eitaa logo
خط مقدم رسانه دفاع مقدس
589 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
47 فایل
بسم‌رب‌‌الشهدا🌱 ‍ ‍‍ گروه‌ پژوهشی فرهنگی‌ خط‌ مقدم ‍ ‍ شهید‌آوینی؛ ای‌شهید‌!ای‌آنکه‌بر‌کرانه‌ی‌ازلی‌و‌ابدی‌وجود‌برنشسته‌ ای‌،دستی‌برار،و‌ما‌قبرستان‌نشینان‌‌عادات‌سخیف‌را‌نیز؛از‌این‌منجلاب‌بیرون‌کش!🌷 ارتباط‌ با‌ ادمین‌کانال👇🏻 @geniuspro7 @aslani70
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت جذاب و شنیدنی منصوره جاسبی نویسنده گروه خط مقدم از جلسه و مراسم افطار دیروز ✍ بعد از چند روزی سیاه پوشیدن برای اول مظلوم عالم علی علیه السلام، امروز به شوق حضور در جمعی که دوستش دارم، قرمزپوش شده ام. شاید خنده دار باشد، اما مثل بچه کلاس اولی ها که کتاب و دفترشان را از شب قبل آماده می کنند، من هم بار و بنه ام را بسته ام تا خودم را به مهمانی افطاری شهدا برسانم. یک ساعتی از اداره زودتر می زنم بیرون و سر راه چند بسته نان قندی به رسم مشارکت در مراسم می خرم. قول داده ام که حدود پنج خودم را به جلسه شان می رسانم. مدیر کارگروه من را معاون خود کرده است و حالا اگر خلف وعده کنم، نه خود را که او را زیر پرسش های سهمگین قرار داده ام، بالاخره دختر است و قولش، سرش برود قولش نباید برود. پنج دقیقه ای به پنج مانده که به قولم وفا کرده ام. کفش های جلوی در خودنمایی می کند، هفت و هشت جفتی می شود. ندید بدیدم دیگر، دوستانم را که می بینم یادم می رود که احساساتم را بگذارم برای بعد از برگزاری جلسه، یکی نیست بگوید دختر خجالت هم چیز خوبی است دست کم جلوی مدیریت که آقاست ترمز احساست را بکش. همه به پایم بلند شده اند نه اینکه قصد شرمنده کردنم را داشته باشند، نه قصدشان محبتی است که از دلشان سرچشمه می گیرد. تقریبا بحث کارگروه های دیگر تمام شده است، نوبتی هم که باشد نوبت من است که بالای منبر بروم و از فعالیت بچه های گروهمان بگویم. بحث ها بالا می رود، حرف هایشان را منتقل می کنم و مخالفتشان را با ده درصدی که مدیر گروه خط مقدم اعلام کرده است. مرغش یک پا که نه حتی نیمچه پا هم ندارد، بیشتر چک و چانه بزنیم ده درصد را تا پنجاه درصد هم اعلام می کند. نه استدلال های منطقی را می پذیرد نه اینکه بچه ها جهادی در خدمتند. قصه گروهمان به درازا می کشد، حالا من مانده ام و یک لشکر که فقط گاهی یکی دو نفر ندای هل من ناصرم را می شنوند. خدا چه کارت کند زهرا خانم گل که اگر خودت بودی من مجبور نبودم این همه صغرا و کبرا بچینم و آقای مرادیان رابه یاری بطلبم که از حق نگذرم ایشان منطقم را پذیرفت. دیگر باید بساط جلسه را جمع کرد، از هر سخنی بگذریم سخن افطاری خوشتر است. سفره پهن می شود، هر کس گوشه کاری را عهده دار می شود، ساده است و صمیمی و بی ریا، خرما و پنیر و سبزی و نان سنگک و... تزئینش کرده است، خانم مدیر هم حلیم بادمجان درست کرده است. تا می آییم حرفی بزنیم می گوید ده درصدی ها. وسط های افطارش است که یکی از خانم ها با هندوانه ای بزرگ سر می رسد، خانم مدیر با تلاش بسیار، ده درصد را روی بدنه هندوانه حک می کند، عکس ها گرفته می شود، آقایان در سکوت مشغول خوردنند. صدا از دیوار در می آید اما از آنها نه. این طرف دیوار اما بر سر سفره خانم ها بساط خنده و شوخی بر پاست. شهدا هم به نظاره خنده هایمان نشسته اند، از حاج همت بگیر تا شهید رستگار و موحد دانش. ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
و اما روایت دلنشین دیگر از خانم رستم خانی به نام خدای شهدا برای پیدا کردن حال خوش گاه بهانه های کوچک لازم است و از دل همین بهانه هاست که شادی های عظیم نصیب آدم می شود. بچه ها از چند روز قبل برنامه افطاری را چیده بودند. دلم می خواست بروم و افطاری را در کنار شهدا نفس بکشم. یک ساعت زودتر از اذان به دفتر گنجینه آثار شهدای شهرک شهید جنگروی رسیدم. اعضای تیم مدیریت جلسه داشتند و با گرمی از من استقبال و مرا به جلسه دعوت کردند. از قضا جلسه مربوط به نویسنده ها بود، بحثی کاملا جدی در رابطه با درصدی که نویسنده ها از قراردادشان باید به گروه پرداخت کنند. نویسنده ها نظرشان بر ۵ درصد بود و تیم مدیریت ۱۰ درصد.گاه در مباحثه شرکت می کردم و گاه چشم میچرخاندم و به تصاویر شهدا که زینت بخش دیوارها شده بود نگاه می کردم. دفتر گنجینه پر است از فیلم ها و نوارهای به جا مانده از دوران دفاع مقدس. شهدا صدایمان را می شنیدند و ما برای بهتر شدن روند کار با هم صحبت می کردیم، مثل وقتهایی که آنها دور هم جمع می شدند و برای شرکت در عملیات مباحثه می کردند و در پس همه اختلاف نظرهاشان، هدفی واحد نهفته بود. سرانجام با استدلالهای مختلف جلسه  ما نیز به نفع ۱۰ درصدیها به پایان رسید و همین مساله سوژه ای شد برای شوخی های پس از جلسه. با نزدیک تر شدن به لحظات افطار کم کم دیگر اعضای گروه خط مقدم نیز سر رسیدند.‌هر کسی در هر حدی که توانسته بود گوشه ای از کار را بر عهده گرفته و بانی رزقی از سفره پر روزی افطار شهدایی شده بود. سفره چیده شد: نان سنگک تازه پنیر و گردو و سبزی، خرما و بامیه و گوش فیل، نان قندی، و حلیم بادمجان خوش طعم و عطری که سردسته ی همه ۱۰ درصدیها یعنی خانم مدیریت زحمت پختش را کشیده بود و از همه مهمتر نوشابه آن هم در سه رنگ. وقتی ۱۰ درصدی اعظم نگاه متعجب مرا به بطریهای نوشابه در دستش دید، گفت: با حلیم بادمجون خیلی می چسبه!! فکر می کردم شوخی می کند اما این جدی ترین حرف آن شب بود! سر سفره نقل تمام حرفها به ۱۰ درصدی ها ختم می شد و کل کل بین نویسنده ها و تیم مدیریت داغ بود و وقتی به اوج خود رسید که خانم مدیر با چاقو روی هندوانه ی چاقی که مهمان ناخوانده سفره شد، حک کرد ۱۰ درصد و همگی با آن عکسی به یادگار انداختیم. آن شب بهترین و خوش عطرترین افطاری عمرم را خوردم در کنار صمیمی ترین و بی ریاترین رفقای شهدایی. لیلا رستم خانی ۲۶ فرودین ۱۴۰۱ ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
msf1000005371(2).mp3
19.85M
📖کتاب صوتی" نیمه پنهان ماه"شماره ۱۱ 🖊نویسنده: نرگس ملکی،آنیتا جلالی، لیلا یارعلی ،مهدی دادجو ✅️کتاب "نیمه پنهان ماه" مجموعه داستان هایی از زبان همسران شهدا 🔴براساس زندگینامه :شهید والا مقام دکتر مصطفی چمران 2️⃣بخش: پایانی 🎤راوی: حوا الهویی، محمود رضا قدیریان 📚منبع: ایران صدا 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════
﷽ 🌹 🌹 ❣وَ اجْعَلْ لِي مِنْ هَمِّي وَ كَرْبِي فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ اجْعَلْ مَنْ أَرَادَنِي بِسُوءٍ مِنْ جَمِيعِ خَلْقِكَ تَحْتَ قَدَمَيَّ وَ اكْفِنِي شَرَّ الشَّيْطَانِ وَ شَرَّ السُّلْطَانِ وَ سَيِّئَاتِ عَمَلِي وَ طَهِّرْنِي مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّهَا وَ أَجِرْنِي مِنَ النَّارِ بِعَفْوِكَ وَ أَدْخِلْنِي الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ وَ زَوِّجْنِي مِنَ الْحُورِ الْعِينِ بِفَضْلِكَ وَ أَلْحِقْنِي بِأَوْلِيَائِكَ الصَّالِحِينَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَبْرَارِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى أَجْسَادِهِمْ وَ أَرْوَاحِهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ عِزَّتِكَ وَ جَلالِكَ لَئِنْ طَالَبْتَنِي بِذُنُوبِي لَأُطَالِبَنَّكَ بِعَفْوِكَ وَ لَئِنْ طَالَبْتَنِي بِلُؤْمِي لَأُطَالِبَنَّكَ بِكَرَمِكَ،وَ لَئِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ لَأُخْبِرَنَّ أَهْلَ النَّارِ بِحُبِّی لَک. ❣و برایم از اندوه و غم گشایش و برون رفت قرار ده و هرکه از میان مخلوقاتت نسبت به من قصد بدی کرده، زیر گامم قرار ده و مرا از گزند شیطان و گزند پادشاه و بدی های کردارم بازدار و از همه گناهان پاکم کن و به گذشتت از آتش امانم ده و به رحمتت به بهشت واردم کن و به احسانت از حورالعین به همسری ام درآور و مرا به دوستان شایسته ات محمّد و خاندانش آن خوبان و نیکان پاکیزه و پاک ملحق کن، درود بر آنان و بر بدن ها و جان هایشان و رحمت خدا و برکاتش بر ایشان . خدایا؛ ای آقای من، به توانمندی و بزرگی ات سوگند، اگر مرا به گناهانم پی جویی کنی، من تو را به عفوت پی جویی می کنم و اگر مرا به پستی ام تعقیب نمایی، من تو را به بذل توجّهت تعقیب می کنم و اگر به دوزخم دراندازی اهل دوزخ را به محبتم به تو آگاه می سازم ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
🌙 🕌 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
✨جهاد در آیات نور✨ 🍃فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا بنابر این از کافران اطاعت مکن، و بوسیله آن [= قرآن‌] با آنان جهاد بزرگی بنما!🍃سوره مبارکه فرقان/۵۲ ✨نکات تفسیری: ۱- سازش با كفّار ممنوع است. «فَلا تُطِعِ» (هرگونه تقاضاى انحرافى كفّاررا با قاطعيّت رد كنيد) ۲- زمانى مى‌توانيد در برابر كفّار، مستقل و مقاوم و با صلابت باشيد كه متمركز باشيد. «لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيراً- فَلا تُطِعِ» يعنى اكنون كه رهبرى در وجود يك پيامبر متمركز است، شما نيرومنديد، پس سازش نكنيد. ۳- پيروى نكردن از كفّار كافى نيست، جهاد لازم است، آن هم جهادى بزرگ و همه‌جانبه. فَلا تُطِعِ‌ ... وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً ۴- مبارزه‌ى منفى، يكى از شيوه‌هاى مبارزه است. (با ترك اطاعت از كفّار، با آنان جهاد كن) فَلا تُطِعِ‌ ... وَ جاهِدْهُمْ‌ ۵- قرآن بهترين ابزار جهاد علمى و فرهنگى و نيرومندترين وسيله‌ى بحث و محاجّه با دشمنان اسلام است. «جاهِدْهُمْ بِهِ» ۶- دشمنان شما براى تهاجم فرهنگى و فكرى تلاش‌ها دارند، شما هم بيكار نباشيد. «جاهِدْهُمْ» طرفينى است. ۷- جهاد علمى و منطقى عليه كفر و شرك، بزرگ‌ترين جهاد است. «جِهاداً كَبِيراً» 📚منابع:تفسیر نور،برگزیده تفسیر نمونه ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
