eitaa logo
غدیر شناسنامه شیعه
160 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
44 فایل
✅ اصل و نسب و مذهب ما را چو بخواهید آغاز مسلمانی ما روز غدیــــــر است... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عید غدیر بخش عمده ای از شناسنامه ی شیعه ائمه محسوب می شود. مقام معظم رهبری @ggg1400 آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹۲٤رجب ﻓﺘﺢ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ 🔹 ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۷هـق ﺩﺭ ﻣَﺮﺣَﺐ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺘﺢ ﮔﺮﺩﻳﺪ. 📚 بحار الأنوار ج۲۱ ص٤۱ ؛ مصباح المتهجد ص۷٤۹ این فتح در ۲۷ﺭﺟﺐ و ۱۵محرّم نیز ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 📚 بحار الأنوار ج۹۷ ص۳۸٤ ؛ توضیح المقاصد ص٤ ﭼﻮﻥ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮﻳﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻗﻠﻌﻪ «ﻗﻤﻮﺹ» ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﻛﺮﺩ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ابوبکر ﺩﺍﺩﻧﺪ. ابوبکر ﺑﺎ ﻟﺸﻜﺮﻯ ﺭﻓﺖ، ﻭﻟﻰ ﭼﻮﻥ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮﺍﻧﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ فرار ﻛﺮﺩ ﻭ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﻰ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺘﻨﺪ. ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله علیه ﻭ ﺁﻟﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ عمر ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺖ. 🔸 ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺘﺢ ﺧﻴﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : «ﻓﺮﺩﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻯ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ، ﻧﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ. ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻭ ﺧﻴﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﻓﺘﺢ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ». 📚 کافی ج۸ ص۳۵۱ ﻫﻤﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﺭﺯﻭ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﻮﺩ. ﻓﺮﺩﺍﻯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ، ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ : (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ) ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﺸﻢ ﺩﺭﺩﻯ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺳﺖ. ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺍﻭ ﺭﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﻨﻴﺪ. ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺒﺎﺭک ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻭﺻﻴﺎﺀ ﻋﻠﻰ ﻣﺮﺗﻀﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺎﻟﻴﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﺑﺎﺭ ﺍﻟﻬﺎ، ﺯﺣﻤﺖ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ». ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭﺩ ﭼﺸﻢ ﻋﺎﺭﺽ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻧﮕﺸﺖ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺯﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﭘﻮﺷﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻛﻤﺮ ﺍﻭ ﺑﺴﺖ ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﭙﺮﺩ ﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺮﻛﺒﺶ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ: « ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ، ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ، ﻭ ﻧﺼﺮﺕ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﺳﺮ، ﻭ ﺩﻋﺎﻯ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ». و ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﻳﺎ ﻋﻠﻰ، ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻦ». 🔸 ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻓﺖ، ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻭ ﻧﺼﻴﺤﺖ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻬﻴﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﺁن ها ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻨﺪ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺎ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﺭک ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ. ﻣَﺮﺣَﺐ ﻛﻪ ﺷﺠﺎﻉ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺨﻮﺍﻫﻰ ﺁﻣﺪ. ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺑﺮ ﺳﺮﺵ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺍﺯ ﺣﻠﻘﺶ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭ ﻧﻴﻢ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎک ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﺻﺪﺍﻯ ﺗﻜﺒﻴﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺑﻪ ﺩﻓﺎﻉ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ. ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺑﻪ ﻗﻠﻌﻪ ﮔﺮﻳﺨﺘﻨﺪ. ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺣﻴﺪﺭﻯ ﺩﺭ ﻗﻠﻌﻪ ﺭﺍ ﻛَﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣَﻌﺒَﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻕ ﻋﺒﻮﺭ ﻛﻨﻨﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺧﻨﺪﻕ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻋﺒﻮﺭ ﺩﺍﺩ، ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ، ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ.
...رسول خدا فرمودند: - علی جان، امری دارم که فقط از بازوان خدایی تو ساخته است تو يدالله هستی و غصه ای دارم که فقط بر دست تو مبدل به امید می شود. امیرالمؤمنین علیه السلام با شنیدن این سخن پاسخ دادند: - پدر و مادرم به فدای شما یا رسول الله، من در خدمتگزاری آماده ام. آنگاه پیامبر پرچم را به دست مولا دادند و فرمودند: این پرچم را بگیر این تو و این میدان کارزار، برو که جبرئیل در پشت سر و نصرت الهی در پیش رویت حمایت گر توست و خداوند از ابهت ملکوتی تو رعب را در دلهای کافران و منافقان قرار داده است. برو علی جان و معطل نکن. همگان مبهوت این حدیث شدند؛ رسول خدا صلی‌ الله علیه و آله چه فرمودند و چه کردند و چه پاسخ شیرینی از علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدند؟ علی بن ابی طالب علیه السلام قدم به اقتدار بر می داشت و اشک شوق و افتخار در چشم زیبای رسول خدا حلقه می زد و فقط خدا می دانست که چه عشقی در دل رسول خدا به علی بن ابی طالب علیه السلام است و چه محبتی در قلب علی بن ابی طالب به پیامبر خدا. - راستی علی جان، خودت را معرفی کن، بگو من علی هستم که همه انبیاء این نام را بشارت داده اند. ✨کلام رسول خدا پایان یافت و حضرت حیدر به سوی قلعه ها شتافت یکی از سرداران یهودی خیبر سر از دیده بانی بیرون آورد و فریاد زد: «ای شیر مرد! تو که هستی که اینچنین جرأت میدان پیدا کرده ای؟ نه کلاه خودی، و نه نیزه ای، نه مرکبی و نه زره بر تن، مگر تجربه تلخ شکست دیگران و کشته شدن عامر برایت کافی نبوده است⁉️» حضرت فرمود: «من على هستم فرزند ابوطالب» آن مرد آرام وارد قلعه شد اما اضطراب و ترس تمام وجودش را فرا گرفته بود. او خطاب به خیبریان گفت: «قسم به آنچه بر موسی نازل شده همگی مغلوب شدید. على آمده، او همان ایلیاست. همو که اوصاف او و جنگاوری او را بزرگانمان به ما گفته اند.» ادامه دارد...
🔹۲٤رجب ﻓﺘﺢ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ 🔹 ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۷هـق ﺩﺭ ﻣَﺮﺣَﺐ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺘﺢ ﮔﺮﺩﻳﺪ. 📚 بحار الأنوار ج۲۱ ص٤۱ ؛ مصباح المتهجد ص۷٤۹ این فتح در ۲۷ﺭﺟﺐ و ۱۵محرّم نیز ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 📚 بحار الأنوار ج۹۷ ص۳۸٤ ؛ توضیح المقاصد ص٤ ﭼﻮﻥ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮﻳﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻗﻠﻌﻪ «ﻗﻤﻮﺹ» ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﻛﺮﺩ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ابوبکر ﺩﺍﺩﻧﺪ. ابوبکر ﺑﺎ ﻟﺸﻜﺮﻯ ﺭﻓﺖ، ﻭﻟﻰ ﭼﻮﻥ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮﺍﻧﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ فرار ﻛﺮﺩ ﻭ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﻰ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺘﻨﺪ. ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله علیه ﻭ ﺁﻟﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ عمر ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺖ. 🔸 ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺘﺢ ﺧﻴﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : «ﻓﺮﺩﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻯ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ، ﻧﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ. ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻭ ﺧﻴﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﻓﺘﺢ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ». 📚 کافی ج۸ ص۳۵۱ ﻫﻤﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﺭﺯﻭ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﻮﺩ. ﻓﺮﺩﺍﻯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ، ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ : (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ) ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﺸﻢ ﺩﺭﺩﻯ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺳﺖ. ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺍﻭ ﺭﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﻨﻴﺪ. ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺒﺎﺭک ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻭﺻﻴﺎﺀ ﻋﻠﻰ ﻣﺮﺗﻀﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺎﻟﻴﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﺑﺎﺭ ﺍﻟﻬﺎ، ﺯﺣﻤﺖ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ». ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭﺩ ﭼﺸﻢ ﻋﺎﺭﺽ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻧﮕﺸﺖ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺯﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﭘﻮﺷﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻛﻤﺮ ﺍﻭ ﺑﺴﺖ ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﭙﺮﺩ ﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺮﻛﺒﺶ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ: « ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ، ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ، ﻭ ﻧﺼﺮﺕ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﺳﺮ، ﻭ ﺩﻋﺎﻯ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ». و ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﻳﺎ ﻋﻠﻰ، ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻦ». 🔸 ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻓﺖ، ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻭ ﻧﺼﻴﺤﺖ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻬﻴﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﺁن ها ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻨﺪ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﺎ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﺭک ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ. ﻣَﺮﺣَﺐ ﻛﻪ ﺷﺠﺎﻉ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺨﻮﺍﻫﻰ ﺁﻣﺪ. ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺑﺮ ﺳﺮﺵ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺍﺯ ﺣﻠﻘﺶ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭ ﻧﻴﻢ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎک ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﺻﺪﺍﻯ ﺗﻜﺒﻴﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺑﻪ ﺩﻓﺎﻉ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ. ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺑﻪ ﻗﻠﻌﻪ ﮔﺮﻳﺨﺘﻨﺪ. ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺣﻴﺪﺭﻯ ﺩﺭ ﻗﻠﻌﻪ ﺭﺍ ﻛَﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣَﻌﺒَﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻕ ﻋﺒﻮﺭ ﻛﻨﻨﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺧﻨﺪﻕ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻋﺒﻮﺭ ﺩﺍﺩ، ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ، ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ.
