eitaa logo
گنج پنهان
309 دنبال‌کننده
675 عکس
143 ویدیو
24 فایل
کانالی برای شنیدن، دیدن، خواندن و اندیشیدن در مورد بزرگ ترین گنج های آدمی که لابلای روزمرگی ها و ظاهر زدگی ها پنهان شده 🌸با ما در ارتباط باشین↙️ 📮https://harfeto.timefriend.net/16497500922347 🆔 @Mahdiiyyar
مشاهده در ایتا
دانلود
گنج پنهان
🔰داستان تصمیم سرنوشت ساز 🔸 #قسمت_بیست_و_دو: #تصمیم_سرنوشت_ساز: با صدای کلید انداختن به در، حواسم
🔰داستان تصمیم سرنوشت ساز 🔸 : : امتحان کردنش که ضرر نداره! بالاخره تصمیم میگیرم هر چی تو ذهنم هست رو بریزم بیرون و بنویسمشون... به آرش میگم: کاغذ داری؟!! تربچه میگه: مگه گوشی نداری؟ کاغذ میخوای چیکار؟ الان دیگه بچه هام تو گوشی مینویسن... آرش خندش میگیره...و میگه: خب راست میگه بچه. کاغذ میخوای چیکار؟! میخوای نقاشی بکشی یا برای دسته بندی کتابام میخوای، که میبینم حسابی مرتب شده ؟!...هه تربچه فوری میگه: من بچه نیستم دایی جان... 5 سالمه دارم میرم تو 6 سال... من که ذهنم درگیر نوشتنه، با بی حوصلگی میگم: داری یا برم بخرم؟!! به کتاباش اشاره میکنه و میگه: لای هموناست... باید کتابارو مرتب کنی تا پیداش کنی...هه. از لای کتابا چند تا کاغذ پیدا میکنم که یه طرفشون نوشته است و یه طرفشون خالی. برشون میدارم و میشینم رو مبل. آااااخ... دوباره این فنر در رفته ی مبل🤬 تربچه با همون جدیت خاصش میگه: همیشه باید اول خوب نگاه کنی. با اینکه مشغول بازیه حواسش به همه جا هست..! میشینم اونورتر... همینطور زل میزنم به برگه ها... خب از کجا شروع کنم؟!! چی بنویسم؟؟؟! یهو با صدایی از فکرم بیرون میام. برج چوبی تربچه ریخته زمین و خراب شده... تربچه ناراحت میشه اما وقتی متوجه نگاهم به خودش میشه، خودشو جمع میکنه و یه حالت جدی به خودش میگیره انگار مثل من دوست نداره ضعفشو کسی ببینه... دوباره آجرها رو جابجا میکنه و بلند بلند با خودش میگه: اشکالی نداره، چون کج چیده بودمش، وقتی زیادی بلند شد افتاد... ایندفه بهتر درستش میکنم... -این حرفش یه تلنگری برای منه... موهای تنم سیخ میشه... این بچه متوجه اشتباهش شده و سعی میکنه جبرانش کنه... اما منِ آدم بزرگ، جا زدم و میخواستم .... از خودم خجالت میکشم...😔 باید خودمو پیدا کنم... باید جبران کنم. اولین کلمه رو، روی برگه مینویسم: " باید خودمو پیدا کنم " 💢 ادامه دارد... https://eitaa.com/ganj_penhan