eitaa logo
آکادمی سواد رسانه‌ای گرالیت
746 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
111 ویدیو
44 فایل
آموزش تخصصی سوادرسانه‌ ای 🔖برگزارکننده کارگاه‌ های عمومی و تخصصی سواد رسانه‌ ای 🕹سرگرم آموزی 💡یک سواد بی‌مزه 📎#سوادرسانه_ای
مشاهده در ایتا
دانلود
مک لوهان و جبرگرایی رسانه ای ✍️مارشال مک لوهان در سال 1964 با بیان «رسانه پیام است» جهان را تکان داد. نوشته های او پر از ایهام و ایجاز است تا جایی که به مرز راز و رمز می رسد. اما کتاب کلاسیک وی «درک رسانه ها» در این مورد که منظور وی از رسانه پیام است ، نسبتاً روشن است. او نوشته است:«اثر فناوری در سطح عقاید یا مفاهیم رخ نمی دهد، بلکه نسبت های حسی یا الگوی درک را به طور مداوم و بدون مقاومت عوض می کند. ✍️به نظر مک لوهان مهم ترین اثر رسانه ها این است که بر عادات درک و تفکر ما اثر می گذارند. مفهوم نسبت های حسی به تعادل حواس ما اشاره می کند. ✍️ مردم ابتدایی بر تمام پنج حس تاکید داشتند(پویایی، لامسه، شنوایی، بینایی و چشایی)، اما فناوری و به ویژه وجود رسانه ها موجب شده است افراد یک حس را بیشتر از سایر حواس مورد تاکید قرار دهند. ✍️مک لوهان می گوید چاپ بر دیدن تاکید داشت. چاپ بر تفکر ما اثر داشت و آن را خطی، سلسله وار، منظم، تکراری و منطقی می ساخت. چاپ به انسان اجازه می داد فکر را از احساس جدا کند. چاپ به تخصصی شدن و فناوری منتهی شد، ولی به احساس از خودبیگانگی و فردگرایی نیز منجر شد. در سطح اجتماعی، چاپ امکان ظهور ملت ها و ملی گرایی را فراهم کرد. ✍️تلویزیون در مقایسه با چاپ بر حواس بیشتری تاکید کرد. مک لوهان تلویزیون را رسانه ای بصری، سمعی و لامسه ای توصیف می کند. این رسانه بیشتر از چاپ، درگیر کننده و مشارکتی است. ✍️فرض مک لوهان این بود که تلویزیون تعادل نسبت های حسی را که چاپ از میان برده بود برقرار خواهد کرد. در یک مقیاس بزرگتر، مک لوهان اظهار داشت، تلویزیون ما را مجدداً به صورت قبیله در خواهد آورد. ما از دولت- ملت های مجزا دور می شویم و یک دهکده جهانی خواهیم شد. ✍️یکی از چیزهایی که بسیاری از نظریه پردازان ارتباطی و افراد شاغل در ارتباط جمعی را به دردسر انداخت این بود که مک لوهان می گفت محتوای رسانه مثل تکه گوشت تازه ای است که سارق با خود دارد تا نگهبان ذهن را منحرف کند. یعنی اثر های مهم رسانه از شکل آن ناشی می شود نه از محتوی آن. @geraliit
✍️یک پیام و چند نکته سواد رسانه‌ای ✍️در خیل انبوه پیام‌هایی که در طول شبانه‌روز دریافت می‌کنیم، بخشی با استفاده از تکنیک‌های مختلف رسانه‌ای ساخته و پرداخته می‌شوند تا در خدمت ایجاد تاثیری در راستای اهداف سازندگان پیام باشند. اگر این اصل را بپذیریم که برخلاف آنچه فکر می‌کنیم رسانه‌ها آیینه‌ای نیستند که دنیا را بازتاب دهند و رسانه‌ها اخبار را منتقل نمی‌کنند بلکه اخبار را شکل می‌دهند و می‌سازند و آنها اطلاعات را دستکاری می‌کنند و فقط بخشی از واقعیت را منعکس می‌کنند، قطعا نوع رمزگشایی‌مان از پیام‌های رسانه‌ای تفاوت خواهد کرد. از سوی دیگر دستکاری پیام‌های رسانه‌ای و انعکاس رویدادها می‌تواند یک محتوا را به ضد خود نیز تبدیل کرده و افکار عمومی را منحرف کند. ❌به این پیام که این روزها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود، دقت کنید: «به قول مرحوم احمد کسروی : بدبخت ملتی که تاریخ کشورش را نداند؛ شوربخت تر از آن ملتی که نخواهد تاریخ کشورش را بداند؛ تیره بخت تر از آن ملتی که تاریخ کشورش را به ریش خند بگیرد؛ و سیاه بخت تر مردمی که بخاطر تاریخ ننگین کشوری دیگر بر فرق می کوبد و عمده ی روزهای سال خود را در عزاداری برای آن بیگانگانند... حماقت، انسان را به کجا می برد !!!! در ایران باستان ٬ هنگامی کودکی به دنیا می آمد٬ درختی در زمین می کاشتند. اکنون که کودکی زاده می شود ٬ خون حیوانی را به زمین می ریزند !بزرگترین حقارت تاریخ، یخ زدگی مغز انسانهایی ست که از اختراع ادیسون استفاده می کنند و باروشن شدن چراغ، بر اعراب، درود می فرستند ...یا اینکه در خاک سرزمین کورش بزرگ زندگی می کنند و خاک سرزمینهای اعراب را تبرک می دانند ...دلخوشیم به کدامین راه نجات ؟» ❌مخاطب و دارای به محض خواندن این متن باید ابتدا با کمک موتورهای جستجو بررسی کند آیا احمد کسروی چنین جملاتی را گفته است یا خیر. نکته اینجاست به نقل از احمد کسروی تنها این سه جمله را می‌توان یافت آنهم در باب نکوهش رویگردانی از تاریخ (البته در سرچ متوجه خواهید شد این سه جمله نیز منتسب به وی است): « بدبخت ملتی که تاریخ کشورش را نداند، شوربخت تر از آن ملتی که نخواهد تاریخ کشورش را بداند، تیره بخت از آن ملتی که تاریخ کشورش را به ریشخند بگیرد.» ❌در گام دوم مخاطب باید از خودش سوال کند چه کسی این پیام را تولید کرده است؟ چرا این پیام تولید شده است؟ ارتباط زمانی انتشار این پیام ساختگی با ایام سوگواری امام حسین(ع) چیست؟ بناست با این پیام تحریف شده و ساختگی چه تاثیری بر ذهن مخاطب گذاشته شود و چه ارزشی حذف یا اضافه شود؟ 💠پاسخ به این سوالات قطعا سبب خواهد شد مخاطب از بازنشر پیامی که جهت مهندسی شده است، پرهیز کند. 💠باید بدانیم کم نیستند پیام‌هایی که در صدر یا ذیلش نام یک چهره شناخته شده علمی، سیاسی، فرهنگی و ... دیده می‌شود و مخاطب بدون بررسی و صرف دیدن این اسامی، مطلب را پذیرفته و به سرعت با دیگران به اشتراک می‌گذارد. استفاده از اسامی که دارای شهرت هستند یا ارجاع به منابع ناشناخته و پژوهش‌هایی که هیچ لینک و سندی برای بررسی‌شان وجود ندارد. اینکه دانشمندان گفته‌اند، پژوهش‌ها می‌گویند، پژوهشگران دریافتند، مورخان گفته‌اند و ... نشانه‌ای است که مخاطب یک گام عقب‌ بایستد و با دیده تردید به ادعای مطروحه بنگرد. 💠در عصر انبوه پیام‌های رسانه‌ای، قانون ، و را همواره در نظر داشته باشید. منبع:‌عصر هوشمندی @geraliit
مدیالیتی(واقعیت رسانه ای شده) دکتر شکرخواه معتقد است: تبدیل واقعیت به بیان در ارتباطات؛ همان رسانه‌ای شدن است. يعني تبديل شدن reality به يك مقوله رسانه‌اي كه به آن Mediality مي‌گوییم. يعني تركيب دو واژه Media و Reality كه مي‌شود Mediality كه به آن مي‌گویيم. ♨️رسانه‌ها واقعیات را بازنمایی می کنند و این به آن معناست که واقعیات با عبور از صافی رسانه ها، شکل و وزنی متفاوت می یابد. به عنوان مثال همزمانی واژه تروریسم و مسلمانان پس از ۱۱سپتامبر، حمایت از حقوق بشر توسط کشورهای غربی، داعش و خشونت و ترور در اسلام، ایران‌هراسی و... @geraliit
یه ورزشکار خوب باید یه رژیم غذایی خوب هم داشته باشه! . گفتم این روزا که خیلی موندیم تو خونه و همش پای تلویزیونیم و حسابی هم حوصلمون سر رفته یه انیمیشن توپ بهتون معرفی کنم و اجماعا حالشو ببریم. # # فیلم_سینمایی # رژیم_مصرف #کرونا https://www.instagram.com/p/B-fNbKtBkCg/?igshid=MDJmNzVkMjY=
مفهوم در رسانه 🔻بازنمایی یکی از تکنیک های رایج و مهم رسانه هاست. بازنمایی نوعی تصویر دستکاری شده از واقعیت است. 🔻نگاهی به تغییرات موجود در جامعه مثل علاقه به خانه های مجلل، لباس های مارک، پوشش های متفاوت، داشتن حیوانات خانگی، روابط افراد با یکدیگر و حتی زدن تست ها و داشتن همراه برای درس خواندن و .... همگی در بخش هایی متاثر از بازنمایی های رسانه ای بوده است. 🔻یکی از حوزه های مهمی که بازنمایی رسانه‌ای تعاریف آن را دستخوش تغییر کرده، تعریف از زن زیبا در جامعه است. 🔻تصویری که از «زن ایده‌آل» در شبکه‌های اجتماعی به خصوص اینستاگرام در سال‌های اخیر تعریف شده، تصویری پرزرق و برق از زنانی را نشان می‌دهد که به ظاهر خود توجه موشکافانه‌ای دارند و لزوما با ظاهر بسیاری از زنان در زندگی روزمره همخوان نیست. این تعاریف از «زن زیبا» با توجه به میزان چاقی و لاغری و شکل اندام و وزن زنان هم انجام گرفته است که بعضا توسط دنیای مد یا رسانه ها جنبه‌های اغراق آمیزی هم پیدا کرده است. 🔅این سوالات را خودتان بپرسید که شما به عنوان یک زن چقدر تلاش می کنید یا خودتان را مجاب می‌بینید که ظاهرتان را بر اساس معیارهای زیبایی در نگاه جامعه، دوستان و اطرافیان‌تان تغییر دهید؟ چرا؟ 🔅به نظر شما رسانه ها و به خصوص شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر در تغییر و تعریف مفهوم زیبایی زن چه نقشی داشته اند؟ 🔅تا بحال شده که به خاطر تفاوت ظاهر و اندام شما با آنچه که جامعه از «زن زیبا» تعریف کرده، سرخوردگی و افسردگی شده باشید؟ @geraliit
📌سه نظریه مهم تاثیر رسانه‌ها بر مخاطب درباره نوع و ميزان اثر رسانه ها بر مخاطب نظرات مختلفی وجود دارد. با چند روش متداول برای تاثیرگذاری آشنا شوید: : مخاطبان در دريافت پيام‎هاي رسانه ها به خصوص تلويزيون، مانند زمين مستعدي هستند که مي توان هرچه را خواست در آنها کاشت و پرورش داد. بنابراين، معنا توسط رسانه ها توليد مي شود و مخاطبان با پذيرش چنين معناهايي به همديگر نزديک تر مي شوند. نظریه پردازان میگویند تلويزيون آثار درازمدتي دارد؛ آثار تدريجي و غيرمستقيم اما متراکم و با اهميت. ‎سازي يا تعيين دستور کار: چيزي که برجسته شود اهميت پيدا مي کند. رسانه‎ها با اهميت دادن و برجسته کردن برخي اخبار و موضوعات، آنها را در دستور کار جامعه قرار مي دهند و با وزن دادن به آنها، نيروهاي جامعه را به آن مشغول مي کنند. برجسته سازي از شناخته شده ترين تاکتيک هاي جنگ نرم محسوب مي ‎شود. این روش از کارکردهاي اصلي رسانه ها در انحراف افکار عمومي به سمت دلخواه است. به عبارت ساده‎تر رسانه‎ها از اين طريق به مردم ديکته مي کنند که به چه موضوعاتي و چگونه بينديشند. 1رسانه ها واقعيت را منعکس نمي کنند، بلکه واقعيت را دستکاري کرده و به آن شکل تازه اي مي دهند. 2. تمرکز رسانه ها بر تعداد خاصي از مسائل و موضوعات باعث مي شود تا آن مسائل و موضوعات، نزد مخاطبان مهم جلوه کنند و در اولويت قرار گيرند. : در این روش رسانه هاي جمعي به‎خصوص تلويزيون و سينما، مردم را طبق الگوهاي مختلف رفتاري به عمل وامي دارند. اين تصاوير مي توانند به عنوان «الگوهاي رفتار» عمل کنند و قابل تقليد باشند، و مردمي که بيننده کنش تصوير شده هستند، ممکن است از آن به عنوان بخشي از مجموعه رفتاري خود استفاده کنند. @geraliit
🔸واژه‌ها | تکنو مدز عبارت Techno mads اشاره‌ای به نسل جوان موسوم به تکنولوژی زده در غرب است که برخی‌ها هم به عنوان نسل cut & paste از آنان یاد می‌کنند که به نظرم هر دو صفت نامهربانانه است و حتی کمی هم بوی حسادت می‌دهد @geraliit
ما را در اینستاگرام دنبال کنید https://www.instagram.com/p/B-pQi9uH2S_/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🔸نظام‌هاي رسانه‌اي جهان ۱. نظريه نظام  اقتدارگرا: (Authoritarian Theory) اين بخش كتاب كه نام آنرا سيبرت ارايه كرد، به معرفي نظريه اقتدارگرا مي‌پردازد. طبق اين نظريه، روزنامه‌نگار مقهور دولت است و سانسور بايد قبل از انتشار اعمال شود. طبق اين نظريه اگر روزنامه‌نگار از اصولي كه برايش پيش‌بيني شده، تخطي كند، مجازات مي‌شود. براساس اين نظريه، روزنامه‌نگار در سازمان رسانه‌اي خود، آزادي ندارد. اين نظام كه مبتني برسانسور پيش از نشر است، به جاي آنكه بر آزادي فرد يا اجتماع تأكيدكند برمصلحت‌هاي دولت تأكيد مي‌ورزد. نظام‌هاي ايتالياي موسوليني، اسپانياي فرانكو، آلمان هيتلري و پرتغال سالازار از جمله مثال‌هاي ملموس اقتدارگرايي به حساب مي‌آيند.   ۲. نظريه نظام كمونيستي: (Soviet Media theory) اين نظام كه ادامه طبيعي نظام اقتدارگرا معرفي مي‌شود، محصول انقلاب ۱۹۱۷ نظريه مطبوعات، مسأله كنترل در نظام كمونيستي را نهادينه مي‌داند. @geraliit
🔸نظام‌هاي رسانه‌اي جهان- بخش دوم ۳. نظريه نظام ليبرال:  (Libertarian Theory) سيبرت اين نظام را حاصل انقلاب‌هاي دمكراتيك مشروطه انگليس و انقلاب فرانسه مي‌داند. طبق نظر نويسندگان كتاب چهار نظريه مطبوعات، نظام ليبرال (آزادي‌گرا) شرايط دوران اقتدارگرايي را سپري كرده و با ارايه تعريف از آزادي مطبوعات آن را به رسميت شناخته است. در اين نظام ضمن اين‌كه اصل آزادي انتشار به رسميت شناخته شده، استثناهاي قانوني نيز مشخص شده است. اصول و ارزش‌هاي پايه‌اي اين نظام همان اصول دولت دمكراتيك ليبرال است كه اصلي‌ترين آن‌ها باور به تفوق فرد در دستيابي به حقيقت است و لذا از ديدگاه اين نظام نزديك‌ترين راه دستيابي به حقيقت و عرصه رقابت، ايده‌هاي رقيب و آلترناتيو است. آزادي مطبوعات در اين نظام؛ مالكيت خصوصي رسانه شناسايي مي‌شود.در هر حال، نويسندگان چهار نظريه مطبوعات اين نظام را جوابگوي دمكراسي ليبرال غربي نمي‌دانند و راه‌حل خود را با نام نظريه مسؤوليت اجتماعي ارايه مي‌كنند. ۴. نظريه نظام مسؤوليت اجتماعي: (Social Responsibility Theory) اين نظريه كه تئودور پترسون آن را طراحي كرد، بر مسؤوليت اجتماعي روزنامه‌نگار تأكيد مي‌ورزد. البته بايد خاطرنشان ساخت كه ريشه اين نظريه به كميسيون آزادي مطبوعات (۳) باز مي‌گردد.  