پروردگارا !!
مرا غرور نفس سخت در خود پیچیده است،
در پیوستگی دائمی این روزها و شب های تکراری من،
کجاست آن روزنه که ناگهان به ملکوت غرقه شدن
در یاد تو پرتابم کند!
من زندانی حصار تنم!
کجاست گوهر آسمانی پاکت.
خدایا مرا چگونه به من وا می گذاری
که معترفم به ناتوانی خویش ...
و هل یرحم الضعیف الا القوی ...
خدایا! مگذار در زندان تن، جان گران مایه را بفرسایم...
#الهیبهامیدخودت
#التماسدعایفرج
🔹️@Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
📕📗📘📙📚📝 #آداب_سخن_گفتن 😊 🌿با همه مودبانه سخن بگوییم . 🌿نرم و ملایم سخن بگوییم نه با خشونت . 🌿زیاد
📕📗📘📙📚
#آداب_معاشرت
🌿بهتر است هنگام برخورد به مردم سلام و روبوسی کنیم . 🤝
البته نه درایام کرونا😬
🌿هنگام ورود به خانه یا محل کار دیگران اجازه بگیریم .👆
🌿با خوشرویی با مردم روبرو شویم و ترش رو نباشیم .😊☺️✨
🌿بهتر است در همه معاشرت ها با دوست و بیگانه ادب را رعایت کنیم .✅
🌿به بزرگتر از خود احترام بگذاریم .🙏
🌿به کوچکتر از خود رحم کنیم .
👶👧🙇♂
🌿در معاشرت ها ، راستگو و با حیا باشیم.😌🧕
🌿در کار های خیر از یکدیگر سبقت بگیریم .🏃♂🏃♂
🌿آنچه برای خود میپسندیم برای دیگران هم بپسندیم و آنچه برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم .🖤❤️
🌿در معاشرتها دروغ نگوییم و به عهد و پیمان خود وفا کنیم .
💝
🌿اگر کسی به ما دشنام داد و بعد عذر خواهی کرد او را ببخشیم .😉😎
#برگرفته_ازکتابک_مدرسه_آداب
#نویسنده_حسن_شرعیات
#تربیت_فرزند
#معجزه_ادب
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقویت_عزت_نفس 6 ⭕️ مدرسه خوب مدرسه ای نیست که صرفا در اون دعای فرج و #حفظ #قرآن آموزش بدن! 👈🏼 مدر
#تقویت_عزت_نفس 7
🔶 بین دو آدمی که دارن دعا میخونن خدا کدومشون رو بیشتر تحویل میگیره؟
👈🏼 اونی که قدرت روحی بیشتری داره.
خیلی ها که گناه نمیکنن برای چیه؟ چون آدم خوبی هستن؟
نه! برای این هست که عرضه ی گناه رو نداره! میترسه گناه کنه! بالاخره دزدی کردن هم برای خودش یه جراتی میخواد دیگه! 😊
🔺 امام رضا فداش بشم فرمود اگه دیدی یه نفر گناه نمیکنه گولش رو نخور! شاید در اثر ضعف نفسش باشه....
لضعف نفسه...
خوب شدن در اثر ضعف راحته ولی چنین خوب شدنی واقعا به هیچ دردی نمیخوره.
💥👈🏼 تو باید قدرت بر گناه داشته باشی و گناه نکنی
اونوقت همه فرشته های دنیا به احترامت می ایستن و تشویقت میکنن...
❇️ میتونستی سر همسرت داد بزنی ولی گفتی خدایا من برای اینکه به تو نزدیک بشم داد نمیزنم...
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقویت_عزت_نفس 7 🔶 بین دو آدمی که دارن دعا میخونن خدا کدومشون رو بیشتر تحویل میگیره؟ 👈🏼 اونی که قد
#تقویت_عزت_نفس 8
🔹 حالا چیکار کنیم قدرت روحی مون بیشتر بشه؟
👈🏼💥 مهم ترین راهش خودسازی و مبارزه با هوای نفسه.
طبق چه برنامه ای؟
💥👈🏼 برنامه ای بسیااااااار عالی و درجه یک به نام تقوا...
تقوا یعنی با همیشه با هوای نفست مبارزه کنی به خاطر تقرب به پروردگار عالم
تقوا یعنی مراقب باشی از چشم خدا نیفتی...
تقوا یعنی مراقب باشی حتی یک لحظه هم هوای نفست بر تو غالب نشه.
تقوا خیلی زیباست... خیلی به آدم قدرت میده.
❇️ الان توی کشورهای غربی هم به این نتیجه رسیدن که اگه میخوان قوی بشن باید با بعضی علاقه هاشون مبارزه کنند.
🔹 این برنامه اصلی زندگی ما آدم هاست.. فقط با این برنامه هست که میتونیم واقعا آدم حسابی بشیم...
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقویت_عزت_نفس 8 🔹 حالا چیکار کنیم قدرت روحی مون بیشتر بشه؟ 👈🏼💥 مهم ترین راهش خودسازی و مبارزه با
یه سوال از خودتون بپرسید!
🔶 در طول روز چند تا از کارای خوبی که انجام میدید از سر مبارزه با نفسه؟ چند تاش از سر قدرت روحیه؟
تا حالا شده یه گناهی رو واقعا بتونی انجام بدی و هی ترسی هم نداشته باشی ولی با اختیار خودت انجامش ندی؟!
مثال بزنید.
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
دلانه✨
•••
و قرآن . . .
همان ناجی و آرامبخشیست
که در مواقع ِاضطراب هـــــا
به دادت میرسد🥲❤️🩹؛
او در میان ِشادیات
طعم آن شادی را افزونتر
میکند و در مواقع ِبیقراریات
تسکیــــــن میشود برای دانهدانه
جراحتهایت🩹📖!
قرآن در همهی مواقع ناجیست
و پُلی میان ِتو و پروردگارت🥺. . .
•••
#دلانه ،، #قرآن ،، #ماه_رمضان
#شبانه
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
✍️ #نامزد_شهادت #قسمت_دوم 💠 از ترس همه بدنم رعشه گرفته بود و با همین دستان رعشه گرفته، تلاش می کرد
✍️ #نامزد_شهادت
#قسمت_سوم
💠 در میان برزخی از هوش و بی هوشی، هنوز حرارت نفس هایش را حس می کردم که شبیه همان سال ها نفس نفس می زد؛ درست شبیه ده سال پیش...
.
.
.
💠 چادرم را با کلافگی روی مقنعه سبزم جلو کشیدم که دیگر از این چادر سر کردن هم متنفر شده بودم. وقتی همین #چادری ها و #مذهبی ها، با روزی هزاران دروغ، فریب مان می دهند و حق مان را جلوی چشم همه دنیا غصب می کنند، دیگر از هر چه مذهب و چادر است، متنفرم!
من که از کودکی مادرم با #مذهب و #حجاب پرورشم داده بود، حالا در سن 23 سالگی بلایی بر سر اعتقاداتم آورده بودند که انگار حتی خودم را گم کرده بودم!
💠 نگاهم همچنان روی نشریه ها و پوسترهای چسبیده به دیوارها سرگردان بود و هنوز باورم نمی شد همه چیز به همین راحتی تمام شد که در انتهای راهروی دانشکده، پریسا را دیدم.
به قدری پریشان به نظر می رسید که مثل همیشه آرایش نکرده و موهایش به هم ریخته از مقنعه اش بیرون بود. هنوز دستبند سبزش به دستش بود، مثل من که هنوز مقنعه سبز به سرم می کردم، انگار نمی خواستیم یا نمی توانستیم بپذیریم رؤیای ریاست جمهوری سید سبزمان #میرحسین_موسوی از دست رفته است.
💠 خواستم حرفی بزنم که پیش دستی کرد و با غیظ و غضبی که گلویش را پُر کرده بود، اعتراض کرد :«تا تونستن #تقلب کردن! رأی مون رو بالا کشیدن! دارن دروغ میگن!»
چندنفر دیگر از بچه ها هم رسیدند، همه از طرفداران میرحسین بودیم و حالا همه همچنان در بهت این تقلب بزرگ، ماتم زده بودیم.
💠 هر چند آن ها همه از دانشجوهای کم حجاب دانشگاه بودند و من تقریباً تنها چادری جمع شان بودم، اما به راه مبارزه شان ایمان آورده و یقین داشتم نظام رأی ما را دزدیده است.
همه تا سر حدّ مرگ عصبانی و معترض بودیم که یکی صدایش را بلند کرد و با خشمی آتشین خروشید :«ما خودمون باید حق خودمون رو پس بگیریم! باید بریزیم تو خیابونا...» و هنوز حرفش تمام نشده بود که پریسا کسی را با گوشه چشم نشان داد و با اشاره او، سرها همه چرخید.
💠 مهدی بود که با حالتی مردد قدمی به سمت مان می آمد و باز به هوای حضور دوستانم، پایش را پس می کشید. با دیدن او، آتش خشمم بیشتر شعله کشید و خواستم با بچه ها بروم که دیدم دخترها فاصله گرفتند و رفتند.
چرا نباید از دستش عصبانی باشم وقتی نه تنها در اردوگاه #دروغ و فریب، برای #نظام مزدوری می کرد بلکه حتی دوستانم را هم از من می گرفت!
💠 قامت باریک و بلندش پوشیده در پیراهنی سفید و شلواری کِرِم رنگ، بیشتر شبیه دامادها شده بود و همین عصبانی ترم می کرد. می دید من در چه وضعیتی هستم و بی توجه به همه چیز، تنها به خیال خودش خوش بود.
نزدیکم که رسید با لبخندی ظاهری سلام کرد و به عمق چشمانم خیره شد و از همین انتهای نگاهش حسی کردم که دلم ترسید. نگاهی که روزی با عشق به پایم می نشست، امروز به شدت به شک افتاده بود.
💠 خوب می دانستم در همین چند ماه نامزدی مان که مَحرم شده بودیم، به دنبال دنیایی از بحث و جدل های سیاسی بر سر انتخابات، هر روز رابطه مان سردتر می شد، اما امروز رنگ تردید نگاهش از همیشه پُررنگ تر بود.
با همان ردّ تردیدِ نگاهش از چشمانم تا پیشانی ام رسید و به نظرم موهایم از مقنعه بیرون آمده بود که برای چند لحظه خیره ماند، اما همچون همیشه باحیاتر از آنی بود که حرفی بزند که باز لبخندی زد و سر به زیر انداخت.
💠 خودم فهمیدم، با یک دست موهایم را مرتب کردم و همزمان پاسخ سلامش را به سردی دادم که دوباره سرش را بالا آورد و با دلخوری پرسید :«حالا که انتخابات تموم شده، نمیشه برگردیم سر خونه اول مون؟»
و آنچنان از عصبانیت شعله کشیدم که از نگاه خیره ام فهمید و خواست آرامم کند اما اجازه نداده و به تلخی توبیخش کردم :«خونه اول؟؟؟ کدوم خونه؟؟؟ دروغ گفتید! تقلب کردید! خیانت کردید! حالا انگار نه انگار؟؟؟ برگردیم سر خونه اول مون؟؟؟»
💠 از تندی کلامم جا خورد، در این مدت و به خصوص در این دو ماه آخر، سر انتخابات زیاد بحث کرده بودیم، کارمان به مجادله هم زیاد کشیده بود، اما هیچگاه تا این اندازه تند نرفته بودم و دست خودم نبود که تحمل این همه وقاحت #سیاسی را نداشتم.
صورتش در هم رفت، گونه هایش از ناراحتی گل انداخت و با لحنی گرفته اعتراض کرد :«مگه من تو ستاد انتخابات بودم که میگی تقلب کردم؟ اگه واقعاً فکر می کنین #تقلب شده، چرا آقایون رسماً به #شورای_نگهبان شکایت نمی کنن؟»...
#ادامه_دارد
#آبان98
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
شب چهارم.mp3
11.85M
🎧 مجموعه پادکستهای
بشنو از نی
شرح دعای ابو حمزه ثمالی
با بیانی روان و متفاوت از
استاد علی صفایی حائری 🎙
🌙 شب چهارم
ماه مبارک رمضان
▪️مقدمات، شرایط و زمینههای دعای مطلوب چیست؟
▫️چه کسی نمیتواند از دعا استفاده کند؟
▪️چرا گاهی از دعاکردن خسته میشویم؟
📚#بشنو_از_نی
#️⃣ #صوت #پادکست
#سیر_و_سلوک #رمضان
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
❤️ #سلام_آقاجانم!
هوای دلـ🖤ـم آلوده است.
آنقدر آلوده، که نه تنها من،
شما را هم نفس گیر کرده است.
دل سربه هوایم،💔
مرا درمحبس دنیا، زندانی کرده!
گرچه هوای پرواز بامن است، ولی سنگینی غفلت و گناه، پر پروازم را شکسته!
زیر آوار گناه مانده ام!🍂
نفس هایم به شماره افتاده...
مرا از این محبس!
از زیر آوار گناه!
از این هوای آلوده و سنگین!
#رهاکن_آقا...
💚خودت، برای ظهور خودت،
" امن یجیب" بخوان!
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
#امام_زمان
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
اللّٰهُمَّ لَاتَخْذُلْنِى فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ، وَلَا تَضْرِبْنِى بِسِياطِ نَقِمَتِكَ، وَزَحْزِحْنِى فِيهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ، بِمَنِّكَ وَأَيادِيكَ يَا مُنْتَهىٰ رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ.
روز ششم مهمانی♥️
خدای من،میدانم به جز عصیان وگناه چیزی در پرونده اعمالم نیست اما من به همه گفته ام درمیان تمام نداشته هایم خدایی را دارم که حتی یک لحظه هم مرا تنها نگذاشت وگناهانی را ازمن پوشاند که لایق رسوایی آن بودم،مرا رهامکن ای نهایت آرزوهایم
یک بار صدایش کردم ویک عمر مدیونش شدم🌱
#اختصاصی 📿
#ماه_رمضان
4_5859247930560481636.mp3
4.06M
✋
تندخوانی جزء ششم قرآن کریم
🎤استاد معتز آقایی
⏰ 33 دقیقه
📩 به دوستان خود هدیه دهید.
🕋 هر روز ماه مبارک رمضان در کانال :
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor