eitaa logo
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
169 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
9 فایل
تمام روزها چشمم به پنجره‌ست، عطرت می‌پیچد اما....نمیایی! عیبی ندارد مولایم،هنوز چشم دارم، هنوز پنجره هست، نور هست، امید هست، خدا هست...... پاسخگویی: @gomnam_65 تاسیس کانال :۱۴۰۱/۱۱/۲۵ پایان کانال: ظهورآقاامام زمان(عج)ان شاء الله⚘️
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#آداب_تربیت_فرزند ۵۲ 🔶 یک نکته خیلی مهم که همه باید بهش دقت کنند اینه که ما باید بدونیم هدف اصلی از
۵۳ 🔶 مثلا اگه بچه ما طبق تربیتی که کردیم آدم شجاعی از کار در اومد دیگه یعنی وظیفمون رو انجام دادیم؟ اگه آدم سخاوتمندی شد دیگه حله؟ 🔺 اگه آدم ثروتمند یا دانشمندی شد دیگه میتونیم به تربیت خودمون افتخار کنیم؟ 🔸 فرزند ما دقیقا چه صفات و ویژگی هایی باید داشته باشه تا ما بتونیم بگیم که بچه خوبی تربیت کردیم؟ معمولا خیلی از پدر و مادرها صرفا به چند تا نتیجه ظاهری در تربیت فرزندشون نگاه میکنند و طبق اون قضاوت میکنند که البته این اصلا درست نیست. ✅ تربیت صحیح یک شاخصه بسیار دقیق و مهم داره که هر پدر و مادری باید اون رو بدونه و تمام تصمیمات تربیتی پدر و مادر باید حول محور اون شاخص باشه تا بتونن بهترین تربیت رو برای فرزندشون داشته باشند. حالا این شاخص اصلی چیه؟ 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#آداب_تربیت_فرزند ۵۳ 🔶 مثلا اگه بچه ما طبق تربیتی که کردیم آدم شجاعی از کار در اومد دیگه یعنی وظیفم
پاسخ شما به این سوال چیه؟ 🔶 جواب این سوال مبنای تمام مطالب بعدی ما در تربیت فرزند خواهد بود. 👈🏼💥 اصلی ترین هدف تربیت فرزند اینه که کودک بتونه به قدرت مناسبی در مدیریت علاقه های خودش برسه. ❇️ یعنی کودک طی سال ها تربیت و طی هزاران تمرین از جنس بازی و دستور باید به این توانایی برسه که به راحتی با دوست داشتنی های خودش مخالفت کنه. ✔️👌🏼 اگه شما تونستید طی 14 سال تریبت کاری کنید که فرزندتون به راحتی به علاقه های خودش نه بگه میتونید مطمئن بشید که فرزند خوبی تربیت کردید و هم در دنیا و هم در آخرت خوشحال و سربلند خواهید بود. بنابراین تک تک رفتارهای ما طی این 14 سال باید طوری به خط بشن که این هدف اصلی و مهم رو دنبال کنند. ⭕️ هر رفتاری که از ما سر بزنه و این هدف مهم رو خدشه دار کنه باید کنار گذاشته بشه. در مورد این هدف کمی فکر کنید تا به ادامه بحث بپردازیم. ادامه دارد... 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
. نکته نـــــ😍اب امام زمانی شب چهاردهم : 💠 #سؤال در تشرفات افراد آیا چهره حضرت ولی عصر ارواحنا فد
. نکته نـــــ😍اب امام زمانی شب پانزدهم: 🔴 چه اعمــــــالی در عاقــــبت بخــیــــــری ما درآخــــــــــرالزمــــــان موثر می‌باشد ؟ 🔴 مؤمن همواره باید نسبت به سرنوشت خودش در حالت خوف و رجا باشه👍 اگر می‌خواهید در آخــــــر الزمان هم از فتنه‌ها حفظ بشید👇 🔺شناختن وظایف نسبت به حضرت ولی عصر ارواحنا فدا 🔻خواندن دعای غریق 🔺مداومت بر دعای معرفت اما اصــــــل اســــــاسی عاقبت به خیری سبــــــک زنــــدگی ســــالم است. ( یعنی اگـــــــر کسی شهـــــادت میخواد باید شهیــــــدوار زنــــدگی کنه ✅) 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_چهارم 💠 ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و می‌خواست قصه را فاش کند. باور نمی‌کر
✍️ 💠 انگار با بر ملاشدن احساسش بیشتر از نگاهم خجالت می‌کشید و دستان مردانه‌اش به نرمی می‌لرزید. موهای مشکی و کوتاهش هنوز از خیسی شربت می‌درخشید و پیراهن خیس و سپیدش به شانه‌اش چسبیده بود که بی‌اختیار خنده‌ام گرفت. 💠 خنده‌ام را هرچند زیرلب بود، اما شنید که سرش را بلند کرد و با به رویم لبخند زد. دیگر از دلش خبر داشتم که تا نگاهم کرد از خجالت سر به زیر انداختم. تا لحظاتی پیش او برایم همان برادر بزرگتر بود و حالا می‌دیدم در برابر خواهر کوچکترش دست و پایش را گم کرده و شده است. اصلاً نمی‌دانستم این تحول را چگونه تعبیر کنم که با لحن گرم و گیرایش صدایم زد :«دخترعمو!» 💠 سرم را بالا آوردم و در برابر چشمان گرم و نگاه گیراترش، زبانم بند آمد و او بی هیچ مقدمه‌ای آغاز کرد :«چند روز بود بابا سراغ اون نامرد رو می‌گرفت و من نمی‌خواستم چیزی بگم. می‌دونستم اگه حرفی بزنم تو خجالت می‌کشی.» از اینکه احساسم را می‌فهمید، لبخندی بر لبم نشست و او به آرامی ادامه داد :«قبلاً از یکی از دوستام شنیده بودم عدنان خیلی به رفت و آمد داره. این چند روز بیشتر حساس شدم و آمارش رو گرفتم تا امروز فهمیدم چند ماهه با یه گروه تو تکریت ارتباط داره. بهانه خوبی شد تا پیش بابا عذرش رو بخوام.» 💠 مستقیم نگاهش می‌کردم که بعثی بودن عدنان برایم باورکردنی نبود و او گواهی داد :«من دروغ نمیگم دخترعمو! حتی اگه اون‌روز اون بی‌غیرتی رو ازش ندیده بودم، بازم همین بعثی بودنش برام حجت بود که دیگه باهاش کار نکنیم!» پس آن پست‌فطرتی که چند روز پیش راهم را بست و بی‌شرمانه به حیایم تعرض کرد، از قماش قاتلان پدر و مادرم بود! غبار غم بر قلبم نشست و نگاهم غمگین به زیر افتاد که صدای آرامش‌بخش حیدر دوباره در گوشم نشست :«دخترعمو! من اون‌روز حرفت رو باور کردم، من به تو شک نکردم. فقط قبول نمی‌کرد حتی یه لحظه جلو چشم اون نامرد باشی، واسه همین سرت داد زدم.» 💠 کلمات آخرش به‌قدری خوش‌آهنگ بود که دلم نیامد نگاهش را از دست بدهم؛ سرم را بالا آوردم و دیدم با عمق نگاهش از چشمانم عذر تقصیر می‌خواهد. سپس نگاه مردانه‌اش پیش چشمانم شکست و با لحنی نرم و مهربان نجوا کرد :«منو ببخش دخترعمو! از اینکه دیر رسیده بودم و تو اونقدر ترسیده بودی، انقدر عصبانی شدم که نفهمیدم دارم چیکار می‌کنم! وقتی گریه‌ات گرفت، تازه فهمیدم چه غلطی کردم! دیگه از اون‌روز روم نمی‌شد تو چشمات نگاه کنم، خیلی سخته دل کسی رو بشکنی که از همه دنیا برات عزیزتره!» 💠 احساس کردم جمله آخر از دهان دلش پرید که بلافاصله ساکت شد و شاید از فوران ناگهانی احساسش کشید! میان دریایی از احساس شفاف و شیرینش شناور شده و همچنان نگاهم به ساحل محبت بود؛ به این سادگی نمی‌شد نگاه را در همه این سال‌ها تغییر دهم که خودش فهمید و دست دلم را گرفت :«ببین دخترعمو! ما از بچگی با هم بزرگ شدیم، همیشه مثل خواهر و برادر بودیم. من همیشه دلم می‌خواست از تو و عباس حمایت کنم، حتی بیشتر از خواهرای خودم، چون شما عمو بودید! اما تازگی‌ها هر وقت می‌دیدمت دلم می‌خواست با همه وجودم ازت حمایت کنم، می‌خواستم تا آخر عمرم مراقبت باشم! نمی‌فهمیدم چِم شده تا اونروز که دیدم اون نانجیب اونجوری گیرت انداخته، تازه فهمیدم چقدر برام عزیزی 💠 و دیگر نتوانست ادامه دهد و حرف را به جایی جز هوای برد :«همون شب حرف دلم رو به بابا زدم، اونقدر استقبال کرد که می‌خواست بهت بگه. اما من می‌دونستم چی‌کار کردم و تو چقدر ازم ناراحتی که گفتم فعلاً حرفی نزنن تا یجوری از دلت در بیارم!» سپس از یادآوری لحظه ریختن شربت روی سرش خنده‌اش گرفت و زیر لب ادامه داد :«اما امشب که شربت ریخت، بابا شروع کرد!» و چشمانش طوری درخشید که خودش فهمید و سرش را پایین انداخت. 💠 دوباره دستی به موهایش کشید، سرانگشتش را که شربتی شده بود چشید و زیر لب زمزمه کرد :«چقدر این شربت امشب خوشمزه شده!» سپس زیر چشمی نگاهم کرد و با خنده‌ای که لب‌هایش را ربوده بود، پرسید :«دخترعمو! تو درست کردی که انقدر خوشمزه‌اس؟» 💠 من هم خنده‌ام گرفته با دست مقابل دهانم را گرفتم تا خنده‌ام را پنهان کنم و او می‌خواست دلواپسی‌اش را پشت این شیطنت‌ها پنهان کند و آخر نتوانست که دوباره نگاهش را به زمین انداخت و با صدایی که از طپش‌های قلبش می‌لرزید، پرسید :«دخترعمو! قبولم می‌کنی؟»... ادامه دارد... 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
: ⭕️ این وصیت‌نامه را بیست‌بار بخوانید! ▶️ رهبر معظم انقلاب: یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجان‌گذشته‌ی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام. 📝 گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی 🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بنده‌ی حقیر در درگاه خداوندم. چند جمله‌ای را به رسم وصیت می‌نگارم: 🔸سخنم را درباره‌ی عشق آغاز می‌کنم. ما را به جرم عشق موأخذه می‌کنند‌. گویا نمی‌دانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟ 🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی‌کرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه! 🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همه‌ی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم. 🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری. 🔸فهمیدم در این مدت که فکر می‌کردم عاشق تو هستم اشتباه می‌کرده‌ام، این تو بودی که عاشق من بوده‌ای و من را می‌کشانده‌ای! 🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می‌آمدم. ولیکن وقتی توجه می‌کنم می‌بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده‌ام ولی باز مستقیم آمده‌ام؛ حال می‌فهمم که این تو بوده‌ای که به دنبال بنده‌ات بوده‌ای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده‌ای و هر شب به انتظار او نشسته‌ای تا بلکه یک شب او را ببینی. 🔸حالا می‌فهمم که تو عاشق صادق بنده‌ات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر. 🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می‌کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می‌نشستی. اما من بدبخت ناز می‌کردم و شب خلوت را از دست می‌دادم و می‌خوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می‌کردم که با پای خود آمده‌ام 🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنه‌ی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من در عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می‌کردم. 🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من ل‍ئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم... 🔻امّا شهادت چیست؟ 🔸آن هنگام که رزمنده‌ای مجاهد، بسوی دشمن حق می‌رود و ملائک به تماشای رزم او می‌نشینند و شیطان ناله بر می‌آورد و پای به فرار می‌گذارد و ناگهان غنچه‌ای می‌شکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام می‌توانیم داد؟ 🔹شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید می‌تواند شهادت را درک کند. 🔸شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی‌توانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصل‌شان نیز نمی‌توانید درکشان کنید. شهید را شهید درک می‌کند. اگر شهید باشید شهید را می‌شناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمی‌کند که نمی‌کند. 🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه می‌خورند، و از این در عجبند و حیرت می‌کنند که چرا به فکر خود نیستید! 🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شده‌اید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید... ✍️وصیت نامه شهید ناصرالدین باغانی 🌹🌹🌹🌹🌹 🌷شهدا شرمنده ایم🌷 🌷شادی روح همه شهدا مخصوصا این شهید عزیزصلواتی تقدیم کنیم 🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺 🔹️@Ghadami_Bara_Zoohor
15.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتشار برای اولین بار؛ مراحل آماده‌سازی عملیات و نوشته‌های روی موشک‌ها 👈 تصاویر کمتر دیده شده از قرائت دعای توسل قبل از عملیات تا نوشتن نام شهدای اخیر سفارت ایران در دمشق روی موشک‌هایی که به سرزمین‌های اشغالی رژیم صهیونیستی اصابت کرد 🔹️@Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقویت_عزت_نفس 62 دشمن ما ابلیس جوری طراحی شده که در قلب و جان ما میتونه نفوذ کنه. خیلی وقتا افکار
63 🔶 چون ما دارایی ارزشمندی همراه خودمون داریم پس دزدهای سنگینی هم درون خودمون داریم. شیاطین جنی جدا و شیاطین انسی هم جدا هی میخوان دارایی ما رو بدزدند! قرآن میفرماید: إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا. ❌ شیطان دشمن مشخص انسان هست. بین ما انسان ها هم عنصر حسادت هست که موجب میشه با هم دشمنی کنند. و درون خود ما هم یه موجود خبیث به نام هوای نفس هست که میخواد ما رو نابود کنه و دارایی های ارزشمند ما رو بدزده.. 😒 ⭕️ هر روز که توی دنیا زندگی میکنیم یه علف هرزه ای درون ما رشد میکنه به نام تکبر! و مگه به این سادگی میشه از دست تکبر خلاص شد؟!
