📌زندگی نامه #امام_زمان(عج)
1⃣زیست نامه:
نام: #محمد، فرزند امام حسن #عسکری(ع).
نام مادر:
#نرجس یا #ریحانه یا #سوسن.
محل تولد:
۱۵ #شعبان سال۲۵۵ در #سامراء.
نرجس خاتون مدت کوتاهی بعد از تولد امام زمان(عج) از دنیا رفت.
بخاطر حفظ جان حضرت، ولادت وی پنهانی بود. اما برخی #شیعیان قم و دیگر مناطق شیعی از تولد وی آگاه شدند.
القاب:
#مهدی، بقية الله، حجت، صاحب الزمان، #قائم، #منصور و...
وی تا هنگام ظهور، #زن و بچه ای ندارد.
2⃣ #شمايل حضرت هنگام #ظهور:
شبیه #رسول_خدا(ص)،
صورتی گندمگون، پیشانی بلند، بینی کشیده دارد و هنگام ظهور، شبیه مرد چهل ساله است.
هنگام ظهور برخی از اولیاء الهی #رجعت کرده و امام #حسين(ع) او را هنگام وفات #غسل می دهد.
3⃣ #غیبت و #امامت امت.
در سال۲۶۰ به امامت رسید و دو دوره غیبت صغرا و #کبرا دارد.
غیبت صغرا از سال۲۶۰ تا سال۳۲۹ به مدت۶۹ سال طول کشید.
📌 امام #صادق(ع) فرمود: #فلسفه_غیبت را جز خدا کسی نمی داند.
4⃣ #زمینه_های ظهور:
◀️ #ناامیدی مردم از نیامدن امام زمان،
◀️فراگیر شدن #ظلم و ستم.
5⃣نشانه های هنگام #ظهور:
◀️#ندای_آسمانی که همه میشنوند،
◀️خروج #سفیانی،
◀️فرو رفتن سپاه سفیانی در محلی بنام #بیداء،
◀️قتل انسانی پاک در #مکه،
◀️و به نقلی خروج شخصی بنام #یمانی.
📚تمامی منابع شیعه و سنی.
📌سفارش های امام #عسکری به شیعیان...
1⃣ خدا را ناظر بر اعمال خود بدانید،
2⃣ در دین #پارسا و باتقوا باشید،
3⃣ در راه خدا کوشش کنید،
4⃣ #راستگو باشید،
5⃣ #امانتدار باشید،
6⃣ با همسایگان نیک رفتار باشید،
7⃣ به خویشاوندان #محبت و احسان بورزید،
8⃣ #خوش_اخلاق باشید،
9⃣ سجده های طولانی داشته باشید،
🔟 #زینت ما باشید نه مایه ننگ ما.
📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۵۸۰
📌وضعیت #شیعه در عصر امام حسن #عسکری(ع)
ابوبکر خوارزمی(م383ق) درباره وضعیت دوره امام عسکری(ع) مینویسد:
◀️آنان هر کسی را شیعه بدانند به #قتل می رسانند؛
◀️هرکس نام پسرش را #علی بگذارد، خونش را می ریزند.
◀️شاعر شیعه چون در مناقب وصی(علی) و معجزات نبی شعر بگوید، زبانش را می برند و دیوانش را پاره می کنند.
◀️عباسیان در صورتی به کسی بخشش می نمودند که به آل أبی طالب #دشنام گوید.
◀️علویان را از یک وعده خوراک منع می کنند. یک جرعه آب را از اولاد #فاطمه(س) دریغ می دارند.
◀️یکی شمشیر خود را گرو می گذارد و دیگری پیراهنش را میفروشد.
در چنین فضایی امام حسن عسکری(ع) از طریق سازمان #وکالت و با بیان اوصاف #شیعه و توجه دادن آنان به اعتقادات، میراث مکتوب امامیه و جان شیعیان را حفظ کرد.
📚ابوبکر خوارزمی، الرسائل، ص129- 130.
📌امام حسن عسکری(ع) و متمایز کردن شیعه از دیگران
امام حسن #عسکری(ع) برای متمایز کردن جامعه شیعه اعتقادی از دیگران، افزون بر ارائه وصیت و سفارش آنان به #تقوا و آداب مسلمانی، خطاب به آنان فرمود:
«شیعیان- اعتقادی- کسانی هستند که از احادیث ما پیروی کرده، در تمام اوامر و نواهی از ما اطاعت می کنند و کسانی که در بسیاری از دستورات الهی با ما مخالفت کنند، شیعه نیستند.» (1)
ایشان همچنین، برای پیروان خود از اصطلاح مؤمن بهره برده و علائمی را برای آنان ذکر کردند؛
عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ:
صَلَاةُ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ فِي الْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ.(2)
#شیعیان نیز مبتنی بر همان دستورات، به مناسک عبادی ازجمله حضور در محضر امامان یا #زیارت قبور آنان با هدف کسب معرفت و تقویت مبانی اعتقادی اهتمام داشتند، تا هویت شیعی خود را قالب این آموزه ها حفظ کنند. چنانکه مردم #قم و #آوه، براي زيارت مرقد مطهر امام #رضا(ع) به #مشهد سفر ميكردند و امام هادي(ع) نيز آنان را در قبال اين عمل، «مغفور لهم؛ یعنی کساني که آمرزيده ميشوند» وصف كرده اند.(3)
📚ابن شعبه حرّانى، تحف العقول عن آل الرسول، ص487؛
📚شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص52.
📚شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا، ج2، ص260.
📌شیعه و زیارت امام حسن #عسکری علیه السلام
#شیعیان همواره مشتاق زیارت امام حسن عسکری علیه السلام بودند. آنان در حتی در شرایط سخت سیاسی در مسیر حرکت امام به #دارالخلافه حاضر میشدند تا او را #ملاقات کنند. ولی به خاطر مراقبتهای حکومت، گاه امام(ع)، شیعیان را از همین نوع رابطه با خود نیز منع میکرد.
علی بن جعفر حلبی نقل کرده است:
در یکی از روزها که قرار بود امام به دارالخلافه برود ما به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی (نوشتهای) بدین مضمون به ما رسید:
«کسی بر من #سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید.»
📚اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۳۳۰.
📚شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۳۰.
📚قطب راوندی، الخرایج والجرایح، ج۱، ص۴۳۹.
📌 امام #عسکری(ع) حافظ دین الهی...
اهل #سامرا مبتلا به #خشکسالی شده بودند. #مسلمانان #نماز باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد.
از آن طرف عدهای از #مسیحیان با #صلیب ✝ بیرون رفته و برای طلب #باران مشغول عبادت و #دعا شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود #ابرهای بارانزا شروع به باریدن کردند.
⛈🌧🌧
این حادثه موجب #تزلزل در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند.
خلیفه #عباسی به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چارهای جز این نیست که از امام حسن #عسکری(ع) کمک بخواهیم.
امام #عسکری(ع) به فرستادهای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود:
اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را #مأمور کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه #استخوانی در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن!
مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند.
سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید.
وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود:
این تکهای از #استخوان یکی از #پیامبران است که از گور وی بیرون آوردهاند و وقتی #خدا را به استخوان آن پیامبر #قسم میدهند بارانی از #لطف_الهی نازل میشود.
و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد.
📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول.
📌 #کرامت کریم #سامرا...
ابویوسف شاعر از کارگزاران دربار #عباسیان می گوید:
برایم فرزندی متولد گردید. تنگدست بودم. به جماعتی از دوستانم نامه نوشتم و از آنان درخواست #کمک کردم؛ ولی از آنان #ناامید شدم و کسی کمکی نکرد. به خودم گفتم:
میروم اطراف خانه (امام) حسن #عسکری(ع) دوری میزنم.
وقتی به در خانه ایشان رسیدم، کسی به نام ابوحمزه بیرون آمد، کیسه سیاه رنگی به من داد که در آن 💰چهارصد #درهم بود. وی گفت:
سرورم امام #عسکری(ع) به تو میگوید:
این را برای نوزادت هزینه کن و خداوند او را برایت مبارک گرداند.
📚مجلسی، بحارالانوار، ج50، ص294.
📌 آیا امام حسن #عسکری (ع) سفری به #گرگان داشتهاند؟
امروزه در شهر گرگان #مسجد و #قدمگاهی منسوب به امام حسن عسکری(ع) وجود دارد. مبنای این باور، خبری است که برخی علمای #شیعه در سده ششم، از جمله ابن حمزه #طوسی در الثاقب فی المناقب (ص214-216) و قطبالدین #راوندی در الخرائج والجرائح (ج1، ص424- 426) نقل کردهاند.
مفاد این خبر به طور خلاصه آن است که شخصی به نام «جعفر بن شریف #جرجانی» ـ از شیعیان جرجان ـ در سفر حج خود به سامرا نزد امام عسکری(ع) رفت و مبلغی را که #شیعیان این شهر به امانت به وی سپرده بودند، به دست امام رسانید.
امام نیز تاریخ #بازگشت وی به جرجان را سوم ربیعالثانی همان سال پیشگویی کرد و به او وعده داد که خود ایشان نیز در همان روز به #جرجان وارد خواهد شد. در تاریخ تعیین شده، امام به #طیّالارض به جرجان رفت و نزد شیعیان خود حضور یافت.
📍 #پاسخ:
صرف نظر از ضعیف و بیاعتبار بودن این خبر از منظر رجالی به علت #مجهول و ناشناخته بودن #راوی و عدم نقل آن در منابع کهن و دست اول شیعه، که اصل خبر را محل شک و تردید قرار میدهد، اما نکته دیگری که حضور امام را در #گرگان با تردید جدّی موجه میسازد آن است که:
بر اساس خبر فوق، امام عسکری(ع) به شهر «جُرجان» وارد شد که منطبق بر شهر « #گنبدکاووس» کنونی است؛ نه شهر گرگان امروزی که در گذشته به «استرآباد» شهرت داشته است.
از اینرو به نظر میرسد #مسجد و قدمگاه امام حسن عسکری(ع) صرفاً یادمانی است که در دورههای متأخر، پس از ویرانه و متروکه شدن #جُرجان تاریخی(گنبد گاووس کنونی)، و با توّهم انطباق #گرگان کنونی بر جرجان کهن به وجود آمده است، لذا نمیتوان برای آن اعتبار تاریخی قائل شد.
امام #عسکری(ع):
«عبادت، بسیاریِ روزه و نماز نیست، بلکه عبادت، اندیشیدنِ بسیار در امر الهی است»
📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۸۸
📌 امام #عسکری(ع) حافظ دین الهی...
اهل #سامرا مبتلا به #خشکسالی شده بودند. #مسلمانان #نماز باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد.
از آن طرف عدهای از #مسیحیان با #صلیب ✝ بیرون رفته و برای طلب #باران مشغول عبادت و #دعا شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود #ابرهای بارانزا شروع به باریدن کردند.
⛈🌧🌧
این حادثه موجب #تزلزل در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند.
خلیفه #عباسی به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چارهای جز این نیست که از امام حسن #عسکری(ع) کمک بخواهیم.
امام #عسکری(ع) به فرستادهای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود:
اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را #مأمور کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه #استخوانی در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن!
مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند.
سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید.
وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود:
این تکهای از #استخوان یکی از #پیامبران است که از گور وی بیرون آوردهاند و وقتی #خدا را به استخوان آن پیامبر #قسم میدهند بارانی از #لطف_الهی نازل میشود.
و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد.
📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول.