البُكَاءُ، طَرِيقَةٌ أُخْرَىٰ لِلتَّنَفُّسِ! «گریه کردن، راهی دیگر برایِ نَفس کشیدن است.»

__

علی آرام شد ؛ اما جهان از گریه بی‌تاب است ، زمین از غصه لبریز و زمان از گریه بی‌تاب است !

جوریکه دیشب سحر دلم شکسته بود جلو گنبدت اقا...

من؟همونم که این ساعت نشستم و تمام خاطرات و نوشته های ۴۰۳ و رو مرور میکنم و کم کم اشکمم روونه میشه..

وای الهی بگردم.. اره درست فهمیدین واسه افکار و احساسات گذشتم..اخه واقعا الهی بگردم داره..چقدر میتونستم به یه ادم علاقه مند باشم..جدی نوشته هامو که میخونم و توصیف هام از یک شخص خیلی عادی ..خیلییی قشنگن..انگار یه ادمه که ۲۰ ۳۰ سال سنشه و واقعا از ته دلش یکیو دوست داره..در صورتی که این نوشته ها فقط واسه یه دختر ۱۳ ۱۴ ساله بوده.. میدونین هم یکم دلم میسوزه واسه اینکه خودمو اذیت کرده بودم هم حس قشنگی واسم دارن..اخه خیلی دوست داشتن‌پاک و قشنگی بوده برای دوران نوجوونیم :) (رفقا فکر نکنین طرف مذکر بوده ها)

یعنی میشه امشب برسیم به ⁵⁶⁰؟..

حس خوب؟اینکه نشستم تو اتاق و صدای قشنگ مامان بابام در حال خوندن قران و می شنوم :)✨

__