eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
967 عکس
54 ویدیو
48 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 1️⃣ ☑️ مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی برگزار می کند؛ 🔘 سلسله نشست های فلسفی 🌐 موضوع نشست اول: حقیقت ماهیت و چگونگی هستی شناسانه و معرفت شناسانه عینیت ماهوی ❇️ با حضور استاد محترم: حجت الاسلام و المسلمین 🕢 زمان: پنج شنبه 29 آبان ماه ساعت 7 الی 9 صبح 🏠مکان: موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) طبقه سوم 🌐 لینک شرکت مجازی در نشست: https://b2n.ir/452241 ✔️ توضیحاتی در مورد نشست اول: https://eitaa.com/fvtt_ir/2836 ✔️ سؤال نشست اول: https://eitaa.com/fvtt_ir/2837 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 1️⃣ ☑️ توضیحات در مورد 🔺 این سلسله نشست ها با توجه به موضوعات و مباحثاتی که در برخی کلاس های می شود، شکل می گیرد؛ و تلاش دارد به اهم موضوعاتی که بعد از مباحثه و چکش خوردن بین طلاب دوره به عنوان سؤال بالا می آید، بپردازد. دبیر نشست موظف است که سؤال مطرح شده را کمی ورز بدهد و به صورت خلاصه برای استادی که دعوت می شود بفرستد؛ که سؤال نشست اول در پست بعد ارسال می گردد. 🔺 همچنین قبل از نشست تعدادی از طلاب روی موضوع نشست آتی گفتگو می کنند و اگر نیاز بود یک نیز برای آن برگزار می شود. برای نشست اول یک پیش نشست برگزار شد که در آن یک طرح بحثی که برخی طلاب مطرح کرده بودند و با اتکا به بحث رجوع علم حصولی به حضوری که در مرحله 11 مطرح می شود، سؤال عینیت ماهوی در بحث وجود ذهنی را بی وجه می دانستند؛ پاسخ داده شد. در آن پیش نشست که فایل صوتی و خلاصه ای از محتوای آن ذیلا تقدیم می شود، حاج آقای به پاسخ این بحث پرداختند. (در تقریر پیش نشست سعی شد مباحث استاد امینی نژاد در این بحث تقریر شود.) 🔉 فایل صوتی پیش نشست، نشست اول را از لینک زیر دانلود بفرمایید: https://b2n.ir/300577 🏷 خلاصه متن پیش نشست، نشست اول را از لینک زیر دانلود بفرمایید: https://b2n.ir/865821 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 1️⃣ 📝 سؤال : 🔺 ادعای حکما در بحث وجود ذهنی این است که چون وجود خارجی نمی تواند به ذهن بیاید، ولی ماهیت نسبت به ذهن و خارج ارسال دارد لذا هم می تواند در ذهن تحقق داشته باشد و هم می تواند در خارج تحقق داشته باشد. 🔺 مرحوم علامه طباطبایی در بحث نفس الامر بعد از اثبات اصالت وجود و اینکه متن خارج را صد درصد وجود پر کرده است، می فرمایند اگر توسعه در مفهوم وجود بدهیم می توانیم برای یک سری حیثیات و صفات وجود نیز نفس الامریت قائل شویم، و برای آن ها تقرری در خارج قائل شویم. یکی از این حیثیات ماهیت است که به عنوان حیثیت تقییدیه نفادیه تقرر دارد. 🔺 از آنجا که عینیت ماهیت ذهنی با ماهیت خارجی در بحث وجود ذهنی در نهایت با اشکالاتی که به نظریه حکما وارد می شود، همچنان با چالش هایی مواجه هست؛ چه با تقریر حمل اولی و شایع و چه با تقریر اینکه عینیت یعنی عینت در حکایتگری؛ به نظر می رسد که با دو ماهیت رو به رو هستیم؛ یکی ماهیتی که حیثیت نفادیه این وجود خاص است و به همین شکل حیثیت تقییدیه ای در خارج تحقق دارد؛ و یکی هم مفهوم ماهیت در ذهن است که علامه آن را ظهور الوجود للذهن می دانند؛ به اولی ماهیت موجوده و به دومی ماهیت مفهومه می گوییم. 🔺 ماهیت موجوده حیثیت تقییدیه نفادیه این وجود خاص است؛ و از این وجود خاص جدا نیست؛ ما در خارج وجود متعین داریم و تعین آن وجود متعین که از سقف دارایی آن انتزاع می شود؛ تعین این وجود متعین، تعین اوست و اینطور نیست که مرسل و رها از خارج و ذهن باشد که یک بار به وجود خارجی موجود شود و یک بار به وجود ذهنی. اگر بحث را روی کلی طبیعی ببریم باز سؤال می شود که این تعین خاص این وجود خاص رابطه اش با کلی طبیعی چطوری می شود؟ اصلا تقرر کلی طبیعی به چه شکلی است که هم تعین این وجود خاص در خارج مصداق آن است و هم تعینی که صورت ذهنی این وجود خاص دارد مصداق آن است؟ به هر حال به هر شکلی که این وجود خاص و متعین فرد کلی طبیعی شود، در نهایت ما هم به آن تعین خاص این وجود خاص ماهیت می گوییم، هم به کلی طبیعی متقرر در دل آن (به هر نحوی از تقرر) ماهیت می گوییم و هم به صورت ذهنی که از این ماهیت داریم ماهیت می گوییم! 🔺 پس ما یک ماهیت مفهومه داریم که ظهورات الوجود للاذهان هستند و یک ماهیت موجوده داریم که حیثیت نفادیه وجود هستند؛ یک ماهیت کلی طبیعی داریم که می خواهد ادعا کند که من هر دوی این ها را شامل می شوم. 🔺 از طرفی دیگر در مقوله شناخت عینیت ماهیت مفهومه با ماهیت موجوده را درک می کنیم و همین عینیت مقوله علم و شناخت را در انسان می سازد. انسان بالوجدان درک می کند که شناخت او مطابق خارج است و با توجه به تلاش حکما برای توجیه عینیت معلوم بالذات با معلوم بالعرض (یا عینیت حاکی و محکی) بحث عینیت ماهیت را به میان آوردند؛ اولا این عینیت ماهیت مفهومه و ماهیت موجوده به چه شکل تأمین می شود تا مقوله شناخت و علم به هم نخورد؟ به عبارتی مشکل معرفت شناسی ما در تطابق ماهیت مفهومه به عنوان ظهور الوجود للذهن و ماهیت موجوده به چه شکل برطرف می شود؟ ثانیا ماهیت چه نحو حقیقتی است که کشش این را دارد که بگوییم موجوده و مفهومه اش در عین اینکه غیرتشان واضح است عین همدیگر هستند؟ آیا واقعا با یک اشتراک لفظی بین این دو ماهیت (موجوده و مفهومه) مواجه نیستیم؟ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 1️⃣ 🔉 🌐 موضوع : حقیقت ماهیت و چگونگی هستی شناسانه و معرفت شناسانه عینیت ماهوی ❇️ با حضور استاد محترم: حجت الاسلام و المسلمین 🕢 زمان برگزاری: پنج شنبه 29 آبان 99 ✔️ توضیحاتی در مورد نشست اول: https://eitaa.com/fvtt_ir/2836 ✔️ سؤال نشست اول: https://eitaa.com/fvtt_ir/2837 🔊 همین فایل صوتی را می توانید از لینک زیر نیز بفرمایید: https://b2n.ir/386892 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 2️⃣ ☑️ مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی برگزار می کند؛ 🔘 سلسله نشست های فلسفی 🌐 موضوع نشست دوم: نحوه تقرر ماهیت ❇️ با حضور استاد محترم: حجت الاسلام و المسلمین 🕢 زمان: پنج شنبه 27 آذر ماه ساعت 7 الی 9 صبح 🏠مکان: موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) طبقه اول 🌐 لینک شرکت مجازی در نشست: (شرکت عمومی فقط مجازی مقدور است.) https://b2n.ir/452241 ✔️ توضیحات و سؤالات نشست دوم: https://eitaa.com/fvtt_ir/2904 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 2️⃣ ☑️ توضیحات در مورد 🔺 نشست دوم ادامه همان نشست اول است، بعد از برگزاری نشست اول و ارائه نظر جناب استاد امینی نژاد در مورد بحث نحوه تقرر ماهیت، و بحث کلی طبیعی و بیان چگونگی تأمین عینیت ماهوی؛ طلاب سال دوم دوره جامع حکمت و عرفان که مخاطب اصلی این نشست ها هستند، یک پیش نشستی برگزار گردند که در آن یک بار نظر جناب استاد امینی نژاد بر اساس متن پیاده شده نشست توسط یکی طلاب (حاج آقای ) تقریر شد و روی نظر ایشان مباحثه ای صورت گرفت و سؤالات و ابهامات طلاب یادداشت شد و خدمت استاد ارسال گردید که جلسه دوم پاسخ به سؤالات و ابهاماتی باشد که در مطرح گردیده است. 🔺 تقریری سؤالات و ابهاماتی که خدمت جناب استاد امینی نژاد ارسال شده است به شکل زیر است: (تقریر را یکی از طلاب نوشته اند.) ☑️ تقریر بسیار موجز نظر استاد امینی نژاد: 🔺 جناب در بحث کلی طبیعی قائل به می شوند، یعنی کلی های طبیعی در یک عالمی به نام عالم ماهیات که اصلا کاری با عالم وجود ندارد تقرر دارند؛ نحوه تقرر آن ها اصلا به شکل حد الوجودی و حیثیت نفادیه وجود بودن نیست، اساسا کلی های طبیعی نسبت به وجود و عدم و نسبت به هر دو چیز مقابل هم استواء نسبت دارند؛ یک حقیقتی مرسل از همه چیز که خودش باشد و خودش حتی در مقابل معدوم مطلق هم نمی ایستد. بله وقتی این کلی های طبیعی با عالم وجود و دار تحقق ارتباط می گیرند به شکل حیثیت نفادیه وجود یا حد الوجودی تقرر پیدا می کنند، اما خودشان نسبت به حدالوجود شدن و نشدن استواء نسبت دارند. اینجا هم عینیت به این شکل درست می شود که کلی طبیعی واقعا خودِخودِخودش هم در خارج تقرر دارد و هم در ذهن تقرر دارد و هم در عالم ماهیات؛ زیرا مقید به قید هیچ یک از این ها نیست و این همان اطلاق مقسمی است. 💢 1️⃣ 🔘 مهم ترین سؤالات و ابهاماتی که نسبت به نظر استاد امینی نژاد وجود دارد به شرح ذیل است: 1️⃣ آیا این بحث با اصالت وجود ناسازگار نیست؟ 🔺 توضیح اینکه شما در اصالت وجود ثابت کردید که متن واقع و خارج را 100 درصد وجود پر کرده است و هیچ غیر متن پر کنی در کنار وجود تصویر ندارد و ماهیات و معقولات ثانی فلسفی اگر تقرری دارند، به عنوان حیثیت نفادی و اندماجی وجود است که تقرر دارند و الا هیچ متنی از خارج را پر نکرده اند؛ آیا قائل شدن به یک عالمی به نام عالم ماهیات که اساسا نمی توان وجود یا عدم وجود را در مورد آن به کار برد و هیچ ربطی به عالم وجود هم ندارد؛ یک غیر در کنار وجود درست نمی کند؟ آیا از ایده تقرر بالعرض و بالتبع وجود داشتن ماهیات که در بحث اصالت وجود مطرح می شود عدول نشده است؟ زیرا در این ایده ماهیات خود دارای ثبوت و نفس الامریت هستند و هیچ ربطی به وجود ندارند، نه ربط بالعرضی و نه بالتبع و المجازی! ❇️ به نظر می رسد ایشان اینطوری پاسخ بدهند که نه خیر این مخالف اصالت وجود نیست، ما اساساً غیر متن ساز در کنار وجود درست نکردیم؛ بله ماهیت بالتبع و العرض وجود تقرر ندارد، ماهیت ماهیت است و با وجود هیچ کاری ندارد؛ نسبت به وجود و عدم علی السویه است یعنی همین دیگر. ادبیات بالتبع و بالعرض وجود تحقق داشتن ماهیات مربوط به دار تحقق و وجود است، و همانطور که گفتیم ماهیات وارد دار تحقق که می شوند به شکل حیثیت نفادیه بودن وجود تقرر پیدا می کنند و تازه حد الوجود می شوند. 2️⃣ لازمه این نظام ثنوی ماهیت و وجودی که با نظر شما درست می شود این است که ترکیب همینطور برود و برود تا ذات باری تعالی نیز مرکب شود. چون این دو نظامی که شما به طور موازی در کنار هم چیدید ارتباط روشنی با هم ندارند و همینطور تا مرتبه ذات باری باید بالا بروند. ❇️ به نظر می رسد ایشان اینطور پاسخ بدهند که بله همینطور است، این ترکیب همینطور می رود تا ذات باری، و ذات باری مرکب ترین مرکب ها ست و همه این حقایق پایین در ذات حضور دارند. منتها در مرتبه ذات همه این ها به شکل معقول ثانی فلسفی تقرر دارند و لذاست که باعث ترکب ذات نمی شود، بلکه همه این حقایق چه وجودی و چه ماهوی به شکل معقول ثانی فلسفی در ذات باری تقرر دارند و این به وحدت باری لطمه ای نمی زند. 👇🏻 ادامه در پست بعد 👇🏻 .
💠 2️⃣ ☑️ توضیحات در مورد 💢 2️⃣ 🔘 ادامه مهم ترین سؤالات و ابهاماتی که نسبت به نظر استاد امینی نژاد وجود دارد: 3️⃣ به نظر می رسد مهم ترین سؤال نسبت به نظر استاد امینی نژاد این باشد که چه زمینه نفس الامری برای ارتباط عالم ماهیات با عالم وجودات هست؟ چرا باید آن ذات بیاید و در عالم وجود به شکل حد الوجود در بیاید؟ ماهیات که در عالم خود تقرر دارند و برای ماهیت بودنشان به وجود نیاز ندارند؛ وجود هم که خود اصیل است و متن واقع را خود پر کرده است و نیازی به آن نظام ماهوی ندارد؛ چرا باید این دو نظام موازی در هم بیامیزند؟ ماهیت با چه زمینه و توجیه نفس الامری باید بیاید به شکل حد الوجود در بیاید؟ وجود با چه زمینه و توجیه نفس الامری باید با چنین چیزی ارتباط بگیرد و به قول جناب استاد ماهیات را در خود هضم کند، بدون اینکه هیچ زیادتی بر خودش ایجاد بشود و یا هیچ درصدی از متن را برای ماهیت جا باز کند؟ ❇️ به نظر ایشان این سوال را با بحث اعیان ثابته جواب خواهند داد، اینکه اعیان ثابته در عالم اله و صقع ربوبی هستند و آنجا هنوز خلق و جعلی صورت نگرفته است و هنوز در عالم خدا هستیم؛ تازه در آنجا هم خود تعین اول و ثانی را داریم و تجلیاتی که در تعین ثانی آمده است؛ منتها در تعین ثانی علاوه بر آن تجلیات اسمائی یک نقشه نیز برای کل عالم وجود دارد که این ها همان ها هستند که علم خداوند به ما سوی را تأمین می کنند؛ این اعیان ثابته مجعول نیستند و جزو لوازم ذات خود حضرت حق هستند و به لا مجعوله بودن خود خدا این ها نیز لا مجعوله هستند. 🔺 اگر اینطور باشد 🤯 نقل سؤال می شود به خود اعیان ثابته و پرسیده می شود که اعیان ثابته لازم خود ذات باری هستند یا لازمه اسمائی که در تعین ثانی تحقق دارند؟ هر کدام که باشد چه زمینه نفس الامری برای تقرر چنین چیزهایی داریم که باید حقائقی باشند که مجعول نیستند و رائحه ای از وجود را نیز نچیشیده اند (ما شمت رائحة الوجود!)؟ اینکه در عالم صقع ربوبی هستیم و هنوز وارد عالم خلق نشدیم که بخواهد اعیان ثابته حیثیت نفادیه آن باشند یعنی چه؟ مگر تعین اول و تعین ثانی معلول ذات نیستند؟ اگر معلول هستند پس خود آنها وجود هستند، انگار نظام جعل و وجود در تقریر شما از عالم خلق تازه آغاز می شود و اساسا در عالم امر جعل و وجود نداریم! اگر اسمائی که در تعین ثانی تجلی پیدا می کنند، وجود هستند پس همه این اعیان ثابته باید حیثیت نفادیه / حد یک سری وجود در تعین ثانی باشند و اگر اینطور باشد دیگر یک عالم موازی ثابت نکردید؛ همانطور که در این پایین ماهیات حیثیت نفادیه وجودات هستند آنجا نیز اینچنین خواهد بود. 🔺 اگر اساسا دارید این بحث عالم ماهیات را می برید در تعین ثانی و آنجا تقرر برایش قائل می شوید، دیگر نباید یک عالمی موازی عالم وجود قائل بشوید؛ باید بگوییم که یک عالم ماهیات دارید که در صقع ربوبی است (انگار نقشه تمام موجودات عالم است) بعد کل عالم خلق بعداً بر اساس آن نقشه جعل و خلق می شود؛ یعنی ما تا مادامی که در عالم خلق هستیم (اعم از عالم ماده و مثال و عقل) ماهیات حد الوجود / تعین الوجود / حیث نفادی وجود هستند و کلی طبیعی کاملا قابلیت این را دارد که به عنوان حیث نفادی یک وجود سعی در عالم عقل تصویر شود و هیچ مشکلی با نظر شما هم نخواهد داشت. یعنی من فاعل شناسا مادامی که در عالم خلق هستم ماهیت را حد الوجود می بینم و اساسا راهی به این ندارم که ذات ماهیت را جدای از وجود بنگرم؛ لذاست که می گویند تخلیه از وجود عین تحلیه به وجود است؛ 🔺اگر اساساً انا لله و انا الیه الراجعون ما که عرفا با دو اصطلاح قوس نزول و صعود توضیح می دهند، به این است که ما به عین ثابت خود در تعین ثانی بر می گردیم؛ آیا این به معنای یک اصالت ماهیت بدخیم نیست؟ یعنی آن چیزی که حقیقت اشیاء در عالم خلق را تشکیل می دهد ماهیت آن هاست نه وجودشان، این شیء در سیر کمالی خود وقتی که به سمت حق بر می گردد نهایتا تبدیل به یک ماهیت می شود، یعنی بساط وجود بساطی است برای قوس نزول و وقتی که آن ماهیت ضعیف می شود این وجود بروز پیدا می کند، با حرکت جوهری (جبری و اختیاری) باید حرکت کند و برود تا به آن ماهیت خود برگردد. .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 2️⃣ 🔉 🌐 موضوع : نحوه تقرر ماهیت ❇️ با حضور استاد محترم: حجت الاسلام و المسلمین 🕢 زمان برگزاری: پنج شنبه 27 آذرماه 99 ✔️ توضیحاتی در مورد نشست دوم + سؤال نشست: https://eitaa.com/fvtt_ir/2904 🔊 همین فایل صوتی را می توانید از لینک زیر نیز بفرمایید: https://b2n.ir/249742 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac