eitaa logo
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
168 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
8 فایل
تمام روزها چشمم به پنجره‌ست، عطرت می‌پیچد اما....نمیایی! عیبی ندارد مولایم،هنوز چشم دارم، هنوز پنجره هست، نور هست، امید هست، خدا هست...... پاسخگویی: @gomnam_65 تاسیس کانال :۱۴۰۱/۱۱/۲۵ پایان کانال: ظهورآقاامام زمان(عج)ان شاء الله⚘️
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 11 🔹 واقعا تقوا یه موضوع اعجاب انگیز هست. چقدر خوبه که مومنین همیشه و همه جا
12 🔶 یه مقدار روی خود تقوا بیشتر فکر کنیم. چرا خدای حکیم ما، از بین هزاران مفهوم زیبا و جذاب، روی تقوا دست گذاشته؟ چرا انقدر تقوا برای خدا مهمه؟! جوابش توی خود کلمه "تقوا" هست. تقوا یعنی چه؟ "یعنی مراقبت از خود". 👈 یعنی در تقوا اون چیزی که برای خدا مهمه "خود تویی" ای انسان!!! ✅ تو انقدر مهم بودی که خدا تمام حرفش اینه که مراقب خودت باش عزیز دلم... پس دعوا سر انسانه. سر تک تک من و شما.
‌‌‌‌‌ ‌‌ پنجشنبه است یـادی كنيـم ازمسـافـرانی که روزي در کنـارمان بودند و اكنون فقط یاد و خاطـرشـان دردلمـان باقی ست بافاتحه وصـلوات السلام علیک یا اباعبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سید کاظم روح بخش
36.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اعضای حرام گوسفند بیا ۱۷ قسمت حرام گوسفند رو نشونت بدم که نندازی تو آبگوشت بخوری😁یا کله پزی میری مراقب باشی... https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d پخش کن بقیه هم یاد بگیرن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
🍒🍎🍏🥛🍑☕️🍊😋 #آداب_آب_خوردن✨ 🔆 مستحب است آب را با سه نَفَس بیاشامیم و اول هر نفس" بسم الله" و آخر هر
📕📗📘📙📚📝 🌿✨با شکم خالی وارد حمام نشویم مگر اینکه کمی غذا خورده باشیم. 🌿✨با معده پر به حمام نرویم‌. 🌿✨از نوشیدن آب سرد یا هر نوشیدنی دیگری در داخل حمام خودداری کنیم. 🌿✨در حمام ادرار نکنیم. 🌿✨نباید در حمام کاملا برهنه باشیم و در صورت برهنه بودن از خواندن قرآن باید پرهیز کنیم. 🌿✨در حمام موهای خود را شانه نکنیم . 🌿✨بعد از حمام مستحب است پای خود را با آب سرد بشوییم . 🌿✨بهتر است بعد از حمام سر خود را با یک پارچه ببندیم . @Ghadami_Bara_Zoohor
سلام دوستان 🌺🌺🌺🌺 ان شاالله در این کانال هفته ای چند آیه قرآن از آقای قرائتی گذاشته می شود. زیادوقت گیر نیست تااینکه بتوانیم برای زندگی آخرتمون قدمی برداریم، امیدوارم بتوانیم زمینه ساز ظهور حضرت مهدی( عج) باشیم... ازاینکه دوستانتون هم به گروه دعوت می کنید یه امربه معروف از واجبات الهی انجام داده اید ودر پرونده اعمالتون ثبت می شود ، ازاینکه درمسیر هدایت قرار گرفته ایم خداراشاکریم ،ان شاءالله با بودنمان درکنار هم رستگار شویم 🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
آیه45🌹ازسوره بقره 🌹 وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى ال
آیه46🌹ازسوره بقره 🌹 الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ‌ (خاشعان) كسانى هستند كه به (قيامت و) ملاقات (با حساب) پروردگارشان و بازگشت به او ايمان دارند. آیه46🌹ازسوره بقره 🌹 الَّذِينَ = كسانی كه يَظُنُّونَ  = گمان می برند أَنَّهُم = همانا ايشان مُّلَاقُو  = ملاقات كننده ی رَبِّهِمْ = پروردگارشان هستند وَأَنَّهُمْ = و همانا ايشان إِلَيْهِ = به سوي او رَاجِعُونَ =  رجوع كننده اند
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
آیه46🌹ازسوره بقره 🌹 الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُو
آیه47🌹 ازسوره بقره 🌹 بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ‌ اى بنى‌اسرائيل! نعمتى را كه به شما ارزانى داشتم، بياد آوريد و اين كه من شما را بر جهانيان برترى بخشيدم آیه47🌹 ازسوره بقره 🌹 يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ = ای بنی اسرائيل اذْكُرُوا = ياد كنيد نِعْمَتِيَ = نعمت مرا الَّتِي = كه أَنْعَمْتُ = انعام کردم ، ارزانی داشتم عَلَيْكُمْ = بر شما وَأَنِّي  = و همانا من فَضَّلْتُكُمْ = برتری بخشيدم شما را عَلَى =  بر الْعَالَمِينَ = جهانيان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
‍ 🌷 #دختر_شینا – قسمت 53 💥 این اولین باری بود که یک هفته بعد از رفتنش هنوز رشته‌ی زندگی دستم نیامد
‍ 🌷 – قسمت 54 💥 بالاخره سنگر آماده شد؛ یک پناه‌گاه کوچک، یک‌دریک‌ونیم متری. با خوشحالی می‌گفت: « به جان خودم، بمب هم رویش بخورد طوری‌اش نمی‌شود. » دو سه روز بعد رفت. اما وقتی روحیه و حال مرا دید، قول داد زود برگردد. 💥 این بار خوش‌قول بود. بیست روز بعد برگشت. بیشتر از قبل محبت می‌کرد. هر جا می‌رفت، مهدی را با خودش می‌برد. می‌گفت: « می دانم مهدی بچه‌ی پر جنب و جوشی است و تو را اذیت می‌کند. » یک روز طبق معمول مهدی را بغل کرد و با خودش برد؛ اما هنوز نرفته، صدای گریه‌ی مهدی را از توی کوچه شنیدم. با هول دویدم توی کوچه. مهدی بغل صمد بود و داشت گریه می‌کرد. پرسیدم: « چی شده؟! » گفت: « ببین پسرت چقدر بلا شده، در داشبورد را باز کرده و می‌خواهد کنسرو بخورد. » گفتم: « خوب بده بهش؛ بچه است. » مهدی را داد بغلم و گفت: « من که حریفش نمی‌شوم، تو ساکتش کن. » گفتم: « کنسرو را بده بهش، ساکت می‌شود. » گفت: « چی می‌گویی؟! آن کنسرو را منطقه به من داده بودند، بخورم و بجنگم. حالا که به مرخصی آمده‌ام، خوردنش اشکال دارد. » مهدی را بوسیدم و سعی کردم آرامش کنم. گفتم: « چه حرف‌هایی می‌زنی تو. خیلی زندگی را سخت گرفته‌ای. این‌طورها هم که تو می‌گویی نیست. کنسرو سهمیه‌ی توست. چه آن‌جا چه این‌جا. » کنسرو را دور از چشم مهدی از توی داشبورد درآورد و توی صندوق عقب گذاشت. گفت: « چرا نماز شک‌دار بخوانیم. » 💥 ماه آخر بارداری‌ام بود. صمد قول داده بود این‌بار برای زایمانم پیشم بماند؛ اما خبری از او نبود. آذرماه بود و برف سنگینی باریده بود. صبح زود از خواب بیدار شدم. بی‌سر و صدا طوری‌که بچه‌ها بیدار نشوند، یک شال بزرگ و پشمی دور شکمم بستم. روسری را که صمد برایم خریده بود و خیلی هم گرم بود، پشت سرم گره زدم. اورکتش را هم پوشیدم. کلاهی روی سرم گذاشتم تا قیافه‌ام از دور شبیه مردها بشود و کسی متوجه نشود یک زن دارد برف پارو می‌کند. رفتم توی حیاط. برف سنگین‌تر از آنی بود که فکرش را می‌کردم. 💥 نردبان را از گوشه‌ی حیاط برداشتم و گذاشتم لب پشت‌بام. دو تا آجر پای نردبان گذاشتم. با یک دست پارو را گرفتم و با آن یکی دستم نردبان را گرفتم و پله‌ها را یکی‌یکی بالا رفتم. توی دلم دعادعا می‌کردم یک‌وقت نردبان لیز نخورد؛ وگرنه کار خودم و بچه ساخته بود. 💥 بالاخره روی بام رسیدم. هنوز کسی برای برف‌روبی روی پشت‌بام‌ها نیامده بود. خوشحال شدم. این‌طوری کسی از همسایه‌ها هم مرا با آن وضعیت نمی‌دید. پارو کردن برف به آن سنگینی برایم سخت بود. کمی که گذشت، دیدم کار سنگینی است، اما هرطور بود باید برف را پارو می‌کردم. پارو را از این سر پشت‌بام هل می‌دادم تا می‌رسیدم به لبه‌ی بام، ازآن‌جا برف‌ها را می‌ریختم توی کوچه. کمی که گذشت، شکمم درد گرفت. با خودم گفتم نیمی از بام را پارو کرده‌ام، باید تمامش کنم. برف اگر روی بام می‌ماند، سقف چکّه می‌‌کرد و عذابش برای خودم بود. 💥 هر بار پارو را به جلو هل می‌دادم، قسمتی از بام تمیز می‌شد. گاهی می‌ایستادم، دست‌هایم را که یخ کرده بود، جلوی دهانم می‌گرفتم تا گرم شود. بخار دهانم لوله‌لوله بالا می‌رفت. هر چند تنم گرم و داغ شده بود، اما صورت و نوک دماغم از سرما گزگز می‌کرد. دیگر داشت پشت‌بام تمیز می‌شد که یک‌دفعه کمرم تیر کشید، داغ شد و احساس کردم چیزی مثل بند، توی دلم پاره شد. دیگر نفهمیدم چطور پارو را روی برف‌ها انداختم و از نردبان پایین آمدم. خیلی ترسیده بودم. حس می‌کردم بند ناف بچه پاره شده و الان است که اتفاقی برایم بیفتد. 💥 بچه‌ها هنوز خواب بودند. کمرم به شدت درد می‌کرد. زیر لب گفتم: « یا حضرت عباس! خودت کمک کن. » رفتم توی رختخواب و با همان لباس‌ها خوابیدم و لحاف را تا زیر گلویم بالا کشیدم. در آن لحظات نمی‌دانستم چه‌کار کنم. بلند شوم و بروم بیمارستان یا بروم سراغ همسایه‌ها. صبح به آن زودی زنگ کدام خانه را می‌زدم. درد کمر بیشتر شد و تمام شکمم را گرفت. ای کاش خدیجه‌ام بزرگ بود. ای کاش معصومه می‌توانست کمکم کند. بی‌حسی از پاهایم شروع شد؛ انگشت‌های شست، ساق پا، پاها، دست‌ها و تمام. دیگر چیزی نفهمیدم. لحظه‌ی آخر زیر لب گفتم: « یا حضرت عباس... » و یادم نیست که توانستم جمله‌ام را تمام کنم، یا نه. 🔰ادامه دارد...🔰
مي گويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد ، تا بداني که نمي شود به عبادتت ، به تقربت و به جايگاهت اطمينان کنی! هيچ تعهدي براي آنکه تو هماني که هستی بمانی ، نداده است، شايد به همين دليل است که سفارش شده وقتی حال خوبی داری و مي خواهي دعا کني ، يادت نرود "عافيت و عاقبت بخيری بطلبی" پس به خوب بودنت مغرور نشو که شيطان روزی مقرّب درگاه الهی بود..(: ‌‎‌‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من فقط یکم موهام سوخته همین یکمم کبوده رنگم مگه نه لباسام یه ذره نامرتبه ولی من هنوز قشنگم مگه نه !؟💔 @rezvani_newesht
♨️چه کسی با دوست تر است؟! 💠 آیت‌ الله بهجت قدس‌ سره: 🔸آن کسی با حضرت مهدی عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف دوست‌تر است که بعد از اتیان(انجام دادن) واجبات و ترک محرمات و طاعت خدا در واجبات و محرمات، برای او (عجل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشریف) بیشتر بکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 12 🔶 یه مقدار روی خود تقوا بیشتر فکر کنیم. چرا خدای حکیم ما، از بین هزاران م
13 ✅ ببینید پایه اساسی و حرف اول در آموزش تقوا اینه که شما "ارزشمند بودن خود آدمها رو بهشون یاداوری کنید". 🔺 ای انسان حواست هست چرا خدا میگه تقوا داشته باش؟ 👈💥 از بس تو مهمی برای خدا... از بس دوستت داره... از بس پروردگار عالم برات احترام قائله... ❇️ میفرماید من یه گنج خلق کردم به نام انسان... 👈 ای انسان مراقب باش گنج خودت رو آلوده نکنی‌‌... تقوا یعنی خودت رو خراب نکن... انسان چیه؟ 💥🪐 جهانیست بنشسته در گوشه ای.... آی آدم ها... تک تک شما هرکدومتون یک جهان هستید... یک دنیای پر از زیبایی ها و بزرگواری ها... شما هرچی بخواید درون روح بزرگتون هست... فقط کافیه قدر خودت رو بدونی...