در رأس اين كميسيون رابرت هاچينس (Robert Hutchins) قرار داشت كه رييس دانشگاه شيكاگو بود و با گروهي از نويسندگان، شاعران – بدون حضور روزنامه‌نگاران – به ارزيابي نظام رسانه‌اي آمريكا پرداخت و در نهايت نظريه مسؤوليت اجتماعي را مناسب تشخيص داد. گفته مي‌شود اين كميسيون از طرف كمپاني تايم وارنر حمايت مالي مي‌شده است. اين نظريه، روزنامه‌نگار را داراي مسؤوليت اجتماعي معرفي مي‌كند و معتقد است روزنامه‌نگار پيش از آن كه به فكر تأمين نياز مخاطب باشد بايد به فكر مصلحت مخاطب باشد و اين مصلحت را رعايت كند. اين نظام بر بي‌طرفي، استقلال و عيني‌گرايي (۴) تأكيد مي‌ورزد. نويسندگان چهار نظريه مطبوعات، نظام اول را مردود و نظام مسؤوليت اجتماعي را كامل و الگويي مناسب اعلام مي‌كنند. آن‌ها كثرت‌گرايي (۵) رسانه‌ها و انعكاس آراي متنوع جامعه و همچنين حق پاسخ‌دهي مخاطبان را اصل مي‌شمارند. آن‌ها مي‌گويند روزنامه‌نگاران در نظام مسؤوليت اجتماعي، بايد پاسخگوي جامعه و مالكان روزنامه باشند. اما دوكارشناس برجسته ارتباطات نيزديدگاه‌هاي متفاوتي در اين زمينه ابراز داشته‌اند. @geraliit
▫️طبقه‌بندی دنيس مک کوئيل از نظام‌های رسانه‌ای (Dennis Mcquail) دنيس مك‌كوييل نويسنده كتاب معروف مقدمه‌اي بر نظريه ارتباطات جمعي (۱۹۸۳) (۶) هم نظام‌هاي رسانه‌اي را چنين معرفي مي‌كند: ۱.تئوري اقتدارگرا (مثل همان تئوري اول چهار نظريه) ۲. تئوري مطبوعات آزاد (Free Press Theory) (نام تازه‌اي براي نظام آزادي‌گرا) ۳. تئوري رسانه‌هاي شوروي (كه همان تئوري سوم در چهار نظريه است) ۴. تئوري مسؤوليت اجتماعي (شبيه همان آراي مؤلفان چهار نظريه). ۵. تئوري رسانه‌هاي توسعه (Development Media Theory) مك‌كوييل خاستگاه اين تئوري را نيازهاي جهان سوم اعلام مي‌كند. او ضمن اعتراف به وجود اين نظام رسانه‌اي ادعا مي‌كند اين نظام از اخبار بد گريزان وخواهان اخبار مثبت است. او ضمن آنكه مي‌كوشد اين نظريه را درخدمت دولت‌هاي جهان سوم عنوان كند اما به اين امرمعترف مي‌شود كه اين نظام مطبوعاتي عليه سلطه و وابستگي خارجي قد برافراشته است و از خودمختاري و هويت فرهنگي دفاع مي‌كند. ۶. تئوري مشاركت دمكراتيك (Democratic-Participant theory) طبق اين تئوري هنجاري، آزادي‌گرايي، داخلي‌گرايي(۷) ومساوات‌طلبي اصل است. مك‌كوييل درباره اين تئوري مي‌گويد اين نظريه هنوز فاقد مشروعيت است و نهادهاي اجرايي خود را نيز نيافته است، زيرا بخشي از مضامين آن در تئوري‌هاي ديگر نظير نظريه رسانه‌هاي توسعه وجود دارد و از طرف ديگر هنوز به عنوان يك نظريه مستقل مورد پذيرش قرار نگرفته است. او مي‌گويد تئوري مشاركت دمكراتيك از جنبه تكيه برجامعه و ارتباطات افقي به جاي ارتباطات عمومي به نظريه رسانه‌هاي توسعه شبيه است و واكنشي عليه تجاري شدن رسانه‌ها، حاكميت مالكيت خصوصي بر آنها و مركزيت حاكم بر پخش در نظام مسؤوليت اجتماعي است. مك‌كوييل مي‌افزايد اين تئوري برخلاف تئوري مطبوعات آزاد كه در آن حقوق رسانه‌ها مقدم برمخاطبان قرار مي‌گيرد، الويت را به حقوق مخاطبان مي‌دهد و رسانه‌ها بيش از آن‌كه بخاطر سازمان‌هاي رسانه‌اي، مالكان وآگهي‌دهندگان به وجود آمده باشند، براي مخاطبان تشكيل شده‌اند وارتباطات بسيار مهمتر از آنست كه فقط به دست‌اندركاران حرفه‌اي رسانه‌ها سپرده شود. 1. Four Theories of the Press 2. Mental production 3. Commission on the Freedom of the Press. (1943-46) 4. Objectivity 5. Pluralism 6. McQuail Dennis, (1993) Mass communication theory: An introduction, sage publication. London 7. Localism @geraliit
🔸نظریه‌های مرتبط با شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی این نظریه‌ها می‌توانند به عنوان چهارچوب نظری برای نوشتن رساله و مقاله آکادمیک در زمینه و طرف توجه باشند: ▫️حضور اجتماعي (social presence) ▫️اشباع رسانه‌اي (media richness) ▫️ارائه خود (self-presentation) ▫️خود-گشودگي (self-disclosure) ▫️كاربري و اقناع (Uses and gratifications) ▫️مدل همگرايي رسانه‌هاي اجتماعي (The Social Media Integration Model) ▫️درك رسانه‌ها - مك‌لوهان (Understanding Media: The Extensions of Man.) ▫️جریان دو مرحله‌اي اطلاعات پاول لازارسفلد (Two Step Flow Theory) ▫️مدل هارولد لسول (Lasswell's model) 🔸نظریه‌های مرتبط با شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی این نظریه‌ها می‌توانند به عنوان چهارچوب نظری برای نوشتن رساله و مقاله آکادمیک در زمینه شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی طرف توجه باشند: ▫️حضور اجتماعي (social presence) ▫️اشباع رسانه‌اي (media richness) ▫️ارائه خود (self-presentation) ▫️خود-گشودگي (self-disclosure) ▫️كاربري و اقناع (Uses and gratifications) ▫️مدل همگرايي رسانه‌هاي اجتماعي (The Social Media Integration Model) ▫️درك رسانه‌ها - مك‌لوهان (Understanding Media: The Extensions of Man.) ▫️جریان دو مرحله‌اي اطلاعات پاول لازارسفلد (Two Step Flow Theory) ▫️مدل هارولد لسول (Lasswell's model) @geraliit
🔸تمایزهای رسانه‌های کهنه و نو ▫️رسانه‌های کلاسیک مبتنی بر روابط چاپی و الکترونیک هستند و رسانه‌های جدید مبتنی بر روابط آنلاین. ▫️رسانه‌های قدیمی متکی به چاپ، تلفن و فکس هستند و رسانه‌های نوین متکی بر فضای آنلاین. ▫️قدیمی‌ها فقط متکی به اعلام زمان رویداد آن هم فقط در پایان رویداد هستند و این در حالی است که نیو‌ مدیا متکی به جریان پیوسته هر رویداد؛ آن هم از شروع تا پایان رویداد است. ▫️مونولوگ بودن و تک صدایی در رسانه‌های قدیم، جای خود را به دیالوگ و چندصدایی در رسانه‌های جدید می‌دهد و از دیگر سو درحالی که رسانه‌های سنتی درگیر و اسیر ساختارهای قبلی هستند، رسانه‌های نوین در پیوند با ساختارهای معاصر حرکت می‌کنند ▫️استفاده از رسانه دیگران و یا اسیر روایت دیگران بودن در رسانه‌های کلاسیک جای خود را به متکی به رسانه خود بودن و خالق روایت خود بودن داده است. یونس شکرخواه @geraliit
🔸مکتب مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگام مکتب مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگام سنت بریتانیایی در عرصه مطالعات فرهنگی است که در سال ۱۹۶۴ توسط ریچارد هوگارت پایه گذاری شد. البته ریشه‌های این مکتب به دهه پنجاه میلادی باز می‌گردد به مقطعی که مطالعه تاثیرات فرهنگی آمریکایی‌ها بر زندگی بریتاتیایی‌ها طرف توجه بود. ▫️چهر‌ه‌های مطرح:  ریچارد هوگارت، استوارت هال، ریچارد جانسون، خورخه لورین، ریموند ویلیامز و ای.پی، تامپسون.این مرکز در اواخر دهه هشتاد در برابر فشار دانشگاه بیرمنگام برای ادغام در دپارتمان زبان انگلیسی مقاومت کرد و در نهایت به دپارتمان مطالعات فرهنگی تغییر نام داد و اکنون با ادغام در گروه جامعه شناسی به دپارتمان مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی تغییر نام داده است. ▫️برخی از آورده‌ها: تکیه بر فرهنگ پایین به جای فرهنگ بالا، تاکید بر اهمیت فرهنگ عامه، کشاندن نقد ادبی به عرصه مطالعات فرهنگی، کشاندن تحلیل متن، فیلم و نمایش از عرصه ارتباطات به فرهنگ، آشتی دادن مباحث رسانه‌ای با فرهنگ، تاکید بر نقش هویت در فرهنگ، تاکید بر جنبه‌های کنترل دولت بر فرهنگ و بالاخره تعدیل نگرش مارکسیستی در قبال فرهنگ @geraliit
🔸تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل گفتمان انتقادی، یک رویکرد بین‌رشته‌ای برای مطالعهٔ گفتمان است. تحلیل گفتمان انتقادی هم نگرش است و هم روشی از روش‌های کیفی و تفسیری. در این نوع از تحلیل؛ زبان به عنوان شکلی از کارکرد اجتماعی بررسی می‌شود. تحلیل گفتمان انتقادی بر نحوهٔ بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی به وسیلهٔ متن و گفتگو تأکید دارد. به عبارت بهتر تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی در تحلیل گفتمان است که هم رویه‌های گفتمانی و و هم غیرگفتمانی را به رسمیت می‌شناسد. بررسی متونی چون آگهی‌ها، پوسترها، تراکت‌ها و دیوارنوشته‌ها از جمله موارد طرف توجه تحلیل گفتمان انتقادی است. تا ایدئولوژی‌های طبیعی‌شده و پنهان شده در متون را کشف کرده وتبیین‌های اجتماعی از آن‌ها ارائه دهد. تئون ون دایک ، روث وداک و نورمن فیرکلاف از جمله چهره‌های برجسته آکادمیک در زمینه کاربردهای تحلیل گفتمان انتقادی هستند. @geraliit
🔸جامعه اطلاعاتی تئورى‌هاى مطروحه در قبال جامعه ‌اطلاعاتى از نوع تئورى‌هاى كلان هستند. در اين تئورى‌ها عده‌‏اى هستند كه را سرمنشاء خير و مطلوبيت قلمداد كرده و جمع ديگرى به عكس آن را سرفصل كنترل‌‏هاى بيرحمانه شهروندان معرفى مى‏كنند. معتقدان به دوران فراصنعتى نظير دانيل بل و لژيون پيرو او، پست مدرنيست‏هايى چون ژان بودريار و مارك پوستر و معتقدان به تخصص‌هاي انعطاف ‏پذير مثل ميشل پيور، چارلز سيبل و لارى هرش هورن و همچنين افرادى چون مانوئل كسلز كه بر وجه توسعه‌اطلاعاتى تأكيد مى‏ ورزند بر اين باور هستند كه آنچه امروز به نام جامعه‌اطلاعاتى با آن مواجه هستيم، يك جامعه جديد و متفاوت با گذشته است. اما گروه دوم با افراد و تفكراتى نظير نئوماركسيست‏ها مثل هربرت شيلر و يا پيروان نظريه مقررات‏ گذارى با افرادى مثل مايكل اگلى‏ تيا وآلن لى‏ پاتيز و يا معتقدان انديشه انباشت انعطاف‏پذير با چهره ‏هايى مثل ديويد هاروى و يا كسانى كه به دولت، ملت اعتقاد دارند نظير آنتونى گيدنز و يا پيروان نظريه گستره همگانى مثل يورگن هابرماس و نيكلاس گرانهام بر اين باور هستند كه اگر چه اطلاعات اكنون به يك پارامتر كليدى براى جوامع مدرن اطلاعاتى تبديل شده و حتى به عبارت جامعه اطلاعاتى هم معتقدند و آن را در ادبيات خود به كار مى‏ گيرند، اما مى‏ گويند مناسبات حاكم بر جوامع قبلى (پس از فئوداليسم) بر جامعه‌اطلاعاتى هم حاكم است. @geraliit
✅ نظریه اثر بومرنگ رسانه ◀️ این نظریه، تعبیری دیگر از مساله بازخورد پیام در فرایند ارتباطی است. بر پایه نظریه اثر بومرنگ، هنگامی که بومرنگ را به سوی هدفی یا فردی پرتاب می‌کنیم، در اثر ارتعاشی بودن، پس از رها کردن به سوی خود ما باز می‌گردد و به همان نسبت که ضربه بر دیگری سنگین بوده است؛ بر ما نیز ضربه سخت خواهد بود. ◀️ بر این اساس یک وسیله ارتباطی مانند ، و زمانی که اخبار نادرست پخش می‌کند، در درازمدت خود تحت تاثیر همان پیام‌ها و اخبار ارسالی قرار گرفته و هویت دیگر پیدا می‌کند که پاره‌ای از این فرایند به عنوان «انگ» استفاده می‌کنند. بنابراین حتی زمانی که همان وسیله ارتباطی اخبار درست و واقعی پخش می‌کند، تحت تاثیر هویت ثانوی (اثر بومرنگ)، اخبارش برای مخاطبان فاقد ارزش خواهد بود. @geraliit
🔸 نظریه انتقادی نظریه انتقادی (CRITICAL THEORY) جنبشی فکری-فلسفی است در نقد فرهنگ و جامعه که در سال ۱۹۳۰ در آلمان ارائه شد. این نظریه به نحوه توزیع قدرت در جامعه توجه دارد و اینکه چه عناصری در کنترل عده‌ای هستند. نظریه انتقادی در واقع از نظر رسانه‌ای مراقب این نکته است که رسانه‌ها چه نمادها و چه انگاره‌هایی را برای سلطه عده‌ای و برای سرکوب عده‌ای دیگر به کار می‌گیرند. ریشه اندیشه انتقادی در مکتب فرانکفورت و در راس آن تئودور آدورنو (۱۹۰۳- ۱۹۶۹) بود که معتقد بود صنایع فرهنگی (یا همان صنایع سرگرم کننده) ایجاد نیاز می‌کنند؛ بر کالاهای مادی تاکید می‌ورزند و به خاطر عده‌ای اندک اما ثروتمند به مصرف دامن می‌زنند. عکس | آدورنو - هورکهایمر @geraliit
🔸 مدار فرهنگ نظریه‌ای است که توسط پاول دوگی و همکارانش در سال ۱۹۹۷ ارائه شد. این نظریه چرخه مصرف فرهنگی را در پنج نقطه تعقیب می‌کند: تولید، مصرف، قاعده‌‌مند شدن، بازنمود و هویت‌. @geraliit
🔸 نظریه‌های تاثیرات ▫️نوشته سینتیا کارتر - ترجمه یونس شکرخواه: اگرچه مجموعه مطالعات ارتباطات جمعی در زمینه محتوای رسانه‌ها بر این نکته تأکید می‌کنند که محتوای رسانه بر مخاطبان می‌گذارد، با این همه، هنوز پژوهشگران در مورد ماهیت و گستره این اختلاف نظر دارند. امروزه بيشتر پژوهشگران حوزه رسانه‌ها معتقدند رسانه به تنهايي منشاء تأثيرات (effects) خاصي نيست و تعيين ميزان اثرگذاري آن نيز دشوار است. بحث در مورد تأثيرات رسانه‌ها، عمدتاً تحت تأثير گروه‌ها و گرايش‌های مختلف از جمله پژوهشگران رسانه‌اي، دولت، نظام اقتصادي، فناوري‌هاي نوين، تحولات تاريخي، گروه‌هاي فشار و نگراني‌هاي مردم درباره تأثيرات منفي رسانه‌ها بوده است. اگرچه تاريخ مربوط به پژوهش‌های متمرکز بر تأثيرات رسانه‌ها، تاريخي خطي نيست، همگان متفق‌القول هستند که دانش مربوط به تأثيرات رسانه‌ها در چند مرحله متراکم و گردآوری شده است. @geraliit
يکي از اين مراحل دوره موسوم به رسانه‌هاي کاملاً مقتدر است که در اوايل قرن بيستم مطرح شد و تا اواخر دهه ۳۰ ادامه يافت. در اين دوره، بسياری بر اين باور بودند که رسانه‌ها در کشورهاي صنعتي غربي قدرت فراواني در شکل‌دهي به افکار و رفتار مردم دارند. رسانه‌های نوين چون راديو و سينما نيز به سرعت، نفوذ و طرفداران فراواني يافتند (هم براي اهداف تجاری و هم اهداف سیاسی). از دهه ۳۰ تا ۶۰ عده‌ای ديگر مدعي شدند رسانه‌ها آنچنان که در آغاز تصور مي‌شد، قدرتمند نيستند. اين دوره با تحول تبديل پژوهش درباره وسايل ارتباط جمعي به رشته‌ای آکادميک همزمان شد. در اين دوران، کانون مطالعات مربوط به وسايل ارتباط جمعي بر تجربه‌گرايي متمرکز بود. اين تکيه شديد بر ارزيابي تأثيرات رسانه‌ها به دو بحث ديگر مرتبط شد که يکي از آنها علاقه فزاينده به بحث قدرت رسانه‌ها در متقاعدسازي و اقناع و ديگري دغدغه تأثيرات منفي رسانه‌ها بر مخاطبان بود. پژوهشگران عرصه ارتباطات جمعي، نظريه‌هاي ارتباطي را بر اساس مدل‌هاي رياضی که آنها نيز از نظریه اطلاع وام گرفته شده بودند، مطرح کردند تا بتوانند نحوه تعامل انسان و ابزارهای ارتباط جمعي را تبيين کنند. هدف اصلي آنان تبيين موارد موثر و غير موثر ارتباطات به مثابه پيامی بود که از فرستنده به سوي گيرنده مي‌رفت. در پايان اين دوران، يافته‌های تعدادی از پژوهش‌ها حاکي از اين بود که اگرچه رسانه‌ها تأثير می‌گذارند، اين تأثير در چارچوب ساختارهای مناسبات حاکم فرهنگي و اجتماعي عمل می‌کند و بايد آنها را به هنگام ارزيابي تأثيرات رسانه‌ها، در نظر گرفت. @geraliit
‌‎نظريه رسانه‌های کاملاً مقتدر در مرحله سوم، يعني از ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰، حياتي دوباره يافت. اختراع تلويزيون در دهه ۵۰ و افزايش نگراني مردم درباره تأثيرات احتمالي آن در اين حيات دوباره کاملاً نقش داشت. پژوهش‌هاي رسانه‌هاي جمعي به طرز فزاينده‌اي در بررسي ميزان استفاده مردم از رسانه‌ها، بررسي تغييرات رفتاري و نظريات آنها، از الگوهاي روانشناختي سود می‌‌بردند. عده‌ای در ساده‌ترين صورت، به اين نوع ارزيابي تأثيرات رسانه‌اي، نظريه تزريقي مي‌گويند. در اين دوره، پژوهشگران معتقد بودند، محتواي خشونت‌بار رسانه‌ها تأثيرات منفي بر مخاطبان و به ويژه بر کودکان مي‌گذارد. علاوه بر اين، پژوهشگران در اين دوره به مطالعه تغييرات بلندمدت، شناخت تأثيرات بافت اجتماعي، انگيزه‌ها و تمايلات موجود در مخاطبان، ايده‌ها و نهادهاي رسانه‌اي علاقه‌مند شدند. اما در مرحله چهارم که از ۱۹۷۰ تا به امروز ادامه دارد، شاهد بروز مدل انتقادی ساختارگرایی اجتماعی هستيم. بر اساس اين مدل، تأثيرات رسانه‌هاي جمعي هنگامي چشمگير است که توليدکنندگان آنها با استفاه از نظام‌های معنايي موجود در ساختار معنایی فردي و جمعي موجود در جمع مخاطبان، به توليد پيام اقدام مي‌کنند. در اين دوره از لحاظ روش‌شناسي، نوعي گرايش عمومي به استفاده از شيوه‌هاي کیفی نظير تحليل متن و مخاطب‌پژوهی، جايگزين شيوه‌های کمي و تجربي شده است. این گرايش به روش‌هاي کيفي در نظريه کشت (۱۹۷۳) ريشه دارد. بر اساس اين نظريه تنها رفتارها و ارزش‌های خاصي در درون بافت يک فرهنگ خاص کشت می‌يابند. نظريه کشت جورج گربنر يکي از نظرياتي بود که کاملاً توانست نظريه‌های مبتني بر تجربه‌گرايي و کميت را به چالش بکشاند. عده‌ای معتقدند کساني که روزانه ساعات زيادی را صرف تماشاي تلويزيون مي‌کنند، خيلي راحت‌تر از کساني که تلويزيون نمي‌بينند تسليم انگاره‌هاي واقعيت می‌شوند (انگاره‌هايي که به نفع نخبگان اقتصادي جوامع در تلويزيون‌‌ها عرضه مي‌شوند). پيروان اين نگرش معتقدند با اينکه برخي از تأثيرات رسانه‌ها را می‌توان اندازه‌گيري کرد، جهت اين ، درجه تأثيرگذاري ميزان پايايي و آينده آن را نمي‌توان پيش‌بيني کرد. آنها معتقدند تأثيرات را بايد به صورت موردی بررسي کرد و حتي در اين صورت نيز امکان تعميم يافته‌ها وجود ندارد. @geraliit
🔸 نظريه اشاعه نوآوری‌ها نظريه اشاعه نوآوری‌ها (Diffusion of Innovations) تئوری متعلق به اورت ام راجرز (۱۹۳۱-) پژوهشگر سرشناس عرصه ارتباطات است. 🔵این نظریه اشاعه فرآیند اجتماعی نوآوری‌ها را اعم از ایده‌ها و شیوه‌های جدید استفاده از وسایل و چگونگی دستیابی به آن‌ها و نحوه گسترش آن‌ها را  در  یک نظام اجتماعی بررسی می‌کند. این نظریه‌پرداز؛ نوآوری را به‌عنوان ایده، عمل، هدف، وسیله و یا انطباق با وضعیت متغیری که شخص آنرا نو فرض می‌کند تعریف کرده است. اشاعه از دیدگاه او نوع خاصی از ارتباط است که به گسترش نوآوری‌ها معطوف است.  
راجرز؛ فرایند اشاعه نوآوری‌ها را دارای ۵ مرحله می‌داند: ۱. مرحله آگاهی (knowledge): مواجهه با نوآوری و شناخت کارکرد آن، آگاهی از پدیده نو زمانی صورت می‌گیرد که فرد یا واحد تصمیم گیرنده، با نوآوری و کارکرد آن مواجه می‌شود. ۲. مرحله ترغیب (persuasion): در این مرحله نگرش مثبت یا منفی نسبت به پدیده جدید در ذهن فرد شکل می‌گیرد. ۳. مرحله تصمیم (Decision): در این مرحله فرد در ذهن خود به ارزیابی می‌پردازد و تصمیم نهایی را پذیرش یا رد نوآوری اتخاذ می‌کند. هر تصمیم تشریفاتی در این زمینه که مبتنی بر  دو مرحله قبلی نباشد به عنوان مانع عمل خواهد کرد. ۴. مرحله اجرا (Implementation): در این مرحله از نوآوری استفاده می‌شود. ۵. مرحله تثبیت (Confirmation): در این مرحله فرد پس از اتخاذ تصمیم، به دنبال اطلاعاتی می گردد که تصمیم او را تائید کند و در واقع افراد تصمیم خود را تقویت کند. اطلاعات منفی درباره تصمیم او می‌تواند روند کسب نوآوری را متوقف کند   *گونه‌های گزینش‌کنندگان: راجرز در همین حال گزینش‌کنندگان نوآوری‌ها را براساس میزان استقبالی که از نوآوری می‌کنند به چند گروه طبقه بندی کرده است: ۱. نوآوران (Innovators): (پنج درصد جامعه) افراد جسور و خطر پذیر که بیش از بقیه علاقمند به آزمایش اندیشه‌های جدید  هستند، اینها بیشتر به تکنولوژی می پردازند  و بیشتر برای پذیرش چیزهای جدید سعی می‌کنند. ۲. اقتباس گران اولیه (Early Adopters): (ده درصد جامعه) سریع وآگاهانه سازگار می‌شوند.   افراد محلی قابل احترام که در نظام اجتماعی بیشترین تعداد رهبران اجتماعی را شکل می‌دهند. ۳. اکثریت اولیه (Early majority): (چهل درصد جامعه) افراد با فکر و نکته سنج که در موقعیت رهبران فکری نیستند و در اخذ تصمیم ملاحظه کار بوده و با احتیاط عمل می‌کنند. ۴. اکثریت متأخر (Late majority): (چهل درصد جامعه) افراد مردد و شکاک که به خاطر ضرورت‌های اقتصادی و یا افزایش فشارهای محیطی و اجتماعی نوآوری را می‌پذیرند. ۵. عقب ماندگان (Laggards): (پنج درصد جامعه) افراد سنت‌گرا  و وابسته به محیط زندگی که اغلب گوشه‌گیر بوده و در گذشته سیر می‌کنند. @geraliit
🚀کارگاه تابستانی نامیلیت (نوجوان+ آموزش +مدیا + سواد) 🎯هدف کارگاه : آموزش سواد رسانه‌ای و روش تحلیل رسانه‌ها 👨‍🏫مدرس: شایان فخاری مدیر مجموعه آموزشی گرالیت کارشناسی ارشد فرهنگ و ارتباطات 🎲میزبان: موسسه خردمندی 🎬سرفصل‌های آموزشی دوره: 1- آموزش نحوه تعامل با رسانه‌ها 2-چالش‌ها و فرصت‌های رسانه‌ها 3- یادگیری نحوه کنشگری فعال در فضای رسانه 4-آشنایی با روش‌های تحلیل تصویر، ویدئو و اخبار 5- روش‌های تولید محتوای رسانه‌ای 🎉گروه سنی کارگاه :‌12 تا 20 سال 🛸تعداد جلسات:‌6 جلسه 2 ساعته 🏟نحوه برگزاری :‌آنلاین در محیط زوم 🕘زمان : پنجشنبه ها 9 تا 11 صبح 👁️‍🗨️شروع کارگاه: از 23 تیرماه 🔔ظرفیت دوره : 20 نفر 🧭مبلغ سرمایه گذاری:‌ 500000 تومان از طریق این لینک ثبت نام کنید! https://kheradmanditts.com منتظرتونیم. 😊🌹🌹