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقویت_عزت_نفس 63 🔶 چون ما دارایی ارزشمندی همراه خودمون داریم پس دزدهای سنگینی هم درون خودمون داریم
64 دیدید معمولا غذاهای خوشمزه رو اگه بیرون یخچال بذاریم کپک میزنه و خراب میشه. درسته؟ ❇️ وجود انسان هم همینه. چون انسان دارایی های ارزشمندی داره مدام مورد هجوم انواع میکروب هایی مثل ابلیس و هوای نفس و حسودها و تکبر و ... قرار میگیره! در واقع همین که آدم خودش رو رها کنه کافیه که فاسد بشه! در روایت داریم که میفرماید خودت رو مجبور کن به کارهای خوب وگرنه هوای نفست تو رو مجبور میکنه به کارای بد و زشتی ها... خییییلی عجیبه! 👈🏼یعنی ما آدم ها حد وسط نداریم. در هر لحظه یا داریم با اختیار خودمون کار خوب میکنیم یا اگه خودمون رو رها کردیم طبیعتا دچار کار بد میشیم! ⭕️ اگه وقتت رو خودت با اراده خودت برای خدا نذاشتی، قطعا ابلیس وقتت رو میدزده و وقتت میره در خدمت دشمنان خدا...
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقویت_عزت_نفس 64 دیدید معمولا غذاهای خوشمزه رو اگه بیرون یخچال بذاریم کپک میزنه و خراب میشه. درسته
65 ⭕️ اگه پولت رو در راه خوبی خرج نکردی حتما در راه دشمنان خدا خرج خواهی کرد... مثلا طرف ثروتمنده ولی پولش رو برای اربعین خرج نمیکنه! اتفاقا میبینی که خرج آنتالیا و خرج دشمنان خدا میکنه... دنیا همینه... 👈🏼 این قاعده هست در دنیا... اگه مهربانیت رو در راه خدا خرج نکردی حتما برای دشمنان خدا مهربانی خواهی کرد.. 🔺 اگه ورزش نکردی گرفتار تنبلی و راحت طلبی میشی! خیییلی ساده... به نظر بنده که این موضوع خیلی هولناک هست... 🔺 ماها فکر میکنیم اگه برای خدا کار نکردیم نهایتا بیکار بودیم! ما باید خودمون رو مجبور کنیم به جهاد در راه خدا. ما باید خودمون رو به مبارزه با نفس مجبور کنیم. یک لحظه نباید از خودمون غافل بشیم... تا غافل بشی ابلیس بغلت میکنه و با خودش میبره... ✅ عزممون رو جزم کنیم و هر لحظه با اراده قوی خودمون رو مجبور به کسب خوبی ها کنیم. این مسیر اصلی تقواست... 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقویت_عزت_نفس 65 ⭕️ اگه پولت رو در راه خوبی خرج نکردی حتما در راه دشمنان خدا خرج خواهی کرد... مثل
امروز چند بار مبارزه با نفس کردید؟ 😊 چند بار هوای نفستون رو مجبور به کارای خوب کردید؟! این میشه محاسبه نفس.... یه ذره یقه نفستون رو بگیرید بعد ببینید چقدر توی زندگی راحت تر میشید...
‌ آقای من، روزگار بدونِ شما..🕊 برای ما بسیار سخت می‌گذرد 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor