eitaa logo
خط مقدم رسانه دفاع مقدس
579 دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
83 فایل
بسم‌رب‌‌الشهدا🌱 ‍ ‍‍ گروه‌ پژوهشی فرهنگی‌ خط‌ مقدم🌷 یک گروه جهادی و مردمی است که توسط خانم های تحصیلکرده و دغدغه مند اداره می شود ، مستند بودن محتوا ها و جلوگیری از تحریف اصل اساسی در این گروه است ارتباط‌ با‌ مدیر کانال👇🏻 @komeyl5484 @aslani70
مشاهده در ایتا
دانلود
؛) 🔆آبروي ما رو بردين! مقر آموزش نظامی بودیم! بعد از عمليات کربلاي پنج، جغله هاي جهاد رو بردن براي آموزش نظامي. گفتند: لازمه. 🤨 چهارمين شب آموزشي بود. گفته بودند که امشب، شب سختي داريم. شام مونو خورديم. کفشامونو گذاشتيم زير پتوها و به کیف خوابيديم. 😴 ساعت دو نصف شب بود که پاسدارا با يه سر و صداي عجيب و غريبي ريختند داخل سالن. هرچه گاز اشک آور داشتند، زدند و هرچه تير مشقي بود، شليک کردند.😨 اما کسي ککش هم نگزيد. اين قدر گلوله ی خمپاره و کاتيوشا دورمون خورده بود که چشم و دل مون از این چیزا پر شده بود.😏 ديدن فايده نداره، شروع کردن به داد زدن: "برادر! بلند شو! پاشو!" فایده ای نکرد. حسابی عصبانی شدن و افتادن به جون بچه ها شروع کردن بچه ها رو زدن و از تخت انداختن شون پايين و هل شون دادن بيرون. منصور داد زد:"چرا مي زنيد؟ چرا هل مي ديد؟"😠 يکي شون داد زد:" خب، بريد بيرون! آبرمونو برديد، شما اومدين آموزش نظامي!"😡 هنوز حرفش تموم نشده بود که بچه ها از خنده ريسه رفتند و ولو شدند وسط سالن. 😂 يکي از پاسدارا رو به دیگران کرد و در حالی می خنديد گفت:" فايده اي نداره، بريم. اينا آدم بشو نيستند." آن ها رفتند و ما تا صبح خنديديم... 🤣🤣🤣🤣🤣🤣 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس 🆔️@frontlineIR 🆔️@frontlineIR
14.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷صدای شهید ابراهیم هادی را می شنوید... شب شانزدهم بهمن ماه ۱۳۶۱، شب عهد بستن شهید ابراهیم هادی و رزمندگان گردان کمیل برای شفاعت یکدیگر در روز قیامت، یک شب قبل از عملیات و ۶ روز قبل از شهادت پهلوان ابراهیم هادی. 💔دستنوشته یکی از شهدای گردان حنظله : امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم. آب را جیره بندی کرده ایم. عطش همه را هلاک  کرده است. همه را جز شهدا که حالا کنار هم در انتهای کانال  خوابیده اند. دیگر شهدا تشنه نیستند. فدای لب تشنه ات ای پسر فاطمه (س)... 📚منبع: سایت نوید شاهد 🌷 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس 🆔️@frontlineIR 🆔️@frontlineIR
🌹شهید «امیر حاج امینی»🌹 💠یکی از شهدای معروف و مشهور دفاع مقدس است که همه او را با یک تصویر معروف می‌شناسند. او متولد پنجم دی ماه سال ۴۰ در روستای علیشار از توابع زرند ساوه است. در لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) به عنوان بیسیمچی مشغول به کار شد، تا اینکه در دهم اسفندماه سال ۶۵ در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. ✍چند ساعتی از شروع عملیات می‌گذشت که امیر گوشه خلوتی را برای خودش انتخاب کرد و بر روی کاغذ چند کلامی نوشت که برای آیندگان به یادگار بماند. در دستنوشته شهید امیر حاج امینی آمده است: «از شما خواهش می‌کنم و می‌خواهم همیشه چند موضوع را مد نظر داشته باشید: هرگز دروغ نگویید، زود قضاوت نکنید، گذشت و ایثار داشته باشید، خوشرو و خوش‌برخورد باشید و اینکه جبهه‌ها را پر نگه دارید. خدایا ما را ببخش و بیامرز! خدایا عاقبت به خیرمان بگردان. خدایا ما را آنی به خودمان وا مگذار. خدایا معرفت شناخت به ما عطا کن. خدایا امام عزیز و بزرگوارمان را حفظ بفرما. آمین یا رب العالمین.🙏 بنده حقیر امیر حاج امینی- ۶۵/۱۰/۱۹ روز جمعه ساعت ۱۲:۳۰ 📚منبع: خبرگزاری دفاع مقدس 🌷 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️السلام علیک یا ابا عبدالله♥️ حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) و شهدا... شهیدی که جز سلام بر حسین چیزی نگفت...💔♥️ ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
؛) 🌹خاطرات رزمندگان در دفاع مقدس🌹 شوخ طبعی رزمنده ها در جبهه😅 سرش افتاده بود، پیوند کردیم.... 🌹 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
📸 شاید خیلی از ما عکس نوجوان رزمنده‌ای که اسلحه به دست کنار تانک خوابیده را دیده باشیم. عکسی که در آن مسئولیت‌پذیری یک نوجوان در قبال مملکت و دین‌اش مشهود است. این عکس متعلق به شهید ۱۳ ساله «علیرضا محمودی» است که داوطلبانه عازم جبهه شد و در ۲۷ بهمن ماه ۱۳۶۱ در فکه با اصابت خمپاره ۶۰ به شکم مجروح شد و ۲۹ بهمن ماه در بیمارستان آیت‌الله کاشانی اصفهان به شهادت رسید. 🔸️عکاس این عکس می گوید: در منطقه فکه با ماشین در حال حرکت بودیم. دیدیم تانک ایستاده بود و داخل تانک کسی نبود. یک دفعه چشمم به نوجوان رزمنده‌ای افتاد که تفنگ در دست، کنار تانک خوابیده است. تا از این رزمنده عکس گرفتم، با صدای دوربین‌ام بیدار شد و اسلحه را به سمت من گرفت و گفت: «جنابعالی؟» گفتم: «خبرنگار و عکاس هستم.» گفت: «حکمی چیزی داری یا نه؟» حکمم را نشان دادم و گفت: «خب، حال شما چطوره؟» بعد از احوالپرسی به طرف ماشین ما آمد. ما در ماشین نارنگی داشتیم. خندید و گفت: «نارنگی هم که خوردید شما.» 📚منبع: خبرگزاری دفاع مقدس 🌷 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷💕 خط مقدم💕🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═════ ࿇ ═════╗ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷@frontlineIR🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ╚═════ ࿇ ═════╝
°•╼﷽╾•° شب جمعه به یاد امام و شهدا به یاد فرمانده گردان ۴۱۰ غواصی لشکر ۴۱‌ ثارالله کرمان "شهید سردار حاج‌ احمد امینی" شب عملیات والفجر۸ یکی از بچّه‌ها پیشانی حاجی را بوسید و پرسید: حاجی، امشب دوست داری ترکش به کجای بدنت بخوره؟ "بی‌هیچ توضیحی دست گذاشت روی پیشانیش و گفت: «دوست دارم امشب یک قسمت از بدنم را در راه خدا بدهم. امام‌حسین(ع) در این راه سر داد، منم دوست‌دارم یک‌قسمت از سرم باشد» وقتی خبر شهادتش در کنار اروند پیچید؛ گفتند ترکش قسمتی از سر حاجی را بُرده! 🌹 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
°•╼﷽╾•° 📸 ابراهیم خلیل(ع) یک اسماعیل به قربانگاه بُرد ندا آمد بازگرد! اما پدران شهداء دسته گلها به مقتل فرستادند گاهی فقط پیکر می‌آمد گاهی اِرباً اِربا می‌آمد و گاهی همان ‌هم دیگر نمی‌آمد... 🌷 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
°•╼﷽╾•° 📸 چه کسی خبر دارد از دل مادری که پسرش موقع رفتن سرش را خم کرد تا از در خانه رَد شود ولی بعد از چند سال فقط چند تکه استخوان از او آوردند ..! 🌹 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
19.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 با سید شهیدان شهدای ایران 💚 💚 ⚘اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، ⚘ ⚘اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، ⚘ ⚘اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،⚘ ⚘ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، ⚘ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،⚘ ⚘ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،⚘ ⚘ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ،⚘ ⚘ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی⚘ ⚘ طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ،⚘  ⚘وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
؛) 🔆آبروي ما رو بردين! مقر آموزش نظامی بودیم! بعد از عمليات کربلاي پنج، جغله هاي جهاد رو بردن براي آموزش نظامي. گفتند: لازمه. 🤨 چهارمين شب آموزشي بود. گفته بودند که امشب، شب سختي داريم. شام مونو خورديم. کفشامونو گذاشتيم زير پتوها و به کیف خوابيديم. 😴 ساعت دو نصف شب بود که پاسدارا با يه سر و صداي عجيب و غريبي ريختند داخل سالن. هرچه گاز اشک آور داشتند، زدند و هرچه تير مشقي بود، شليک کردند.😨 اما کسي ککش هم نگزيد. اين قدر گلوله ی خمپاره و کاتيوشا دورمون خورده بود که چشم و دل مون از این چیزا پر شده بود.😏 ديدن فايده نداره، شروع کردن به داد زدن: "برادر! بلند شو! پاشو!" فایده ای نکرد. حسابی عصبانی شدن و افتادن به جون بچه ها شروع کردن بچه ها رو زدن و از تخت انداختن شون پايين و هل شون دادن بيرون. منصور داد زد:"چرا مي زنيد؟ چرا هل مي ديد؟"😠 يکي شون داد زد:" خب، بريد بيرون! آبرمونو برديد، شما اومدين آموزش نظامي!"😡 هنوز حرفش تموم نشده بود که بچه ها از خنده ريسه رفتند و ولو شدند وسط سالن. 😂 يکي از پاسدارا رو به دیگران کرد و در حالی می خنديد گفت:" فايده اي نداره، بريم. اينا آدم بشو نيستند." آن ها رفتند و ما تا صبح خنديديم... 🤣🤣🤣🤣🤣🤣 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