eitaa logo
گله‌دار ۳۱۳
330 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
252 ویدیو
3 فایل
شناسه ارتباطی : @galehdar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 گلایه‌ی شدید امام جمعه‌ی گله‌دار از مسئولین و وزارت کشور در رابطه با 🔸 انتظار داشتیم در دهه‌ی فجر، به شهرستانی ارتقاء پیدا کند؛ ما از مسئولین گلایه‌مندیم. در گذشته به این منطقه شده و خواسته‌ی زن و مرد، پیر و جوان، شیعه و سنی از این است زمان را از دست ندهند و این لکه‌ی ننگ را از پاک کنند ؛ به این خواسته‌ی بحق گله‌دار رسیدگی کنید. وقتی به تاریخ و گذشته نگاه می‌کنیم، و در کنار هم قرار گرفته بودند اما چرا گله‌دار عقب افتاده؛ این خواسته‌ی هست و هم توجه کنند و اجازه ندهند زمان بگذرد. 🔹 ۲۸ بهمن ماه ۱۴۰۱ گله‌دار 📡 گـله‌دار فـردا https://eitaa.com/galehdar_farda
🔸 انتشار بمناسبت ۱۴ مرداد سالروز صدور فرمان گذری کوتاه بر نقش مردم دیار در نهضت و دومین حرکت ▫️ در تاریخ صد ساله‌ی اخیر ایران، در نهضت‌ها و حرکت‌ها، وجوه اشتراکیِ آموزنده‌ای وجود دارد که می‌تواند چراغ روشنگر راه نارفته و ناآزموده‌ی افرادی باشد که می‌خواهند به ضوابط اسلامی عمل کنند. یکی از مهم‌ترین حوادث، جریان و روشنگری‌های «شهید آیةاللّٰه شیخ فضل‌اللّٰه نوری» در رابطه با است. ▪️ بیان تاریخی نهضتی که با تلاش و پایمردی به پیروزی‌های اولیه دست یافت و سپس در اثر نفوذ بی‌ضابطه و بی‌آرمان در صفوف بالای نهضت، مسیر و شعائر اولیه‌ی آن دستخوش تحریف شد. بانیان اصلی آن نهضت، نه تنها منزوی و کنار گذاشته شدند بلکه یکی از فداکارترین و با سابقه‌ترین آنان را مأموری ارمنی در میدان اصلی شهر و جلوی چشم مسلمین به دار کشیدند و را شهید کردند و نه تنها صدای اعتراضی برنخاست، بلکه مردم به عرض تهنیت و شادباش یکدیگر پرداختند. ▫️ از دهه‌ی دوم قرن چهاردهم (۱۳۲۴ هـ‌ق - دوره‌ی مظفرالدین شاه) که جنبش و نهضت مشروطه و مشروعه شکل گرفت و گسترش یافت و تمامی را در برگرفت و در نهایت با تأسیس «مجلس شورای ملی» و تغییر در ساختار سیاسی اجتماعی ایران و پیروزی و روی کار آمدن اولین حکومت مبتنی بر قانون در ایران رسید، شاهد رهبری این نهضت بزرگ توسط علمای دین و بالطبع در جنوب نیز شاهد ظهور «آیةاللّٰه‌العظمیٰ سید عبدالحسین لاری» هستیم که رهبری دینی جنبش را در آن ناحیه بر عهده داشت. ▪️ رهبری جریان مشروطه در منطقه‌ی نیز توسط عالم جلیل‌القدر آیةاللّٰه آقا سید میرابوالحسن فالی معروف به انجام می‌شد و در عرصه‌ی سیاسی نیز همفکر و همگام با سیدلاری بود. آقامیر فالی با شهامت و شجاعت و از خودگذشتگی با زورگویان، هماره در ستیز و با محرومان و درماندگان یار و غمخوار بود. با در راه و دفاع از و همچون در ارتباط و از حامیان مشروطه‌خواهان و از همفکران سید لاری بود. بین آقامیر فالی و رئیسعلی دلواری و دیگر مبارزین دلیر تنگستان نامه‌هایی رد و بدل می‌شد. ▫️ «مرحوم حاجی خان وراوی» از جمله شخصیت‌هایی است که تربیت‌شده‌ی مکتب آقامیر فالی است؛ حاجی خان در عین‌حالی که حاکم و ضابط منطقه‌ی و بوده در نهضت سید لاری، یکی از یاوران ایشان در برقراری نظم و امنیت شهر بوده است. همکاری حاجی خان با سید لاری به توصیه‌ی آقامیر فالی صورت گرفته است و حاجی خان که از مریدان و بلکه فداییان آقامیر فالی بود، بنابر دستور آقامیر فالی راهی لار می‌شود و با سید لاری همکاری می‌کند. ▪️ نقش عالم بزرگی همچون آقامیر فالی در منطقه‌ی گله‌دار و همچنین اقدامات نظامی به رهبری «علی اکبر خان گله‌داری» مورد توجه جدی است که در این استقلال‌سازی و ایجاد حکومت اسلامی، مردم منطقه‌ی گله‌دار نیز همراه و همیار بوده‌اند و کارهای مهمی نیز انجام می‌داده‌اند که علاوه بر همراهی با سید لاری، جریان مشروطیت را نیز همراهی کرده‌اند و این افتخاری است برای ناحیه‌ی گله‌دار که در آن برهه از زمان، جزء مردمانی بوده‌اند که برای اولین‌بار در تاریخ حکومت اسلامی شرکت کرده و مجاهدت داشته‌اند. منبع: کتاب «گله‌دار نامه» 📡 گـله‌دار فـردا | میز تاریخ https://eitaa.com/galehdar_farda
👨‍⚕ روز پزشک و یادی از پزشک قدیمی و مشهور منطقه‌ی ▪️ از دهه‌ی چهل شمسی به بعد، منطقه‌ی گله‌دار به تدریج از حالت رکود همیشگی خارج می‌شد. تا قبل از این دهه، زندگی مردم شبیه یکصد سال قبل از خودش بود و آن یکصد سال شبیه قبل از خودش بود و قس علیهذا... ▫️ بیش از ۹۸ درصد مردم بیسواد بودند؛ بیداد می‌کرد. آنهایی که توان کار داشتند، برای به دست آوردن لقمه‌ی نانی راهی کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس می‌شدند. همیشه بدهکار اشخاص ربا گیر بودند. راه‌های ارتباطی و اوضاع و خیلی خراب بود. هر کس مریض می‌شد، اگر مرضش خیلی سخت بود و کس و کاری داشت، او را به می‌بردند وگرنه می‌مُرد. ▪️ در چنین حال و هوایی، فردی به نام «احمد گرگینی» از اهالی ، معروف به «دکتر گرگین» که قبلاً بهورز در بهداری ژاندارمری لامرد بود و از بستگان دکتر زاهدی پزشک آن بهداری بود، چون ستاره‌ای در شب تیره‌ی منطقه درخشید. گرگین بر اثر استعداد و نبوغی که داشت، توانسته بود خیلی چیزها از دکتر زاهدی بیاموزد. بعد از رفتن دکتر زاهدی از منطقه، او از کار رسمی‌اش دست کشید و خود را بازنشسته کرد. آنگاه به طور آزاد رسماً شروع به کرد. کارش بالا گرفت، خیلی هم بالا گرفت. مریض‌ها را مداوا می‌کرد و به امراض ساری و جاری در منطقه شناخت پیدا کرده بود. طبابتش هم معجزه می‌کرد. به تدریج از شهرت زیادی برخوردار شد. روزانه مبالغ هنگفتی به جیبش سرازیر می‌شد. در لامرد شخص دیگری هم مثل او طبابت می‌کرد اما گرگین در نظر مردم چیز دیگری بود. ▫️ در سال ۱۳۴۸ شمسی از لامرد به گله‌دار آمد. با استقبال عمومی رو به رو شد. روزانه ده‌ها مریض را می‌دید. دکتر گرگین از احترام فوق‌العاده‌ای برخوردار بود. تنها شخصیت‌های نامور منطقه بودند که می‌توانستند با او صحبت کنند و او را به منزل خودشان دعوت کنند. او هم فقط دعوت چنین اشخاصی را می‌پذیرفت. ژست و اطوارش همچون پزشکان متخصص بود. ▪️ در دوران طبابتش جان کسی را نگرفت، بلکه جان خیلی‌ها را از نجات داد. خردمندانه مداوا می‌کرد، دل و جرأت عجیبی داشت؛ کارهای شگفت‌انگیزی انجام می‌داد. انگشت نجاری قطع شده بود، پیوند زد؛ خوب هم گرفت و بهتر شد. چه بگویم؟! دکتر گرگین در منطقه، ارسطو و لقمان زمانه بود. مشتری‌های زیادی داشت. مردان عقیم و زنان نازا هم از او معجزه داشتند. پیرمردها و پیرزن‌ها او را معجزه‌گر می‌دانستند. ▫️ او از رقیبش که در جای پایی باز کرده بود پیشی گرفت. حتی مشتری‌های او هم به دکتر گرگین مراجعه می‌کردند. هیچکس از نظر درآمد، همتای دکتر گرگین نبود. به جرأت می‌توان گفت درآمد پزشکان متخصص در و دیگر شهرهای بزرگ به پای درآمد دکتر گرگین نمی‌رسید. ▪️ ده‌ها نفر به خاطر او نان می‌خوردند. آدم دست و دل بازی بود. به هم کمک می‌کرد. همه ساله در روز به مجلس روضه که منسوب به «حضرت عباس علیه‌السّلام» است کمک می‌کرد. در مجالس دینی، عروسی و عزا شرکت نمی‌کرد مگر به ندرت؛ اما در روز در حسینیه و در مجلس عزاداری حضور پیدا می‌کرد. ▫️ به مدت بیست سال در و طبابت کرد. هر چند از سال ۱۳۵۵ به بعد، عده‌ای مانع کارش می‌شدند و مرتباً از او به اداره‌ی بهداشت شهرستان شکایت می‌کردند ولی کار و درآمد هنگفتش هنوز پابرجا بود. ▪️ کسان زیادی به خاطر دستیاری و شاگردی او به نان و رسیدند. اینها هر یک خود نیمچه پزشکی شدند و با تزریق آمپول‌های مسکن و دادن بعضی قرص و شربت‌آلات می‌رفت که خود دکتر گرگین دیگری بشوند. چون سطح معلومات مردم بالا رفته بود و از منطقه دانشجویانی که در رشته‌ی فارغ‌التحصیل شده بودند، مشغول خدمت‌رسانی شده بودند، آب گرگین و دستیارانش از آسیاب افتاد و کار گرگین به خانه‌نشینی کشیده شد تا آنکه در سال ۱۳۸۱ شمسی چراغ عمرش به خاموشی گرایید و به دیار خاموشان پیوست. ▫️ شما خواننده‌ی عزیز حتماً دکتر گرگین را از ملاکان و ثروتمندان بزرگ به شمار می‌آورید؛ اما باور کنید تنها ثروت دکتر گرگین، میراث به جای مانده‌ی رفتگانش بود. از دسترنج خودش هیچ برایش باقی نماند و سرانجام کارش به جایی رسید که دیگر توان طبابت نداشت یا نمی‌گذاشتند که طبابت کند. کسی که روزی از نظر درآمد هنگفت در فارس و شاید در ایران حرف اول را می‌زد، کارش به جایی رسید که محتاج دیگران شد؛ در حالیکه رقیبش در لامرد صاحب نان و خان و مان و مال فراوان شد. نمی‌دانم تقدیر گرگین چنان بود و رقیبش چنین، یا آنکه گرگین در خردمند و عاقبت‌بین نبود و آن آقا در اقتصاد خردمند و عاقبت‌بین بود؛ شاید آن و شاید این... 🔺 منبع: کتاب «گل بی منت باران»؛ نوشته‌ی «سید عباس واعظی»، ص ۹۴-۹۰. 📡 گـله‌دار فـردا | واحد تاریخ https://eitaa.com/galehdar_farda