🔹۲٤رجب ﻓﺘﺢ #خیبر ﺑﻪ ﺩﺳﺖ #امیرالمومنین ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ 🔹
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۷هـق ﺩﺭ #جنگ_خیبر ﻣَﺮﺣَﺐ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ #ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ #ﻗﻠﻌﻪ_ﺧﻴﺒﺮ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺘﺢ ﮔﺮﺩﻳﺪ.
📚 بحار الأنوار ج۲۱ ص٤۱ ؛ مصباح المتهجد ص۷٤۹
این فتح در ۲۷ﺭﺟﺐ و ۱۵محرّم نیز ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
📚 بحار الأنوار ج۹۷ ص۳۸٤ ؛ توضیح المقاصد ص٤
ﭼﻮﻥ #رسول_خدا ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮﻳﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻗﻠﻌﻪ «ﻗﻤﻮﺹ» ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﻛﺮﺩ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ابوبکر ﺩﺍﺩﻧﺪ. ابوبکر ﺑﺎ ﻟﺸﻜﺮﻯ ﺭﻓﺖ، ﻭﻟﻰ ﭼﻮﻥ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮﺍﻧﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ فرار ﻛﺮﺩ ﻭ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﻰ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺘﻨﺪ.
ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله علیه ﻭ ﺁﻟﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ عمر ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺖ.
🔸 ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ #امیرمومنان ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺘﺢ ﺧﻴﺒﺮ
#پیامبر_اکرم ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :
«ﻓﺮﺩﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻯ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ، ﻧﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ. ﻛﺴﻰ ﻛﻪ #ﺧﺪﺍ ﻭ #ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ #ﺧﺪﺍ ﻭ #ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻫﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻭ #ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺧﻴﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﻓﺘﺢ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ».
📚 کافی ج۸ ص۳۵۱
ﻫﻤﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﺭﺯﻭ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﻮﺩ. ﻓﺮﺩﺍﻯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ، #ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
#ﻋﻠﻰ_ﺑﻦ_ابیﻃﺎﻟﺐ (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ) ﻛﺠﺎﺳﺖ؟
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﺸﻢ ﺩﺭﺩﻯ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺳﺖ.
#پیغمبر_خدا ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺍﻭ ﺭﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﻨﻴﺪ.
#سلمة_بن_اکوع ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺒﺎﺭک ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻭﺻﻴﺎﺀ ﻋﻠﻰ ﻣﺮﺗﻀﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺎﻟﻴﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
«ﺑﺎﺭ ﺍﻟﻬﺎ، ﺯﺣﻤﺖ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ».
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ #ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭﺩ ﭼﺸﻢ ﻋﺎﺭﺽ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻧﮕﺸﺖ.
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺯﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﭘﻮﺷﺎﻧﻴﺪ ﻭ #ذوالفقار ﺭﺍ ﺑﺮ ﻛﻤﺮ ﺍﻭ ﺑﺴﺖ ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﭙﺮﺩ ﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺮﻛﺒﺶ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
« #جبرئیل ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ، #میکائیل ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ، #عزرائیل ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ #اسرافیل ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ، ﻭ ﻧﺼﺮﺕ #ﺧﺪﺍ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﺳﺮ، ﻭ ﺩﻋﺎﻯ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ».
و ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﻳﺎ ﻋﻠﻰ، ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻦ».
🔸 ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮ
ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻓﺖ، ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻭ ﻧﺼﻴﺤﺖ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻬﻴﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ. #ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﺁن ها ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻨﺪ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭ #مرحب ﺑﺎ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﺭک ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ.
ﻣَﺮﺣَﺐ ﻛﻪ ﺷﺠﺎﻉ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺨﻮﺍﻫﻰ ﺁﻣﺪ. #ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺑﺮ ﺳﺮﺵ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺍﺯ ﺣﻠﻘﺶ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭ ﻧﻴﻢ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎک ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
ﺻﺪﺍﻯ ﺗﻜﺒﻴﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺍﺯ #یهود ﺑﻪ ﺩﻓﺎﻉ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ. #ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺑﻪ ﻗﻠﻌﻪ ﮔﺮﻳﺨﺘﻨﺪ.
ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺣﻴﺪﺭﻯ ﺩﺭ ﻗﻠﻌﻪ ﺭﺍ ﻛَﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣَﻌﺒَﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻕ ﻋﺒﻮﺭ ﻛﻨﻨﺪ.
ﺣﻀﺮﺕ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺧﻨﺪﻕ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻋﺒﻮﺭ ﺩﺍﺩ، ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ، ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ.
💠 «ردّوا إليه روحه، فإنّ محمّد بن عليّ قد سألناه»
👤 اهل شام بود و زیاد به محضر #امام_باقر صلواتاللهعلیه شرفیاب میشد.
روزی در محفل حضرتش گفت: سوگند به خدا حضور من در خدمت شما به جهت محبّت به شما نیست، در روى زمين كسى را بيش از شما خانواده دشمن نمیدارم، بلکه فقط به خاطر #فصاحت و #دانش شماست که در این محفل حاضر میشوم!
🔆 امام علیه السلام تبسمی نمود و چیزی نفرمود.
🤒 چند روزی گذشت و خبری از جوان نشد؛ حضرت جویای حال آن جوان شد؛ شخصی گفت: او بیمار است.
⚰ در این حین شخصی وارد شد و گفت: ای فرزند رسول خدا! جوان شامی که در مجلس شما حاضر میشد از دنیا رفت؛ او وصیّت کرده که شما بر جنازهی او نماز بخوانید.
❇️ امام باقر علیهالسلام فرمود: وقتی او را غسل دادید، بگذارید روی سریر باشد و کفن نکنید تا من بیایم.
📿 آنگاه حضرتش برخاست و وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و دعا نمود، سپس سر به سجده گذاشته و سجده را طول داد، بعد برخاست و ردای #رسول_خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم را بر تن کرد و نعلین بر پا نمود و به سوی او رفت.
👈🏻 وارد خانه شد، آنگاه وارد اتاقی شد که او را غسل میدادند، او را غسل داده روی سریر گذاشته بودند؛ حضرت با نامش او را صدا زد و فرمود: ای فلانی!
✋🏽 ناگاه آن جوان پاسخ داده و لبّیک گفت و سر بلند کرد و نشست؛ حضرت شربت سویقی خواست، به او خورانید.
⁉️ آنگاه پرسید: چه شده به تو؟
🎶 گفت: قبض روح شدم؛ وقتی روح از بدنم خارج شد صدای دلنشینی را شنیدم که تا بحال نیکوتر از آن نشنیدهام که گفتند: «ردّوا إلیه روحه، فإنّ محمّد بن علیّ قد سألناه»؛ روح او را باز گردانید، زیرا #محمد_بن_علی او را از ما خواسته است.
📚 اقتباس از کتاب الثاقب فی المناقب، ص۳۶۹، ح۲
🌿 ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، جواز عبور از پل صراط
#رسول_خدا صلّیاللهعليهوآله فرمودند:
🔥 «وقتی در روز قيامت، اولين و آخرينِ خلق جمع میشوند و پل صراط بر روی جهنّم نصب میگردد، كسی از آن به سلامت عبور نمیكند مگر اينكه جواز ولايت علی بن ابیطالب (علیهماالسلام) را داشته باشد؛ و این همان معنای سخن خدای تعالی است که میفرماید: وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ (آنان را نگه دارید که باید مورد سوال واقع شوند؛ سوره صافات، آیه ۲۴)؛ یعنی از ولایت علی بن ابیطالب از آنان سوال میشود (و اگر نداشته باشند به دوزخ سقوط خواهند کرد).»
📚 کتب عامه:
فرائد السمطين (جوينی)، ج۱، ص۲۸۹
ينابيع المودة (قندوزی)، ج۱، ص۳۳۸
📚 کتب شیعه:
الأمالی (شیخ طوسی)، ص۲۹۰
بحار الانوار (علامه مجلسی)، ج۳۹، ص۲۰۲
┄┅═══✼📩✼═══┅┄
@ggg1400
💠 بعثت تمام انبیا و رسل در #غدیر به ثمر رسید
👈 #خلقت_عالم مقدمهی #آفرینش_انسان است و #خلقت_انسان مقدمهی وصول #معرفت_خدا است.
🔹 بعثت تمام انبیا و رسل و خلقت تمام عالم امکان، امروز در #غدیر به ثمر رسید؛ آنجا که آیه نازل شد و #رسول_خدا دست #علی علیهالسلام را بالا برد و فرمود:
❤️ ﴿أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا.﴾
🎙 آیت الله وحید خراسانی
📆 ۸/ شهریور/ ۱۳۹۵
◻️
در واپسین روزهای عمر رسول خدا...
✍🏻 «هَلُمُّوا أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ...»
❌ عدهای مانع شدند ...
👥 عبدالله بن عبّاس گويد: چون زمان رحلت #رسول_خدا صلیاللهعلیهوآله فرا رسيد، گروهى از مهاجرین و انصار در خانه حضور داشتند.
📝 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: بيائيد نامهاى براى شما بنويسم تا هرگز پس از آن گمراه نشويد.
📖 کسی گفت: چيزى نياوريد كه درد بر او غلبه كرده؛ قرآن نزد شما هست و كتاب خدا ما را كافى است.
♨️ ميان اهل خانه اختلاف افتاد و به مخاصمه پرداختند؛ عدّهاى مىگفتند: برخيزيد (كاغذ بياوريد) تا رسول خدا برايتان بنويسد و عدّهاى ديگر مانع شدند.
👈🏻 چون سر و صدا بلند شد و اختلاف بالا گرفت، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: از نزد من برخيزيد (و مرا تنها بگذاريد).
⚫️ ابن عبّاس هميشه مىگفت: تمام مصيبتها از همان وقتى آغاز شد كه با اختلاف و شلوغكارى خود، مانع از آن شدند كه رسول خدا آن نوشته را برايمان بنويسد.
📖 الأمالي (للمفيد)، ص۳۶
پیامبر در بستر بیماری فرمودند دوات و قلم بیاورید تا چیزی برایتان بنویسم که هرگز گمراه نشوید!
عمر گفت: درد بر او غلبه کرده و (العیاذ بالله) هذیان میگوید، کتاب خدا ما را بس است!
📚صحیح بخاری، جلد ۷، صفحه ۹
📚 صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۷۶
وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ
ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﺍﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺸﻰ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ
🗓#روزشمار_غدیر
0⃣ 3️⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ غدیر باقی مانده است...
📌
#علی(ع) میزان شناخت #مومن از #منافق.
1⃣ #ابوذر:
ما منافقان را نمی شناختیم مگر آنگاه که با علی بن ابیطالب (ع) #دشمن بودند.
2⃣ #ابوسعید_خدری:
ما در زمان #رسول_خدا(صل علی علیه وآله) منافقان را با #بغض و کینه ای که نسبت به علی بن ابیطالب(ع) داشتند، می شناختیم.
3⃣ #عبدالله_بن_عباس:
ما در زمان رسول خدا(ص) منافقان را به دشمنی با علی بن ابیطالب(ع) می شناختیم.
4⃣ #جابربن_عبدالله انصاری:
ما، #منافقان را جز به دشمنی با علی بن ابیطالب نمی شناختیم.
📍بخاطر این همه دشمنی رسول خدا(ص) در حق امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند:
خدایا دوستدارنش را #دوست بدار و دشمنانش را دشمن شمار.
📚نووی، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۹
📚ترمذی، صحیح، ج۱۳، ص۱۶۷
📚بغدادی، تاریخ بغداد، ج۳، ص۱۵۳
📚ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۴۶۲
📌زندگی نامه #امام_زمان(عج)
1⃣زیست نامه:
نام: #محمد، فرزند امام حسن #عسکری(ع).
نام مادر:
#نرجس یا #ریحانه یا #سوسن.
محل تولد:
۱۵ #شعبان سال۲۵۵ در #سامراء.
نرجس خاتون مدت کوتاهی بعد از تولد امام زمان(عج) از دنیا رفت.
بخاطر حفظ جان حضرت، ولادت وی پنهانی بود. اما برخی #شیعیان قم و دیگر مناطق شیعی از تولد وی آگاه شدند.
القاب:
#مهدی، بقية الله، حجت، صاحب الزمان، #قائم، #منصور و...
وی تا هنگام ظهور، #زن و بچه ای ندارد.
2⃣ #شمايل حضرت هنگام #ظهور:
شبیه #رسول_خدا(ص)،
صورتی گندمگون، پیشانی بلند، بینی کشیده دارد و هنگام ظهور، شبیه مرد چهل ساله است.
هنگام ظهور برخی از اولیاء الهی #رجعت کرده و امام #حسين(ع) او را هنگام وفات #غسل می دهد.
3⃣ #غیبت و #امامت امت.
در سال۲۶۰ به امامت رسید و دو دوره غیبت صغرا و #کبرا دارد.
غیبت صغرا از سال۲۶۰ تا سال۳۲۹ به مدت۶۹ سال طول کشید.
📌 امام #صادق(ع) فرمود: #فلسفه_غیبت را جز خدا کسی نمی داند.
4⃣ #زمینه_های ظهور:
◀️ #ناامیدی مردم از نیامدن امام زمان،
◀️فراگیر شدن #ظلم و ستم.
5⃣نشانه های هنگام #ظهور:
◀️#ندای_آسمانی که همه میشنوند،
◀️خروج #سفیانی،
◀️فرو رفتن سپاه سفیانی در محلی بنام #بیداء،
◀️قتل انسانی پاک در #مکه،
◀️و به نقلی خروج شخصی بنام #یمانی.
📚تمامی منابع شیعه و سنی.
در واپسین روزهای عمر رسول خدا...
✍🏻 «هَلُمُّوا أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ...»
❌ عدهای مانع شدند ...
👥 عبدالله بن عبّاس گويد: چون زمان رحلت #رسول_خدا صلیاللهعلیهوآله فرا رسيد، گروهى از مهاجرین و انصار در خانه حضور داشتند.
📝 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: بيائيد نامهاى براى شما بنويسم تا هرگز پس از آن گمراه نشويد.
📖 کسی گفت: چيزى نياوريد كه درد بر او غلبه كرده؛ قرآن نزد شما هست و كتاب خدا ما را كافى است.
♨️ ميان اهل خانه اختلاف افتاد و به مخاصمه پرداختند؛ عدّهاى مىگفتند: برخيزيد (كاغذ بياوريد) تا رسول خدا برايتان بنويسد و عدّهاى ديگر مانع شدند.
👈🏻 چون سر و صدا بلند شد و اختلاف بالا گرفت، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: از نزد من برخيزيد (و مرا تنها بگذاريد).
⚫️ ابن عبّاس هميشه مىگفت: تمام مصيبتها از همان وقتى آغاز شد كه با اختلاف و شلوغكارى خود، مانع از آن شدند كه رسول خدا آن نوشته را برايمان بنويسد.
📖 الأمالي (للمفيد)، ص۳۶
پیامبر در بستر بیماری فرمودند دوات و قلم بیاورید تا چیزی برایتان بنویسم که هرگز گمراه نشوید!
عمر گفت: درد بر او غلبه کرده و (العیاذ بالله) هذیان میگوید، کتاب خدا ما را بس است!
📚صحیح بخاری، جلد ۷، صفحه ۹
📚 صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۷۶
وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ
ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﺍﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺸﻰ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ
🔹۲٤رجب ﻓﺘﺢ #خیبر ﺑﻪ ﺩﺳﺖ #امیرالمومنین ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ 🔹
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۷هـق ﺩﺭ #جنگ_خیبر ﻣَﺮﺣَﺐ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ #ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ #ﻗﻠﻌﻪ_ﺧﻴﺒﺮ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺘﺢ ﮔﺮﺩﻳﺪ.
📚 بحار الأنوار ج۲۱ ص٤۱ ؛ مصباح المتهجد ص۷٤۹
این فتح در ۲۷ﺭﺟﺐ و ۱۵محرّم نیز ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
📚 بحار الأنوار ج۹۷ ص۳۸٤ ؛ توضیح المقاصد ص٤
ﭼﻮﻥ #رسول_خدا ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮﻳﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻗﻠﻌﻪ «ﻗﻤﻮﺹ» ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﻛﺮﺩ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ابوبکر ﺩﺍﺩﻧﺪ. ابوبکر ﺑﺎ ﻟﺸﻜﺮﻯ ﺭﻓﺖ، ﻭﻟﻰ ﭼﻮﻥ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮﺍﻧﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ فرار ﻛﺮﺩ ﻭ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﻰ ﺍﻭ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺘﻨﺪ.
ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله علیه ﻭ ﺁﻟﻪ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ عمر ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﮔﺸﺖ.
🔸 ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ #امیرمومنان ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺘﺢ ﺧﻴﺒﺮ
#پیامبر_اکرم ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :
«ﻓﺮﺩﺍ ﭘﺮﭼﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻯ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ، ﻧﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﺪ. ﻛﺴﻰ ﻛﻪ #ﺧﺪﺍ ﻭ #ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ #ﺧﺪﺍ ﻭ #ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻫﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻭ #ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺧﻴﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﻓﺘﺢ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ».
📚 کافی ج۸ ص۳۵۱
ﻫﻤﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﺭﺯﻭ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﻮﺩ. ﻓﺮﺩﺍﻯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ، #ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
#ﻋﻠﻰ_ﺑﻦ_ابیﻃﺎﻟﺐ (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ) ﻛﺠﺎﺳﺖ؟
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﺸﻢ ﺩﺭﺩﻯ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺳﺖ.
#پیغمبر_خدا ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺍﻭ ﺭﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﻨﻴﺪ.
#سلمة_بن_اکوع ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺒﺎﺭک ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻭﺻﻴﺎﺀ ﻋﻠﻰ ﻣﺮﺗﻀﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺎﻟﻴﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
«ﺑﺎﺭ ﺍﻟﻬﺎ، ﺯﺣﻤﺖ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ».
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ #ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭﺩ ﭼﺸﻢ ﻋﺎﺭﺽ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻧﮕﺸﺖ.
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺯﺭﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﭘﻮﺷﺎﻧﻴﺪ ﻭ #ذوالفقار ﺭﺍ ﺑﺮ ﻛﻤﺮ ﺍﻭ ﺑﺴﺖ ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﭙﺮﺩ ﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺮﻛﺒﺶ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
« #جبرئیل ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ، #میکائیل ﺍﺯ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ، #عزرائیل ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ #اسرافیل ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ، ﻭ ﻧﺼﺮﺕ #ﺧﺪﺍ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﺳﺮ، ﻭ ﺩﻋﺎﻯ ﻣﻦ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ».
و ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﻳﺎ ﻋﻠﻰ، ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻦ».
🔸 ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮ
ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻓﺖ، ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﻭ ﻧﺼﻴﺤﺖ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﻬﻴﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ. #ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﺁن ها ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻨﺪ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭ #مرحب ﺑﺎ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺁﻣﺪﻧﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﺭک ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ.
ﻣَﺮﺣَﺐ ﻛﻪ ﺷﺠﺎﻉ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺨﻮﺍﻫﻰ ﺁﻣﺪ. #ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺑﺮ ﺳﺮﺵ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺍﺯ ﺣﻠﻘﺶ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭ ﻧﻴﻢ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎک ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
ﺻﺪﺍﻯ ﺗﻜﺒﻴﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺍﺯ #یهود ﺑﻪ ﺩﻓﺎﻉ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ. #ﺃﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺑﻪ ﻗﻠﻌﻪ ﮔﺮﻳﺨﺘﻨﺪ.
ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺣﻴﺪﺭﻯ ﺩﺭ ﻗﻠﻌﻪ ﺭﺍ ﻛَﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣَﻌﺒَﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻕ ﻋﺒﻮﺭ ﻛﻨﻨﺪ.
ﺣﻀﺮﺕ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺧﻨﺪﻕ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻋﺒﻮﺭ ﺩﺍﺩ، ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ، ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺑﻮﺩ.