فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم .
.
#روحانی
#ظریف
#تحریم_ظریف
#حسن_عباسی
#نفتکش_انگلیسی
#گلوبال_هاوک
#پهباد_آمریکایی
#اقتدار
#برجام
#ذلت
@hafezenevelayat
چه کنیم که در زندگی عزیز باشیم؟.mp3
1.16M
👆چه کنیم که در زندگی عزیز باشیم؟
مصاحبه #استاد_ماندگاری با رادیو ایران 98/09/04
#ایمان_به_غیب
#عزت
#ذلت
@hafezenevelayat
🔴دیدار ذلت بار رئیس جمهور عراق با ترامپ قاتل
#ذلت یعنی اینکه بعد از کشتن بزرگترین فرمانده نظامی کشورت( ابو مهدی المهندس)، با #قاتلش، ملاقات کنی و دست دوستی بدهی و #عزت یعنی در کمتر از ده روز ، با ۱۳ موشک بالستیک، بزرگترین پایگاه برترین قدرت نظامی جهان را مورد هدف قرار بدهی.
#عراق
#ایران
🔴@gamedovomeenqelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتی بعد از فحشهای ناموسی ترامپ
محسن مقصودی در واکنش به سخنان بی شرمانه ظریف با انتشار بخشی از اخرین اجرای برنامه ثریا نوشت؛ هفته پیش و پس از شهادت سردار، حتی فکر هم نمی کردم یک مسوول جرات کند دوباره از امکان مذاکره با ترامپ صحبت کند. آن هم بعد از فحشهای ناموسی ترامپ به سردار شهیدمان،امیدوارم رسانه ملی در مقابل این رفتار تحقیرآمیز، سکوت نکند!
#خیانت #ذلت
پ؛ ن:این کلیپ بخشی از اخرین اجرای برنامه ثریا هست که دولت روحانی مانع پخش زنده ان شده
@gamedovomeenqelab
از اینکه #نشریه_صدا سعی کرده است تا با حمایت از حرکت تحقیر آمیز رئیس جمهور صربستان در مقابل ترامپ، بنحوی #ذلت را نیز بزک کند نباید زیاد تعجب کرد؛ این نشریه پیش از این برای قالب کردنِ مذاکره و یک خسارت دیگر همچون برجام به کشور، دست به جنگ هراسی و حتی پیشنهاد استعفا به جناب روحانی نیز زده است!!
#جریان_تحریف
#سرطان_اصلاحات
#همینقدر_تباه
🏴@gamedovomeenqelab
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
5⃣4⃣#قسمت_چهل_پنچم
💢چهار دست به #زیر اندام نحیف او مى برید و آنچنانکه بر درد او نیفزاید، آرام از جا بلندش مى کنید... و با #سختى و #تعب بر شتر مى نشانید.
تن، طاقت نگه داشتن سر را ندارد....
سر فرو مى افتد و پیشانى بر گردن شتر مماس مى شود.... هر دو، دل رها کردن او را ندارید و هر دو همزمان اندیشه مى کنید که این تن #ضعیف و #لرزان چگونه فراز و نشیب بیابان و محمل لغزان را تاب بیاورد.
🖤#عمرسعد فریاد مى زند:
_غل و زنجیر! و همه #باتعجب به او نگاه مى کنند که :_براى چه ؟!
اشاره مى کند به محمل سجاد و مى گوید: _ببندید دست و پاى این جوان را که در طول راه فرار نکند.عده اى #مى_خندند.. و تنى چند #اطاعت فرمان مى کنند و تو سخت دلت مى شکند.
💢بغض آلوده مى گویى:
_✨چگونه فرار کند کسى که توان ایستادن و نشستن ندارد؟! آنها اما کار خودشان را مى کنند.... #دستها را #بازنجیر🔗 به گردن مى آویزند و #دوپا را باز با زنجیر از #زیرشکم_شتر به هم قفل🔒 مى کنند.#سپید شدن مویت را در زیر مقنعه ات احساس مى کنى... و خراشیدن قلبت را و تفتیدن جگرت را.
🖤از اینکه توان هیچ #دفاعى ندارى ،
#مفهوم_اسارت را با همه وجودت لمس مى کنى.#دشمن براى رفتن ، سخت شتابناك است و هنوز تو و سکینه بر زمین مانده اید... اگر دیر بجنبید دشمن پا پیش مى گذارد و در کار سوار شدن #دخالت مى کند.دست سکینه را مى گیرى.. و زانو خم مى کنى و به سکینه مى گویى: _✨سوار شو!سکینه مى خواهد بپرسد: پس شما چى عمه جان!
💢اما #اطاعت_امر شما را بر خواهش دلش ترجیح مى دهد.اکنون #فقط_تو مانده اى... و آخرین شتر بى جهاز و...
یک دریا دشمن و...کاروان پا به راه که معطل سوار شدن توست.نگاه دوست و دشمن ، خیره تو مانده است... چه مى خواهى بکنى زینب ؟! چه مى توانى بکنى ؟!
🖤شب 🌙هنگام...
وقتى با آن جلال و جبروت ، به زیارت قبر پیامبر مى رفتى ، #پدر دستور مى داد که #چراغهاى_حرم را
خاموش کنند، #حسن در #پیش_رو...
و #حسین در #پشت_سر،... گام به گام تو را همراهى مى کردند که مبادا چشم_نامحرمیبه#قامت_عقیله_بنى_هاشم بیفتد.... و #سنگینى_نگاهى ، زینب على را بیازارد....
💢اکنون.... اى ایستاده تنها!
اى بلندترین قامت استقامت ! با سنگینى اینهمه نگاه نامحرم ، چه مى کنى ؟
تقدیر اگر چنین است چاره نیست ، باید سوار شد. اما چگونه ؟!پیش از این هر گاه عزم سفر مى کردى ، بلافاصله #حسن پیش مى دوید،#عباس زانو مى زد و رکاب مى گرفت... و تو با تکیه بر دست و بازوى #حسین بر مى نشستى.
در همین آخرین سفر از مدینه ، پیش از اینکه پا به کوچه بگذارى ،...
🖤#قاسم دویده بود و پهلوى مرکبت کرسى گذاشته بود، #عباس زانو بر زمین نهاده بود، #على_اکبر پرده کجاوه را نگاه داشته بود، حسین دست و بازو پیش آورده بود تا توآنچنانکه #شایسته عقیله یک قبیله است ، بر مرکب سوار شدى.آرى ،... پیش از این دردانه بنى هاشم ، عزیز على و #بانوى مجلله اهل بیت اینگونه بر مرکب مى نشست....
💢 و اکنون #هزاران_چشم...
#خیره و #دریده مانده اند تا #استیصال تو را ببینند... و براى #استمداد ناگزیر تو، پاسخى از #تحقیر یا #تمسخر یا #ترحم بیاورند.
خدا هیچ عزیزى را در #معرض طوفان #ذلت قرار ندهد.خدا هیچ #شکوهمندى را دچار #اضطرار نکند.امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء(21)
🖤چه کسى را صدا کردى ؟
از چه کسى مدد خواستى ؟آن کیست در عالم که خواهش #مضطر را اجابت کند؟
هم او در گوشت زمزمه مى کند...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
🔴@gamedovomeenqelab
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
7⃣4⃣#قسمت_چهل_وهفتم
💢زمزمه مى کنى :
تاب از کَفَت نبرد این #مصیبت ، عزیز دلم ! که این قصه ، #عهدى دارد میان پیامبر خدا، با جدت و پدرت و عمت . آرى خداوند متعال ، مردانى از این امت را که #ناشناس حکام جابرند و #درآسمان 🌫شهره ترند تا در زمین ، #متعهدکرد که به #تکفین و #تدفین این عزیزان بپردازند؛ اعضاى پراکنده این پیکرها را #جمع کنند و #بپوشانند و
این جسدهاى پاره پاره را #دفن کنند و براى #مقبره پدرت ، سید الشهداء در زمین طف ، #پرچمى بر افرازند که #درگذر_زمان_محو_نشود و یاد و خاطره اش در #حافظه_تاریخ ، باقى بماند.
🖤و هر چه سردمداران کفر و پیروان ضلالت در #نابودى آن #بکوشند، #ظهور و #اعتلاى آن #قوت گیرد و #استمرار پذیرد. پس نگران کفن و دفن این پیکرها مباش که #خدا خود به کفن و دفنشان نگران است.این کلام تو....
انگار آبى است بر آتش 🔥و جانى که انگار قطره قطره به تن تبدار و بى رمق سجاد تزریق مى شود. #آنچنانکه آرام آرام گردنش را در زیر بار غل و زنجیر، فراز مى آورد، پلکهاى خسته اش را مى گشاید و کنجکاو عطشناك مى
گوید:_روایت کن آن عهد و خبر را عمه جان!تو مرکبت را به مرکب سجاد،#نزدیکتر مى کنى ، تک تک یاران کاروانت را از نظر مى گذرانى و ادامه مى دهى :
💢على جان ! این حدیث را خودم از #ام_ایمن شنیدم و آن زمان که #پدرم به ضربت ابن ملجم لعنت االله علیه در بستر #شهادت آرمید و من آثار ارتحال را در سیماى او مشاهده کردم ، پیش رفتم ، مقابل بسترش زانو زدم و عرضه داشتم : (پدر جان ! من حدیثى را از ام ایمن شنیده ام . دوست دارم آن را باز از دو لب مبارك شما بشنوم.) پدر، سلام االله علیه چشم گشوده و نگاه بى رمق اما مهربانش را به من دوخت و فرمود:
🖤 نور دیده ام ! روشناى چشمم حدیث همان است که ام ایمن براى تو گفت . و من #هم_اکنون_می_بینم تو را و جمعى از زنان و دختران اهل بیت را که در
همین #کوفه ، دچار #ذلت و #وحشت شده اید و در #هراس از #آزار مردمان قرار گرفته اید. پس بر شما باد #شکیبایى ! #شکیبایى ! #شکیبایى!
#سوگندبه_خداوند شکافنده دانه و آفریننده جان آدمیان که در آن زمان در تمام روى زمین ، هیچ کس جز شما و پیروان شما، ولى خدا نیست...
💢 از #نگاه_سجاد در مى یابى...
که هر کلمه این حدیث ، دلش را #قوت و روحش را #طراوت مى بخشد و در رگهاى خشکیده اش ، #خون_تازه مى دواند.همچنانکه اگر او هم با نگاه خواهشگرانه اش نگوید که :
(هر آنچه شنیده اى بگجو عمه جان !)
تو خودت مى فهمى که... باید تمامت قصه را روایت کنى . تا در این بیابان سوزان و راه پر فراز و نشیب ، امام را بر مرکب لغزان خویش ، حفظ کنى:
🖤 #ام_ایمن چنین گفت: عزیز دلم 💕و کلام #پدر بر تمام گفته هاى او مهر #تایید زد: من آنجا بودم آن روز که #پیامبر به منزل #فاطمه دعوت بود و فاطمه برایش حریره اى مهیا کرده بود. حضرت على (علیه السلام ) ظرفى از خرما پیش روى او نهاد و من قدحى از شیر و سرشیر فراهم آوردم.رسول خدا، على مرتضى ، فاطمه زهرا و حسن و حسین ، از آنچه بود، خوردند و آشامیدند. آنگاه على برخاست و آب بر دست پیامبر ریخت . پیامبر، دستهاى شسته به صورت کشید و به على ، فاطمه و حسن و حسین نگریست .
💢سرور و رضایت و شادمانى در نگاهش موج مى زد.... آنگاه رو به #آسمان 🌫کرد و ابر #غمى بر آسمان چشمش نشست . سپس به سمت #قبله چرخید، دو دست به دعا برداشت و بعد سر به سجده گذاشت . و ناگهان شروع به #گریستن کرد. همه #متعجب و #حیران به او مى نگریستیم و او #همچنان_مى_گریست. 😭سر از سجده برداشت و اشک همچنان مثل باران بهارى ، از گونه هایش فرو مى چکد.اهل بیت و من ، همه از گریه پیامبر، #محزون شدیم اما هیچ کدام دل سؤال کردننداشتیم .
🖤 این حال آنقدر به طول انجامید که فاطمه و على به حرف آمدند و عرضه داشتند: خدا چشمانتان را گریان نخواهد یا رسول الله! چه چیز، حالتان را دگرگون کرد و اشکتان را جارى ساخت؟! دلهاى❣ ما شکست از دیدار این حال اندوهبار شما.#پیامبر فرمود: #عزیزانم ! از دیدن و داشتن شما آنچنان حس خوشى به من دست داد که پیش از این هرگز بدین مرتبت از شادمانى و سرور دست نیافته بودم . شما را #عاشقانه و #شادمانه نگاه مى کردم خدا را به نعمت وجودتان ، #سپاس مى گفتم که ناگهان #جبرئیل فرود آمد...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
🔴@gamedovomeenqelab
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
6⃣5⃣#قسمت_پنجاه_وششم
💢باز به یاد پدر مى افتى....
مگر #چند سال از #شهادت پدر گذشته است؟
پدر از آن #خانه🏠_محقر و کوچک، بر تمام #عالم اسلام حکم مى راند... و اینان فقط براى #حکومت بر #کوفه چه #دارالاماره اى بنا کرده اند؟! از این پس هر چه ظلم و ستم بر سر مردم جهان مى رود، باعث و بانى اش همان #غاصب_اولى است.اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له على ذلک.✨
#سرحسین را پیش از کاروان به دارالاماره رسانده اند و در #طشتى_زرین پیش روى #ابن_زیاد نهاده اند....
🖤ابن زیاد با #تفاخر و تبختر بر تخت تکیه زده است و با #چوبى که در دست دارد، بر #لب و #دندان حسین مى زند، و قیحانه مى خندد ☺️و مى گوید: _چه زود پیر شدى حسین ! امروز تلافى روز بدر!و تو با خودت فکر مى کنى که آیا روزى سخت تر از امروز در عالم هست؟
مى فهمى که این صحنه را تدارك دیده اند تا به هنگام ورود شما، تتمه #عزت و جلالتان را هم #به_خیال_خود فرو بریزند.... در میان حضار، چشمت به #زیدبن_ارقم صحابى #خاص پیامبر مى افتد...
💢با ریش و مو و ابرویى سپید و اندامى نحیف و تکیده در دلت به او مى گویى : تو چرا این صحنه را تاب مى آورى زید بارقم ؟
#زید، ناگهان از جا بلند مى شود و با لرزشى در صدا فریاد مى زند: _نکن ابن زیاد! چوب را از این لب و دندان بردار. به خدا که من بارها و بارها شاهد بوسه پیامبر بر این لب و دندان بوده ام.
و گریه 😭امانش را مى برد.ابن زیاد مى گوید:_خدا گریه ات را زیاد کند. براى این فتح الهى گریه مى کنى؟ اگر پیر و خرفت نبودى ، حتم گردنت را مى زدم.
🖤زید در میان گریه پاسخ مى دهد:
_پس بگذار با بیان حدیث دیگرى خشمت را افزون کنم:'''من به چشم خودم دیدم که پیامبر نشسته بود، #حسن را بر پاى #راست و #حسین را بر پاى #چپ نشانده بود، دو دست بر سر آن دو نهاده بود و به خدا عرضه مى داشت :
(خدایا! این دو و مومنان صالح را به دست تو مى سپارم.) ببین ابن زیاد! که با امانت رسول خدا چه مى کنى ⁉️و منتظر پاسخ نمى ماند....
💢به ابن زیاد پشت مى کند و راه خروج پیش مى گیرد و در حالیکه از #ضعف و #پیرى آرام آرام قدم بر مى دارد، زیر لب به حضار مجلس مى گوید:_از امروز دیگر #برده دیگرانید. فرزند فاطمه را کشتید و زاده مرجانه را امیر خود کردید. او کسى است که خوبانتان را #مى_کشد و بدانتان را به #خدمت مى گیرد. بدبخت کسى که به این #ننگ و #ذلت تن مى دهد.
یکى به دیگرى مى گوید:_اگر شنیده باشد ابن زیاد این کلام را، سر بر تن زید باقى نمى ماند.
🖤#اولین_نقشه ابن زیاد با اعتراض زید به هم مى ریزد... و ابن زیاد به نقشه هاى دیگر خود فکر مى کند.تو #گوشه_ترین_مکان را براى نشستن انتخاب مى کنى و مى نشینى.#بلافاصله زنان دیگر به دورت حلقه مى زنند و تو را چون #نگینى در میان مى گیرند.#سجاد در نزدیکى تو و بقیه نیز در اطراف شما مى نشینند.
ابن زیاد چشم مى گرداند و نگاهش بر روى تو متوقف مى ماند.... با لحنى سرشار از تبختر و #تحقیر مى پرسد:_آن زن ناشناس کیست ؟
کسى پاسخ نمى دهد.
دوباره مى پرسد...
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
🔴@gamedovomeenqelab
🔴دکتر مجتبی رضاخواه، نماینده مردم تهران خطاب به علی مطهری :ساده بگویید که ذلت را پذیرفته اید.
#علی_مطهری
#گدایان_مذاکره
#ذلت
🔴@gamedovomeenqelab
⭕️ #ذلت موجب شکست می شود .
سال ها ست که آمریکا داره آموزششون می ده یک ماه نتونستن مقاومت کنن ... چون درس مقاومت و مردم داری یاد نگرفتن ، درس سرسپردگی یاد گرفتن و این حال و روز افغانستان نتیجه همان درس هاست ....
🌍🇮🇷#کانال_گام_دوم_انقلاب ✌️
➡️@gamedovomeenqelab
📣تلگرام ↙️
🔵https://t.me/joinchat/SWvK519Zubnkgn5-
📣 ایتا ↙️
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
ذلت_مولادوست - @moladoost.mp3
3.56M
...
🔰 مصوبه شورای عالی امنیت ملی در باب تشکیل ستاد ملی مبارزه با کـرونـا، با هدف مدیریت این بیماری بود.
.
🔸اما مصوبه شورایعالیامنیتملی به معنی انحراف ستاد کـرونـا از «قانون» و «قواعد حکمرانی» نبود. آنقدر این ستاد از قانون اساسی انحراف داشته است که به تمام معنا #جمهوریت_نظام نقض شده و بدون هیچ مبنای حقوقی، شاهد دیکته شدن اراده «چند نفر» بر کل کشور بودهایم!
.
🔹قوانین عادی را بدون طی مراحل خود و بدون نظر مجلس تغییر داده و شورای نگهبانی هم نیست که بر آنها نظارت کند. بر خلاف قانون اساسی حکم مجازات برای مردم تعیین کرده و آنها را از حقوق اجتماعی خود محروم می کنند.
.
🔸این ستاد به مأمنی برای یک عده تبدیل شده که هر جا با مانع مجلس و قانون اساسی مواجه شدند، به راحتی نظر خود را یک شَبه تبدیل به یک «شِبهقانون» کنند و بروند سراغ اجرای آن!
ادامه وجود این ستاد، تمام قواعد مربوط به #استقلال_قوا را بر هم میزند و به نوعی باید منتظر «مرگ قانون» در کشور باشیم.
.
🔹از طرف دیگر، این ستاد «موقتا» و بنا به «ضرورت» تشکیل شده و پس از «رفع ضرورت»، میبایست منحل گردد.
.
🔸درست است که وزیر بهداشت ما #ذلت را پذیرفته و برای «پایان پـانـدمی»، از بیگانهی وابسته به یهـودیان استعلام میکند، اما مدتهاست که شهر قرمزی نداریم، آمار فوتیها به زیر ده نفر رسیده و آمار ابتلاها نیز گاها به زیر صد نفر میرسد.
.
🔹صرف نظر از اینکه علت کاهش آمار فوتیها چیست، اما این آمار در مقایسه با جمعیت هشتاد میلیونی ایران، یعنی پایان پـانـدمی! یعنی پایان «ضرورت» تشکیل این نهاد موقتی!
وکیل شکریان
#انحلال_ستاد_کرونا