eitaa logo
ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚
651 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
378 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺همنشین حضرت داوود علیه السلام در بهشت🌺 روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند. خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.» روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد. پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد: «کیست که هیزمهای مرا بخرد.» یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید. حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!» پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.» سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت. وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود. وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: «خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!» پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد. حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود. 📚(داستانهای شهید دستغیب ص ۳۰- ۳۱) ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
🌀در مرگ روح کاملا جدا میشه ولی در خواب کاملا جدا نمیشه🌀 ولی تعلقش خیلی کمرنگ میشه و چون روح غیر مادی هست، این نیست که یا ارتباط داره یا نداره بلکه ممکنه ارتباطش قوت و ضعف داشته باشه📛 ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
#اقامه_نماز_در_بهشت❗️ 🍃 فرزند آیت الله شیخ محمد جواد انصاری همدانی(ره) می گوید : دوست داشتم ببینم بعد از مرگ ، پدرم چه مقامی دارند ، در خواب دیدم پدرم در باغی که رودها از زیر پایشان جاری است نماز می خوانند. ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
📄امام علی"علیه السلام" در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود و با این حال برای مرگ آماده نمی شود! غررالحکم ح۶۲۵۳ ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر و مادر #بهشت_و_جهنم شما هستند، بهشت شما در #رضایت آنها و جهنم شما در #نارضایتی آنهاست. ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💐 #این_الطالب_بدم_المقتول_بکربلا 🍃💐دوباره جمعه است و ذکر یا مهدی به لب هامان نشسته 💐🍃بیا آقا که بغض انتظار راه گلوی شیعه بسته أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
✨امیرالمومنین (ع) : از همنشینی با بدان بپرهیز، زیرا او همنشین خود را هلاک و یار خود را تباه می سازد. 📚 غررالحکم، ۲۵۹۹ ┏━━━━◦•●◉✿◉●•◦━━━━┓ 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥 ┗━━━━◦•●◉✿◉●•◦━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر و مادر #بهشت_و_جهنم شما هستند، بهشت شما در #رضایت آنها و جهنم شما در #نارضایتی آنهاست. ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان تکان دهنده "بهلول قبر کن" 🎤 حجت الاسلام کافی ┏━━━━◦•○◉♡◉○•◦━━━━┓ 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥 ┗━━━━◦•○◉♡◉○•◦━━━━┛
⚡️مرگ انسانها در نتيجه گناهان، بيشتر از مرگ آنها در نتيجه فرا رسيدنِ اَجَل است. 📒مكارم الاخلاق، ص 362 ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دوای #درد همه دردها کشف شد... ✅ خدا #طبیب هست ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر و مادر #بهشت_و_جهنم شما هستند، بهشت شما در #رضایت آنها و جهنم شما در #نارضایتی آنهاست. ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
حال و هوای دلت گرم بماند که شهریور پایان گرمای تابستانی ماست  نه آغاز دلتنگی های سرد پاییزی! نکند با هر باد و بارانی بلرزد بخشکد زیر انبوهی از برگ ها. باران اگر بارید،  سیل اگر جاری شد و جاده ها خیس از نبودن،  تو اما حال و هوای دلت گرم بماند. دلبسته ی واژه ها، نگاه ها و دست ها نباید بود که با تکان خوردن هر شاخه بی درنگ، دلی یخ بزند...! حال و هوای دلت گرم بماند که پاییز، فصل دل سپردن و ورق زدن خاطرات کهنه ی دل نیست ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دوای #درد همه دردها کشف شد... ✅ خدا #طبیب هست ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
⚫️ 15 روز تا اربعین ابی عبدالله الحسین علیه السلام ☑️ انْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ. ☑️حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکسی که خداوند خیر را برای او اراده فرموده باشد، محبّت حسین بن علی علیه السلام و محبّت زیارتش را در قلب او می اندازد. 📚كامل الزيارات، ص 142 ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
#حدیث✨ 🌺🍃امام رضا (علیه السلام)؛ بخشندگی درختی بهشتی است که شاخه هایش به دنیا رسیده؛ هر که به شاخه ای از آن آویزان شود می تواند خود را به بهشت برساند! + عیون اخبار،ج۱،ص۱۲ ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
#آیه_گرافی✨ 🌹الم ترکیف فعل ربک باصحاب الفیل ☘آیا ندیده ای که پروردگارت با اصحاب فیل چه کرد؟ 📖فیل؛۱ ازقبــــــــــــرتاقیـــــامـــتـــ📚👇 🆔 @GHABR_ghiYAMAT🔥
خاک قدمِ رقیه باشی✨ عشق است✨ زیر علمِ رقیه باشی✨ عشق است✨ با مهدی صاحب الزمان✨ از ره لطف✨ یک شب حرم رقیه باشی✨ عشق است✨ #شهادت_حضرت_رقیه_تسلیت_باد🏴✨🏴
#حدیث✨ رنگ زیارت ☑️حضرت کاظم(علیه السلام): أَدْنَى مَا يُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بِشَطِّ فُرَاتٍ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَايَتَهُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ. كمترين ثوابى كه به زائر امام حسين (عليه السلام) در كرانه فرات داده مى شود اين است كه تمام گناهان مقدم و موخرش بخشوده مى شود. بشرط اين كه حق و حرمت ولايت آن حضرت را شناخته باشد. 📚مستدرك الوسائل ج 10 ، ص 236 ، ح 11918
💖 ۱ روپوش سفیدمو توی کمدم گذاشتم و کیفمو برداشتم... از در اتاق بیرون زدم. برای سرپرستار که بهم خسته نباشید میگفت سری تکون دادم و از بیمارستان بیرون اومدم.... نفس عمیقی از هوای سرد بهمن ماه کشیدمو سوار ماشین شدم... خوشحال بودم از اینکه امروز هم مثل هر روز بابت داشتن علمم چند نفر رو به زندگی برگردوندم... یه عمل قلب باز، چند تا آنژیو و بالن... اینم از کار امروزم... بی توجه به هیاهو و شوری که توی خیابون ها بود، راه خودمو پیش گرفته بودم... لباس قرمز رنگم تضاد داشت با تمام پارچه سیاه هایی که سطح شهر رو پوشونده بودن.... صدای آهنگ مورد علاقم، گم شده بود توی صدای دسته های سینه زنی که راهو بند آورده بودن... حسابی کفری شده بودم از دست تکیه های بیخودی که مردمو دور خودشون جمع کرده بودن و از هر کدومشون صدایی بلند بود... بوی تند اسپندی که به توی ماشین هم سرایت کرده بود، حالمو بهم میزد... پسر جوونی با سینی چای یکبار مصرفش کنار ماشینم اومد و تعارف زد.... پسر: بفرمایین... با بد خُلقی اخم هامو توی هم کشیدم و شیشه رو بالا دادم، با خودم غر زدم... مسخرشو درآوردن.... دیوونن اینا....!!!
💖 ۲ چایی داره میده، انگار فقط آبه زرده.... چای باید شرابی باشه، اونم توی فنجون کریستالی پایه دار.... از سر موندن توی ترافیک و بیکاری شروع کردم خوندن روی پارچه سیاه ها.... کاری جز این نبود انگار.... با چشم میخوندم..... " باز این چه شورش است که در خلق عالم است... باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است... حور و ملک بر آدمیان ندبه می کنند.... گویا عزای اشرف اولاد آدم است.... این کشته ی فتاده به هامون حسین توست... این صید دست و پا زده در خون حسین توست.. به دسته ی سینه زنی خیره شدم... چقدر با شور زنجیر به سینه هاشون میزدن...." با چه زحمتی عَلَم بزرگی رو به دوش میکشیدن.... شونه بالا انداختم و برای دیوونگیشون دعا کردم....!!!!! متنی که پشت شیشه ی ماشین جلوییم بود، مطمئنم کرد این آدما دیوونن.... "دیوونه ی اربابم حسینم...." و باز پرده ی سیاهی که چشم هام بی اراده میخوندنش.... " این حسین کیست که عالم همه دیووانه ی اوست..."
💖 ۳ این چه شمعی است که جان ها همه پروانه ی اوست... همینطور که از فرصت استفاده میکردمو از راهی که موقتا باز شده بود با سرعت عبور میکردم با خودم فکر کردم.. واقعا کیه این حسین که مردم اینجوری واسش به سر و سینشون می زنن؟؟!!! ینی انقدر مهمه واقعا..... !!!!! جلوی پاتوق همیشگیمون پارک کردم و پیاده شدم... دیر کرده بودم انگار که همه با دیدنم خوشحال شدن.... توی پاتوقی که همه مثل خودم بودن، هوای سنگین بیرون کمتر خودشو نشون میداد... به سمت میز بچه ها رفتم و نشستم... چشم چرخوندم و نگاهمو روی دخترهایی که برای بودن با من، برای یه ساعت دعواشون شده بود و باهم کل کل و شرط بندی میکردن نگاه کردم... !!! یکی از یکی عجیب تر بود و بیشتر تلاش کرده بود برای جلب کردن نظرم... همشون بی برو برگرد این جمله رو می گفتن... امشب دیگه نوبت منه دکتر هامون.... بی حرف قهومو سر کشیدم و پا روی پا انداختم.... دلم هیچ کدومشونو نمیخواست....!!! نه اینکه بد باشن، نه همگی داف بودن و وسوسه انگیز.... اما حال من بد بود و دلم بیخودی بیقراری میکرد.... اون شب انگار یه چیزیم شده بود....
💖 ۴ گوشیمو از روی میز برداشتم و با کلافگی بلند شدم.... همینطور که پالتو چرممو روی دستم جابجا میکردم گفتم: - بیخودی دعوا نکنین، امشب حوصله ی هیچکدومتونو ندارم....!!! میخوام تنها باشم... خیلی زود برگشتم توی ماشین و سرمو گذاشتم روی فرمون.... خودمم تعجب میکردم از حالم، منی که همیشه با شوق برای گزینه های هرشبم لباس میپوشیدمو میاومدم... پس حالا چرا بیخیال همشون میخواستم تنها باشم؟؟؟!!!! بی هدف به سمت خیابون اصلی رفتم... دوباره تکیه و نذری و دسته ها و مداحی ها.... دوباره موندن توی ترافیک و دوباره.... برای اولین بار از پوشیدن لباس قرمزم خجالت کشیدم، وقتی دیدم همه مشکی پوشیدن و شال عزا به سینه دارن... شاید اگه زودتر میفهمیدم شب تاسوعاست یه رنگ دیگه میپوشیدم....!!!! شاید زیاد تفاوت نداشت، مثلا سفید یا صورتی اما دیگه قرمز نبود...!!!! ناخودآگاه دستم به سمت ضبط رفت و صدای آهنگ کم شد... منکر این قضیه نمیشم که محیط سنگین اون شب حالمو بد کرده بود و روم تأثیر گذاشته بود.... و تأثیرش اونقدر بود که من بیخیال اون همه حوریه بشم...!!! از دست خودم حرص خوردم، چرا باید امشبمو خراب میکردم؟؟؟
☑️رهبرانقلاب: حسین (علیه‌السّلام) متعلّق به انسانیّت است؛ ما شیعیان افتخار میکنیم که پیرو امام حسین هستیم، امّا امام حسین فقط متعلّق به ما نیست؛ مذاهب اسلامی، شیعه و سنّی، همه زیر پرچم امام حسین هستند. در این راه‌پیمایی عظیم حتّی کسانی که متدیّن به اسلام هم نیستند شرکت میکنند و این رشته ادامه خواهد داشت ان‌شاء‌الله؛ این یک آیت عظمایی است که خدای متعال دارد نشان میدهد.