✅تحلیلی بر بیانیه #گام_دوم_انقلاب اسلامی ✍ آقای سید #روح_اله_حسینی دانشجوی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام(از مخاطبین کانال) 👈 قسمت پنجم 🔹با اتکا به بیانات ایشان سه ویژگی را برای انقلاب اسلامی می توان برشمرد: «1- انقلاب اسلامی یک دگـرگونی بـنیادین در ارزش‌های جامعه است که این ارزش‌ها برگرفته از اهداف و شعارهای اسلامی است. 2- انقلاب اسلامی‌ ماهیتی مردمی دارد و حضور مـردم پیش و پس از انـقلاب حـضوری است فراگیر و جدی. قلب ماهیت انقلاب اسلامی با وابسته به میزان حـضور مـردم در قـضایای گوناگون است. 3- انقلاب اسلامی ماهیتی مستمر‌ و تکاملی‌ دارد. صیرورت دائم و تحول همیشگی در تمام ابعاد گوناگون جـامعه بـه سـمت پیشبرد ارزش‌های اسلامی ویژگی قطعی آن است. بنابراین توقف و ایستایی در حرکت به سمت آرمان‌های انـقلاب نـوعی #ارتجاع‌ است‌.» 2⃣عصر جدید « آن روز که جهان میان شرق و غرب مادی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی برد، انقلاب اسلامی ایران با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد ؛ چارچوب ها را شکست؛ کهنگی کلیشه ها را به رخ دنیا کشید و دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام کرد» جهان #مادی پس از #رنسانس ، عصر جدیدی را بنیان نهاد که « دین را افیون توده ها دانست »و آن را از دایره حکمرانی دور کرد و به کنج عزلت وانهاد. جهان آن روزگار ، خود را بی نیاز از کسب فضیلت دانست و ترجیح داد با «شهر خدا» ی آگوستین خداحافظی کند و برای اینکه یک شهروند خوب باشد « قرار اجتماعی» را برای جایگزینی مذهب مطرح کرد. تزاحم کلیسا با « آرمان استقلال فردی و اختیار» ماکیاولی ، جدایی سیاست از تقدس را به ارمغان آورد و در نهایت جهان امروزی، امانیسم را محور اندیشه لیبرالی خود قرار می دهد و عدالت راولزی را مبنای مناسبات افراد جامعه تعیین می کند . این همان عصر جدیدی بود که « به دلیل تعارض عقل و وحی در قرون میانه بین پادشاهان و پاپ ها در نگاه بدبینانه ی ارباب کلیسا نسبت به مبدأ پیدایش دولتها، وجود حکومت ها را به عنوان شری ضروری تلقی نموده و قوانین موضوعه بشری را تحقیر نمودند» ؛ بوجود آمد. و به مدد ظهور امپریالیسم فرانوین ، جهان را به «ستمگر» و «ستمکش» تقسیم نمود. عصر جدید #غربی ، مبنای ایدئولوژیک خود را « #لیبرالیسم » قرار داد و بر همین ایدوئولوژی در سرتاسر جهان حضور یافت . ذهن ها و اندیشه را معطوف به خوانش خود کرد و با شعار آزادی انسان، وی را در یوغ استثمار #سرمایه_داری قرار داد . حتی «خودآگاهی» کارل مارکس نیز نتوانست انسان را از یوغ استثمار این دیو هفت سر دربیاورد. #عصر_روشنگری ، فقط سایه هایی از آزادی انسان را به او نشان داد اما وی را به باتلاق و منجلاب فساد و شهوت فرو برد چراکه دین را درکناری قرارداد تا فقط نظاره گر انسان عصر رنسانس باشد. «من به شما در یک جمله عرض کنم که تجربه‌ی غرب، تجربه‌ی ناموفقی است. محصول تجربه‌ی غرب در نظام‌های اجتماعی، یکی #فاشیسم است (حکومت نازی)، یکی کمونیسم است (حکومت بلوک شرق سابق)، یکی هم لیبرالیسم است (حاکمیت مطلق‌العنان امروز دنیا، که مظهرش امریکاست و نور چشمی و عزیزکرده‌اش هم اسرائیل است). همه‌ی جنایتهایی که تقریباً در طول صدوپنجاه سال اخیر صورت گرفته - از آغاز روشنفکریِ غربی در عرصه‌ی عمل - محصول تجربه‌ی غرب است؛ یک قلم آن، دو جنگ جهانی است که میلیون‌ها کشته بر ملتها تحمیل کرد؛ بدون این‌که خودشان بخواهند.» اما پدیده انقلاب اسلامی، بنیان های لیبرالیسم را به لرزه انداخت و آن را به مبارزه طلبید . انقلاب اسلامی ایران با پیوند دین وسیاست به نفی سکولاریزم پرداخت و اثبات نمود که عدالت واقعی با حضور دین ، اجرایی می شود و جامعه منزه به آموزه های دینی ، کمال انسان، آزادی، رفاه و امنیت او را به ارمغان می آورد . عصر جدید، عصر حضور اسلام ناب محمدی (ص) است و نفس های مهتزر لیبرالیسم به گوش می رسد. «وقتی انقلاب را مثل یك كتاب باز كنید، در درون آن، فصول و سطور معرفت وجود دارد: معرفت دینی، معرفت سیاسی و معرفت اخلاقی. همه‌ی اینها در ذیل كلمه‌ی انقلاب وجود دارد. در عرصه‌ی سیاسی، انقلاب تازه‌ترین و جذّابترین سخن را نه فقط برای ملت ایران كه برای بشریّت دارد. بعضی كسان خیال می‌كنند اصطلاحات و تعبیرات معرفتیِ فراهم‌آمده در اردوگاهِ به اصطلاح لیبرال دمكراسی غرب كه وارد كشور می‌شود، سوغا‌ت‌های جدید و حرفهای تازه‌ای است كه انقلاب آنها را نشنیده است و حالا باید انقلاب و انقلابیّون این حرفها را بشنوند؛ این خطاست. انقلاب در خلأ متولّد نشد. انقلاب اسلامی و این كتاب قطور معرفتی وقتی تدوین شد كه همه‌ی این حرفها در دنیا بود؛ هم حرف و هم تجسّم و عینیّتش وجود داشت.» ادامه دارد... 📝 شما نیز می توانید تحلیلهای خود را از بیانیه گام_دوم_انقلاب به آیدی زیر ارسال نمایید👇 @Gamedovvom ✅ کانال #گام_دوم_انقلاب👇 🇮🇷 @gam_dovvom 🇮🇷

🔴 خطر اصلی برای انقلاب، سرمایه‌داری است! 🔹جالب است، مارکسیسم، فمنیسم و آنارشیسم و خیلی از جنبش‌های غربی طی دوسه قرن اخیر همه بعنوان اپوزیسون #سرمایه_داری و #نه_به_وضعیت_موجود و نه به جهان سرمایه‌داری شکل گرفتند. همه واکنشی بودند در برابر کنش سرمایه‌داری که توده‌های مردمی را اسیر و استثمار و بهره‌کشی می‌کرد. هم مردان را برده سیاه کرده بود هم زنان را کارگر ارزان و برده سفید کرده بود. اما هیچ کدام به موفقیت که نرسیدند بلکه خود هم به انحراف رفتند و بعضاً در لیبرالیسم هضم شدند. 🔸نهضت انقلاب اسلامی ایران هم به نوعی، نه به وضعیت موجود و #نه_به_سرمایه‌داری است. امروز بزرگترین خطر هم برای جمهوری اسلامی، خطر لیبرالیسم سرمایه‌داری است. نظامات لیبرال دنبال فروپاشی این نظام بودند و هستند؛ اگر نشد تلاش می‌کنند در لیبرالیسم هضم شود. 🔹شهید مطهری بعد از پیروزی انقلاب گفته بود امروز در راس مسائل مستحدثه، مسئله سرمایه‌داری است و علما و فقها و نخبگان وظیفه دارند که برای نظام‌سازی و ساختارسازی و انسان‌سازی چاره کنند. 🔸وظیفه و تکلیف جدی ما، مبارزه با این مکتب و مسلک و سبک زندگی است. 🔹متاسفانه ما با خطر دیگری هم مواجهیم و آن تحجر است. یعنی ما در دو جبهه باید مبارزه کنیم لیبرالیسم و تحجریسم! 🔸تحجر فهمی از مبارزه با سرمایه‌داری ندارد. اصلاً مسئله‌ش سرمایه‌داری نیست. اگر در حرف هم می‌گوید می‌خواهد با لیبرالیسم مبارزه کند، بیشتر درگیر ظواهر و مظاهر است. بیشتر سرگرم مناسک و پوسته دین است. فهمی از آرمان‌های انقلاب اعم از عدالت، جمهوریت و آزادی و ... ندارد. خودش را ولایتمدار می‌داند اما فهمی از مفهوم ولایت و انسجام جامعه و همگن‌شدن قلوب جامعه ندارد. ✍داود مدرسی یان @gam_dovvom