#عکس_نوشت
آینه را خودت برایم خریدی.
فاصلهات کم و سنگات کوچک بود؛ تو شوخیشوخی پرتابش کردی اما آینهام، جدیجدی تَرَک برداشت.
عذرخواستی؛
بخشیدمت؛ میدانی چرا؟
از هزار باره دیدن خودم راضی بودم. دیگر تنها نبودم وقتی تو نبودی.
31.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
من پای روضههای پدرم شبیه کودکی هستم که قصهی هزاربار شنیده را با ولع میشنوم. انگار همه چیز دارد برای بار اول اتفاق میافتد؛ تازه و غیرتکراری ...
من توی لحظهلحظهی روایتی که پدرم از کربلا میسازد؛ غرق میشوم ...
روایتخوانی من در ویژه برنامه فصل باران
.
«محمدرضا جوان آراسته»
zil.ink/mrarasteh
هدایت شده از گاه گدار
این فراخوان رزم است..mp3
2.32M
🔴 شهریور و مهر امسال، پر از تقابل دوباره جریان انقلابی و ضد انقلاب خواهد بود.
سالگرد مهسا امینی، بازروایت اتفاقات مهر و آبان سال گذشته و تکرار روایتهای راست و دروغ در مخالفت با انقلاب، برنامه جبهه ضد انقلاب است.
🟢 حالا که تحرکات طرف مقابل معلوم و صفآرایی راویان ضد انقلاب روشن است، ما هم باید هم صف و هم صدا و هم جهت باشیم و توانمان را برای ساختن روایتی واقعگرایانه از ماجراهای سال گذشته و ارزشهای انقلاب و آرمانهای ایران ارائه بدهیم.
«خط روایت»، خط مقدم جنگ ماست. با حضور شما، حتما خطی محکمتر و قدرتی بیشتر خواهیم داشت.
🟠 این یک دعوتنامه است برای پوشیدن لباس رزم، بسم الله.
https://eitaa.com/joinchat/805110265Cfd9c7c01e5
#عکس_نوشت
#عکسهای_راوی
تلخی ماجرا آنجاست، که کادر و دکترهای این کلینیک همگی محجبه و مذهبی هستند.
حالا شما بفرمایید این سبک درخواست، از سَر ضعف است یا قدرت؟
@gahnevis
#بریدۀ_کتاب
#داستایفسکی
#شبهای_روشن
- همین حالا شروع کنید و داستان زندگیتان را بگویید.
من دستپاچه شدم و با تعجب گفتم:
- داستان زندگیام؟ کی به شما گفت که زندگی من داستانی دارد؟ من هیچ داستانی ندارم...
حرفم را برید:
- چطور زندگیتان داستانی ندارد؟ پس چهجور زندگی کردهاید؟
@gahnevis
#تشویق_بلند
در این شرایط مالی و اقتصادی وقتی کتابفروش، چنین اطلاعیهای درج میکند، یعنی صاحب ایده و فکر غیرتجاری است. شیر مادر و نان پدر حلال جانش. حمایت از او از اوجب واجبات است.
http://ble.ir/join/ODU1MTRiZW
@gahnevis
#کوتاه_نوشت
#مهندس_احمدی
پسر دستوپا داری است. پسر میگویم چون ۵سال از من کوچکتر است. علیرغم اینکه در محلمان چند تعویض روغنی هست ولی ماشینم را پیش او میبرم. خودش دست تنها همه کارهایش را انجام میدهد. فقط دو اشکال دارد؛ یکی اینکه من را به احمدی میخواند و دوم اینکه مهندس صدایم میکند. یکبار آن اوایل گفتم: آقا عادل! من نه مهندسم، نه احمدی!
گفت: ببخشید مهندس!
آن موقع خندیدم. فکر کردم شوخی میکند. اما وقتی بعد از طی ۵۰۰۰ کیلومتر ماشین، پیشاش رفتم، دست بلند کرد با خوشحالی گفت: سلام مهندس احمدی!
از آن روز فهمیدم من برای این آدم مهندس احمدیام! اگر امروز در مدت زمانی که کنارش ایستاده بودم کسی زنگ میزد و میگفت: جناب مهندس احمدی!
حتما جواب میدادم: بله بفرمایید!
#gahnevis
هدایت شده از دختر دریا
بعضی وقتها
کاش
و
شاید
و
امیدوارم
و
از این حرفها نداریم.
بعضی وقتها سروکارمون با
بایدهاست.
باید از پسش بربیایم.
باید...!
#باید
@dokhtar_e_daryaa
#بریدۀ_کتاب
#کوتاه_نوشت
برایم ... هدیه فرستادید،
اما گوش کنید ماکار آلکسیهویچ! ... آه که چقدر دوست دارید ولخرجی کنید.
من به این چیزها احتیاجی ندارم. اینها چیزهائی کاملا غیرضروری هستند.
میدانم مرا دوست دارید، مطمئنم. و دیگر دلیلی ندارد با هدیههایتان بخواهید این را به من یادآوری کنید.
هدیههائی که پذیرفتنشان از شما برای من دردناک است...
تو را به خدا، یک بار و برای همیشه از این کارتان دست بردارید.
خواهش میکنم.
〰〰〰〰〰〰〰〰
همه کتاب میخوانند برای لذت بردن؛ من کتاب میخوانم برای مرور تجربههای زیستهام.
چه دردی دارد این خودآزاری!!
〰〰〰〰〰〰〰〰
#بیچارگان
#فئودور_داستایفسکی
@gahnevis
#خُرده_روایت
#قسمت_۱
#موکب_اول
همسر جان دیشب گفت: «فردا مادر و خواهر و خواهرزادههایم عازم نجفاند.»
دلم لرزید. سکوت کردم.
ادامه داد: «گفتم ناهار بیان اینجا.»
سری از سر رضایت تکان دادم. بالاخره چند روزی نمیدید و دلتنگ میشد. سکوتم را ادامه دادم.
گفت: «پیش خودم گفتم بذار اولین موکب سفرشون، خونۀ ما باشه!»
برق کلاماش مرا گرفت. خانهام فردا اولین موکب زائر اربعین میشود.
*عکس از محیالدین سرمد؛ طریق العلماء-اربعین ۱۴۰۲
#خط_روایت
#اربعین
@gahnevis