...رسول خدا فرمودند: - علی جان، امری دارم که فقط از بازوان خدایی تو ساخته است تو يدالله هستی و غصه ای دارم که فقط بر دست تو مبدل به امید می شود. امیرالمؤمنین علیه السلام با شنیدن این سخن پاسخ دادند: - پدر و مادرم به فدای شما یا رسول الله، من در خدمتگزاری آماده ام. آنگاه پیامبر پرچم را به دست مولا دادند و فرمودند: این پرچم را بگیر این تو و این میدان کارزار، برو که جبرئیل در پشت سر و نصرت الهی در پیش رویت حمایت گر توست و خداوند از ابهت ملکوتی تو رعب را در دلهای کافران و منافقان قرار داده است. برو علی جان و معطل نکن. همگان مبهوت این حدیث شدند؛ رسول خدا صلی‌ الله علیه و آله چه فرمودند و چه کردند و چه پاسخ شیرینی از علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدند؟ علی بن ابی طالب علیه السلام قدم به اقتدار بر می داشت و اشک شوق و افتخار در چشم زیبای رسول خدا حلقه می زد و فقط خدا می دانست که چه عشقی در دل رسول خدا به علی بن ابی طالب علیه السلام است و چه محبتی در قلب علی بن ابی طالب به پیامبر خدا. - راستی علی جان، خودت را معرفی کن، بگو من علی هستم که همه انبیاء این نام را بشارت داده اند. ✨کلام رسول خدا پایان یافت و حضرت حیدر به سوی قلعه ها شتافت یکی از سرداران یهودی خیبر سر از دیده بانی بیرون آورد و فریاد زد: «ای شیر مرد! تو که هستی که اینچنین جرأت میدان پیدا کرده ای؟ نه کلاه خودی، و نه نیزه ای، نه مرکبی و نه زره بر تن، مگر تجربه تلخ شکست دیگران و کشته شدن عامر برایت کافی نبوده است⁉️» حضرت فرمود: «من على هستم فرزند ابوطالب» آن مرد آرام وارد قلعه شد اما اضطراب و ترس تمام وجودش را فرا گرفته بود. او خطاب به خیبریان گفت: «قسم به آنچه بر موسی نازل شده همگی مغلوب شدید. على آمده، او همان ایلیاست. همو که اوصاف او و جنگاوری او را بزرگانمان به ما گفته اند.» ادامه دارد...
👓 یهود در قرآن (بخش دوم) 🔹 بازهم قرآن اشاره می‌کند که این یهودی‌ها هیچ‌وقت شرف و جرات رو در رو جنگیدن را ندارند! ❗️ با شما نمی‌جنگند مگر در قلعه‌های ایمن یا از پشت دیوار! ضمنا! آنها را متحد میابی درحالی که قلوبشان بین خودشان پر از اختلاف است! (قرآن عین تحلیلگرهای اخبار الان داره دقیق وضع اسرائیل را گزارش می‌کند😊) 🔹 این بی‌جربزه بودن یهود در جنگ با پیامبر هم مشخص است که در مخفی می‌شدند و فقط جرات تیراندازی از روی قلعه را داشتند! نهایتا چند نفر مثل مرحب را به جنگ می‌فرستادند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاید قدرت سایبری تو بیشتر باشه ولی ما از تبار حیدر کراریم....