خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨ ✨ ✨ ✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_شصتو_ششم نماز اول راوے: وقت جمعي
🌹🍃
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_شصتو_هفتم
او مصداق اين ڪلام نوراني پيامبــر اعظم ص بود ڪه مي فرمايند:
«خداوند وعده فرمــوده؛ مؤذن و فردے ڪه وضو مي گيرد و در نماز جماعت مســجد شرڪت مي ڪند، بدون حساب به بهشت ببرد.» ابراهيم در همان دوران با بيشتر بچه هاے مساجد محل رفيق شده بود.
او از دوران جواني يڪ عبا براے خودش تهيه ڪرده بود و بيشــتر اوقات با عبا نماز مي خواند.
سال ۱۳۵۹ بود.
برنامه بسيج تا نيمه شب ادامه يافت.
دو ساعت مانده به اذان صبح ڪار بچه ها تمام شد. ابراهيم بچه ها را جمع ڪرد. از خاطرات ڪردستان تعريف مي ڪرد.
خاطراتش هم جالب بود هم خنده دار.
بچه هــا را تــا اذان بيدار نگه داشــت.
بچه ها بعد از نمــاز جماعت صبح به خانه هايشان رفتند.
ابراهيم
به مسئول بسيج گفت: اگر اين بچه ها، همان ساعت مي رفتند معلوم
نبود براے نماز بيدار مي شدند يا نه، شما يا ڪار بسيج را زود تمام ڪنيد يا بچه ها را تا اذان صبح نگهداريد ڪه نمازشان قضا نشود.
ابراهيم روزها بسيار انسان شوخ و بذله گويي بود. خيلي هم عوامانه صحبت مي ڪرد.
اما شب ها معمولاً قبل از سحر بيدار بود و مشغول نماز شب مي شد.
تاش هم مي ڪــرد اين ڪار مخفيانه صورت بگيرد.
ابراهيم هر چه به اين اواخر نزديڪ مي شد. بيدارے سحرهايش طولاني تر بود. گويي مي دانست در احاديث نشانه شيعه بودن را بيدارے سحر و نماز شب معرفي ڪرده اند.
✍ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd
ڪسانی ڪه با هر بهانهاے ،دیگران را از دایره زندگیشان حذف میڪنند
آدمهاے بیصبروطاقتی هستند
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#مهارتهای_کنترل_خشم ۳۲ شفاعت به معناے "جفت شدن" یا "نزدیـ💞ـڪ شدنـه"! اگه میخواے به شفاعتِ اهل بی
#مهارتهای_کنترل_خشم ۳۳
✅عمل ما، برگرفته از افڪار ماست!
فڪر👈عمل رو تولید میڪنه!
وعمل👈 آرام آرام،اخلاقتو رقم میزنه!
مراقب افڪارت باش؛ ڪه میشه عملت!
مراقب اعمالت باش ڪه میشه اخلاقت.
خودسازے و تࢪڪ گناھ
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 #سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔 سَلٰامْ بر آنانی ڪه اَوَلْ از ســیم خاردار نَـ
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
سَلٰامْ بر آنانی ڪه اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از
📿 #شهید_مصطفی_صدرزاده
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
📿
#السلام_علیک_یااباعبدالله
🏴
#حسینیه_مجازی
خودسازے و تࢪڪ گناھ
🌹🍃 ✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_شصتو_هفتم او مصداق اين ڪلام نوراني پيامبــر اعظم ص بود ڪه مي
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_شصتو_هشتم
او به خواندن دعاهاے ڪميل و ندبه وتوســل مقيد بود.
دعاها و زيارت هاے هر روز را بعد از نماز صبح مي خواند
. هر روز يا زيارت عاشورا يا سلام آخر
آن را مي خواند.
هميشــه آيه وجعلنــا را زمزمه مي ڪرد. يڪبار گفتم: آقا ابــرام اين آيه براے محافظت در مقابل دشمن است، اينجا ڪه دشمن نيست! ابراهيم نگاه معني دارے ڪرد وگفت: دشــمني بزرگتر از شيطان هم وجود دارد!؟
يڪبار حرف از نوجوان ها واهميت به نماز بود. ابراهيم گفت:
زماني ڪه پدرم از دنيا رفت خيلي ناراحت بودم. شب اول، بعد از رفتن مهمانان به حالت قهر از خدا نماز نخواندم و خوابيدم. به محض اينڪه
خوابم ُبرد،
در عالم رويا پدرم را ديدم! درب خانه را باز کرد. مســتقيم و با عصبانيت به ســمت اتاق آمد. روبروے من ايستاد. براے لحظاتي درست به
چهره من خيره شد.
همان لحظه از خواب پريــدم.
نگاه پدرم حرف هاے زيادے داشــت!
هنوز نماز قضا نشــده بود. بلند شدم، وضو گرفتم ونمازم را خواندم.
از ديگر مسائلي ڪه او بسيار اهميت مي داد نمازجمعه بود.
هر چند از زماني ڪهه نمازجمعه شڪل گرفت ابراهيم در ڪردستان و يا در جبهه ها بود.
ابراهيم هر زمان ڪه در تهران حضور داشت در نمازجمعه شرڪت مي ڪرد.
مي گفت: شما نمي دانيد نمازجمعه چقدر ثواب و برڪات دارد.
امام صادق ع مي فرمايند: «قدمي نيســت ڪه به سوے نمازجمعه برداشته شود، مگر اينڴه خدا آتش را بر او حرام مي ڪند.»
✍ادامه دارد...
✨🌱✨🌱✨🌱✨
شهدا را یاد ڪنید با ذڪر صلوات
✨🌱✨🌱✨🌱✨
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
━━━ ━━━ ━━━ ━━━
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#سکوت_و_جدل ۸ ✍ میخواے آروم زندگی ڪنی؟ میخواے روزهاے دنیا و سالهاے ابدے آخرتت، بیدغدغه و با آرامش
سکوت و جدل_9.mp3
7.57M
#سکوت_و_جدل ۹
هیچ چیز براے تو
سودمندتر از این نیست ڪه؛
بتونی زبانت رو حفظ ڪنی.
پـــــس
براے آموختن این هنر بزرگ، خوب تمرین ڪن...
خسته نشیــــــــا.
#استاد_شجاعی 🎤
✨ ✨
- و سرانجام
ڪسے خواهد آمد
و با مھربانۍهایش بہ تو
نشان خواهد داد ؛
ڪہ تو قبل از دیدن او
اصلا زندگے نڪردهاے! ( :💙
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرج 🌷
هدایت شده از خودسازے و تࢪڪ گناھ
خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_شصتو_هشتم او به خواندن دعاهاے ڪميل و ندبه وتوســل مقيد بود. دعا
🌼🍃
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_شصتو_نهم
برخورد با دزد
راوے: عباس هادے
نشسته بوديم داخل اتاق. مهمان داشتيم. صدايي از داخل ڪوچه آمد.
ابراهيم سريع از پنجره نگاه ڪرد. شخصي موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! بگيرش... دزد... دزد! بعد هم ســريع دويــد دم
در. يڪي از بچه هاے محل لگدے به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمين
شد! تڪه آهنِ روے زمين دســت دزد را بريد و خون جارے شــد.
چهره دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد ميڪشيد ڪه ابراهيم رسيد.
موتور را برداشت و روشن ڪرد و گفت: سريع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور.
دســتش را پانسمان ڪردند. بعد با هم رفتند مسجد! بعد از نماز ڪنارش
نشست؛ چرا دزدے مي ڪني!؟
آخه پول حرام ڪه... دزد گريه مي ڪرد. بعد به
حرف آمد: همه اين ها را مي دانم. بيڴارم، زن وبچه دارم، از شهرستان آمده ام.
مجبور شدم. ابراهيــم فڪرے ڪرد. رفــت پيش يڪي از نمازگزارها، بــا او صحبت ڪرد.
خوشحال برگشت و گفت: خدا را شڪر، شغلي مناسب برايت فراهم شد.
از فردا برو ســر ڪار. اين پول را هم بگيــر، از خدا هم بخواه ڪمڪت ڪند. هميشه به دنبال مال حلال باش. مال حرام زندگي را به آتش مي ڪشد. پول حلال ڪم هم باشد برڪت دارد.
✍ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd
امیرالمؤمنین على عليه السلام :
تَكَلّموا تُعرَفوا ؛ فإنّ المَرءَ مَخبوءٌ تَحتَ لِسانِهِ
سخن گوييد، تا شناخته شويد؛
زيرا آدمى در زير زبان خود، پنهان است
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#سکوت_و_جدل ۹ هیچ چیز براے تو سودمندتر از این نیست ڪه؛ بتونی زبانت رو حفظ ڪنی. پـــــس براے آموختن
سکوت و جدل_10.mp3
7.47M
#سکوت_و_جدل ۱۰
با زبانـــــت؛
میشه همین جا پا بذارے اول جاده بهشت و ... به سرعت پیش برے.
درست لحظه اے ڪه:
دلـی رو شاد میڪنی،
بهشت همون جا برات شروع میشه.
#استاد_شجاعی 🎤
✨ ✨
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#سکوت_و_جدل ۱۰ با زبانـــــت؛ میشه همین جا پا بذارے اول جاده بهشت و ... به سرعت پیش برے. درست لحظه
عنه صلى الله عليه و آله :
لا يَسلَمُ أحَدٌ مِن الذُّنوبِ حتّى يَخزُنَ لِسانَهُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
هيچ ڪس از گناهان در امان نمىماند مگر آن ڪه زبانش را در ڪام ڪشد
[تحف العقول : 298.]
خودسازے و تࢪڪ گناھ
🌼🍃 ✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_شصتو_نهم برخورد با دزد راوے: عباس هادے نشسته بوديم داخل اتا
✨ ✨ ✨
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_هفتادم
شروع جنگ
راوی: تقي مسگرها
صبح روز دوشنبه سي و يكم شهريور
۱۳۵۹ بود. ابراهيم و برادرش را ديدم. مشغول اثاث كشي بودند. ســلام
كردم وگفتم: امروز عصر قاســم با يك ماشــين تــداركات مي ره كردستان ما
هم همراهش هستيم. با تعجب پرســيد: خبريه؟! گفتم: ممكنه دوباره
درگيري بشــه. جواب داد: باشه اگر شد من هم مي يام. ظهر همان روز با
حمله هواپيماهاي عراق جنگ شروع شد. همه در خيابان به سمت آسمان
نگاه مي كردند. ســاعت 4 عصر، سر خيابان بوديم. قاسم تشــكري با يك
جيپ آهو، پر از وسايل تداركاتي آمد.
علي خرّمدل هم بود. من هم سوار
شدم. موقع حركت ابراهيم هم رسيد و سوار شد. گفتم: داش ابرام مگه
اثاث كشي نداشتيد؟! گفت: اثاث ها رو گذاشتيم خونه جديد و اومدم. روز
دوم جنگ بود. قبل از ظهر با ســختي بســيار و عبــور از چندين جاده خاكي
رسيديم سرپل ذهاب. هيچكس نمي توانست آنچه را مي بيند باوركند.
مردم دسته دسته از شهر فرار مي كردند.
✍ادامه دارد....
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#تمارین_صبر 33 ✅ آدم صبور، ڪسی رو حذف نمیڪنه. وقتی انسان روحیه حِلم نداره؛ دچار روحیه "حذف" میشه
#تمارین_صبر 34
👈لازمه صبورے اینه؛
1-تفاوت فطرتت وطبیعتت رو بشناسی.
2-باور ڪنی ڪه
یه دشمن خارجی به نام شیطان دارے.
افزایش صبرت، نتیجه پیروزیت
🌸بر طبیعتت(نفس خودت)
🌸و بَر شیطانه.
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#تمارین_صبر 34 👈لازمه صبورے اینه؛ 1-تفاوت فطرتت وطبیعتت رو بشناسی. 2-باور ڪنی ڪه یه دشمن خارجی به
براے رسیدن به ڪمال
هر روز، پیروزے در این دو میدان را فراموش نڪن
میدان نبرد با خودت
میدان نبرد با شیطان
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#مهارتهای_کنترل_خشم ۳۳ ✅عمل ما، برگرفته از افڪار ماست! فڪر👈عمل رو تولید میڪنه! وعمل👈 آرام آرام
#مهارتهای_کنترل_خشم ۳۴
✅ریشه تمام افڪارغلط، نگاهِ غلطه!
هر فڪرے ڪه درمسیرحق نباشه؛
حتماً باطله.
فڪرباطل👈اعمال باطل👈اخلاق باطل
مراقب نگاه وقضاوتت نسبت به بقیه باش!
⛔️شایدباطل باشه.
خودسازے و تࢪڪ گناھ
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 #سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔 سَلٰامْ بر آنانی ڪه اَوَلْ از ســیم خاردار نَـ
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
سَلٰامْ بر آنانی ڪه اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از
📿 شهدا
واموات
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
📿
#السلام_علیک_یااباعبدالله
🏴
#حسینیه_مجازی
خودسازے و تࢪڪ گناھ
✨ ✨ ✨ ✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_هفتادم شروع جنگ راوی: تقي مسگرها ص
🍃🌹
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_هفتادو_یکم
از داخل شهر صداے انفجار گلوله هاے توپ و خمپاره شنيده مي شد.
مانــده بوديم چه ڪنيم. در ورودے شــهر از يك گردنه رد شــديم.
از دور بچه هاے ســپاه را ديديم ڪه دســت تڪان مي دادند! گفتم: قاسم، بچه ها اشاره
مي ڪنند ڪه سريع تر بياييد!
يڪدفعه ابراهيم گفت: اونجا رو! بعد سمت مقابل را نشان داد.
از پشت تپه تانك هاے عراقي ڪاملاً پيدا بود. مرتب شليك مي ڪردند. چند گلوله به اطراف ماشين اصابت ڪرد. ولي خدا را
شڪر به خير گذشت. از گردنه رد شديم. يڪي از بچه هاے سپاه جلو آمد و گفت: شما ڪي هستيد!؟
من مرتب اشاره مي ڪردم ڪه نياييد، اما شما گاز مي داديد!
قاسم پرسيد: اينجا چه خبره؟ فرمانده ڪيه؟! آن رزمنده هم جواب داد: آقاے بروجردے تو شهر پيش بچه هاست.
امروز صبح عراقي ها بيشتر شهر را گرفته بودند.
اما با حمله بچه ها عقب رفتند. حركــت كرديم و رفتيم داخل شــهر، در يك جاي امن ماشــين را پارك كرديم.
قاسم، همان جا دو ركعت نماز خواند! ابراهيم جلو رفت و باتعجب پرســيد:
قاســم، اين نماز چي بود؟! قاسم هم خيلي باآرامش گفت: تو كردســتان هميشــه از خدا مي خواســتم ڪه وقتي با دشــمنان اسـلام و انقلاب مي جنگم اسير يا معلول نشــم.
اما اين دفعه از خدا خواستم كه شهادت رو نصيبم كنه!
ديگه تحمل دنيا رو ندارم! ابراهيــم خيلي دقيق به حرف هاي او گــوش مي كرد.
بعد با هم رفتيم پيش محمد بروجردي، ايشان از قبل قاسم را مي شناخت.
خيلي خوشحال شد. بعد از كمي صحبت، جائي را به ما نشان داد وگفت: دو گردان سرباز آنطرف رفتند و فرمانده ندارند.
قاسم جان، برو ببين مي توني اون ها رو بياري تو شهر. با هم رفتيم. آنجا پر از ســرباز بود. همه مســلح و آماده، ولي خيلي ترسيده بودند. اصلا آمادگي
چنين حمله اي را از طرف عراق نداشتند.
✍ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#سکوت_و_جدل ۱۰ با زبانـــــت؛ میشه همین جا پا بذارے اول جاده بهشت و ... به سرعت پیش برے. درست لحظه
سکوت و جدل_11.mp3
7.37M
#سکوت_و_جدل ۱۱
زبـان تو؛
یه نردبان بلنــده به سوے بهشت!
گاهی:
چند دقیقه یه هم ڪلامیِ تو با خدا
می تونه از خیلی جهنم ها،آزادت ڪنه.
فقط...
ڪافیه یاد بگیرے چه جورے حرف بزنی.
#استاد_شجاعی 🎤
✨ ✨
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#سکوت_و_جدل ۱۱ زبـان تو؛ یه نردبان بلنــده به سوے بهشت! گاهی: چند دقیقه یه هم ڪلامیِ تو با خدا می
گاهی یه همڪلامی قشنگ تو با خدا
از خیلی از جهنمها آزادت میڪنه
هدایت شده از خودسازے و تࢪڪ گناھ
خودسازے و تࢪڪ گناھ
🍃🌹 ✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_هفتادو_یکم از داخل شهر صداے انفجار گلوله هاے توپ و خمپاره شنيده
✨ ✨ ✨
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_هفتادو_دوم
قاسم و ابراهيم جلو رفتند و شروع به صحبت كردند. طورے با آن ها حرف زدند ڪه خيلي از آن ها غيرتي شدند. آخر صحبت ها هم گفتند: هر ڪي َمرده و غيرت داره و نمي خواد دست اين بعثي ها به ناموسش برسه با ما بياد.
سخنان آن ها باعث شد ڪه تقريباً همه سربازها حرڪت ڪردند.
قاسم نيروها را آرايش داد و وارد شهر شديم. شروع ڪرديم به سنگربندے.
چند نفر از سربازها گفتند: ما توپ ۱۰۶ هم داريم. قاسم هم منطقه خوبي را پيدا ڪرد و نشان داد. توپ ها را به آنجا انتقال دادند و شروع به شليك ڪردند. با شــليك چند گلوله توپ، تانك هاے عراقي عقب رفتند و پشــت مواضع مستقر شدند. بچه هاےما خيلي روحيه گرفتند.
غروب روز دوم جنگ بود. قاســم خانه اے را به عنوان مقر انتخاب ڪرد ڪه به ســنگر سربازها نزديڪتر باشد.
بعد به من گفت: برو به ابراهيم بگو بيا دعاے توسل بخوانيم.
شب چهارشنبه بود. من راه افتادم و قاسم مشغول نمازمغرب شد.
هنوز زياد دور نشــده بودم ڪه يك گلوله خمپاره جلوے درب همان خانه منفجر شــد.
گفتم: خدا رو شڪر قاسم رفت تو اتاق.
اما با اين حال برگشتم. ابراهيم هم ڪه صداے انفجار را شنيده بود سريع به طرف ما آمد.
وارد اتاق شديم.
چيزے ڪه میديديم باورمان نمي شد.
يك ترڪش به اندازه دانه عدس از پنجره رد شده و به سينه قاسم خورده بود.
قاسم در حال نماز به آرزويش رسيد!
محمد بروجردے با شــنيدن اين خبر خيلي ناراحت شد.
آن شب ڪنار پيڪر قاسم، دعاے توسل را خوانديم.
فردا جنازه قاسم را به سمت تهران راهي ڪرديم.
✍ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd