🔰 حالا نوبت ماست... 🔻عمر من اندازه زمانِ شهید رجایی قد نمی‌دهد؛ اما سعی می‌کنم تصور کنم. چهاردیواریِ که دیوارهایش تازه رنگ خورده‌اند. روی طاقچه هایش گلدانِ شمعدانی. روی دیوار عکسِ امام با قاب چوبی. ولحظه‌ای بعد انفجار. 🔥 شبیهِ داستان هر روزِ غزه. شبیهِ ۱۳ دی‌ماه سالِ نود و هشت. شبیهِ خانه‌های سردشت زمانِ جنگ. هزارتا شبیهِ توی سرم متولد می‌شود. لحظه‌ای بعد رنگِ دیوار متلاشی شده بود. لحظه‌ای بعد گل‌های شمعدانی مرده بودند. و رجایی اولین رییس جمهورشهید شده بود. 🌷 من نمیدانم سالِ ۶۰ چه به سرِمردم آمده است نمیدانم چه روزهایی دیده‌اند. اما... 🔻حالا آقای رئیسی، حال ما خوب نیست. آسمان پیشِ چشمانمان کدر است. دل مگر چیست؟ توده ای گوشت قرمز اندازه مشت بسته یک آدم.🫀 دل شما را نمی‌دانم آقای رییس جمهور. شاید هیچ وقت مشتتان بسته نبوده که دلتان اینقدر بزرگ و دریایی بوده 🌊 اما دل ما قد همان مشت بسته است. کوچک و بی طاقت... و قوه تصورمان بی نهایت... حتما دخترتان قبل رفتنتان گفته مراقب باشید. خوب غذا بخورید. چهار قل بخوانید. حتما همسرتان وقتِ رفتن از زیر قرآن ردتان می‌کرده. آب پشت سرتان ریخته است.😔 حتما دم ولادت امام رضا دلتون پر میزده که یک سر برین مشهد و دلی سبک کنید اما مثل هر بار پا روی دلتون گذاشتید و از دور سلام دادید و رفتید که به کار خلق برسید ✨ما شنیدیم، حتما شما هم خبر دارید که هیچ امری در عالم بدون رضایت امام رضا ع به سرانجام نمیرسه. حتما خیلی به امام رضا ع اصرار کردید که راضی به شهادتتون بشه. بالاخره اونقدر پشت در نشستین که در رو باز کردند می دانیم.....باور کنید می‌دانیم که خون شهید کارها در عالم می کند.🌷 می‌دانیم شهیدتان بیشتر از زنده‌‌تان خدمت می‌رساند. می‌دانیم که هلهله دشمن از سر ترسش از خون شماست می‌دانیم پدران ما، برسرزنان، رجایی‌ را تشییع کردند. بعد اشک‌های داغشان را پاک کردند و برگشتند پشت میزشان، سر زمینشان، روی اسکله‌هاشان، کنار گچ و تخته‌ کلاسشان، سر ساختمان نیمه‌کاره‌شان، توی کارگاه و کارخانه و اداره و معدن و مغازه و مزرعه و... 📌 می‌دانیم حالا نوبت ماست. محکم تر از پیش باید به پیش برویم. اشک‌هایمان را که ریختیم، دست‌های خیس و گرممان را باید دوباره مشت کنیم و حرکت کنیم اما چه کنیم که قلبمان اندازه یک مشت بسته است.کوچک و بی طاقت.... 🖊 نگارنده: خانم الهه قهرمانی ✅ @keraamat_ir

مثل باران مانده بر این گلو بغض، اما دیده هم هرچه بارید، کم بود آخر از این همه داغ یک جا بارش سیل هم ، مثل نم بود داغ در سینه ، مظلوم بودی مغتنم، محترم ، مثل باران خستگی ناپذیر و فداکار یکّه بودی ، میان هزاران کاش باران بیاید دوباره تا ببارد به خاکِ عبایت تا بریزد به گِلهایِ کفشت تو بخندی زعمق صفایت تا سر قله ها رفته بودی تا ته روستایی که دور است گم شدی بین هجو وتمسخر باز هم گفتم اما صبور است😭😭😭... صبرت اما شب قدر طی شد گفتی از عمق دل تا شهادت گرچه بودی شهید از گذشته شد دعایت یقیناً اجابت ✍ملیحه بلندیان #شهید_جمهور https://eitaa.com/garareasr

نوبت من است نقاشی کنم ❤️دیدم اینها مردم خوبیند. بدهاشون هم از بدهای دنیا باز بهترند، خوبانم را دوست دارند، دلهایشان خواستنی است. بار سنگینی بلند کرده اند، کمک لازم دارند، همه رسانه های پیچیده دنیا ذهنشان را هدف گرفت، گفتم نوبت من است وسط بیایم. یک نقاشی رسانه ای میکشم، بزند به قلب همه شان. چطوری؟ ❤️اینها رابطه شان با کارگزارانشان شکرآب شده بود، بی اعتماد شده بودند. رفتم یکی را انتخاب کردم ساده، ساده‌ی ساده، با اخلاص، اهل "سکوت سکوت سکوت"، همیشه در مناصب حکومتی، ولی خادم امام رضا ع، این مردم امام رضا را یک طور دیگری دوست دارند، طلبه سید، مردم به ساداتشان احترام میگذارند، شاگرد بهشتی، که معروف بود به شهید مظلوم، اهل منبر و روضه. اینها بود اما کسی توجه نمیکرد، همه اینها را نگه داشتم تا به وقتش، دلسوز بود و کارآمد، تولید را رونق داد، کلی واحد تولیدی تعطیل را راه انداخت، آبرو می‌گذاشت که فساد نباشد، نمونه اش حذف ارز ترجیحی، فعال، مردمی، خستگی ناپذیر، مردمی، اینها بود اما کسی توجه نمیکرد، گذاشتم تا به وقتش. ❤️نشاندمش در بالگردی کوچک، بعد کنارش اینها را قرار دادم، یک امام جمعه سیدی دیگر، آذری زبان، مردمدار، بیشترین رای را برای خبرگان آورده بود، مشهور بود به مردمی بودن، کنارش یک مرد دیپلمات نشاندم، اما چه مردی، بهترین وزیر خارجه کل تاریخ ایران، اهل عزت، اهل اقتدار، اما باهوش، زیرک، وزیر خارجه کودکان غزه هم بود همزمان، بوی مقاومت میداد، بوی حاج قاسم، بوی غزه، بوی جنگ جهانی علیه مقاومت، کنارشان یک جوان گام دومی نشاندم، یک استاندار جوان، گام دومی، که نشان دهم معنای راهبرد رهبرشان را، آینده را، همیشه را، کنارشان چند تا سپاهی و رزمنده بی نام و نشان، که بشوند هشت نفر. ❤️هشت نفر، شب ولادت، ولادت، ولادت امام هشتم، هشتمین رئیس جمهور، بعد بین مه، گمشان کردم، مه، مظهر چیست؟ ندیدن، گم کردن، بعد در مه که گم شدند، کم کم توجه ها جلب شد، حالا نقاشی ام داشت شکل خود را نشان می‌داد. ❤️اینطرف دلهای سوخته و شکسته آن طرف ابزارهای نظامی که کار نمیکرد که بگوید ما کاره ای نیستیم، اینطرف گریه های پیرزن روستایی و کارگری که سر کار رفته و از آقای رییس، ببخشید خادم، هنوز خوب تشکر نکرده، آن طرف بزن و بکوب و رقاصی، اینطرف بدن سوخته و به هم ریخته، آن طرف بدن‌های عریان سلیطه ها، این طرف انگشتر و نقش نام حسین، آن طرف روشنفکران همیشه سرگردان. نقاشی ام تمام. ❤️دست من چهل پنجاه سال است با شما است. مدد می‌دهم. روشم اینگونه است. تاریخ را با خون عزیزترینهایم پیش برده ام، کمکتان کردم مثل همیشه. با خادمین جمهوری اسلامی مهربان‌تر باشید. دشمن را تحقیر کنید و خودتحقیر نباشید، به راهتان شک نکنید، به قدرت من که همیشه قیام کنندگان در راه سعادت و حق را مدد میکند، شک نکنید. ❤️مردم این نقاشی را خدایتان کشیده، پر از رمز و راز است، پر از استعاره است. گریه کنید، اشک بریزید، اما وقت فکر کردن است. وقت عبرت است. عبرت. @ali_mahdiyan

اخلاص روح عمل است که دل های مردم را چون آهن ربایی به خود جذب می کند♥️ اخلاص عطر دل انگیزی دارد که هر که با آن انس بگیرد دلربایی می کند♥️ اخلاص چون دم و بازدم برای جسم بی جان می ماند تا زنده کند یک ملت را♥️ اخلاص چون نخی جمع می کند دانه های زیبای تسبیح را تا ذکر گویند و به ملکوت نزدیک تر شوند ♥️ مرد مخلص خدا، رفتنت هم به ملتی جان بخشید✨ بهشت برین گوارای وجودت🍃 https://eitaa.com/garareasr

خدا جبار است... خدا برایت جبران کرد... https://eitaa.com/garareasr

این جمعیت واقعی نیست! خیلی بیشتر از این می توانست باشد خیلی! آری ما را هم در این جمعیت حساب کنید ما مادرها را! ماکه از صبح بخاطر ویروس تهوع و بیرون روی، پوشک عوض کردیم و لباس شستیم و بغضمان را فرو خوردیم! و در حالی که فرش را تمیز می کردیم چشم به صفحه تلویزیون دوختیم و آرزو کردیم کاش قطره ای از این دریا بودیم! ما که بعضی هامان بخاطر بی قراری و تب فرزندمان تا صبح نخوابیدیم و صبح کنار یکدیگر هر دو بیهوش شدیم! ما که بعضی هامان تازه فارغ شده بودیم و پاهایمان توان همراهی با این جمعیت را نداشت! ما که بعضی هامان نوزاد ضعیفمان را باید در خانه نگه می داشتیم و از او مراقبت می کردیم و گاهی با گریه ی او خودمان هم بغضمان می ترکید! ما که بعضی هامان حامل یک خلیفه الله بودیم و برای حفظ او اجازه ی حضور در این جمعیت را نداشتیم! ما که نمی توانستیم مادر یا پدر پیرمان را تنها بگذاریم! ما که اگر نبود دغدغه ی زندگی و فرزندانمان از هر نقطه ی ایران بلیط می گرفتیم و به این دریا می پیوستیم. آری شاید ما در خلق این عکس ها نقشی نداشتیم اما حضور داریم! پر رنگ و بی صدا حضور داریم به وسعت نیت هایمان! به وسعت نیت تربیت یکی از همین تکان دهنده های عالم.... ما به وعده ی استجابت دعای مادر برای فرزندانمان دعا کردیم که یک روز چنین انسان موحد مخلص پرکار و ولایت مداری باشد... آری ما را حساب کنید ما هستیم گاهی بدون حضور اما مقتدر و با صلابت https://eitaa.com/garareasr

مثل پدر♥️ 🎥رئیس‌جمهور شهید در آخرین سفرش به خراسان جنوبی، در حاشیهٔ دیدار با نخبگان، دختر شهید امنیت، محمدرضا اسداللهی را آغوش گرفت. دختر این شهید امروز با قابی از تصاویر آن روز به استقبال شهید رئیسی آمد... https://eitaa.com/garareasr

او خادم سلطان خراسان بود همدرد و شبیه خیل محرومان بود با بدرقه ی اشک فقیران پرزد در قلب تمام اهل ايران بود ✍ملیحه بلندیان https://eitaa.com/garareasr

رئیس جمهور، نه ببخشید ؛ شهید جمهور عزیزم ! راستش را بخواهی، در این سالها همیشه مدافعت بودم، اما عاشقت نه. در قاب تلوزیون میدیدمت؛ اما آنجوری که باید تماشایت نمی کردم برایم مهم و محترم بودی؛ اما خاص و استثنائی نه. اما شاید سهم جاذبه تو این بود که مردم ، عاشقانه دوستت بدارند❤️ چون وقتی کسی عاشق کسی میشود، فکر و ذکرش میشود شبیه معشوق شدن! حیف بود از کنار تو ساده گذشتن و محو تماشایت نشدن. حیف بود تنها در حد یک رئیس جمهور، از تو و مَشی تو یاد شود. تو باید الگوی این امت می شدی و فقط این جایگاه، در قامت زیبای شهادت میتوانست رخ دهد🕊 تو باید در میان غبار و مه کوهستان های آذربایجان گم میشدی تا ما خودمان را پیدا کنیم🌪 تو باید در میان دود و آتش شعله های آن بالگرد میسوختی تا ما ساخته شویم و راه روبرویمان روشن گردد💥 اصلا خاصیت همه شمع های دنیا همین است🕯 می سوزند و عاشقانه اطرافشان را روشن میکنند و دیگران ، پروانه وار به دورشان میگردند.🦋 رئیس جمهور شهیدم! دیگر تو فقط برای ما یک رئیس جمهور محبوب نیستی ، تو برای همه این امت ، تا همیشه یک اسطوره ای💗 ✍فاطمه شعرا #شهید_جمهور_عزیز #رئیس_جمهور_مغتنم https://eitaa.com/garareasr

در شب جمعه شهدا را یاد کنیم تا شهدا نزد اباعبدلله به یاد ما باشند. هیچ فکر نمی کردم روزی در لیست شهدا نام تو را ببینم شهید سید ابراهیم رئیسی😔💔💔 https://eitaa.com/garareasr