کتاب آوردم براتون چه کتابی👌 مخصوص اونایی که عاشق شهدا و عاشق شهادت هستن🌸😊👇 شهدایی😍 📖کتاب :"حماسه هویزه " 🖋نویسنده : نصرت الله محمود زاده 🖨ناشر چاپی : انتشارات شهید کاظمی 📆سال انتشار :۱۳۹۴ چكيده معرفي كتاب🌸👇 مرور دوبارهٔ حماسهٔ هویزه، مرور روزهای تلخ، اما به‌یادماندنی است.😔 در دل مقاومت بود که آموختیم، چه‌گونه از خود دفاع نماییم💪، از آن پس ورق جنگ برگشت.😉 هویزه از آن جهت مظلوم پروندهٔ جنگ است که پیام شهدا آن‌طور که باید، به اهلش منتقل نشد🥺 و هنوز ناگفته‌هایش بیش از حد تصور است.😭 چرا نباید بدانیم چه بر هویزه گذشت 🤨که نتوانستیم حتی شهدا را از چنگ دشمن نجات دهیم؟😓 مسأله هویزه، مسألهٔ جنگ و گریز نیست؛ مسألهٔ آزمایش و خطا نیست. هویزه با بیش از 160 شهید، فرهنگ مقاومت را در ماه‌های آغاز جنگ، سرمشق چه‌گونه جنگیدن قرار داد و عاشورای حسینی را از بایگانی تاریخ تشیع وارد کارزار نمود.🙃 برشی از کتاب را با هم بخوانیم😁 برشی از کتاب حماسه هویزه👇😍 برای پنجمین روز متوالی، عبور تانک های ارتش از جاده هویزه-سوسنگرد ادامه داشت.😤 از این جابه جایی ها، بوی حمله می آمد؛ حمله ای که مدت ها در انتظارش بودیم.🧐 پس از حمله های پی در پی عراق، شکست و عقب نشینی های مکرر نیروهای خودی و به دنبال آن رکود و سکون ناشی از این اوضاع در منطقه، کم ترین تحرک می توانست بیش ترین دگرگونی را در روحیه افراد پدید بیاورد؛ به همین دلیل برای نیروهایی که در گوش و کنار منطقه پراکنده بودند، شاید هیچ نوایی لطیف تر و روح بخش تر از صدای خشن چرخ های تانک نبود😇 و هیچ منظره ای نمی توانست به قدر گردوغباری که در اثر این تردد در هوا پراکنده می شد، زیبا و دل انگیز باشد. حرکت تانک های لشکر «16 زرهی» در هوای سرد زمستانی چشم ها را به خود معطوف کرده بود. گرچه هنوز اطلاعی از این جا به جایی یگان های ارتش نداشتیم، اما امیدواری ما به عملیات، کنجکاومان می کرد از این موضوع سر در بیاوریم🤨🧐 📚منبع: سایت جنات فکه ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
34.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼کلیپ دیدنی و شنیدنی🧕🧔 کارگروه بین الملل ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
وحشت صهیونیست‌ها از یک غذای ساده/ زنان ایرانی در حمایت از زنان فلسطینی به پویش مقلوبه پیوستند http://fna.ir/3bu4zh ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
39.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷💕 ✅️نام اثر:کاروان شهید 🖊شاعر:محمد ذکائی 🎤خواننده:شهرام ناظری 🎶🎵آهنگساز:محمدرضا لطفی ⏰️زمان:تابستان ۱۳۵۹ 📚منبع:خبرگزاری دفاع مقدس ‼️آهنگ کاروان شهید که به نام می گذرد کاروان نیز مشهور شده است اثری حماسی از استاد شهرام ناظری است که در وصف شهادت و ایثارگری خوانده شده است. تاریخ ساخت این آهنگ احتمالا تابستان ۱۳۵۹ می باشد. شعر این اثر کار محمد ذکائی بوده است و استاد محمدرضا لطفی کار آهنگسازی این اثر را بر عهده داشته اند. این آهنگ بارها و در مناسبت های مختلف مانند هفته دفاع مقدس و استقبال از کاروان شهدا در صدا و سیما پخش شده است. 🔎نگاهی به شعر: 🔴ای شهید ،ای خورشید تابنده در آسمان ایثار و مردانگی،ای جاودانه بر فراز قله ی عشق و ایمان، نامت و راه مقدست تا ابد زنده خواهد ماند 🟡ای شهید ،تو در مکتب عشق مولایت حسین علیه السلام درس بزرگ آزادگی و ایثار آموختی و به همگان راه و رسم مردانه زیستن و مردانه در راه حق جان دادن را آموختی. 🔴تو هیچ گاه اسیر زمین نبودی و از پشت خاکریز هایی از جنس نور به سوی قله ی ابدیت پرواز کردی 🟢در دل شبهای تاریک ،نگاهت به آسمان بود و در پی راهی در دل آسمان بودی و با معشوقت جانانه معامله نمودی ،جان دادی و عشق گرفتی! 🟠تو ازل شهید بودی،شهید زیستی و شهیدانه از این دنیا پرکشیدی ⚘️سلام بر تو و رحمت خداوند بر تو⚘️ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
📖 🎧 سلام بر ابراهیم مجموعه‌ای است که در قالب زندگینامه و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقودالاثر «ابراهیم هادی» نوشته شده است. ابراهیم هادی از شهدای بزرگ هشت سال دفاع مقدس است و شناخت ویژگی ها و رفتارهای شخصیتی این شهید بزرگوار می تواند برای «اصلاح سبک زندگی و رشد و تعالی» همه ما مفید و ارزشمند باشد. در اول اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۳۶ به دنیا آمد و در بیست و هفت سالگی در بیست و دوم بهمن سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه به شهادت رسید و پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند. کتاب سلام بر ابراهیم کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است. این کتاب زندگینامه و خاطرات پهلوان بی‌مزار شهید ابراهیم هادی است. الگوهایی مثل زندگی ابراهیم‌ها می‌تواند همچون چراغی در تاریکی راهنمای ما باشد. کتاب سلام بر ابراهیم تا سال ۱۳۹۵ به چاپ صدم رسید و در مجموع بیش از پانصد هزار نسخه از آن منتشر شده است. ویژگی‌های خاص این شهید و خاطراتی که بعضاً خواننده را به تحیر وامی‌دارد از مشخصه‌های منحصربه‌فرد این کتاب است. این کتاب صوتی ارزشمند را باهم می شنویم 📻 👈با ما همراه باشید 👉 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
﷽ 🌹 🌹 ✨وَ لَئِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ لَأُخْبِرَنَّ أَهْلَ النَّارِ بِحُبِّي لَكَ إِلَهِي وَ سَيِّدِي إِنْ كُنْتَ لا تَغْفِرُ إِلّا لِأَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ فَإِلَى مَنْ يَفْزَعُ الْمُذْنِبُونَ وَ إِنْ كُنْتَ لا تُكْرِمُ إِلّا أَهْلَ الْوَفَاءِ بِكَ فَبِمَنْ يَسْتَغِيثُ الْمُسِيئُونَ إِلَهِي إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ فَفِي ذَلِكَ سُرُورُ عَدُوِّكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي الْجَنَّةَ فَفِي ذَلِكَ سُرُورُ نَبِيِّكَ وَ أَنَا وَ اللَّهِ أَعْلَمُ أَنَّ سُرُورَ نَبِيِّكَ أَحَبُّ إِلَيْكَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّكَ ، ✨و اگر به دوزخم دراندازى اهل دوزخ را به محبتم به تو آگاه می سازم. خدايم و آقايم اگر جز اوليا و اهل طاعتت را نيامرزى، پس گنهكاران به چه كسی پناه برند، و اگر جز اهل وفا را اكرام ننمايى، پس بدكاران از چه كسى فريادرسى خواهند؟ ، خدايا اگر مرا وارد دوزخ كنى اين موجب خرسندى دشمن توست، و اگر مرا به بهشت وارد نمايى، اين سبب خوشحالی پيامبر توست، و من به خدا سوگند اين را میدانم، كه دلشادى پيامبرت نزد تو، از خرسندى دشمنت محبوب تر است... ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
🌙 🕌 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
🌸 کلام الهی 🌸 🌹 به شهید سوره نور (آیه 41) أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّـحُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ ۖ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٤١﴾ آیا ندانسته ای که هر که در آسمان ها و زمین است و پرندگان بال گشوده، خدا را تسبیح می گویند؟ به یقین هریک نماز و تسبیح خود را می داند؛ و خدا به آنچه انجام می دهند داناست. (۴۱) ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
💞 ✿࿐ تو هنوز اینجایی ࿐✿ 🏴شهادت قسمت سوم: با خودم گفتم: «حتما زنگ را اشتباه زده.» دوباره زنگ به صدا درآمد، اما باز هم اعتنا نکردم. برای بار سوم،زنگ طبقه پایین را زدند. صاحب خانه در را باز کرد. دقایقی نگذشته که یک نفر چشم هایم را از پشت گرفت. دست های گرم و صمیمی و نفس هایِ مهربان و آشنای حسین بود. با تعجب برگشتم و او را پشت سر خود دیدم از خوشحالی فریاد زدم. بچه ها شادی کردند. پرسیدم: «حسین من، کجا بودی؟ یک روز برای من بیش از چند سال سپری شد، همگی به اتاق رفتیم. حسین با بچه ها مشغول بازی شد. من هم چای و غذا آماده کردم. پس از صرف شام به صحبت نشستیم. بابا جمشید پرسید: «حسین جان،چرا نرفتی؟مگر دیروز قرار نبود اعزام شوید؟» حسین گفت: «شکر خدا داوطلب به قدری زیاد بود که خوب ها را دیروز بردند و قرار شد بنجل ها را فردا ببرند؛ اما من برای مسئله دیگری آمدم.» پرسیدم: «چیزی شده حسین من؟» احساس کردم حال و هوای خاصی دارد. علت آمدنش را اینگونه تعریف کرد: دیشب که در پایگاه خوابیدم،خواب دیدم در صحرای کربلا در رکاب مولایم آقا امام حسین (ع) میجنگم. غریب به ۴۰ روز مبارزه کردم و پیروز شدم تمامی رزمندگان به خانه هایشان برگشتند من نیز قصد کردم که برگردم دیدم که از دور آقایی که روی اسب سفید نشسته بودند و پرچم سبزی بر دست داشتند به من نزدیک شدند و صدا زدند: «حسین! پسرم! بایست.» من سوار بر اسب شدم. گفتند: «می خواهم به تو درجه ای بدهم.» پرسیدم: «آقا! چه درجه ای؟» فرمودند: «من درجه را میزنم تو بخوان.» درجه را به سمت چپ سینه من چسباندند. خم شدم و آن را خواندم نوشته شده بود «پسرم تو به خاطر رشادت های فراوانی که از خودت نشان دادی،به درجه شهادت نائل آمد سراسیمه از خواب پریدم و تصمیم گرفتم که به منزل بیایم شما را دوباره ببینم و وصیت نامه ام را بنویسم. حسین از من خواست تا قلم و کاغذ بیاورم؛آوردم و به حسین دادم؛اما او گفت:《 تو بنویس، چون دست خط تو بهتر است.》 📍ادامه دارد..... 📚منبع: تو هنوز اینجایی زندگینامه شهید امینی امشی 🖋نویسنده:هاجر پورواجد ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
✅ 28 فروردین؛ بازپس گیری فاو توسط رژیم بعثی ◀ ارتش عراق با به‌کارگیری گازهای شیمیایی vx در خط اول دفاعی نیروهای ایران، خط را سقوط داد و با استفاده از گازهای خردل و آتش سنگین توپخانه و همچنین به‌کارگیری واحدهای زمینی توانست در بعدازظهر روز ۲۹ فروردین ۱۳۶۷، منطقه فاو را از دست نیروهای ایرانی خارج کند و آن را باز پس بگیرد. 🔸️دلایل موفقیت ارتش عراق در بازپس گیری فاو را می توان در تجزیه قوای ایران، همکاری اطلاعاتی آمریکا با عراق، به هم خوردن موازنه قوا به نفع وی، نبودن یک فرمانده عملیاتی با تجربه در جبهه والفجر ۸ و کمی استعداد یگان ها و آتش های پشتیبانی منطقه عملیاتی والفجر ۸، دانست. ادامه مطلب👇 https://defamoghaddas.ir/2253 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
38.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸حدیث کساء🌸 به نیابت از شهید ابراهیم هادی که عاشق گمنامی زهرا (س) شد....🥀 🍃راس ساعت ۲۱:۳۰🍃 (عج) زهرایی💚🌹 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