💥 در رابطۀ «امام و امت»، دولتسازی اسلامی بهمعنیِ شکلگیری «امت وسط» است.
(نظام⬅️دولت⬅️جامعه)
🔹 من اگر بخواهم #دولتسازی_اسلامی را ترجمه کنم میتوانم بگویم بهمعنیِ شکلدهی به #امّت_وسط است. ◀️ اگر میخواهیم جامعۀ ما اسلامی شود، کافی نیست که رهبرِ نظام، اسلامی بیندیشد و اسلامی عمل کند؛ بلکه به یک امّت وسطی احتیاج داریم که بتواند آن ایدهها را به برنامههای مدیریتی و راهبرانه تبدیل کند و جامعه را براساس آن تفکر و ایده پیش ببرد تا کمکم «جامعۀ اسلامی» ساخته شود.
🔹 ما در مرحلۀ «انقلاب اسلامی»، نیاز چندانی نداشتیم که دولت اسلامی (با تعریف دقیقِ آن) وجود داشته باشد، ولی در مرحلهای که میخواهیم به تمدّنسازی برسیم، چنین نیازی وجود دارد؛ چرا که اگر دولت (بهمعنای نظام حاکمیت و کارگزاران حکومتی)، بر اساسِ اسلام حرکت نکند، خلأِ بین «رهبری» و «بدنۀ جامعه» پُر نمیشود.
🔹 شیوههای راهبرانۀ مدرن در عرصههای سیاست، فرهنگ و اقتصاد، رقیب جدی ما هستند و جریان یافتنِ ایدههای رهبری در بدنۀ جامعه را تحمل نمیکنند و بلکه مانع انتقالِ آن به سطح جامعه میشوند و نمیگذارند که آن ایدهها به رفتار عمومی و سبک زندگی تبدیل شود.
اصولاً همۀ ما بهنسبتی تحتِتأثیر تمدّن غرب هستیم و اگر اطراف خودمان را نگاه کنیم، آثارِ تمدّن غرب را میبینیم که با زندگی ما آمیخته شده است. حتی عدهای هستند که مبانیِ فکریِ تمدّن غرب و ساختارهای آن را آگاهانه پذیرفتهاند و با آن همنوا و همراه هستند؛ اینها مدعیِ #مدرنیزاسیون و اصلاح قرائت دینی هستند و میگویند مدرنیته را بیاورید و کشور را با آن، مدرنسازی کنید و آنجا که مدرنسازی با دینداریِ مردم نمیخواند، قرائت دینیِ مردم را به نفعِ مدرنسازی عوض کنید. در مرتبۀ بعد، رقیبِ اندیشۀ انقلاب اسلامیْ طرفدارانِ مدل «مدرنیته اسلامی» هستند. این مدلهای رقیب، تا کنون سایشهای زیادی با انقلاب اسلامی پیدا کردهاند.
این تأثیرپذیریها از تفکر غربی و دستگاههای مدرن، در ساختارهای قوای مختلف کشور و نظام فرهنگی و نظام رسانهای ما نیز وجود دارد. حال، باید چه تغییری اتفاق بیفتد؟ ◀ حاکمیت باید بهلحاظِ بافت نیروی انسانی و اخلاق و مهارت و عقلانیتِ نیروهای انسانی، با دستگاه رهبری هماهنگ شود تا بتواند حاملِ ایده و اندیشه و تفکر رهبری برای ادارۀ جامعه باشد.
🔹 رهبر انقلاب اسلامی در بیانیۀ گام دوم، #هفت_مسئله را مطرح میکنند و میفرمایند که این هفت مسئله را در اولویت بگذارید و حول آنها کار کنید و آنها را بومیسازی کنید. ما اگر نتوانیم بر اساس تفکر اسلامی، این هفت موضوع را بومیسازی کنیم، نمیتوانیم در مقابلِ سبک زندگی مدرن، سبک زندگی اسلامی را ایجاد کنیم. سبک زندگیِ مدرن گرانبار از نظریات علمی فراوانی است و فلسفهها، اندیشههای راهبرانه، دانشها، و فناوریهای بشریِ گسترده و همچنین ساختارهای اجتماعی و نظام محصولات مختلف، آن را پشتیبانی میکند. آنها سبک زندگی را اینطور درست کردهاند. شهرسازی آنها هم حاصل همین اندیشهها و پشتیبانیهای فلسفی و علمی و تکنولوژیکی است. آنها مجموعۀ نیازمندیها را شکل دادند و برای ارضاءِ این نیازمندیها مناسباتی را درست کردند و شهرها را شکل دادند که در این شهرها، نظام نیازمندیها چرخش میکند و ارضاء میشود.
اگر ما میخواهیم فیالمثل شهر اسلامی بسازیم، به پشتوانههای متناسب با مکتب خودمان، نیاز داریم؛ اما چنانچه از همان پشتیبانهای غربی استفاده کنیم، شهرسازی اسلامی شکل نمیگیرد؛ یا اگر شهر اروپایی را الگو قرار دهیم و فقط میکدهها را خراب کنیم و بهجایِ کلیساهایش مسجد بسازیم، شهر اسلامی شکل نمیگیرد.
🔹 باید توجه کرد که دینی شدنِ دولت، یک امرِ تخصصی است؛ ◀️ هماهنگی بین «تخصصها» با رهبری جامعه، رسالت سنگین و پیچیدۀ دوران ماست. نباید منتظر باشیم که دانشگاههای مدرن، دانش و فناوری تولید کنند و ما فقط استفاده کنیم؛ اگر این محصولات را بیاورید، فرهنگ خودش را هم میآورد؛ برای مثال، فضای مجازی میآید و با خودش ادبیات و فرهنگ خودش را میآورد و قتلگاه جوانان میشود. من نمیخواهم بگویم که به هیچ وجه، از تکنولوژی غربی نمیتوان استفاده کرد؛ چون ما در مقابلِ آنها #مجبور نیستیم. آن ابزارها اقتضائات خودشان را دارند و میخواهند آن اقتضائات را بر ما تحمیل کنند، اما ما هم در دوران گذار از آنها استفاده میکنیم و اقتضائات مکتب خودمان را بر آنها تحمیل میکنیم و آرامآرام آنها را #استحاله میکنیم و مسیر خودمان را مییابیم. ما منتظر نمیمانیم که دائماً آنها تولید کنند و ما پشتسرشان حرکت کنیم! اگر راهبریِ سبک زندگیِ ما همیشه در دست آنها باشد، چرا نام آن را «اسلام» بگذاریم؟! اگر سبک زندگی ما را آنها مدیریت کنند، ما هم لاجرم تحت ولایت آنها و زیر چتر مدیریت مادی خواهیم بود.
(منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir