🔺 #وقایع_اربعین
💠 #قسمت_اول
⚫️ #ماه_صفر
⚠️ تنها به #سه_واقعه_مشهور مرتبط با قيام حسيني در اولين #اربعين شهادت سيدالشهداء اشاره مي شود و به وقايع ديگر که طبيعتا در آن زمان رخ داده است عنايتي ندارد.
#اولین_واقعه ❌
1. نخستين زيارت قبر امام حسين عليه السلام توسط جابربن عبدالله انصاري
بشارة المصطفى: از اعمش، از عطيه عوفى روايت شده كه گفت: با جابر بن عبد اللَّه انصارى، جهت زيارت قبر حضرت حسين بن على عليه السّلام، راه افتاديم وقتى به كربلا رسيديم، جابر به كنار آب فرات رفت، و در آن غسل كرد، سپس پارچه اى را به كمر بست و ديگرى را به دوش انداخت [و خود را به هيأت زائران خانه خدا در آورد] آنگاه خود را با عطرى خوشبو كرد.
و قدمى بر نداشت مگر اينكه خدا را ياد كرد تا به قبر نزديك شد [جابر در آن ايام نابينا شده بود و جايى را نمىديد لذا] به من گفت:
📌ياريم كن تا قبر حضرتش را لمس كنم، من او را يارى كردم، روى قبر افتاد و بيهوش شد، آبى به سر و صورتش زدم تا به حال آمد و سه بار صدا زد: يا حسين، و سپس گفت: دوستى، جواب دوستش را نمى دهد، سپس گفت: و چگونه مى توانى جواب بدهى، و حال آنكه رگهاى گردنت بريده شده، و بين بدن و سرت جدايى افتاده است.
من شهادت مى دهم كه تو، فرزند پيامبرانى، و فرزند سرور مؤمنانى، فرزند همراه تقوايى، فرزند سليل هدايتى، تو پنجمين اهل كسائى، تو فرزند سيد نقبائى، تو فرزند فاطمه سيده زنانى، و چرا چنين نباشى و حال آنكه به دست سيد پيامبران به تو غذا داده شد و در دامن پرهيزكاران تربيت يافتى و از پستان ايمان شير خوردى، پاك زيستى، و پاك به شهادت نائل شدى، دلهاى مؤمنان در فراقت ناآرامند، و شك و ترديدى ندارند كه [شهادت] برايت اختيار شده بود. پس سلام خدا و رضوان او بر تو باد، و گواهى مىدهم كه تو بر همان راهى رفتى كه برادرت يحيى بن زكريا رفت.
#خط_مقدم 🇮🇷
🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
🔺 #وقایع_اربعین
💠 #قسمت_دوم
⚫️ #ماه_صفر
⚠️ تنها به #سه_واقعه_مشهور مرتبط با قيام حسيني در اولين #اربعين شهادت سيدالشهداء اشاره مي شود و به وقايع ديگر که طبيعتا در آن زمان رخ داده است عنايتي ندارد.
#دومین_واقعه ❌
بنا بر قولي رسيدن کاروان اسرا به کربلا
سيد بن طاوس مي نويسد:
🔺 قال الراوي و لما رجع نساء الحسين ع و عياله من الشام و بلغوا العراق قالوا للدليل مر بنا على طريق كربلاء فوصلوا إلى موضع المصرع فوجدوا جابر بن عبد الله الأنصاري رحمه الله و جماعة من بني هاشم و رجالا من آل رسول الله ص قد وردوا لزيارة قبر الحسين ع فوافوا في وقت واحد و تلاقوا بالبكاء و الحزن و اللطم و أقاموا ...
هنگامى كه زنان و فرزندان حسين از شام برگشتند و به عراق رسيدند به راهنما گفتند: ما را از راه كربلا ببر. وقتى به موضع قتلگاه رسيدند جابر بن عبد اللَّه انصارى را با گروهى از بنى هاشم و مردى از آل رسول اللَّه يافتند كه براى زيارت امام حسين عليه السلام وارد شده بودند. همه در يك وقت وارد شدند و با يك ديگر شروع به گريه و حزن كردند و لطمه بصورت زدند.
ماتمى بپا كردند كه فوق العاده دلخراش و جگر سوز بود. زنان آن ديار نيز به ايشان پيوستند و عموما چند روزى عزادارى كردند.
#خط_مقدم 🇮🇷
🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
🔺 #وقایع_اربعین
💠 #قسمت_سوم
⚫️ #ماه_صفر
#سومین_واقعه ❌
رسيدن کاروان اسرا به مدينه
بشير بن حَذلَم مي گويد: وقتى نزديك مدينه رسيديم حضرت زين العابدين عليه السلام پياده شد و پس از اينكه خيمه هاى خود را بر سر پا كرد زنان را پياده نمود. بعد به بشير فرمود: خدا پدر تو را كه شاعر بود رحمت كند. آيا تو بر گفتن شعر قادرى؟
گفتم: آرى. يا ابن رسول اللَّه، من نيز شاعرم. فرمود: وارد مدينه شو و خبر شهيد شدن #امام_حسين را بده.
من بر اسب خود سوار شدم و آن را راندم تا وارد مدينه گرديدم.
هنگامى كه بر در مسجد پيغمبر خدا🕌 رسيدم صدا بگريه بلند كردم و اين شعر را سرودم:
اى اهل مدينه (نام مدينه قبلا: يثرب بوده است) جا ندارد كه شما در مدينه بمانيد. حسين مقتول شد!
اين اشکهاى من است كه فرو مي ريزند؛ جسم مقدس امام حسين در كربلا غرقه به خون است و سر مباركش بر فراز نيزه دور ميزند!
بشير ميگويد:
📌سپس گفتم: اين على بن الحسين است كه با عمه ها و خواهرانش نزديك شما بر در دروازه مدينه وارد شده اند. من فرستاده آن حضرت مي باشم، آمدم تا شما را از مكان آن بزرگوار آگاه نمايم. هيچ زن پرده نشين و محجوبه اى نبود مگر اينكه از مكان خود خارج شد.
هيچ روزى نظير آن روز به مسلمانان #تلخ نگذشت...
بشير ميگويد: عموم مردم بر من سبقت گرفتند و متوجه حضرت سجاد(عليه السلام) شدند.
بخدا قسم اگر پيامبر خدا آن طور كه به اين مردم درباره ما سفارش كرده راجع به كشتن ما توصيه ميكرد اينان بيشتر از اين به ما ظلم نمي كردند و ما را نمى كشتند...
#خط_مقدم 🇮🇷
🇮🇷@frontlineIR🇮🇷