این ارتباط در چه سطحی برقرار شده است؟ جز برخی الهامات و برداشت های گزینشی و بعضاً ذوقی از آیات و روایات؟
آیا بهتر نیست ابتدا به نحو جامع و اجتهادی هستی شناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی ، معرفت شناسی را از وحی و روایات به دست آوریم سپس آن را به عرصه فلسفه امتداد دهیم؟ (نظریه فلسفه تابع وحی)
هدایت شده از احمد فربهی
استغنای دین در هدایت
مرحوم آقای حکیمی –بهحق- معتقد بود، اسلام در هدایت و تفهیم پیام خود، وابسته به هیچ مکتب بشری نیست یعنی کاملترین مفاهیم هدایتگر و بهترین شیوههای تبیین و استدلال را در خود دارد، از رو میتواند؛ بدون اینکه به ضمیمهکردن معارف بشرساخته، نیازی داشته باشد، انسان را از «عقلانیت فطری» به «عقلانیت دینی» تعالی بخشیده و حتی «عقلانیت بشری» را نیز نقد کند.
ایشان از این نظریه دو نتیجه گرفتند؛
(1) انسانها برای فهم هیچکدام از لایههای دین، نیازی به معارف تخصصیِ بشری؛ فلسفی و غیرفلسفی ندارند.(استغنای بالذات دین)
(2) برای فهم دین، هیچیک از معارف بشرساخته را نباید به کار گرفت تا خلوص معارف دینی از بین نرود، اگرچه دانستن آنها لازم است.(تفکیک معارف بشری از معارف وحیانی)
این نظریهی مرحوم آقای حکیمی بود و نتایجی که آن گرفت.
اصل جامعیتِ مفهومی، روشی و ساختاریِ دین، گرچه سخنی بهغایت صحیح و متعالی است اما نتایج گرفته شده، محل تأمل است. مرحوم علامهی طباطبائی در این زمینه میگوید: «این معارف، طریق به فهم دین هستند و طریق غیر از تکمیل است» (بررسیهای اسلامی ج2 ص85)
پس گرچه دین در هدایت، کامل، مستغنی و مکتفی بالذات است اما همچنانکه مفاهیم عرفی، طریقی به سوی فهم لایهی عرفی دیناند، مفاهیم تخصصی نیز طریقی به سوی فهم لایهی متعالی دیناند، و همچنانکه مفاهیم عرفی، محتاج به وضع لغات خاصیاند(عرفعام)، مفاهیم تخصصی نیز محتاج به وضع لغات خاصیاند(عرفخاص) و همچنانکه لغات عرف عام، زبان تفاهم عرفیاند، لغات عرف خاص نیز زبان تفاهم علمیاند و بشر برای فهم دین محتاج به این مبادی است.
معارف بشری، طریق فهم دیناند، نه ضمیمههایی که دین را تکمیل کنند.
خدا ایشان را با اولیاء الهی محشور فرماید.
https://eitaa.com/farbehi